👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج12)
💠مانع بهرهبرداری ما از رحمت الهی و مانع باور ما نسبت به رحمت خدا چیست؟ گناه ما و بدیهای ما! آدمخوبها معمولاً بهخاطر خوبیهایشان عُجب و غرور پیدا میکنند و از رحمت خدا بر نمیدارند(عُجب و غرور مانع میشود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم بهخاطر بدیهایشان از رحمت خدا مأیوس هستند!
📌خودِ گناه با انسان کاری میکند که از رحمت خدا مأیوس شود؛ اما مکانیزمش چگونه است؟ چرا آدم در اثر گناه مأیوس میشود؟ دو عامل مؤثر وجود دارد؛ یک عامل بیرونی و یک عامل درونی.
💠عامل بیرونی(ابلیس): تا انسان گناه میکند ابلیس بلافاصله انسان را مأیوس میکند و میگوید: «تو الان میخواهی عذرخواهی کنی؟! تو همین الان گناه کردی! فایده ندارد؛ چهکسی الان تو را تحویل میگیرد؟! من که چشمم آب نمیخورد! تو که جاهل نبودی و گناهت از سرِ جهل نبود...»
📌تازه این یأس بعد از هر گناه، یأس حداقلی است. یأس حداکثری این است که بگوییم: «تو یک عمر، خراب زندگی کردهای، حالا در همین شبهای ماه رمضان میخواهی همۀ آن گناهان و خرابیهای گذشتهات را درست کنی و مثل آیتالله بهجت بشوی! اینکه نمیشود!» این یأس از رحمت حضرت حق در اثر گناه است!
💠عامل درونی(تکبر): غیر از ابلیس یک عامل دیگر هم وجود دارد که باعث میشود انسان در اثر گناه، از رحمت خدا مأیوس شود و آن تکبر است.
📌وقتی آدم گناه میکند در اثر چه چیزی گناه میکند؟ به یک عبارت میتوان گفت که گناه و معصیت در اثر تکبر است! این هم صرفاً یک مقولۀ دینی و معنوی نیست؛ یعنی خیلی از اوقات اشتباهاتمان در اثر تکبر و غرور است! مثلاً اگر در آزمایشگاه، یکذره دچار غرور بشوی، یکدفعهای آزمایش را خراب میکنی، یکدفعهای یک دقت علمی را کنار میگذاری. یا وقتی داری کار پژوهشی میکنی، اگر باد به غبغبت بیافتد، علمت خراب میشود!
💠چرا معصیت خودبهخود آدم را از رحمت خدا مأیوس میکند؟ چون اصلاً معصیت-در یک کلمه- در اثر تکبر است؛ «تکبر در مقابل حق» یا تکبر در مقابل خدا (حق اعم از خدا و هر حقیقت دیگری) گناه ابلیس ناشی از چه بود؟قرآن میفرماید: «ابا و استکبر» ابا کرد و استکبار ورزید!
📌دائماً علفهرزۀ تکبر در دل انسان رشد میکند و فلسفۀ نماز هم همین است؛ برای از بین بردن تکبر است «فَرَضَ اللَّهُ...الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْر» (نهجالبلاغه/حکمت252)
💠گناه در اثر تکبر است؛ وقتی که تکبر در گناه متجلی شد، ریشۀ آن در وجود انسان قویتر میشود. از سوی دیگر، طلب مغفرت و رحمت خدا تواضع میخواهد، لذا معلوم است کسی که با انجام گناه، تکبر خودش را تقویت کرده، نمیتواند از خدا طلب رحمت و مغفرت کند.
📌چرا آدم وقتی گناه میکند، بعدش نمیتواند از خدا طلب مغفرت و رحمت کند و استغفار برایش سخت میشود؟ چون انسان در اثر قُدی(تکبرش) گناه میکند و بعد از گناه هم قُدتر میشود و تکبرش تقویت میشود. از طرف دیگر، استغفار هم «کوچکی» میخواهد، طلب مغفرت، گدایی و تمنای رحمت خدا، یکمقدار کوچکی میخواهد، لذا کسی که بعد از گناه، قُدتر (متکبرتر) شده، نمیتواند استغفار کند!
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۶
@Panahiyan
🔰وقتی گناه کردیم، چهکار کنیم دچار یأس از رحمت خدا نشویم؟
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج12)-قسمت دوم
⭕️پیشنهاد 1: گناه نکن تا مأیوس نشوی!
⭕️پیشنهاد 2: پیش خدا به گناهت اقرار کن!
⭕️پیشنهاد 3: با محبت اهلبیت(ع) دلت را نرم کن...
🔰چرا استغفار بعد از گناه، سخت است؟ چون برای استغفار، باید خودت را پیش خدا بشکنی و کوچک کنی و این برخلافِ تکبر است؛ همان تکبری که ریشۀ گناه توست
🔻یک پیشنهاد اساسی برای عبور از «یأس ناشی از گناه» این است که «پیش خدا به گناهت اقرار کنی»
🔰چرا اقرار به گناه، انسان را نجات میدهد؟ چون ریشۀ تکبر را میزند؛ همان تکبری که مانع دریافت رحمت خداست
🔻برو کربلا ببین چطوری تکبرت در آغوش رحمت حسین(ع) شکسته میشود!
#علیرضا_پناهیان
💠یک مکانیزم طبیعی در وجود انسان هست که باعث میشود خودِ گناه، آدم را از رحمت خدا ناامید کند. یک بخش از این مکانیزم، در اثر تلاش ابلیس است که مدام آدم را مأیوس میکند و یک بخش آن هم ناشی از تکبرِ انسان است که مانع استغفار میشود.
📌 با اینکه فرمودهاند «اگر تا هفت ساعت بعد از گناه، استغفار کنید، آن گناه اصلاً برایتان نوشته نمیشود» چه میشود که آدم وقتی گناه میکند، دیگر نمیتواند بهراحتی طلب رحمت و مغفرت کند؟ گناه در اثر تکبر است و همین تکبر، نمیگذارد طلبِ مغفرت کنی؛ چون برای استغفار، باید خودت را پیش خدا بشکنی و کوچک کنی و این برخلافِ تکبر است.
💠حالا چهکار کنیم از «یأسی که در اثر گناه حاصل میشود» خلاص شویم؟ چطور میتوانیم از این مانع عبور کنیم؟
📌پیشنهاد اول این است که گناه نکنیم! چون بعد از گناه، خوبهخود مکانیزم فوق فعال میشود و ما را از رحمت خدا مأیوس میکند.
💠پیشنهاد دوم-که یک راه حل باعظمت است- این است که پیش خدا به گناه خودت اقرار کنی. امام محمد باقر(ع) میفرماید: «وَ اللَّهِ مَا يَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ» (کافی/2/426) به خدا قسم از گناه نجات پیدا نمیکند مگر کسی که به گناهش اقرار کند.(البته اقرار در پیشگاه خدا نه خلق خدا)
📌چرا اقرار به گناه، انسان را نجات میدهد؟ چون ریشۀ تکبر را میزند؛ همان تکبری که ریشۀ گناه است! گناه در اثر تکبر است؛ پس خودت را پیش خدا بشکن و بگو: خدایا من غلط کردم... و یکییکی گناهان خودت را بگو!
💠اگر یکذره خودت را درِ خانۀ خدا بشکنی، خدا بلندت میکند؛ میگوید: «بلند شو عزیزِ دلم!» چون خودش در قرآن فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ» (بقره/222) حتی نمیخواهد زیاد خودت را بشکنی و لِه کنی؛ همینکه سنگِ دلت تَرَک بردارد، راه توبه باز میشود.
📌در روایت هست که خدا میفرماید: وقتی بندهام دستهایش را درِ خانۀ من بالا میآورد و «الهی العفو» میگوید، من خجالت میکشم دستش را خالی برگردانم. این آدمِ محترمی است ولی الان مثل گداها دستش را بالا آورده است، لذا من دستش را رد نمیکنم.
💠پیشنهاد سوم برای اینکه وقتی گناه کردیم، دچار یأس نشویم تقویت «محبت اهلبیت(ع)» است (با زیارت و روضه اهلبیت(ع) و خصوصاً سیدالشهدا) این پیشنهادی است که خدا به زبان پیغمبرش در قرآن برای همۀ مؤمنین بیان فرموده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری/23) بچههای پیغمبر را دوست داشته باشی، آنها دلت را نرم میکنند.
📌تکبر انسان مانع دریافت رحمت خدا میشود. خُب فکر کنید به اینکه چه چیزی تکبر آدم را از بین میبرد؟ نماز و اقرار به گناه، تکبر را از بین میبرد، اما وقتی تکبر انسان خیلی سفت و سخت باشد، با اینها شکسته نمیشود.
💠«شهید» تکبر آدم را زائل میکند و از پا میاندازد. همه وقتی کنار مزار شهدا میروند، شکسته و شرمنده میشوند. حالا سیدالشهدا(ع) چهکار میکند؟ برو کربلا ببین چطوری تکبرت در آغوش رحمت حسین(ع) شکسته میشود! اگر سیدالشهدا(ع) کسی را نشکست دیگر هیچچیزی نمیتواند او را بشکند! مرحوم قاضی طباطبایی(ره) فرمود: من در عالم مکاشفه دیدم، «رحمة الله الواسعه» حسین(ع) است.
📌برو کنار شهید، شهید تکبرت را به زمین میزند! دیدی شهید حججی چهکار کرد؟ چرا شهید حججی همه را بههم ریخت و آن جمعیت میلیونی برای تشییع پیکرش آمدند؟ شما میدانید همۀ شهدا خوب هستند، اما در شهادت حججی یک عامل ظاهری وجود داشت که همۀ ما را بههم ریخت؛ اینکه یک صحنه فیلم کوتاه از شهید حججی پخش شد و دیدیم که دارند او را میبرند...
💠حالا تصور کنید که بچههای حسین(ع) چه حالی پیدا کردند وقتی دیدند علی اکبر، قاسم، عباس و خودِ امام حسین(ع) دارند به میدان میرود! آنها میدانستند که این رفتنها بدونِ بازگشت است...
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۶
@Panahiyan
🔰«معمولی» نباش؛ حداکثری باش!
🔰«حداقلیبودن» مانع درک و تمنای مهربانی خداست
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج13)-قسمت اول
🔰اگر به یک جوان بگویید: «معمولی باش و مقصد عالی نداشته باش!» در حقش جنایت کردهاید!
⭕کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمیتواند متوقف شود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنهتر میکند
🔰حداقلیبودن یعنی راضی باشی به اینکه جهنم نروی و گرفتاریهایت برطرف شود
⭕اگر حداکثری باشی و عالیترین درجه را بخواهی، کمکم آماده میشوی که مهربانی خدا را تمنا کنی
🔰همۀ فسادها ناشی از توقف است؛ بعد از جنگ خیلیها تلاش کردند قلههای معنویت و «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند؛ گفتند «معمولی باشید!»
___________________
#علیرضا_پناهیان
💠یکی از روحیاتی که مانع درک مهربانی خدا، بلکه مانع باور مهربانی خدا و بالاتر از آن، مانع تمنای مهربانی خداست «حداقلیبودن» است. حداقل این است که «جهنم نروی، گرفتاریهایت برطرف شود و آدم موفقی بشوی» اما اگر حداکثری باشیم و عالیترین درجه را بخواهیم، کمکم آماده میشویم برای اینکه رحمت و مهربانی خدا را تمنا کنیم.
💠مشکل ما این است که بیتاب نیستیم؛ جهنم و بهشت هم نمیتواند آدم را زیاد بیتاب کند، جذبۀ خود حضرت حق، لازمه بیتابی است. آقای بهجت(ره) پیشنهاد میکردند داستان زندگیِ عرفا و علمای مشتاق را بخوانید. یا حتی زندگی شهدا و کسانی که به مرحلۀ اشتیاق رسیدند. کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمیتواند متوقف بشود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنهتر میکند.
💠دین ماشین مسابقهای است، ولی ما بهعنوان تاکسی از آن استفادۀ حداقلی میکنیم! قرآن میفرماید: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (ملک/2) او مرگ و زندگی را آفرید تا ببیند کدام بهتر هستید. اهلبیت(ع) میفرمایند: ما شیعیان را از جهنم نجات میدهیم، شما به فکر درجات بهشت باشید، «فَتَنَافَسُوا فِي الدَّرَجَاتِ» (امالیطوسی/296) برای رسیدن به درجات بالاتر از هم جلو بزنید.
یکی از کمبودهای جامعۀ ما این است که کسی نمیخواهد از کسی جلو بزند. چرا صفهای جلوی نماز جماعت خالی است؟! درحالیکه انسان اگر چیزی را خیر بداند، مثل کنه به آن میچسبد «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ» (العادیات/8) دین برای این است که انسان حداکثری بشود، گناهنکردن و بهشت و جهنم هم مقدمه و وسیله است برای اینکه آدم را در این مسیر بیاندازد.
💠همۀ فسادها ناشی از توقف است. در جامعۀ ما بعد از جنگ گرفتاریهای روحی و فرهنگی در جوانها پیدا شد؛ چون خیلیها تلاش کردند قلههای معنویت و قلۀ «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند، گفتند «معمولی باشید!» چه شد که در زمان جنگ، جوانهایی که پدر و مادرها نمیتوانستند آنها را به نماز وادار کنند، رفتند جبهه و نمازشبخوان شدند؟ یک قلهای دیدند به نام «لقاءالله»
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج13)-قسمت اول
💠آمریکا و اسرائیل میخواهند ایران یک کشور معمولی باشد؛ انقلابی نباشد. به یک جوان هم اگر بگویید: «معمولی باش، انقلابی نباش و مقصد عالی نداشته باش!» کار زشت و جنایتکارانهای است؛ عین کار رژیم منحوس اسرائیل!
💠در روایت میفرماید: خدا که حاجتی نداشت واجبات را برای شما واجب کرد! این را از سر رحمت بر شما واجب کرد، تا آدم خبیث از آدم پاکیزه جدا بشود، تا بدیها از سینهها بیرون بیاید، تا دلها امتحان بشود، اگر خوبیای هست شکوفا بشود، اگر بدیای هست از بین برود، آخرش یک هدف عالی ذکر میکند: «لِتُسَابِقُوا إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لِتَتَفَاضَلَ مَنَازِلُكُمْ فِي جَنَّتِهِ» (تحفالعقول/485) تا شما سبقت بگیرید به رحمت الهی و منازلتان را در بهشت و رضوان الهی نسبت به هم برتری بدهید.
💠ما واقعاً خیلی بیانصاف هستیم! اینکه خانه و محله دنیاییِ ما بهتر باشد، برایمان مهم است، اما مهم نیست خانۀ بهشتیِ ما کجا و چگونه باشد؟ این بهخاطر حجابی است که روی دل کشیده شده است و دل را کور کرده است.
💠بعضیها وقتی در مسابقه اول نمیشوند گریه میکنند و از اینکه نقره گرفتهاند از مردم عذرخواهی میکنند؛ از اینکه «حداکثری» شده، آدم خوشش میآید! در مدرسه بچهها را باید مدام وادار به بازیِ مسابقهای کرد؛ البته زیاد تشویق مطرح نباشد که مسابقه به حاشیه برود. مادرها وقتی حداقلی باشند، بچهها را حداقلی بار میآورند، اینها دیگر هیچوقت نمیرسند به اینکه رحمت خدا را بخواهند.
💠یکی از راههای بسیار مهمِ رسیدن به این مقام، تفکر است. قرآن میفرماید: پیامبر من، به مردم بگو که من نمیگویم خزائن الهی پیش من است، غیب هم-بدون اذن خدا و مستقل از خدا- نمیدانم؛ تنها امتیازم این است: چیزهایی که به من وحی میشود تبعیت و اجرا میکنم. بعد میفرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُون» (انعام/50) آیا آدم نابینا با آدم بصیر مساوی هستند؟ یعنی دنبال این علائم ظاهری نباش، برای اینکه با بصیرت بفهمی که من پیغمبر هستم «أفلا تتفکرون» نمیخواهی فکر بکنی؟!
💠میفرماید «وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَه» (انعام/52) پیغمبر من، اینهایی که اطراف تو هستند و صبح و شب عبادت میکنند و وجه خدا را میخواهند، رها نکن. «يُريدُونَ وَجْهَه» یعنی مهربانی و توجه خدا را میخواهند. ما این آیه را روز قیامت میفهمیم. رویگردانی خدا از انسان، بدتر از عذاب جهنم است!
💠میفرماید «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام/54) خدا بر خودش واجب کرده که با شما مؤمنین مهربان باشد. « أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيم» به ایشان اطمینان بده، هرکدام از شما از سر نادانی خطایی بکند و بعد توبه کند و اصلاح کند، خداوند غفور رحیم است. خدا میخواهد با اطمینان دادن درباره مهربانیاش دلهای مومنین را تحریک میکند که سراغ مهربانی خدا بروند. دلِ آماده با یک تلنگر وارد وادی مهربانی میشود.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۷
@Panahiyan
🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا آشنانبودن با خداست
🔰برای اینکه کسی را بشناسی، باید با او زندگی کنی
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج14)-قسمت اول
🔰باید با خدا زندگی کنی تا خدا را بشناسی و مهربانیاش را ببینی
🔰زندگیکردن با خدا یعنی معاملهکردن و «بهخاطر خدا» کاری را انجامدادن
🔰تقوا یعنی با خدا زندگیکردن و برای خدا خوببودن؛ یعنی هر لحظه به امر خدا و بهخاطر خدا کارکردن
🔰با تقوا، انسان همۀ آثار مهربانی خدا را درک میکند
___________________
#علیرضا_پناهیان
💠ما یک خدای بینهایت بزرگ داریم که مهربانی او هم مانند عظمتش بیکران است! ما به مهربانی بینهایت او نیاز داریم. اگر کسی این نیاز را در خود نمیشناسد هنوز گرایشهای فطری خود را نشناخته و فطرش شکوفا نشده است. اگر کسی متوجه نیازش به مهربانی خدا نیست یا آن را انکار میکند به این خاطر است که «امید ندارد به آن مهربانیِ مطلوب برسد!»
💠بعضی پدر مادرها میگویند: «زیاد به بچه محبت نکنیم تا لوس نشود و محکم بار بیاید!» اما در ادعیۀ اولیاء خدا میبینید که نسبت به محبت خدا عادت کردهاند و به آن وابسته شدهاند. میتوانیم اینطور تعبیر کنیم که آنها خود را پیش خدا لوس میکنند! انسان از محبت خدا سیر نمیشود و خدا هم از محبت برای بندۀ خودش کم نمیگذارد.
💠از حالات و رفتار بندگان خوب خدا که دائماً محبت خدا را میفهمند و میچشند و لذت میبرند، متوجه میشویم آدم چقدر به محبت خدا احتیاج دارد و اگر یکلحظه از آن فاصله بگیرد چقدر صدمه میخورد.
💠یکی از مهمترین دلائل نیازِ بینهایت ما به مهربانی خدا، بهشت جاودانۀ الهی است. اگر انسان این نیاز را نداشت باید یک زمانی از نعمتهای بهشتی خسته میشدیم و میگفتیم «خدایا بس است!» ولی إنشاءالله الیالابد از بهشت و رضوان الهی و از مهربانی خدا در بهشت بهره میبریم و خسته نمیشویم. این نشان میدهد که رابطۀ انسان با مهربانی خدا یک رابطۀ جاودانه، سیریناپذیر و بیانتهاست.
💠یکی از موانع درک مهربانی خدا «آشنا نبودن با خدا» است؛ با خدا آشنا نیستیم چون با او زندگی نمیکنیم، رفت و آمد و معامله نمیکنیم. میگویند اگر خواستی کسی را بشناسی با او به سفر برو، با او زندگی کن، با او معامله و تجارت کن. اینکه گاهی به یاد خدا بیفتیم، معنایش «با خدا زندگیکردن» نیست، باید مدام با او حرف بزنیم و تعامل داشته باشیم.
💠با خدا باید زندگی کرد تا خدا را شناخت و مهربانیاش را دید. خدا دائماً مثل یک مربی دارد با ما بازی میکند! تکتک اتفاقهایی که برای ما میافتد، طراحیشده توسط خداست، حواسش از ما پرت نیست. پشت سر این حوادث دارد با ما حرف میزند.
💠بعضیها گاهی تفألی به قرآن میزنند که «خدایا با من حرف بزن» در حالی که خدا دائماً دارد با ما حرف میزند، با همۀ مهربانیاش، با همۀ قدرت و علماش، با همۀ تدبیر و حکمتش، با منِ بیمقدار گفتگو و تعامل میکند، خسته هم نمیشود. خدا دائماً با ماست «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (بقره/115)
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۱۴)
💠چطور با خدا زندگی کنیم؟ مثلاً اینکه یککاری را بهخاطر خدا انجام بدهی؛ خرجی در راه خدا بکنی، واسطه بشوی یک دعوایی را حل کنی، از آبروی خودت مایه بگذاری و... دیگر اینکه یک کاری را بهخاطر خدا ترک کنی و انجام ندهی! گنهکارها بعضی از گناهانشان را بهخاطر خدا ترک کنند، با همین مقدار، زندگیکردن با خدا را شروع کنند!
💠گاهی خدا یک دارایی یا امکاناتی به تو میدهد، بعد تو میفهمی که باید آن را در راه او بدهی. اهلبیت(ع) روزه گرفته بودند سر افطار یکی آمد در زد، همۀ خانواده پیام را دریافت کردند و قرص نانشان را دادند، آنشب افطار نداشتند بخورند. «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» (انسان/8)
💠یک معاملهای-هرچند کوچک- با خدا انجام بده، آنوقت خدا معاملههای پُرسود برایت پیش میآورد. مثلاً یک کسی را ببخش، از چیزی که برایت دوستداشتنی است بگذر... با خدا تجارت کن؛ ببین خدا چندجا با تو مهربان خواهد بود!
💠زندگیکردن با خدا یعنی بهخاطر خدا یککاری را انجامدادن، فرقی نمیکند آن کار کوچک باشد یا بزرگ؛ کافی است خدا خوشش بیاید. در روایت هست: کم نشمارید عملی را که بهخاطر خدا انجام میدهید (تَصَدَّقْ بِالشَّيْءِ وَ إِنْ قَلَ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ يُرَادُ بِهِ اللَّهُ وَ إِنْ قَلَّ بَعْدَ أَنْ تَصْدُقَ النِّيَّةُ فِيهِ عَظِيمٌ؛ وسائلالشيعة/1/115)
💠یکی از ترفندهای خدا برای درکِ «باخدا بودن» این است که وقتی به کسی محبت میکنی، او جواب محبت تو را نمیدهد! خدا میفرماید: من میخواهم جوابش را از خودم بگیری! حتماً در زندگیتان این را تجربه کردهاید، این قانون خداست، یک جاهایی به کسانی محبت میکنید اما برعکس، قدرناشناسی میبینید. اینها برای این است که خدا توجهِ آدم را به طرف خودش جلب کند.
💠تقوا یعنی با خدا زندگی کن، برای خدا خوب باش! تقوا یعنی «هرکاری میکنی برای خدا انجام بده» تقوا یعنی هر لحظه به امر خدا و بهخاطر خدا کارکردن! اگر تقوا داشته باشی-یعنی اگر با خدا زندگی کنی- خدا به تو «خوشفهمی» میدهد «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) در رأس خوشفهمیِ آدم این است که مهربانی خدا را درک میکند!
💠اگر تقوا داشته باشی، دیگر خدا چهکار میکند؟ «وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم» گناهان تو را میپوشاند و تو را میبخشد و خدا صاحب فضل عظیم است.
💠 با تقوا، انسان همۀ آثار مهربانی خدا را درک میکند. خدا میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف/96) اگر ایمان و تقوا داشته باشند-یعنی با من زندگی کنند- من برکات را از آسمان و زمین برایشان نازل میکنم! وقتی فهمیدند خدا این برکات را داده، مهربانی خدا را درک میکنند.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۷
@Panahiyan
🔰یکی از وجوهِ «باخدا زندگیکردن» توکل به خداست
🔰گاهی خدا تو را میترساند تا به او توکل کنی و به او پناه ببری
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج14)-قسمت دوم
⭕چگونه با خدا زندگی کنیم؟
⭕یکی از وجوهِ «باخدا زندگیکردن» این است که فکر و ذکرت خدا باشد
⭕اگر دیدی کسی مشتاق ملاقات خدا شده، بدان که یک معاملهای با خدا کرده و خدا هم به او یک نگاه بامحبت کرده است
⭕کسی که آرزوی شهادت میکند، یعنی مهربانی خدا را چشیده و حالا میخواهد پیش «خدای مهربان» برود
⭕یک معاملهای با خدا بکن تا دلت باز شود و مهربانی او را درک کنی
⭕خدا برایت دشمن میگذارد که بروی بغل خدا بچسپی و مهربانیاش را حس کنی
___________________
#علیرضا_پناهیان
💠اینکه «گاهی با خدا زندگی کنیم» یعنی اینکه به یادش باشیم و فقط یک جاهایی به او مراجعه کنیم؛ درحالیکه ما همیشه میتوانیم با خدا زندگی کنیم! خدا را یا لای کتاب گذاشتهایم یا لای سجاده! میپرسد: «چهکار کنم در نمازم توجه پیدا کنم؟ تا کِی بگویم سبحانالله و هیچی نفهمم؟» خُب همین را از خدا بپرس؛ بهتر جواب میگیری!
💠مناجاتکردن با خدا کاری ندارد! بگو «خدایا! أمیرالمؤمنین(ع) درِ خانۀ تو میآید، حالا تو به من هم اجازه دادهای بیایم؛ خیلی باحال هستی!» این مناجات است. ما گذاشتهایم که اول «عارفِ بالله» بشویم بعداً مناجات کنیم!
💠خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «أَيُّمَا عَبْدٍ اطَّلَعْتُ عَلَى قَلْبِهِ- فَرَأَيْتُ الْغَالِبَ عَلَيْهِ التَّمَسُّكَ بِذِكْرِي تَوَلَّيْتُ سِيَاسَتَهُ» (عدهالداعی/249) بندهای که غالباً به یاد من است، خودم کارهایش را اداره میکنم! چنین بندهای درک میکند که خدا چقدر مهربان است.
💠میفرماید: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنُ بِمِثْلِ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ إِنَّهُ لَيَتَنَفَّلُ لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ...» (مؤمن/32) بندۀ من با واجبات به من نزدیک میشود بعد میخواهد بیشتر به من نزدیک بشود، شروع میکند به نوافل(این معامله و زندگیکردن با خداست!) آنوقت خدا میفرماید: من گوش او میشوم، چشمش میشوم، دستش میشوم-مثل أمیرالمؤمنین(ع) که عینالله، اذنالله و یدالله است- معلوم است که او مهربانی خدا را درک میکند.
💠یکی از وجوهِ «باخدا زندگیکردن» به ذکر خدا بودن و به فکر خدا بودن است. باخدا زندگیکردن گاهی به این است که به یادش باشی و فکر و ذکرت خدا باشد.
💠حالا اگر ما به ذکر خدا پرداختیم و اشتیاق در ما پدید نیامد و مهربانی خدا را درک نکردیم چطور؟ امام رضا(ع) میفرماید: «مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَالِیاً وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه»(مجموعۀ ورام/2/111) چنین کسی خودش را استهزاء کرده است! حتماً یک جای کارش ایراد دارد.
💠اگر دیدید کسی مشتاق ملاقات خدا شده بدانید که او معاملهای با خدا کرده و خدا هم به او یک نگاه بامحبت کرده است. یک معامله با خدا بکن، دلت باز میشود و مهربانی او را درک میکنی.
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۱۴)
💠یکی دیگر از وجوهِ «باخدا زندگیکردن» توکلکردن به خداست. گاهی خدا تو را میترساند تا به او توکل کنی «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ...» (بقره/155) خدا کاری میکند نگران شوی و بعد میفرماید: نگران نباش، من را نگاه کن! دشمن را نبین، مرا ببین! أمیرالمؤمنین(ع) موقع جنگ، به پسرش محمدبنحنفیه فرمود: جمجمهات را به خدا بسپار «أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَك» (نهجالبلاغه/خطبه11)
💠در بین همۀ فعالیتها جهاد یک برجستگی خاصی دارد؛ چون جهاد کار سختی است و انسان در معرض مرگ قرار میگیرد. در جبهه بچهها با خدا زندگی میکردند؛ اصلاً نمیشد با خدا زندگی نکنند. فقط مسئلۀ ترسیدن از مرگ نبود، اینها باید سالم میماندند تا مسئولیتی را انجام میدادند، آنهایی که دوست نداشتند به شهادت برسند خیلی پیش خدا میرفتند، بعد کمکم به خدا علاقهمند میشدند و دوست داشتند به شهادت برسند. تا خدا کسی را راضی و بلکه مشتاق نمیکرد، او را نمیبُرد.
💠کسانی که آرزوی شهادت میکنند، یعنی میخواهند پیش «خدای مهربان» بروند! آنها به مهربانی خدا یقین دارند، مگر بچه وقتی میرود بغل مادر و پدرش، میترسد؟! آنها مشتاق هستند و گریه میکنند، چون مهربانی خدا را دیدهاند.
💠طبق روایات عالیترین مقام، توکل است؛ حتی بالاتر از راضیبودن به رضای الهی! آیا کسی که به خدا توکل کند و خدا گرهاش را باز کند، مهربانی خدا را حس نمیکند؟! خدا برایت دشمن میگذارد که بروی بغل خدا بچسپی و مهربانیاش را حس کنی. کسانی که پدر هستند میدانند چه مزهای میدهد وقتی بچه از یککسی میترسد و خودش را به بابایش میچسپاند، شاید این یک دریافتی است تا بفهمیم خدا دوست دارد بندهاش به او پناه ببرد و او خدایی میکند.
💠توکل به خدا، ذکر خدا ، یککاری را برای خدا کردن، یک کاری را برای خدا نکردن، گذشت از کسی، چشمپوشی از چیزی، فراموشکردن غم و اندوهی بهخاطر خدا و... هرچیزی که شما بهخاطر خدا انجام بدهید، یک راه است برای باخدا زندگیکردن! خدا میفرماید: موسی! نمک غذایت را هم از من بخواه! (يَا مُوسَى سَلْنِي كُلَّمَا تَحْتَاجُ إِلَيْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلْحَ عَجِينِكَ؛ عدهالداعی/134) نمک راحت گیر میآید یعنی اینقدر با من زندگی کن!
💠خدایا میترسم سوءتفاهم بشود و فکر کنم تو از تنهایی ناراحت هستی که اینقدر دوست داری من بیایم درِ خانهات! میفرماید: بندۀ من وقتی مرا صدا میزنی، میگویی من فقط تو را دارم، فکر کن تو هم تنها بندۀ من هستی.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۸
@Panahiyan
🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «مهربان» ندیدهایم!
🔰با مهربانان نشست و برخاست کن، تا مهربانی خدا را باور کنی!
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج15)-قسمت اول
⭕با مباحث کلامی و اعتقادی کسی بهسادگی عاشق خدا نمیشود؛ باید مهربانی خدا را باور کند!
⭕عقیدۀ درست، اصلش این است که عقیده به مهربانی خدا افزایش پیدا کند
⭕اگر مهربانی ندیده باشی، چطور میخواهی مهربانی خدا را باور کنی؟!
⭕یکی از عوامل مهم در خوبشدن و بدشدنِ انسان «رفاقت و معیت» است
⭕هر صفتی را بخواهیم در خودمان ایجاد کنیم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست کنیم
⭕نشست و برخاست با کسانی که مهرباناند و مهربانی خدا را باور دارند یک راه برای درک مهربانی خدا است
⭕اگر با آدم نامهربان نشست و برخاست کنی، نامهربان میشوی و «باور نمیکنی مهربانی در عالم وجود دارد!»
⭕مهربانبودنِ تو در دیندارکردن دیگران مؤثر است؛ آنقدر به دیگران مهربانی کن تا باورشان به مهربانی خدا بالا برود
___________________
#علیرضا_پناهیان
💠همانطور که برخی از بیماریها واگیر دارند و از شخص بیمار به دیگران منتقل میشوند، روحیات انسانها نیز قابل انتقال هستند، اخلاق و نگاه منفی آدمها که در زبانشان جاری میشود میتواند دیگران را هم مسموم کند و خوبیهای آنها را از بین ببرد. لذا در تمام مباحث معنوی و اخلاقی و در همۀ زندگی، همیشه باید از یک عامل حرف زد و آن «تأثیرپذیری از دیگران» است.
💠ما هر صفتی را بخواهیم در خودمان از بین ببریم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست نکنیم، و هر صفتی را بخواهیم در خودمان ایجاد بکنیم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست کنیم. مثلاً برای اینکه نمازخوان بشوی، علاوه بر مطالعه، تفکر و تمرین، با آدمِ نمازخوان، نشست و برخاست کن و با آدمِ بینماز نشست و برخاست نکن. حتی فرمودهاند که با بینماز، سلام و علیک هم نکنید؛ تا این حد روی آدم تأثیر میگذارد!
💠خصوصاً در مسائل روحی، دیگران میتوانند روی ما تأثیر بگذارند بدون اینکه با ما حرف بزنند و بدون اینکه ما با آنها تعامل خاصی داشته باشیم. آدمِ خوب گیر بیاورید و با او نشست و برخاست کنید، واقعاً تأثیرگذار است؛ هم از جنبۀ معنوی و هم اخلاقی! یکی از عوامل مهم در خوبشدن و بدشدنِ انسان، همین عامل «رفاقت و معیت» است.
💠حالا چهکار کنیم مهربانی خدا را درک کنیم، باور کنیم، به آن توجه کنیم و از آن بهره ببریم؟ یک راهش این است که با کسانی که اهل مهربانی هستند و مهربانی خدا را باور دارند نشست و برخاست کنیم.
💠اگر با آدم نامهربان نشست و برخاست کنی، نامهربان میشوی و از آن بدتر اینکه «باور نمیکنی مهربانیای در عالم وجود دارد!» ولی اگر با مهربانان نشست و برخاست کنی اولاً حالت خوب میشود، ثانیاً اینکه باور میکنی در عالم، مهربانی هست و دنبالش میگردی و مأیوس از مهربانی زندگی نمیکنی!
💠اگر شما مهربانی ندیده باشی، چطور میخواهی مهربانی خدا را باور کنی؟! خیلی سخت است. ای کاش پدر و مادرهای همۀ آدمها در این زمینه الگو باشند و هر کسی لااقل پدر و مادرش را نسبت به خودش، مهربان دیده باشد. چون تا مهربانی را از نزدیک نبینی، نمیتوانی باور کنی که اصلاً یکچنین مهربانیای وجود دارد!
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۱۵)-قسمت اول
💠آدم باید یک «مهربان» از نزدیک ببیند؛ برود بگردد دنبال آدم مهربان، و مهربانیاش را ببیند. بعضیها که ائمۀ معصومین(ع) را باور نمیکنند، یکی از دلائلش این است که آدم خوب از نزدیک ندیدهاند! ما بهواسطۀ دیدن آدمهای خوب است که به خوبیِ اولیاء خدا پی میبریم. امام خمینی(ره) با شخصیت خودش کاری کرد که معرفت مردم به ائمۀ هدی بیشتر شد. کِی قبل از انقلاب اینقدر مجالس اهلبیت(ع) رونق داشت؟! کِی زیارت حرم امام رضا(ع) و مسجد جمکران اینقدر رونق داشت؟! کِی اعتکاف اینقدر رونق داشت؟!
💠شما خودتان سعی کنید یکی از آن آدمهای مهربان باشید و آنقدر به دیگران مهربانی کنید تا باور آنها را نسبت به مهربانی خدا بالا ببرید. گاهی یکطوری دیگران را ببخشید که بگویند «وقتی بندۀ خدا اینطوری میبخشد، خودِ خدا چطور میبخشد؟!»
💠مهربانبودن تو در دیندارکردن دیگران مؤثر است؛ شما اگر به دیگران مهربانی کنی، در واقع به آنها در عقاید دینیشان هم کمک کردهای. بگذار آن ضدانقلاب و آن آدم بیدین هم بگوید: «اینها جوانمرد هستند، اینها مهربان هستند، اینها باگذشت هستند» اینها درس عقائد است؛ عقیدۀ درست اصلش این است که عقیده به مهربانی خدا افزایش پیدا کند. شما «خلیفه الله» بشوید، نمایندۀ مهربانی خدا بشوید.
💠با کلاسِ اصول عقائد کسی مؤمن نمیشود؛ فقط «ساکت» میشود! با مباحث کلامی و اعتقادی کسی به این سادگی عاشق خدا نمیشود! پس آدمها چگونه عاشق خدا میشوند؟ اینکه مهربانی خدا را باور کنند. یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «مهربان» ندیدهاند! این روابط انسانی است که محبت و مهربانی را در باور مردم میگنجاند، و این مهربانی هم جزو دین ما است.
💠إنشاءالله یک روزی ما «مهربانانه زندگیکردن» را یاد بگیریم و همه با هم مهربان باشیم. مهربانی شعار است ولی پیادهشدنی است! اگر ولیاللهالاعظم با قدرت مطلقه بیاید روی زمین حاکم بشود، همه باهم مهربان میشوند. حتی در همین زمان خومان؛ اگر ما به قدرت مطلقۀ ولیّفقیه قائل باشیم و این قدرت مطلقه را فراهم کنیم و در خیلی از زد و بندها گیر نکنیم، تا حد زیادی آن اثر را خواهد داشت.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۹
@Panahiyan
🔰 بسیاری از ساختارهای جامعه، مهربانی را کاهش میدهد
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج15)-قسمت دوم
⭕یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیدهایم و «سیستم مهربان» نداریم
⭕در «سیستم مهربان» بیشتر از قانون، از روابط انسانی، محبت و مهربانی استفاده میشود
⭕برای کنترل رفتارهای غلط، باید «مناسبات انسانی» را مؤثرتر از «قانون» قرار بدهیم
⭕وقتی «قانون» را بهجای مهربانی و رابطۀ انسانی قرار دهیم، نامهربانی را ترویج کردهایم
⭕حتیالمقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً بهدست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است
⭕خیلیوقتها قانون برای کنترل «آدمهای بد» است؛ انگار فرض بر این است که «همه دزد هستند!»
⭕بچهها در مدرسه باید نظام و «سیستم مهربان» و «معلم مهربان» را تجربه کنند؛ این سیستم، مغایرتی با «قاطعیت» ندارد
___________________
#علیرضا_پناهیان
💠یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیدهایم و «سیستم مهربان» نداریم. سیستم مهربان بهجای قانون از روابط انسانی استفاده میکند. سیستم مهربان بهجای قانون از محبت و مهربانی و خجالتزدهکردنِ دیگران استفاده میکند؛ از این سیستم باید دفاع کرد.
💠 با بخشی از سیستمها و ساختارهایی که ما برای خودمان تعریف کردهایم، نمیشود مهربانی را منتشر کرد، چون خیلی از این ساختارها مهربانی را کاهش میدهند. فکر میکنید اگر بعد از ظهور، بشریت زیر سایۀ یک امام مهربان زندگی کند، اصلاً به این ساختارها و قوانین نامهربانانه احتیاج دارد؟! نه؛ چون عالم بشریت، صاحب خواهد داشت؛ صاحبی که مثل یک پدر دلسوز برای تکتک بچههایش دل میسوزاند!
💠وقتی حضرت تشریف بیاورد، ساختارهای جامعه عوض میشود؛ ساختارها مهربانانه میشود. آن سیستم واقعاً از این سیستمهای قانونی، آئیننامهای و نظارتی و حداقلی، بهتر کار میکند؛ این سیستمهای موجود هزارتا مشکل دارد.
💠ما خودمان هم در برخی محیطهای کوچک میتوانیم ساختار و سیستم مهربان را ایجاد کنیم؛ مثلاً در یک مدرسه میتوانیم سیستمی سرشار از مهربانی ایجاد کنیم و برای کنترل رفتارهای غلط، مناسبات انسانی را مؤثرتر از قانون قرار بدهیم بهطوری که در آن سیستم، افراد بگویند: «فلانی اینقدر به من لطف کرده که من اصلاً رویم نمیشود در کارم کم بگذارم یا بهراحتی غیبت کنم(در مدرسه یا سرِ کار حاضر نشوم)»
💠قانون خیلی محترم و خیلی لازم است، اما قانونِ زیادی، حال آدمها و زندگیها و روابط انسانی را خراب میکند. وقتی شما مهربانی و رابطۀ انسانی را حذف میکنید و جایش قانون میگذارید، چه اتفاقی میافتد؟ طرف در توجیه نامهربانیِ خود میگوید: «این حقِ من است که این کار را انجام دهم!» وقتی قانون را جای مهربانی بهکار میگیریم، نامهربانی را ترویج کردهایم.
💠خیلیوقتها قانون برای کنترل آدمهای بد است، خیلیوقتها بنا بر این است که «همه دزد هستند!»؛ اینطوری میخواهند جلوی دزدی و سوءاستفاده را بگیرند. همهجا که لازم نیست قانون و مقررات بگذاریم؛ مگر همهجا میخواهیم دزد بگیریم؟! مگر همهجا بیاعتمادی و سوءظن هست؟!
💠بله؛ وقتی «سیستم مهربان» تعبیه کنیم و با همه «با حسنظن و اعتماد» برخورد کنیم، طبیعتاً بعضیها سوءاستفاده میکنند. باید جلوی سوءاستفادۀ این افراد بد را با «حمیتِ جمع» بگیریم تا سیستم مهربان، از بین نرود؛ یعنی با اهتمامی که جمعِ آنها بر حفظ این سیستم مهربان دارند، جلوی سوءاستفادهها گرفته شود، البته شرطش این است که تعداد و فرهنگِ افراد مهربان در این سیستم غلبه داشته باشد.
👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇
@Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث:
🌀#چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ (ج۱۵)-قسمت دوم
💠بچهها در مدرسه باید نظام و سیستم مهربان را تجربه کنند و معلمان مهربان را تجربه کنند. این سیستم، با «قاطعیت» مغایرت ندارد ولی هنر میخواهد! قانوندانی قانوندانی و قانونگذاری و رعایت قانون، زیاد هنر نمیخواهد! مثلاً اینکه قانون بگذارید: «هر کسی پایش را از این خط، آنطرفتر گذاشت، اینقدر جریمه میشود...» این زیاد هنر نمیخواهد! ولی اگر بهجای اینهمه قانون، بخواهید با «روابط انسانی» یک مدرسه یا یک مجموعه را اداره کنید، خیلی هنر میخواهد.
💠ما گاهی اوقات، خودمان با قوانین اضافی «کارمند فاسد» تولید میکنیم. حتیالمقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً بهدست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است. پس آدمها را چطوری کنترل کنیم؟ با مهربانی، با روابطِ انسانی، با حیا، با اعتماد، با حسنظن! باید گروههای کوچک قدرت بگیرند و گروههای کوچک در درون خودشان این سیستمها را طراحی کنند.
💠قانون، بیشتر برای کنترل افراد در یک «مملکتِ بزرگ» است که هیچکس هیچکسی را نمیشناسد، اما در یک محیط کوچک مثل مدرسه یا مثل یک کارخانۀ کوچک که 200 نفر هستند و همه همدیگر را میشناسند، میتوانند بر مبنای انسانیت و محبت، خیلی قشنگتر با هم زندگی کنند. آنوقت مهربانیهای آدمها فرصت پیدا میکند و رو میآید.
💠قانون برای موارد نادر است؛ مثل اسکلت ساختمان است که موقع زلزله، از خرابیها جلوگیری میکند، البته تردیدی نیست که باید باشد، ولی قانون آن زیبایی را ندارد که ایثار، محبت، اخلاق، عطوفت و مهربانی دارد.
💠حالا کسی که از مهربانی سوءاستفاده میکند تکلیفش چیست؟ یک مقدارش که عیبی ندارد! از مهربانی اولیاء خدا هم خیلی سوءاستفاده کردند. شما سعی کنید از کسانی نباشید که از مهربانی اولیاء خدا سوءاستفاده میکنند، شما از مهربانی مهربانها سوءاستفاده نکنید.
🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۹
@Panahiyan