eitaa logo
استاد پناهیان
2.5هزار دنبال‌کننده
41 عکس
401 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط دوست داران استاد پناهیان راه اندازی شده است مدیر کانال↙↙ @abarati @Mokhtar
مشاهده در ایتا
دانلود
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۰) - قسمت اول 📌نه آگاهی‌ها، نه امکانات، هیچ‌کدام-برای تحول و رشد انسان- تعیین‌کننده نیستند؛ علاقه‌ها و روحیات او تعیین‌کننده هستند! بعضی‌ها زیادی به آگاهی بها می‌دهند درحالی‌که آگاهی واقعاً زورش کم است! حتی وقتی آگاهی به مرحلۀ یقین برسد، می‌تواند هیچ‌زوری نداشته باشد! قرآن می‌فرماید: بعضی از اینها درحالی که به حق یقین کردند، کافر شدند (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ؛ نمل/14) 💠خداوند دربارۀ «کفران نعمت» می‌فرماید: «وَ هَلْ نُجازي إِلاَّ الْكَفُورَ» (سبأ/ 17) آیا ما غیر از ناسپاس، کسی دیگر را مجازات می‌کنیم؟! چرا خدا به ناسپاسیِ آدم، غضبناک می‌شود؟ چرا آدم ناسپاس را مجازات می‌کند؟ برای اینکه دیگر امیدی به هدایت او نیست، او با روحیۀ ناسپاسی هیچ‌وقت نمی‌تواند مهربانی خدا را ببیند، لذا رابطه‌اش با رحمت خدا قطع می‌شود و دیگر امکان رشد ندارد. 📌آدم وقتی بلا سرش آمد نباید بگوید: «من چه گناهی کردم؟» چون کاملاً معلوم است که ما چه گناهی می‌کنیم؛ ما ناسپاسی می‌کنیم! پس نگو: من چه گناهی کردم؟ بگو: «من حتماً ناسپاسی کرده‌ام» گناه معمولی که همۀ ما داریم، اما خیلی از گناه‌ها این‌طوری بلا سرِ آدم نمی‌آورد که ناسپاسی می‌آورد! 💠«کفر» و کفران (ناسپاسی) به‌لحاظ معنایی به هم نزدیکند. در این آیه (ذَالِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُواْ وَ هَلْ نجَُازِى إِلَّا الْكَفُور) این دو کلمه در کنار هم آمده است. ناسپاسی، انسان را به کفر می‌رساند. کفر در واقع حقیقت را می‌پوشاند و انسان می‌شود «کافر»! چه کفری بدتر از پوشاندن حقیقتی مثل نعمت‌های الهی؟! 📌برای اینکه مهربانی خدا را درک کنیم و رابطۀ قلبی‌مان با خدا قشنگ بشود، باید به‌سراغ حمد برویم، باید روحیۀ شکرگزاری را در خودمان ایجاد کنیم و نگاه ما دنبال نعمت‌های خدا باشد! یک شب شروع کنید به نوشتنِ نعمات الهی؛ ببینید حال‌تان چطوری می‌شود! اصلاً نعمت‌هایی را که خدا به شما داده است بنویسید. 💠ابلیس، آدم را وادار می‌کند به اینکه مدام به نعمت‌های دیگران نگاه کند! خُب به نعمت‌هایی که خدا به خودت داده است نگاه کن؛ آن‌وقت راضی می‌شوی و می‌گویی: خدایا عالی است! همین‌که راضی شدی، ابواب نعمت باز می‌شود. 📌چرا این‌قدر به ما فرموده‌اند که حمد کنید؟ چون حمدکردن، خودبه‌خود یک تلقین است برای اینکه یاد نعمت‌ها بیفتی و متوجه نعمات الهی بشوی. وقتی متوجه نعمات الهی شدی مهربانی خدا را می‌بینی. وقتی دائماً با این تلقین، مهربانی خدا را دیدی کم‌کم باور می‌کنی که این خدا مهربان است و اصلاً دیگر نافرمانی‌اش نمی‌کنی. و جدا از اینکه اطاعتش می‌کنی، خودت هم مهربان می‌شوی، چون تو بندۀ آن خدای مهربان هستی، آن‌وقت «خوب‌شدن» دیگر کار سختی نیست! منشأ همۀ افعال خدا با بندگانش رحمت است، آن‌وقت منشأ همۀ اعمال تو هم با دیگران، رحمت خواهد بود! 💠اگر این‌طوری باشیم یک اتفاق بسیار خوب دیگر برای‌مان می‌افتد که اصل اتفاقات خوب است؛ اینکه امام‌مان را درک می‌کنیم، چون امام، کسی است که از سر محبت، این رسالت را به‌عهده می‌گیرد و عجیب به مردم، محبت دارد. قلب مقدس پیامبر(ص) تماماً مهر نسبت به ابناء بشر است. اهل‌بیت(ع) خودشان زجر می‌کشیدند اما طاقت نمی‌آوردند زجر مردم را ببینند. اینها چه خانواده‌ای هستند! خانوادۀ عاشق مردم! آن‌وقت ببینید با این خانواده چه کردند... 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۴ @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اگرمی‌توانید جلوی اشک‌هایتان را بگیرید ... 🔻داستانی متفاوت از حضرت علی(ع) ◼️شهادت امیرالمؤمنین(ع) تسلیت باد @Panahiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چرا پیامبران و علی(ع) در مقابل "افکار عمومی" از حق عقب‌نشینی می‌کردند؟ 🔻و چرا امام زمان(ع) عقب‌نشینی نخواهد کرد؟ #استاد_پناهیان #شرحی_بر_دعای_افتتاح @Panahiyan
🔰یکی از موانع بهره‌بردن از مهربانی خدا «عُجب» است 🔰روی خودت حساب نکن تا از رحمت خدا بهره‌ ببری! 🌀؟ (ج۱۱) - قسمت اول 🔰چرا از از منافع رحمت و مهربانی خدا کم بهره می‌بریم؟ چون به خوبی‌هایمان مغروریم! 🔻عُجب یعنی به‌جای «رحمت خدا» روی داشته‌ها و اعمال خوب خودت حساب کنی 🔰عُجب، نه‌تنها مانع درک مهربانیِ خدا، بلکه مانع بهره‌برداریِ ما از مهربانی خداست 💠اگر از اولیاء خدا و خوبانی مثل حضرت امام(ره) بپرسید: «چطور به اینجا رسیدید؟» می‌فرمایند: با رحمت و لطف خدا! و اگر بگویید: «نتیجه زحمت خودتان است» پاسخ می‌دهند: این زحمت‌ها را هم خدا توفیق داده است! 📌ما هم می‌توانستیم-مثل همان خوبان- از این لطفِ خدا استفاده کنیم، ولی ما از منافع رحمت خدا کم بهره می‌بریم، هوشمند و فرصت‌طلبانه با رحمت خدا برخورد نمی‌کنیم تا زیاد بهره ببریم، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: هرکسی بهشت برود و از جهنم نجات پیدا کند به لطف و رحمت من است. رسول خدا(ص) فرمود: من هم همین‌طور هستم! 💠یکی از موانع بهره و لذت‌بردن از مهربانی خدا مانعی است که خیلی احمقانه‌ است و اگر شدید بشود موجب حبط عمل و نابودی همۀ کارهای خوب آدم می‌شود؛ نه‌تنها مانع درک مهربانی، بلکه مانع بهره‌برداری از مهربانی خداست. این مانع عُجب است، یعنی مغرورشدن به داشته‌ها و دارایی‌ها و خوبی‌های خود. ما هیچ‌وقت مثل یک چاقوکشِ قداره‌بندِ چموش مناجات نمی‌کنیم، به ادعیه و مناجات‌های ائمۀ هدی(ع) نگاه کنید؛ انگار خودشان را خطاکارتر از ما می‌‌دانستند! 📌در شب‌های قدر دوست دارم کسی را پیدا کنم که در پرونده‌اش حسابی جنایت باشد و برای اولین بار آمده باشد، حتی رویش نشود صحبت کند، رویش نشود، قرآن سر بگیرد و «الهی العفو» بگوید. می‌گویم: خدایا هرچه به او می‌دهی به من هم بده! چون او یک‌ذره عجب ندارد. آخرِ مراسم، همه شادمان سمت خانه می‌روند ولی او هنوز ایستاده است، آخر لب باز می‌کند و می‌گوید: «خدایا به من هم نگاه کردی؟ اگر نگاه نکنی می‌زنم زیر گریه ها!» این همان جملۀ آخر دعای کمیل است «و سِلاحُهُ البُکاء» گریه می‌کنم ها! 💠همه باید بدون عجب و غرور، دل‌شکسته و مثل کسی که هیچ چیزی ندارد، پیش خدا بروند و الا بهره نمی‌برند! روی خودمان حساب نکنیم، تا از رحمت خدا بهره‌برداری کنیم. همان‌طور که خدا آن راهزنِ گنهکار را بخشید؛ او لحظۀ آخر سر به سجده گذاشت و گفت: «یا من له الدنیا و الآخرة ارحم من لیس له الدّنیا و الآخرة» ای کسی که دنیا و آخرت مال اوست، رحم کن به کسی که نه دنیا دارد نه آخرت! گفت هیچ چیزی ندارم و راست هم گفت، لذا خدا او را بخشید! 📌خدا در حدیث قدسی می‌فرماید: «فَلَا يَتَّكِلِ الْعَامِلُونَ عَلَى أَعْمَالِهِمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِي...» (کافی/2/61) اهل عمل به اعمالشان تکیه نکنند، چون این کارها را برای ثواب انجام داده‌اند، اگر اینها خودشان را در عبادت من خسته کنند و تمام طول عمرشان در عبادت جهاد کنند، در عبادت من مقصرند و هیچ‌وقت به حقیقت عبادت من نمی‌رسند! فکر نکنند با این عبادت می‌توانند به نعیم ابد و تنعم در جوار من برسند بلکه به رحمت من اعتماد کنند، و به فضل من امید داشته باشند و به حسن‌ظنّ به من تکیه کنند! رحمت من در چنین زمانی آنها را در بر خواهد گرفت... من آن خدای رحمن و رحیم هستم! 💠خداوند به داود(ع) فرمود: «بَشِّرِ الْمُذْنِبِينَ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّيقِينَ...» (کافی/2/314) گنهکاران را بشارت بده و صدیقین را بترسان! به گنهکاران بشارت بده که من توبه را قبول می‌کنم و گناه را می‌بخشم! صدیقین را بترسان که عُجبی در اعمال‌شان پیدا نکنند. بنده‌ای نیست که حسابش را برسم مگر اینکه هلاک می‌شود(چون چیزی برایش باقی نمی‌ماند) 📌چه کنیم که روی خودمان حساب نکنیم تا از رحمت خدا بهره‌برداری کنیم؟ ادعیۀ ائمۀ هدی(ع) واقعاً یک فرصت طلایی است، دعا خواندن امام سجاد‌(ع) را ببین، به امام حسین(ع) موقعِ خواندن دعای عرفه نگاه کن. دعاهای أمیرالمؤمنین(ع) را ببین! مثلاً عرضه می‌دارند: «خدایا اگر من عمل صالحی داشتم باید به رحمت تو تکیه می‌کردم نه به عمل خورم، حالا که آن عمل صالح را ندارم، پس باید فقط به رحمت تو تکیه کنم! اگر تو به من نگاه نکنی من چه بکنم؟!» ما وقتی دو رکعت نماز درب و داغون می‌خوانیم، این‌طوری با خدا صحبت نمی‌کنیم! 💠امام سجاد(ع) عرضه می‌دارد: خدایا من با حاجت و مسکنت و فقر به درگاهت آمده‌ام، من به مغفرت و رحمت تو بیشتر تکیه دارم تا به عمل خودم! «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَعَمَّدْتُ بِحَاجَتِي، وَ بِكَ أَنْزَلْتُ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ فَاقَتِي وَ مَسْكَنَتِي، وَ إِنِّي بِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ أَوْثَقُ مِنِّي بِعَمَلِي» (صحیفۀ سجادیه/دعای48) 🚩مسجد امام صادق @Panahiyan
🔰 لذت‌بردن از خوبیِ خودت؛ مانع لذت‌بردن از مهربانی خداست! 🌀؟ (ج۱۱)-قسمت دوم 🔰بعضی‌ها هستند که از خودِ «رحمت خدا» لذت می‌برند؛ نه اینکه صرفاً از منافع رحمت خدا استفاده کنند 🔻جدا از منافع دنیایی و آثار آخرتی و معنویِ مهربانی خدا، خودِ رحمت و مهربانی خدا گرم‌کننده و لذت‌بخش است 🔻خیلی‌وقت‌ها عدم توفیق ما در کارهای خوب، به‌خاطر نگرانی خداست از اینکه مبادا دچار عُجب و غرور بشویم 💠رحمت و لطف خدا در دسترس ما هست، خدا هم مشتاق است به ما مهربانی کند، اما چرا از مهربانی خدا زیاد استفاده نمی‌کنیم؟ ما دو ایراد اساسی داریم؛ یکی اینکه از منافعِ رحمت خدا کم بهره می‌بریم. دیگر اینکه از خودِ رحمت و مهربانی خدا هم لذت نمی‌بریم؛ یعنی جدا از منافع دنیایی و آثار آخرتی و آثار معرفتی و معنویِ مهربانی خدا، خودِ رحمت و مهربانی خدا «گرم‌کننده» و لذت‌بخش است! کمااینکه یک کودک جدای از غذا، از محبت مادرش هم لذت می‌برد و محبت مادر برایش مهم است. 📌کودکان به یک عروسک دلگرم و سرگرم می‌شوند، از نگاه بزرگ‌ترها این دل‌خوشی‌ها کوچک و اندک است؛ ولی ما هم همین‌طور هستیم! باید دل‌خوشی‌های ما خیلی بزرگ‌تر و بهتر باشد! کاش سریالی بسازیم که دل‌خوشی قهرمان داستان به‌جای ازدواج، جلب مهربانی خدا و وصال حضرت حق باشد! دویست‌هزار شهید در این مملکت داشتیم، داستانشان از آشنایی و دوستی با خدا شروع شد و به عشقی منجر شد که برایش جان دادند. 💠بعضی‌ها هستند که اگر یک‌شب کم گریه‌شان بگیرد و با خدا کم عشق‌بازی کنند، دل‌شان می‌گیرد! اینها از خود رحمت لذت می‌برند، نه اینکه صرفاً از منافع رحمت استفاده کنند. 📌یکی از موانع لذت‌بردن از مهربانی خدا این است که می‌خواهیم از خوب‌بودن خودمان لذت ببریم! بعضی‌ها می‌گویند: «من هر کاری می‌کنم از خودم راضی نمی‌شوم!» اصلاً بنا نیست تو از خودت راضی بشوی؛ خدا باید از تو راضی بشود! دنبال راضی‌شدن از خودت نباش، خدا اوضاع تو را درست می‌کند. 💠بسیاری از به‌هم ریختگی‌های ما در دنیا به‌خاطر نگرانی خداست از اینکه مبادا دچار عُجب و غرور بشویم. می‌فرماید: به بنده‌ام توفیق نمی‌دهم تا مبادا مغرور بشود. اگر مغرور نشویم رحمت خدا نازل می‌شود و لذتش را می‌بریم. 📌حضرت امام(ره) در فصل ریا و عُجب از کتاب چهل‌حدیث می‌فرماید: مگر می‌شود کسی آدم خوبی بشود و دچار عُجب نشود؟ همان خوب‌بودنش سنگ راهش می‌شود. یک‌ذره که حق‌به‌جانب می‌شویم دیگر خدا هم حریف ما نیست! 💠مرحوم شاه‌آبادی-استاد عرفان امام(ره)- تعبیری دارند که سنگین و هولناک است: «غرور طرفداری از حق!» یعنی وقتی حق با ما باشد، معمولاً ما را غرور می‌گیرد. در مقابل لج‌بازی اهل باطل غرور طرفداری از حق قرار دارد که هر دو بد است. 📌معمولاً دنبال این هستیم که از خوب‌بودنِ خودمان لذت ببریم و متأسفانه گاهی هم این لذت را می‌بریم که خیلی لذت حرامی است! علامت حماقت همین است که آدم از خودش راضی باشد. وقتی آدم از خودش راضی می‌شود، طبیعتاً یک لذتی دارد. چه‌کار باید کرد؟ اعتماد بنفس نداشته باش(به خوبی‌های خودت تکیه نکن)؛ اعتماد به خدا داشته باش! که البته این سخت است و در زندگی‌های عادی قابل گنجاندن نیست. 💠بهتر است خیال خودمان آسوده باشد یا اینکه خدا از ما راضی باشد؟ چرا گاهی می‌خواهیم روی پای خودمان بایستیم؟ خانه را می‌خواهی مال خودت باشد، کار را می‌خواهی مال خودت باشد، اگر بشود می‌خواهی از خدا هم مستقل باشی! چرا تصور غلطی از زندگی داریم؟ 📌تمنای رحمت حضرت حق یک «روحیۀ خاص» می‌خواهد. اگر خدا به ما نگاه نکند و مهربانی نکند، بدبخت می‌شویم. باید خیلی رحمت خدا را گدایی کنیم. اگر گدایی‌ات نیامد بنشین سر سجاده فکر کن. باز هم اگر گدایی‌ات نیامد بنشین خودت را مذمت کن، بگو: ای نفس بی‌ظرفیت، خاک بر سرت! از وضعی که داری بگو «الهی العفو»، شاید نجات پیدا کردی. 💠خیلی از ‌مذهبی‌ها تصورشان این است که «بچۀ خوبی باش تا نیاز نباشد این‌قدر درِ خانۀ خدا ناله بزنی!» اگر کسی خودش را تربیت نکند به‌طور طبیعی به اینجا می‌رسد. 📌خدا توفیق‌های بزرگ را به کسی می‌دهد که دچار غرور نمی‌شود؛ مانند حضرت خدیجه. خدا از این بانوی بزرگوار قبول کرد و او این توفیق باعظمت را پیدا کرد که به دین خدا و رسول خدا(ص) خدمت کند. حتماً یکی از ویژگی‌های حضرت خدیجه این است که تمام دارایی‌اش را داد ولی یک‌ذره احساس نکرد قدمی برداشته است، و اِلا خدا این توفیق را به ایشان نمی‌داد. آدم ثروتمند باشد، همۀ هستی خودش را در راه خدا بدهد اما یک‌ذره هم خودش را نگیرد! آن‌وقت می‌شود خدیجۀ کبری(س) با این عظمت. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۵ @Panahiyan
🔰یکی از موانع درک رحمت خدا، گناه و یأس ناشی از آن است 🔰مکانیزمی که بعد از گناه، آدم را مأیوس می‌کند، چگونه است؟ 🌀؟ (ج12) ⭕️خوب‌ها به‌دلیل عُجب و غرورشان و بدها به‌دلیل گناهشان از رحمت خدا بهره نمی‌برند ⭕️بااینکه آدم وقتی گناه می‌کند بیشتر باید مغفرت و رحمت خدا را تمنا کند اما برعکس؛ کمتر تمنا می‌کند! ⭕️خودِ گناه مانع می‌شود که آدم استغفار کند؛ مکانیزمی در وجود انسان هست که بعد از گناه، آدم را از رحمت خدا مأیوس می‌کند ⭕️هرچه گناهِ انسان کم‌تر بشود، باور انسان به رحمت خدا بیشتر می‌شود ⭕️چرا آدم در اثر گناه مأیوس می‌شود و استغفار نمی‌کند؟ یک عامل بیرونی دارد(ابلیس) یک عامل درونی(تکبر) ___________________ 💠یکی دیگر از موانع درک و بهره‌برداری از رحمت خدا «گناه و یأس ناشی از گناه» است. همین‌که انسان گناه و خطایی مرتکب می‌شود یا در خودش بدی و عیبی می‌بیند، یک مکانیزمی در وجود انسان هست که خودبه‌خود آدم را مأیوس می‌کند! 💠بااینکه آدم وقتی گناه می‌کند بیشتر به رحمت خدا نیاز دارد و بیشتر باید التماس کند و بیشتر باید رحمت خدا را تمنا کند اما برعکس؛ کمتر رحمت و مغفرت خدا را تمنا می‌کند و طبیعتاً کم‌تر رحمت خدا را باور می‌کند. وقتی کم‌تر رحمت خدا را باور کرد، کم‌تر مشمول رحمت الهی می‌شود و قساوت قلبش بیشتر می‌شود! 💠شاید گناه آن‌قدر قساوت قلب در انسان نیاورد که یأس از رحمت خدا آن‌قدر قساوت قلب می‌آورد! یعنی بعد از گناه، انسان دچار یأس از رحمت خدا می‌شود و بعدش قساوت قلب پیدا می‌کند. 💠معمولاً مردم به اندازۀ گناهان خودشان استغفار نمی‌کنند؛ بلکه به اندازۀ پاکیِ دل‌شان استغفار می‌کنند! ببینید اولیاء خدا چقدر استغفار می‌کنند! هرچه گناهِ انسان کم‌تر بشود، باور انسان نسبت به رحمت خدا و تمنای انسان برای رحمت خدا افزایش پیدا می‌کند؛ این یک اتفاق عجیب در وجود انسان است! 💠خدا بیش از هشتاد بار در قرآن تکرار می‌فرماید: من «غفورِ رحیم» هستم. چرا این‌قدر تأکید می‌کند که «من می‌بخشم؛ من غفورِ رحیم هستم»؟ برای اینکه آدمی که گنهکار است و اتفاقاً نیاز به بخشش الهی دارد یک نوع رفتار دفاعیِ بد در او شکل می‌گیرد که عذرخواهی نمی‌کند! یعنی خودِ آن گناه مانع می‌شود که آدم عذرخواهی کند؛ به یک تعبیر، ما وقتی گناه می‌کنیم انگار پیشاپیش در ذهن خودمان، خدا را به نامهربان‌بودن‌ محکوم می‌کنیم. 💠خدا می‌داند که گناه، انسان را مأیوس می‌کند لذا به‌عناوین مختلف به گنهکارها فرموده است که مأیوس نشوید(قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ زمر/53) گنهکاری و بدبودنِ ما نباید ما را از رحمت خدا مأیوس کند؛ مغفرت خدا برای همین جاهاست! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج12) 💠مانع بهره‌برداری ما از رحمت الهی و مانع باور ما نسبت به رحمت خدا چیست؟ گناه ما و بدی‌های ما! آدم‌خوب‌ها معمولاً به‌خاطر خوبی‌هایشان عُجب و غرور پیدا می‌کنند و از رحمت خدا بر نمی‌دارند(عُجب و غرور مانع می‌شود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم به‌خاطر بدی‌هایشان از رحمت خدا مأیوس هستند! 📌خودِ گناه با انسان کاری می‌کند که از رحمت خدا مأیوس شود؛ اما مکانیزمش چگونه است؟ چرا آدم در اثر گناه مأیوس می‌شود؟ دو عامل مؤثر وجود دارد؛ یک عامل بیرونی و یک عامل درونی. 💠عامل بیرونی(ابلیس): تا انسان گناه می‌کند ابلیس بلافاصله انسان را مأیوس می‌کند و می‌گوید: «تو الان می‌خواهی عذرخواهی کنی؟! تو همین الان گناه کردی! فایده ندارد؛ چه‌کسی الان تو را تحویل می‌گیرد؟! من که چشمم آب نمی‌خورد! تو که جاهل نبودی و گناهت از سرِ جهل نبود...» 📌تازه این یأس بعد از هر گناه، یأس حداقلی است. یأس حداکثری این است که بگوییم: «تو یک عمر، خراب زندگی کرده‌ای، حالا در همین شب‌های ماه رمضان می‌‌خواهی همۀ آن گناهان و خرابی‌های گذشته‌ات را درست کنی و مثل آیت‌الله بهجت بشوی! اینکه نمی‌شود!» این یأس از رحمت حضرت حق در اثر گناه است! 💠عامل درونی(تکبر): غیر از ابلیس یک عامل دیگر هم وجود دارد که باعث می‌شود انسان در اثر گناه، از رحمت خدا مأیوس شود و آن تکبر است. 📌وقتی آدم گناه می‌کند در اثر چه چیزی گناه می‌کند؟ به یک عبارت می‌توان گفت که گناه و معصیت در اثر تکبر است! این هم صرفاً یک مقولۀ دینی و معنوی نیست؛ یعنی خیلی از اوقات اشتباهات‌مان در اثر تکبر و غرور است! مثلاً اگر در آزمایشگاه، یک‌ذره دچار غرور بشوی، یک‌دفعه‌ای آزمایش را خراب می‌کنی، یک‌دفعه‌ای یک دقت علمی را کنار می‌گذاری. یا وقتی داری کار پژوهشی می‌کنی، اگر باد به غبغبت بیافتد، علمت خراب می‌شود! 💠چرا معصیت خودبه‌خود آدم را از رحمت خدا مأیوس می‌کند؟ چون اصلاً معصیت-در یک کلمه- در اثر تکبر است؛ «تکبر در مقابل حق» یا تکبر در مقابل خدا (حق اعم از خدا و هر حقیقت دیگری) گناه ابلیس ناشی از چه بود؟قرآن می‌فرماید: «ابا و استکبر» ابا کرد و استکبار ورزید! 📌دائماً علف‌هرزۀ تکبر در دل انسان رشد می‌کند و فلسفۀ نماز هم همین است؛ برای از بین بردن تکبر است «فَرَضَ اللَّهُ...الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْر» (نهج‌البلاغه/حکمت252) 💠گناه در اثر تکبر است؛ وقتی که تکبر در گناه متجلی شد، ریشۀ آن در وجود انسان قوی‌تر می‌شود. از سوی دیگر، طلب مغفرت و رحمت خدا تواضع می‌خواهد، لذا معلوم است کسی که با انجام گناه، تکبر خودش را تقویت کرده، نمی‌تواند از خدا طلب رحمت و مغفرت کند. 📌چرا آدم وقتی گناه می‌کند، بعدش نمی‌تواند از خدا طلب مغفرت و رحمت کند و استغفار برایش سخت می‌شود؟ چون انسان در اثر قُدی(تکبرش) گناه می‌کند و بعد از گناه هم قُدتر می‌شود و تکبرش تقویت می‌شود. از طرف دیگر، استغفار هم «کوچکی» می‌خواهد، طلب مغفرت، گدایی و تمنای رحمت خدا، یک‌مقدار کوچکی می‌خواهد، لذا کسی که بعد از گناه، قُد‌تر (متکبرتر) شده، نمی‌تواند استغفار کند! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۶ @Panahiyan
🔰وقتی گناه کردیم، چه‌کار کنیم دچار یأس از رحمت خدا نشویم؟ 🌀؟ (ج12)-قسمت دوم ⭕️پیشنهاد 1: گناه نکن تا مأیوس نشوی! ⭕️پیشنهاد 2: پیش خدا به گناهت اقرار کن! ⭕️پیشنهاد 3: با محبت اهل‌بیت(ع) دلت را نرم کن... 🔰چرا استغفار بعد از گناه، سخت است؟ چون برای استغفار، باید خودت را پیش خدا بشکنی و کوچک کنی و این برخلافِ تکبر است؛ همان تکبری که ریشۀ گناه توست 🔻یک پیشنهاد اساسی برای عبور از «یأس ناشی از گناه» این است که «پیش خدا به گناهت اقرار کنی» 🔰چرا اقرار به گناه، انسان را نجات می‌دهد؟ چون ریشۀ تکبر را می‌زند؛ همان تکبری که مانع دریافت رحمت خداست 🔻برو کربلا ببین چطوری تکبرت در آغوش رحمت حسین(ع) شکسته می‌شود! 💠یک‌ مکانیزم طبیعی در وجود انسان هست که باعث می‌شود خودِ گناه، آدم را از رحمت خدا ناامید کند. یک بخش از این مکانیزم، در اثر تلاش ابلیس است که مدام آدم را مأیوس می‌کند و یک بخش آن هم ناشی از تکبرِ انسان است که مانع استغفار می‌شود. 📌 با اینکه فرموده‌اند «اگر تا هفت ساعت بعد از گناه، استغفار کنید، آن گناه اصلاً برایتان نوشته نمی‌شود» چه می‌شود که آدم‌ وقتی گناه می‌کند، دیگر نمی‌تواند به‌راحتی طلب رحمت و مغفرت کند؟ گناه در اثر تکبر است و همین تکبر، نمی‌گذارد طلبِ مغفرت کنی؛ چون برای استغفار، باید خودت را پیش خدا بشکنی و کوچک کنی و این برخلافِ تکبر است. 💠حالا چه‌کار کنیم از «یأسی که در اثر گناه حاصل می‌شود» خلاص شویم؟ چطور می‌توانیم از این مانع عبور کنیم؟ 📌پیشنهاد اول این است که گناه نکنیم! چون بعد از گناه، خوبه‌خود مکانیزم فوق فعال می‌شود و ما را از رحمت خدا مأیوس می‌کند. 💠پیشنهاد دوم-که یک راه حل باعظمت است- این است که پیش خدا به گناه خودت اقرار کنی. امام محمد باقر(ع) می‌فرماید: «وَ اللَّهِ مَا يَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ» (کافی/2/426) به خدا قسم از گناه نجات پیدا نمی‌کند مگر کسی که به گناهش اقرار کند.(البته اقرار در پیشگاه خدا نه خلق خدا) 📌چرا اقرار به گناه، انسان را نجات می‌دهد؟ چون ریشۀ تکبر را می‌زند؛ همان تکبری که ریشۀ گناه است! گناه در اثر تکبر است؛ پس خودت را پیش خدا بشکن و بگو: خدایا من غلط کردم... و یکی‌یکی گناهان خودت را بگو! 💠اگر یک‌ذره خودت را درِ خانۀ خدا بشکنی، خدا بلندت می‌کند؛ می‌گوید: «بلند شو عزیزِ دلم!» چون خودش در قرآن فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ» (بقره/222) حتی نمی‌‌خواهد زیاد خودت را بشکنی و لِه کنی؛ همین‌که سنگِ دلت تَرَک بردارد، راه توبه باز می‌شود. 📌در روایت هست که خدا می‌فرماید: وقتی بنده‌ام دست‌هایش را درِ خانۀ من بالا می‌آورد و «الهی العفو» می‌گوید، من خجالت می‌کشم دستش را خالی برگردانم. این آدمِ محترمی است ولی الان مثل گداها دستش را بالا آورده است، لذا من دستش را رد نمی‌کنم. 💠پیشنهاد سوم برای اینکه وقتی گناه کردیم، دچار یأس نشویم تقویت «محبت اهل‌بیت(ع)» است (با زیارت و روضه اهل‌بیت(ع) و خصوصاً سیدالشهدا) این پیشنهادی است که خدا به زبان پیغمبرش در قرآن برای همۀ مؤمنین بیان فرموده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری/23) بچه‌های پیغمبر را دوست داشته باشی، آنها دلت را نرم می‌کنند. 📌تکبر انسان مانع دریافت رحمت خدا می‌شود. خُب فکر کنید به اینکه چه چیزی تکبر آدم را از بین می‌برد؟ نماز و اقرار به گناه، تکبر را از بین می‌برد، اما وقتی تکبر انسان خیلی سفت و سخت باشد، با اینها شکسته نمی‌شود. 💠«شهید» تکبر آدم را زائل می‌کند و از پا می‌اندازد. همه وقتی کنار مزار شهدا می‌روند، شکسته و شرمنده می‌شوند. حالا سیدالشهدا(ع) چه‌کار می‌کند؟ برو کربلا ببین چطوری تکبرت در آغوش رحمت حسین(ع) شکسته می‌شود! اگر سیدالشهدا(ع) کسی را نشکست دیگر هیچ‌چیزی نمی‌تواند او را بشکند! مرحوم قاضی طباطبایی(ره) فرمود: من در عالم مکاشفه دیدم، «رحمة الله الواسعه» حسین(ع) است. 📌برو کنار شهید، شهید تکبرت را به زمین می‌زند! دیدی شهید حججی چه‌کار کرد؟ چرا شهید حججی همه را به‌هم ریخت و آن جمعیت میلیونی برای تشییع پیکرش آمدند؟ شما می‌دانید همۀ شهدا خوب هستند، اما در شهادت حججی یک عامل ظاهری وجود داشت که همۀ ما را به‌هم ریخت؛ اینکه یک صحنه فیلم کوتاه از شهید حججی پخش شد و دیدیم که دارند او را می‌برند... 💠حالا تصور کنید که بچه‌های حسین(ع) چه حالی پیدا کردند وقتی دیدند علی اکبر، قاسم‌، عباس و خودِ امام حسین(ع) دارند به میدان می‌رود! آنها می‌دانستند که این رفتن‌ها بدونِ بازگشت است... 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۶ @Panahiyan
🔰«معمولی» نباش؛ حداکثری باش! 🔰«حداقلی‌بودن» مانع درک و تمنای مهربانی خداست 🌀؟ (ج13)-قسمت اول 🔰اگر به یک جوان بگویید: «معمولی باش و مقصد عالی نداشته باش!» در حقش جنایت کرده‌اید! ⭕کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمی‌تواند متوقف شود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنه‌تر می‌کند 🔰حداقلی‌بودن یعنی راضی باشی به اینکه جهنم نروی و گرفتاری‌هایت برطرف شود ⭕اگر حداکثری باشی و عالی‌ترین درجه را بخواهی، کم‌کم آماده می‌شوی که مهربانی خدا را تمنا کنی 🔰همۀ فسادها ناشی از توقف است؛ بعد از جنگ خیلی‌ها تلاش کردند قله‌های معنویت و «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند؛ گفتند «معمولی باشید!» ___________________ 💠یکی از روحیاتی که مانع درک مهربانی خدا، بلکه مانع باور مهربانی خدا و بالاتر از آن، مانع تمنای مهربانی خداست «حداقلی‌بودن» است. حداقل این است که «جهنم نروی، گرفتاری‌هایت برطرف شود و آدم موفقی بشوی» اما اگر حداکثری باشیم و عالی‌ترین درجه را بخواهیم، کم‌کم آماده می‌شویم برای اینکه رحمت و مهربانی خدا را تمنا کنیم. 💠مشکل ما این است که بی‌تاب نیستیم؛ جهنم و بهشت هم نمی‌تواند آدم را زیاد بی‌تاب کند، جذبۀ خود حضرت حق، لازمه بی‌تابی است. آقای بهجت(ره) پیشنهاد می‌کردند داستان زندگیِ عرفا و علمای مشتاق را بخوانید. یا حتی زندگی شهدا و کسانی که به مرحلۀ اشتیاق رسیدند. کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمی‌تواند متوقف بشود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنه‌تر می‌کند. 💠دین ماشین مسابقه‌ای است، ولی ما به‌عنوان تاکسی از آن استفادۀ حداقلی می‌کنیم! قرآن می‌فرماید: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (ملک/2) او مرگ و زندگی را آفرید تا ببیند کدام بهتر هستید. اهل‌بیت(ع) می‌فرمایند: ما شیعیان را از جهنم نجات می‌دهیم، شما به فکر درجات بهشت باشید، «فَتَنَافَسُوا فِي الدَّرَجَاتِ» (امالی‌طوسی/296) برای رسیدن به درجات بالاتر از هم جلو بزنید. یکی از کمبودهای جامعۀ ما این است که کسی نمی‌خواهد از کسی جلو بزند. چرا صف‌‌های جلوی نماز جماعت خالی است؟! درحالی‌که انسان اگر چیزی را خیر بداند، مثل کنه به آن می‌چسبد «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ» (العادیات/8) دین برای این است که انسان حداکثری بشود، گناه‌نکردن و بهشت و جهنم هم مقدمه و وسیله است برای اینکه آدم را در این مسیر بیاندازد. 💠همۀ فسادها ناشی از توقف است. در جامعۀ ما بعد از جنگ گرفتاری‌های روحی و فرهنگی در جوان‌ها پیدا شد؛ چون خیلی‌ها تلاش کردند قله‌های معنویت و قلۀ «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند، گفتند «معمولی باشید!» چه شد که در زمان جنگ، جوان‌هایی که پدر و مادر‌ها نمی‌توانستند آنها را به نماز وادار کنند، رفتند جبهه و نمازشب‌خوان شدند؟ یک قله‌ای دیدند به نام «لقاءالله» 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج13)-قسمت اول 💠آمریکا و اسرائیل می‌خواهند ایران یک کشور معمولی باشد؛ انقلابی نباشد. به یک جوان هم اگر بگویید: «معمولی باش، انقلابی نباش و مقصد عالی نداشته باش!» کار زشت و جنایت‌کارانه‌ای است؛ عین کار رژیم منحوس اسرائیل! 💠در روایت می‌فرماید: خدا که حاجتی نداشت واجبات را برای شما واجب کرد! این را از سر رحمت بر شما واجب کرد، تا آدم خبیث از آدم پاکیزه جدا بشود، تا بدی‌ها از سینه‌ها بیرون بیاید، تا دل‌ها امتحان بشود، اگر خوبی‌ای هست شکوفا بشود، اگر بدی‌ای هست از بین برود، آخرش یک هدف عالی ذکر می‌کند: «لِتُسَابِقُوا إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لِتَتَفَاضَلَ مَنَازِلُكُمْ فِي جَنَّتِهِ» (تحف‌العقول/485) تا شما سبقت بگیرید به رحمت الهی و منازل‌تان را در بهشت و رضوان الهی نسبت به هم برتری بدهید. 💠ما واقعاً خیلی بی‌انصاف هستیم! اینکه خانه و محله دنیاییِ ما بهتر باشد، برایمان مهم است، اما مهم نیست خانۀ بهشتیِ ما کجا و چگونه باشد؟ این به‌خاطر حجابی است که روی دل کشیده شده است و دل را کور کرده است. 💠بعضی‌ها وقتی در مسابقه اول نمی‌شوند گریه می‌کنند و از اینکه نقره گرفته‌اند از مردم عذرخواهی می‌کنند؛ از اینکه «حداکثری» شده، آدم خوشش می‌آید! در مدرسه بچه‌ها را باید مدام وادار به بازیِ مسابقه‌ای کرد؛ البته زیاد تشویق مطرح نباشد که مسابقه به حاشیه برود. مادرها وقتی حداقلی باشند، بچه‌ها را حداقلی بار می‌آورند، اینها دیگر هیچ‌وقت نمی‌رسند به اینکه رحمت خدا را بخواهند. 💠یکی از راه‌های بسیار مهمِ رسیدن به این مقام، تفکر است. قرآن می‌فرماید: پیامبر من، به مردم بگو که من نمی‌گویم خزائن الهی پیش من است، غیب هم-بدون اذن خدا و مستقل از خدا- نمی‌دانم؛ تنها امتیازم این است: چیزهایی که به من وحی می‌شود تبعیت و اجرا می‌کنم. بعد می‌فرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُون» (انعام/50) آیا آدم نابینا با آدم بصیر مساوی هستند؟ یعنی دنبال این علائم ظاهری نباش، برای اینکه با بصیرت بفهمی که من پیغمبر هستم «أفلا تتفکرون» نمی‌خواهی فکر بکنی؟! 💠می‌فرماید «وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَه» (انعام/52) پیغمبر من، اینهایی که اطراف تو هستند و صبح و شب عبادت می‌کنند و وجه خدا را می‌خواهند، رها نکن. «يُريدُونَ وَجْهَه» یعنی مهربانی و توجه خدا را می‌خواهند. ما این آیه را روز قیامت می‌فهمیم. روی‌گردانی خدا از انسان، بدتر از عذاب جهنم است! 💠می‌فرماید «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام/54) خدا بر خودش واجب کرده که با شما مؤمنین مهربان باشد. « أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيم» به ایشان اطمینان بده، هرکدام از شما از سر نادانی خطایی بکند و بعد توبه کند و اصلاح کند، خداوند غفور رحیم است. خدا می‌خواهد با اطمینان دادن درباره مهربانی‌اش دل‌های مومنین را تحریک می‌کند که سراغ مهربانی خدا بروند. دلِ آماده با یک تلنگر وارد وادی مهربانی می‌شود. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۷ @Panahiyan
🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا آشنانبودن با خداست 🔰برای اینکه کسی را بشناسی، باید با او زندگی کنی 🌀؟ (ج14)-قسمت اول 🔰باید با خدا زندگی کنی تا خدا را بشناسی و مهربانی‌اش را ببینی 🔰زندگی‌کردن با خدا یعنی معامله‌کردن و «به‌خاطر خدا» کاری را انجام‌دادن 🔰تقوا یعنی با خدا زندگی‌کردن و برای خدا خوب‌بودن؛ یعنی هر لحظه به امر خدا و به‌خاطر خدا کارکردن 🔰با تقوا، انسان همۀ آثار مهربانی خدا را درک می‌کند ___________________ 💠ما یک خدای بی‌نهایت بزرگ داریم که مهربانی او هم مانند عظمتش بی‌کران است! ما به مهربانی بی‌نهایت او نیاز داریم. اگر کسی این نیاز را در خود نمی‌شناسد هنوز گرایش‌های فطری خود را نشناخته و فطرش شکوفا نشده است. اگر کسی متوجه نیازش به مهربانی خدا نیست یا آن را انکار می‌کند به این خاطر است که «امید ندارد به آن مهربانیِ مطلوب برسد!» 💠بعضی پدر مادرها می‌گویند: «زیاد به بچه محبت نکنیم تا لوس نشود و محکم بار بیاید!» اما در ادعیۀ اولیاء خدا می‌بینید که نسبت به محبت خدا عادت کرده‌اند و به آن وابسته شده‌اند. می‌توانیم این‌طور تعبیر کنیم که آنها خود را پیش خدا لوس می‌کنند! انسان از محبت خدا سیر نمی‌شود و خدا هم از محبت برای بندۀ خودش کم نمی‌گذارد. 💠از حالات و رفتار بندگان خوب خدا که دائماً محبت خدا را می‌فهمند و می‌چشند و لذت می‌برند، متوجه می‌شویم آدم چقدر به محبت خدا احتیاج دارد و اگر یک‌لحظه از آن فاصله بگیرد چقدر صدمه می‌خورد. 💠یکی از مهم‌ترین دلائل نیازِ بی‌نهایت ما به مهربانی خدا، بهشت جاودانۀ الهی است. اگر انسان این نیاز را نداشت باید یک زمانی از نعمت‌های بهشتی خسته می‌شدیم و می‌گفتیم «خدایا بس است!» ولی إن‌شاءالله الی‌الابد از بهشت و رضوان الهی و از مهربانی خدا در بهشت بهره می‌بریم و خسته نمی‌شویم. این نشان می‌دهد که رابطۀ انسان با مهربانی خدا یک رابطۀ جاودانه، سیری‌ناپذیر و بی‌انتهاست. 💠یکی از موانع درک مهربانی خدا «آشنا نبودن با خدا» است؛ با خدا آشنا نیستیم چون با او زندگی نمی‌کنیم، رفت و آمد و معامله نمی‌کنیم. می‌گویند اگر خواستی کسی را بشناسی با او به سفر برو، با او زندگی کن، با او معامله و تجارت کن. اینکه گاهی به یاد خدا بیفتیم، معنایش «با خدا زندگی‌کردن» نیست، باید مدام با او حرف بزنیم و تعامل داشته باشیم. 💠با خدا باید زندگی کرد تا خدا را شناخت و مهربانی‌اش را دید. خدا دائماً مثل یک مربی دارد با ما بازی می‌کند! تک‌تک اتفاق‌هایی که برای ما می‌افتد، طراحی‌شده توسط خداست، حواسش از ما پرت نیست. پشت سر این حوادث دارد با ما حرف می‌زند. 💠بعضی‌ها گاهی تفألی به قرآن می‌زنند که «خدایا با من حرف بزن» در حالی که خدا دائماً دارد با ما حرف می‌زند، با همۀ مهربانی‌اش، با همۀ قدرت و علم‌اش، با همۀ تدبیر و حکمتش، با منِ بی‌مقدار گفتگو و تعامل می‌کند، خسته هم نمی‌شود. خدا دائماً با ماست «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (بقره/115) 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۴) 💠چطور با خدا زندگی کنیم؟ مثلاً اینکه یک‌کاری را به‌خاطر خدا انجام بدهی؛ خرجی در راه خدا بکنی، واسطه بشوی یک دعوایی را حل کنی، از آبروی خودت مایه بگذاری و... دیگر اینکه یک کاری را به‌خاطر خدا ترک کنی و انجام ندهی! گنهکارها بعضی از گناهان‌شان را به‌خاطر خدا ترک کنند، با همین مقدار، زندگی‌کردن با خدا را شروع کنند! 💠گاهی خدا یک دارایی یا امکاناتی به تو می‌دهد، بعد تو می‌فهمی که باید آن را در راه او بدهی. اهل‌بیت(ع) روزه گرفته بودند سر افطار یکی آمد در زد، همۀ خانواده پیام را دریافت کردند و قرص نان‌شان را دادند، آن‌شب افطار نداشتند بخورند. «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» (انسان/8) 💠یک معامله‌ای-هرچند کوچک- با خدا انجام بده، آن‌وقت خدا معامله‌های پُرسود برایت پیش می‌آورد. مثلاً یک کسی را ببخش، از چیزی که برایت دوست‌داشتنی است بگذر... با خدا تجارت کن؛ ببین خدا چندجا با تو مهربان خواهد بود! 💠زندگی‌کردن با خدا یعنی به‌خاطر خدا یک‌کاری را انجام‌دادن، فرقی نمی‌کند آن کار کوچک باشد یا بزرگ؛ کافی است خدا خوشش بیاید. در روایت هست: کم نشمارید عملی را که به‌خاطر خدا انجام می‌دهید (تَصَدَّقْ بِالشَّيْءِ وَ إِنْ قَلَ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ يُرَادُ بِهِ اللَّهُ وَ إِنْ قَلَّ بَعْدَ أَنْ تَصْدُقَ النِّيَّةُ فِيهِ عَظِيمٌ؛ وسائل‌الشيعة/1/115) 💠یکی از ترفند‌های خدا برای درکِ «باخدا بودن» این است که وقتی به کسی محبت می‌کنی، او جواب محبت تو را نمی‌دهد! خدا می‌فرماید: من می‌خواهم جوابش را از خودم بگیری! حتماً در زندگی‌تان این را تجربه کرده‌اید، این قانون خداست، یک جاهایی به کسانی محبت می‌کنید اما برعکس، قدرناشناسی می‌بینید. اینها برای این است که خدا توجهِ آدم را به طرف خودش جلب کند. 💠تقوا یعنی با خدا زندگی کن، برای خدا خوب باش! تقوا یعنی «هرکاری می‌کنی برای خدا انجام بده» تقوا یعنی هر لحظه به امر خدا و به‌خاطر خدا کارکردن! اگر تقوا داشته باشی-یعنی اگر با خدا زندگی کنی- خدا به تو «خوش‌فهمی» می‌دهد «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) در رأس خوش‌فهمیِ آدم این است که مهربانی خدا را درک می‌کند! 💠اگر تقوا داشته باشی، دیگر خدا چه‌کار می‌کند؟ «وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم» گناهان تو را می‌پوشاند و تو را می‌بخشد و خدا صاحب فضل عظیم است. 💠 با تقوا، انسان همۀ آثار مهربانی خدا را درک می‌کند. خدا می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف/96) اگر ایمان و تقوا داشته باشند-یعنی با من زندگی کنند- من برکات را از آسمان و زمین برای‌شان نازل می‌کنم! وقتی فهمیدند خدا این برکات را داده، مهربانی خدا را درک می‌کنند. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۷ @Panahiyan
🔰یکی از وجوهِ «باخدا زندگی‌کردن» توکل به خداست 🔰گاهی خدا تو را می‌ترساند تا به او توکل کنی و به او پناه ببری 🌀؟ (ج14)-قسمت دوم ⭕چگونه با خدا زندگی کنیم؟ ⭕یکی از وجوهِ «باخدا زندگی‌کردن» این است که فکر و ذکرت خدا باشد ⭕اگر دیدی کسی مشتاق ملاقات خدا شده، بدان که یک معامله‌ای با خدا کرده و خدا هم به او یک نگاه بامحبت کرده است ⭕کسی که آرزوی شهادت می‌کند، یعنی مهربانی خدا را چشیده و حالا می‌خواهد پیش «خدای مهربان» برود ⭕یک معامله‌ای با خدا بکن تا دلت باز شود و مهربانی او را درک کنی ⭕خدا برایت دشمن می‌گذارد که بروی بغل خدا بچسپی و مهربانی‌اش را حس کنی ___________________ 💠اینکه «گاهی با خدا زندگی کنیم» یعنی اینکه به یادش باشیم و فقط یک جاهایی به او مراجعه کنیم؛ درحالی‌که ما همیشه می‌توانیم با خدا زندگی کنیم! خدا را یا لای کتاب گذاشته‌ایم یا لای سجاده! می‌پرسد: «چه‌کار کنم در نمازم توجه پیدا کنم؟ تا کِی بگویم سبحان‌الله و هیچی نفهمم؟» خُب همین را از خدا بپرس؛ بهتر جواب می‌گیری! 💠مناجات‌کردن با خدا کاری ندارد! بگو «خدایا! أمیرالمؤمنین(ع) درِ خانۀ تو می‌آید، حالا تو به من هم اجازه داده‌ای بیایم؛ خیلی باحال هستی!» این مناجات است. ما گذاشته‌ایم که اول «عارفِ بالله» بشویم بعداً مناجات کنیم! 💠خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «أَيُّمَا عَبْدٍ اطَّلَعْتُ عَلَى قَلْبِهِ- فَرَأَيْتُ الْغَالِبَ عَلَيْهِ التَّمَسُّكَ بِذِكْرِي تَوَلَّيْتُ سِيَاسَتَهُ» (عده‌الداعی/249) بنده‌ای که غالباً به یاد من است، خودم کارهایش را اداره می‌کنم! چنین بنده‌ای درک می‌کند که خدا چقدر مهربان است. 💠می‌فرماید: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنُ بِمِثْلِ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ إِنَّهُ لَيَتَنَفَّلُ لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ...» (مؤمن/32) بندۀ من با واجبات به من نزدیک می‌شود بعد می‌خواهد بیشتر به من نزدیک بشود، شروع می‌کند به نوافل(این معامله و زندگی‌کردن با خداست!) آن‌وقت خدا می‌فرماید: من گوش او می‌شوم، چشمش می‌شوم، دستش می‌شوم-مثل أمیرالمؤمنین‌(ع) که عین‌الله، اذن‌الله و یدالله است- معلوم است که او مهربانی خدا را درک می‌کند. 💠یکی از وجوهِ «باخدا زندگی‌کردن» به ذکر خدا بودن و به فکر خدا بودن است. باخدا زندگی‌کردن گاهی به این است که به یادش باشی و فکر و ذکرت خدا باشد. 💠حالا اگر ما به ذکر خدا پرداختیم و اشتیاق در ما پدید نیامد و مهربانی خدا را درک نکردیم چطور؟ امام رضا‌(ع) می‌فرماید: «مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَالِیاً وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه»(مجموعۀ ورام/2/111) چنین کسی خودش را استهزاء کرده است! حتماً یک جای کارش ایراد دارد. 💠اگر دیدید کسی مشتاق ملاقات خدا شده بدانید که او معامله‌ای با خدا کرده و خدا هم به او یک نگاه بامحبت کرده است. یک معامله با خدا بکن، دلت باز می‌شود و مهربانی او را درک می‌کنی. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۴) 💠یکی دیگر از وجوهِ «باخدا زندگی‌کردن» توکل‌کردن به خداست. گاهی خدا تو را می‌ترساند تا به او توکل کنی «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ...» (بقره/155) خدا کاری می‌کند نگران شوی و بعد می‌فرماید: نگران نباش، من را نگاه کن! دشمن را نبین، مرا ببین! أمیرالمؤمنین‌(ع) موقع جنگ، به پسرش محمدبن‌حنفیه فرمود: جمجمه‌ات را به خدا بسپار «أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَك» (نهج‌البلاغه/خطبه11) 💠در بین همۀ فعالیت‌ها جهاد یک برجستگی خاصی دارد؛ چون جهاد کار سختی است و انسان در معرض مرگ قرار می‌گیرد. در جبهه بچه‌ها با خدا زندگی می‌کردند؛ اصلاً نمی‌شد با خدا زندگی نکنند. فقط مسئلۀ ترسیدن از مرگ نبود، اینها باید سالم می‌ماندند تا مسئولیتی را انجام می‌دادند، آنهایی که دوست نداشتند به شهادت برسند خیلی پیش خدا می‌رفتند، بعد کم‌کم به خدا علاقه‌مند می‌شدند و دوست داشتند به شهادت برسند. تا خدا کسی را راضی و بلکه مشتاق نمی‌کرد، او را نمی‌بُرد. 💠کسانی که آرزوی شهادت می‌کنند، یعنی می‌خواهند پیش «خدای مهربان» بروند! آنها به مهربانی خدا یقین دارند، مگر بچه وقتی می‌رود بغل مادر و پدرش، می‌ترسد؟! آنها مشتاق هستند و گریه می‌کنند، چون مهربانی خدا را دیده‌اند. 💠طبق روایات عالی‌ترین مقام، توکل است؛ حتی بالاتر از راضی‌بودن به رضای الهی! آیا کسی که به خدا توکل کند و خدا گره‌اش را باز کند، مهربانی خدا را حس نمی‌کند؟! خدا برایت دشمن می‌گذارد که بروی بغل خدا بچسپی و مهربانی‌اش را حس کنی. کسانی که پدر هستند می‌دانند چه مزه‌ای می‌دهد وقتی بچه از یک‌کسی می‌ترسد و خودش را به بابایش می‌چسپاند، شاید این یک دریافتی است تا بفهمیم خدا دوست دارد بنده‌اش به او پناه ببرد و او خدایی می‌کند. 💠توکل به خدا، ذکر خدا ، یک‌کاری را برای خدا کردن، یک کاری را برای خدا نکردن، گذشت از کسی، چشم‌پوشی از چیزی، فراموش‌کردن غم و اندوهی به‌خاطر خدا و... هرچیزی که شما به‌خاطر خدا انجام بدهید، یک راه است برای باخدا زندگی‌کردن! خدا می‌فرماید: موسی! نمک غذایت را هم از من بخواه! (يَا مُوسَى سَلْنِي كُلَّمَا تَحْتَاجُ إِلَيْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِكَ وَ مِلْحَ عَجِينِكَ؛ عده‌الداعی/134) نمک راحت گیر می‌آید یعنی این‌قدر با من زندگی کن! 💠خدایا می‌ترسم سوءتفاهم بشود و فکر کنم تو از تنهایی ناراحت هستی که این‌قدر دوست داری من بیایم درِ خانه‌ات! می‌فرماید: بندۀ من وقتی مرا صدا می‌زنی، می‌گویی من فقط تو را دارم، فکر کن تو هم تنها بندۀ من هستی. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۸ @Panahiyan
🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «مهربان» ندیده‌ایم! 🔰با مهربانان نشست و برخاست کن، تا مهربانی خدا را باور کنی! 🌀؟ (ج15)-قسمت اول ⭕با مباحث کلامی و اعتقادی کسی به‌سادگی عاشق خدا نمی‌شود؛ باید مهربانی خدا را باور کند! ⭕عقیدۀ درست، اصلش این است که عقیده به مهربانی خدا افزایش پیدا کند ⭕اگر مهربانی ندیده باشی، چطور می‌خواهی مهربانی خدا را باور کنی؟! ⭕یکی از عوامل مهم در خوب‌شدن و بدشدنِ انسان «رفاقت و معیت» است ⭕هر صفتی را بخواهیم در خودمان ایجاد کنیم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست کنیم ⭕نشست و برخاست با کسانی که مهربان‌اند و مهربانی خدا را باور دارند یک راه برای درک مهربانی خدا است ⭕اگر با آدم نامهربان نشست و برخاست کنی، نامهربان می‌شوی و «باور نمی‌کنی مهربانی در عالم وجود دارد!» ⭕مهربان‌بودنِ تو در دین‌دارکردن دیگران مؤثر است؛ آن‌قدر به دیگران مهربانی کن تا باورشان به مهربانی خدا بالا برود ___________________ 💠همان‌طور که برخی از بیماری‌ها واگیر دارند و از شخص بیمار به دیگران منتقل می‌شوند، روحیات انسان‌ها نیز قابل انتقال هستند، اخلاق و نگاه منفی آدم‌ها که در زبانشان جاری می‌شود می‌تواند دیگران را هم مسموم کند و خوبی‌های آنها را از بین ببرد. لذا در تمام مباحث معنوی و اخلاقی و در همۀ زندگی، همیشه باید از یک عامل حرف زد و آن «تأثیرپذیری از دیگران» است. 💠ما هر صفتی را بخواهیم در خودمان از بین ببریم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست نکنیم، و هر صفتی را بخواهیم در خودمان ایجاد بکنیم باید با اهالی آن صفت نشست و برخاست کنیم. مثلاً برای اینکه نمازخوان بشوی، علاوه بر مطالعه، تفکر و تمرین، با آدمِ نمازخوان، نشست و برخاست کن و با آدمِ بی‌نماز نشست و برخاست نکن. حتی فرموده‌اند که با بی‌نماز، سلام و علیک هم نکنید؛ تا این حد روی آدم تأثیر می‌گذارد! 💠خصوصاً در مسائل روحی، دیگران می‌توانند روی ما تأثیر بگذارند بدون اینکه با ما حرف بزنند و بدون اینکه ما با آنها تعامل خاصی داشته باشیم. آدمِ خوب گیر بیاورید و با او نشست و برخاست کنید، واقعاً تأثیرگذار است؛ هم از جنبۀ معنوی و هم اخلاقی! یکی از عوامل مهم در خوب‌شدن و بدشدنِ انسان، همین عامل «رفاقت و معیت» است. 💠حالا چه‌کار کنیم مهربانی خدا را درک کنیم، باور کنیم، به آن توجه کنیم و از آن بهره ببریم؟ یک راهش این است که با کسانی که اهل مهربانی هستند و مهربانی خدا را باور دارند نشست و برخاست کنیم. 💠اگر با آدم نامهربان نشست و برخاست کنی، نامهربان می‌شوی و از آن بدتر اینکه «باور نمی‌کنی مهربانی‌ای در عالم وجود دارد!» ولی اگر با مهربانان نشست و برخاست کنی اولاً حالت خوب می‌شود، ثانیاً اینکه باور می‌کنی در عالم، مهربانی هست و دنبالش می‌گردی و مأیوس از مهربانی زندگی نمی‌کنی! 💠اگر شما مهربانی ندیده باشی، چطور می‌خواهی مهربانی خدا را باور کنی؟! خیلی سخت است. ای کاش پدر و مادرهای همۀ آدم‌ها در این زمینه الگو باشند و هر کسی لااقل پدر و مادرش را نسبت به خودش، مهربان دیده باشد. چون تا مهربانی را از نزدیک نبینی، نمی‌توانی باور کنی که اصلاً یک‌چنین مهربانی‌ای وجود دارد! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۵)-قسمت اول 💠آدم باید یک «مهربان» از نزدیک ببیند؛ برود بگردد دنبال آدم مهربان، و مهربانی‌اش را ببیند. بعضی‌ها که ائمۀ معصومین‌(ع) را باور نمی‌کنند، یکی از دلائلش این است که آدم خوب از نزدیک ندیده‌اند! ما به‌واسطۀ دیدن آدم‌های خوب است که به خوبیِ اولیاء خدا پی می‌بریم. امام خمینی(ره) با شخصیت خودش کاری کرد که معرفت مردم به ائمۀ هدی بیشتر شد. کِی قبل از انقلاب این‌قدر مجالس اهل‌بیت(ع) رونق داشت؟! کِی زیارت حرم امام رضا(ع) و مسجد جمکران این‌قدر رونق داشت؟! کِی اعتکاف این‌قدر رونق داشت؟! 💠شما خودتان سعی کنید یکی از آن آدم‌های مهربان باشید و آن‌قدر به دیگران مهربانی کنید تا باور آنها را نسبت به مهربانی خدا بالا ببرید. گاهی یک‌طوری دیگران را ببخشید که بگویند «وقتی بندۀ خدا این‌طوری می‌بخشد، خودِ خدا چطور می‌بخشد؟!» 💠مهربان‌بودن تو در دین‌دارکردن دیگران مؤثر است؛ شما اگر به دیگران مهربانی کنی، در واقع به آنها در عقاید دینی‌شان هم کمک کرده‌ای. بگذار آن ضدانقلاب و آن آدم بی‌دین هم بگوید: «اینها جوانمرد هستند، اینها مهربان هستند، اینها باگذشت هستند» اینها درس عقائد است؛ عقیدۀ درست اصلش این است که عقیده به مهربانی خدا افزایش پیدا کند. شما «خلیفه الله» بشوید، نمایندۀ مهربانی خدا بشوید. 💠با کلاسِ اصول عقائد کسی مؤمن نمی‌شود؛ فقط «ساکت» می‌شود! با مباحث کلامی و اعتقادی کسی به این سادگی عاشق خدا نمی‌شود! پس آدم‌ها چگونه عاشق خدا می‌شوند؟ اینکه مهربانی خدا را باور کنند. یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «مهربان» ندیده‌اند! این روابط انسانی است که محبت و مهربانی را در باور مردم می‌گنجاند، و این مهربانی هم جزو دین ما است. 💠إن‌شاءالله یک روزی ما «مهربانانه زندگی‌کردن» را یاد بگیریم و همه با هم مهربان باشیم. مهربانی شعار است ولی پیاده‌شدنی است! اگر ولی‌الله‌الاعظم با قدرت مطلقه بیاید روی زمین حاکم بشود، همه باهم مهربان می‌شوند. حتی در همین زمان خومان؛ اگر ما به قدرت مطلقۀ ولیّ‌فقیه قائل باشیم و این قدرت مطلقه را فراهم کنیم و در خیلی از زد و بندها گیر نکنیم، تا حد زیادی آن اثر را خواهد داشت. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۹ @Panahiyan
🔰 بسیاری از ساختارهای جامعه، مهربانی را کاهش می‌دهد 🌀؟ (ج15)-قسمت دوم ⭕یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیده‌ایم و «سیستم مهربان» نداریم ⭕در «سیستم مهربان» بیشتر از قانون، از روابط انسانی، محبت و مهربانی استفاده می‌شود ⭕برای کنترل رفتارهای غلط، باید «مناسبات انسانی» را مؤثرتر از «قانون» قرار بدهیم ⭕وقتی «قانون» را به‌جای مهربانی و رابطۀ انسانی قرار دهیم، نامهربانی را ترویج کرده‌ایم ⭕حتی‌المقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً به‌دست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است ⭕خیلی‌‌وقت‌ها قانون برای کنترل «آدم‌های بد» است؛ انگار فرض بر این است که «همه دزد هستند!» ⭕بچه‌ها در مدرسه باید نظام و «سیستم مهربان» و «معلم مهربان» را تجربه کنند؛ این سیستم، مغایرتی با «قاطعیت» ندارد ___________________ 💠یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیده‌ایم و «سیستم مهربان» نداریم. سیستم مهربان به‌جای قانون از روابط انسانی استفاده می‌کند. سیستم مهربان به‌جای قانون از محبت و مهربانی و خجالت‌زده‌کردنِ دیگران استفاده می‌کند؛ از این سیستم باید دفاع کرد. 💠 با بخشی از سیستم‌ها و ساختارهایی که ما برای خودمان تعریف کرده‌ایم، نمی‌شود مهربانی را منتشر کرد، چون خیلی از این ساختارها مهربانی را کاهش می‌دهند. فکر می‌کنید اگر بعد از ظهور، بشریت زیر سایۀ یک امام مهربان زندگی کند، اصلاً به این ساختارها و قوانین نامهربانانه احتیاج دارد؟! نه؛ چون عالم بشریت، صاحب خواهد داشت؛ صاحبی که مثل یک پدر دلسوز برای تک‌‌تک بچه‌هایش دل می‌سوزاند! 💠وقتی حضرت تشریف بیاورد، ساختارهای جامعه عوض می‌شود؛ ساختارها مهربانانه می‌شود. آن سیستم واقعاً از این سیستم‌های قانونی، آئین‌نامه‌ای و نظارتی و حداقلی، بهتر کار می‌کند؛ این سیستم‌های موجود هزارتا مشکل دارد. 💠ما خودمان هم در برخی محیط‌های کوچک می‌توانیم ساختار و سیستم مهربان را ایجاد کنیم؛ مثلاً در یک مدرسه می‌توانیم سیستمی سرشار از مهربانی ایجاد کنیم و برای کنترل رفتارهای غلط، مناسبات انسانی را مؤثرتر از قانون قرار بدهیم به‌طوری که در آن سیستم، افراد بگویند: «فلانی این‌قدر به من لطف کرده که من اصلاً رویم نمی‌شود در کارم کم بگذارم یا به‌راحتی غیبت کنم(در مدرسه یا سرِ کار حاضر نشوم)» 💠قانون خیلی محترم و خیلی لازم است، اما قانونِ زیادی، حال آدم‌ها و زندگی‌ها و روابط انسانی را خراب می‌کند. وقتی شما مهربانی و رابطۀ انسانی را حذف می‌کنید و جایش قانون می‌گذارید، چه اتفاقی می‌افتد؟ طرف در توجیه نامهربانیِ خود می‌گوید: «این حقِ من است که این کار را انجام دهم!» وقتی قانون را جای مهربانی به‌کار می‌گیریم، نامهربانی را ترویج کرده‌ایم. 💠خیلی‌‌وقت‌ها قانون برای کنترل آدم‌های بد است، خیلی‌وقت‌ها بنا بر این است که «همه دزد هستند!»؛ این‌طوری می‌‌خواهند جلوی دزدی و سوءاستفاده را بگیرند. همه‌جا که لازم نیست قانون و مقررات بگذاریم؛ مگر همه‌جا می‌خواهیم دزد بگیریم؟! مگر همه‌جا بی‌اعتمادی و سوءظن هست؟! 💠بله؛ وقتی «سیستم مهربان» تعبیه کنیم و با همه «با حسن‌ظن و اعتماد» برخورد کنیم، طبیعتاً بعضی‌ها سوء‌استفاده می‌کنند. باید جلوی سوء‌استفادۀ این افراد بد را با «حمیتِ جمع» بگیریم تا سیستم مهربان، از بین نرود؛ یعنی با اهتمامی که جمعِ آنها بر حفظ این سیستم مهربان دارند، جلوی سوءاستفاده‌ها گرفته شود، البته شرطش این است که تعداد و فرهنگِ افراد مهربان در این سیستم غلبه داشته باشد. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۵)-قسمت دوم 💠بچه‌ها در مدرسه باید نظام و سیستم مهربان را تجربه کنند و معلمان مهربان را تجربه کنند. این سیستم، با «قاطعیت» مغایرت ندارد ولی هنر می‌خواهد! قانون‌دانی قانون‌دانی و قانون‌گذاری و رعایت قانون، زیاد هنر نمی‌خواهد! مثلاً اینکه قانون بگذارید: «هر کسی پایش را از این خط، آن‌طرف‌تر گذاشت، این‌قدر جریمه می‌شود...» این زیاد هنر نمی‌‌خواهد! ولی اگر به‌جای این‌همه قانون، بخواهید با «روابط انسانی» یک مدرسه یا یک مجموعه را اداره کنید، خیلی هنر می‌خواهد. 💠ما گاهی اوقات، خودمان با قوانین اضافی «کارمند فاسد» تولید می‌کنیم. حتی‌المقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً به‌دست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است. پس آدم‌ها را چطوری کنترل کنیم؟ با مهربانی، با روابطِ انسانی، با حیا، با اعتماد، با حسن‌ظن! باید گروه‌های کوچک قدرت بگیرند و گروه‌های کوچک در درون خودشان این سیستم‌ها را طراحی کنند. 💠قانون، بیشتر برای کنترل افراد در یک «مملکتِ بزرگ» است که هیچ‌کس هیچ‌کسی را نمی‌شناسد، اما در یک محیط کوچک مثل مدرسه یا مثل یک کارخانۀ کوچک که 200 نفر هستند و همه همدیگر را می‌شناسند، می‌توانند بر مبنای انسانیت و محبت، خیلی قشنگ‌تر با هم زندگی کنند. آن‌وقت مهربانی‌های آدم‌ها فرصت پیدا می‌کند و رو می‌آید. 💠قانون برای موارد نادر است؛ مثل اسکلت ساختمان است که موقع زلزله، از خرابی‌ها جلوگیری می‌کند، البته تردیدی نیست که باید باشد، ولی قانون آن زیبایی را ندارد که ایثار، محبت، اخلاق، عطوفت و مهربانی دارد. 💠حالا کسی که از مهربانی سوءاستفاده می‌کند تکلیفش چیست؟ یک مقدارش که عیبی ندارد! از مهربانی اولیاء خدا هم خیلی سوءاستفاده کردند. شما سعی کنید از کسانی نباشید که از مهربانی اولیاء خدا سوءاستفاده می‌کنند، شما از مهربانی مهربان‌ها سوءاستفاده نکنید. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۰۹ @Panahiyan
🔰درک مهربانی اولیاء خدا، مقدمۀ درک مهربانی خداست 🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا، عدم معرفت به اولیاء خداست 🌀؟ (ج۱۶) ⭕خدا برای اینکه محبتش را به ما اثبات کند رسول مهربان برای ما فرستاده است ⭕اگر مهربانی‌ پیامبر را-که یک انسان است- درک نکنی، چطور می‌توانی مهربانی خدای ندیده را درک کنی؟! ⭕اگر مهربانیِ امامان را درک نکنیم، امامت را درک نکرده‌ایم! ⭕امام صادق(ع): به‌خدا قسم ما نسبت به شما شیعیان از شما به خودتان مهربان‌تر هستم ___________________ 💠یکی از موانع درک مهربانی خدا، عدم معرفت به اولیاء خداست. باور مهربانی اولیاء خدا، مقدمۀ باور مهربانی خداست. خدا برای اینکه محبتش را به ما اثبات کند رسول مهربان برای ما فرستاده است. چون پیامبران را می‌توانیم بشناسیم، نزدیک‌شان بشویم، با آنها حرف بزنیم، لذا راحت‌تر می‌توانیم مهربانی و محبت آنها را درک کنیم. ضمن اینکه می‌دانیم آنها چقدر برای هدایت ما زحمت و سختی کشیده‌اند. 💠فکر کنید به اینکه رسول خدا(ص) اصلاً برای چه پیغمبر شده است؟ برای چه این مسئولیت را بر عهده گرفته است؟! برای چه این رسالت را انجام می‌دهد؟ به‌دلیلِ مهربانی و محبتش نسبت به مردم! ائمۀ هدی(ع) نیز همین‌طور هستند. ما اگر مهربانیِ امامان را درک نکنیم، امامت را درک نکرده‌ایم! 💠خدا برای چه ما را خلق کرد؟ از سر لطف و مهربانی. آن‌وقت خدا دید چه کسی از همه مهربان‌تر است؛ او را پیغمبر کرد! اصلش این است؛ اصلش مهربانی اولیاء خداست. رسول خدا(ص) این مقام را به‌دلیل قلب رئوف و مهربانش به‌دست آورده است که «رحمة للعالمین» است. 💠این رسول، رسولِ محبت و مهربانی خداست. «عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ» (توبه/128) برای چنین رسولی سخت است که چیزی شما را اذیت کند؛ نمی‌تواند تحمل کند! ببینید چقدر عاشق شماست؛ ببینید چقدر مهربان است! خدا محبتش را به ما این‌طوری ابراز می‌کند! اگر نتوانی مهربانی‌ یک انسان را درک کنی، می‌خواهی مهربانی خدای ندیده را درک کنی؟! 💠آن‌وقت خدا به پیغمبرش می‌فرماید: «فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبىَِ اللَّهُ» (توبه/129) اگر مردم به تو پشت کردند بگو خدا برایم کافی است(نفرین‌شان نکن) وقتی فاطمۀ زهرا(س) از مسجد برگشت، از خیانت مردم شروع کرد به ضجه‌زدن، أمیرالمؤمنین(ع) همین آیۀ قرآن را برایش خواند: «فَقُلْ حَسْبىَِ اللَّهُ» شاید یک معنایش این باشد: رسول من! حتی اگر اینها پهلوی فاطمه‌ات را شکستند، بگو «حَسْبىَِ اللَّهُ» 💠در آیه دیگری می‌فرماید: رسول من! خودت را از شدت تأسف، داری می‌کُشی، به‌خاطر اینکه اینها به قرآن ایمان نمی‌آورند «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ» (کهف/6) ببینید رسول خدا(ص) چقدر مهربان است؛ چرا ما از این مهربانی بیشتر بهره نمی‌بریم؟! امام زمان (عج) هم همین‌طور است؛ با ما بد نمی‌شود، اگرچه از دست ما خون جگر می‌خورد! خدایا می‌شود به این بندگانت توفیق بدهی مهدی فاطمه را زیارت کنند و مهربانی او را درک کنند و از زندگی‌شان واقعاً لذت ببرند! 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۶) 💠امام رضا‌(ع) می‌فرماید: «الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيق وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ» (کافی/1/200) امام، دوستی است که به او انس پیدا می‌کنی و پدری دلسوز و برادری است که از تو جدا نمی‌شود «وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِيرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ النَّآدِ الْإِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ» و مثل مادری است که نسبت به طفل شیرخوار، مهربان است... اینها چندجور مهربانی است؛ مهربانیِ رفیق با مهربانی پدر فرق می‌کند، مهربانی مادر هم با مهربانی برادر فرق می‌کند، گاهی رفیق، بهتر از پدر، ما را درک می‌کند، گاهی مادر بهتر از برادر، ما را درک می‌کند، هرکدامشان از یک زاویه‌ای به تو نزدیک هستند، امام همۀ اینها را باهم دارد! 💠امام رضا‌(ع) می‌فرماید: یکی از علامات امام این است که از پدر و مادر مهربان‌تر است(أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم؛ من‌لایحضره‌الفقیه/4/418) امام صادق(ع) می‌فرماید: به‌خدا قسم ما نسبت به شما شیعیان از شما به خودتان مهربان‌تر هستم «وَ اللَّهِ لَأَنَا أَرْحَمُ بِكُمْ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُم» (بصائرالدرجات/1/265) 💠لذت محبت و مهربانی، بالاترین لذت است، انسان فقط از مهربانی خدا و سپس اولیاء خدا واقعاً سیراب می‌شود. حالا چگونه محبت اولیاء خدا را باور کنیم؟ می‌شود دربارۀ راه‌حل‌هایش صحبت کرد، اما إن‌شاءالله خودت شهود کنی! بعضی‌ها نه شیعه هستند و نه زبان ما را بلدند، اما با روضه و نوحۀ امام حسین(ع) منقلب می‌شوند؛ مثلاً با روضۀ حضرت قاسم... وقتی امام حسین(ع)-موقع وداع قاسم- او را بغل گرفت این‌قدر گریه کرد که غش کرد و روی زمین افتاد، از شدت محبتی که به قاسم داشت! خیلی‌ها با دیدن این محبتِ شدید، واقعاً متأثر می‌شوند. 💠چرا نمی‌خواهیم غرق این محبت بشویم؟! چرا گاهی می‌خواهیم از این مهربانی سوءاستفاده کنیم؛ مثلاً بگوییم: «آقا با ما مهربان است، برویم یک پولی از او بگیریم!» پول را بگیر، اما بیشتر از خودِ مهربانی آقا کِیف کن و لذت ببر! اینها خیال‌بافی نیست؛ زندگی واقعی همین است. زندگی بدون محبت که فایده‌ای ندارد! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۱۰ @Panahiyan
🔰یکی از موانع درک مهربانی خدا «ندیدنِ مهربانی دیگران» است 🌀؟ (ج۱۷)-قسمت اول ⭕اگر بخواهی مهربانی خدا را درک کنی، باید کلاً آدمی باشی با «روحیۀ درک مهربانیِ دیگران»! ⭕به کوچک‌ترین مهربانیِ مردم حتماً پاسخ بده؛ اگر مهربانی‌های دیگران را ندیده بگیری، مهربانی‌های خدا را هم نمی‌بینی ⭕اگر کسی اهل تشکر از نعمت‌های کوچک نباشد، توانایی شکر نعمت‌های بزرگ را هم ندارد ⭕بعضی‌ها فقط نعمت‌های بزرگ را علامتِ مهربانی خدا می‌دانند، برخی هم کلاً نعمت‌ها را ندیده می‌گیرند یا آن را ناشی از شایستگیِ خودشان می‌دانند؛ اینها افراد متکبری هستند! ___________________ 💠رفتار و حال خوب ما و حتی درک ما از خوبی‌ها و مهربانی خدا، وابسته به سبک زندگی ماست و اینکه در قسمت‌های زندگی‌مان چگونه رفتار می‌کنیم؟ اگر بخواهم مهربانی خدا را درک بکنم باید کلاً آدمی باشم با «روحیۀ درک مهربانیِ دیگران»! کمااینکه اگر بخواهم از خدا تشکر کنم، نمی‌شود فقط هنگام ارتباط با خدا به بندۀ شاکر تبدیل شوم و وقت‌های دیگر این روحیه را نداشته باشم! 💠اگر بخواهم نمازم را سر وقت بخوانم باید همۀ کارهایم را سر وقت انجام بدهم! اگر بخواهم در آیات قرآن تفکر کنم باید کلاً آدم متفکری باشم، اگر بخواهم مؤدبانه نماز بخوانم باید کلاً آدم مؤدبی باشم، اگر بخواهم در نماز متوجه خدا باشم باید در کل زندگی متوجه خدا باشم. با توجهِ زیاد به مهربانی خدا انسان نشاط معنوی پیدا می‌کند و می‌تواند راحت زندگی کند. 💠یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که مهربانی‌های دیگران را نمی‌بینیم! برای درک و بهره‌مندی از مهربانی خدا باید کلاً توجهِ من به «مهربانی» زیاد باشد و برای دیدنِ مهربانی‌ها آماده باشم! 💠به کوچک‌ترین مهربانیِ مردم حتماً پاسخ بدهیم؛ اگر مهربانی‌های دیگران را ندیده بگیریم، نمی‌توانیم آدمی بشویم که مهربانی‌های خدا را می‌بیند! اگر آدم کلاً روحیۀ شاکرانه داشته باشد، با خدا هم شاکرانه برخورد می‌کند و مهربانی‌های خدا را درک می‌کند. 💠اگر می‌خواهی فرزندت برای نماز، منظم شود و دستور گوش بدهد، ده‌تا دستورِ دیگر برایش درست کن و بگو: نماز هم یکی از آنهاست! بچه‌ای که هرکاری دلش می‌خواهد انجام می‌دهد، وقتی با نمازِ «دستوری، تکراری و اجباری» مواجه می‌شود، نمی‌تواند تحمل کند. بعضی‌ها می‌گویند: چه‌کار کنیم بچه‌مان نمازخوان بشود؟ مستقیماً روی نمازخواندنش فشار نیاور، بلکه روی برنامه‌ها و کارهای دیگرش مثل مرتب‌کردن اتاق، ورزش، غذاخوردن و... تأکید کن، وقتی اهل برنامه شد، نماز را هم به‌عنوان یک برنامه انجام می‌دهد! اما کسی که اهل برنامه نبود، نمی‌تواند برنامۀ نماز را انجام بدهد. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahiyan
👈ادامه مطلب بحث: 🌀؟ (ج۱۷) 💠قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» (نساء/86) اگر کسی به شما احترامی گذاشت و سلامی داد، بهتر از او پاسخش را بدهید و اگر نتوانستید بهتر پاسخ بدهید، لااقل همان مقداری که او سلام داده، جوابش را بدهید یا همان مقدار که او هدیه داده، هدیه بدهید «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَسيباً» خدا همه‌چیز را حساب می‌کند. 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: «در تورات آمده است اگر کسی به تو نعمتی داد از او تشکر کن و به کسی که از تو تشکر می‌کند، نعمت بده و لطف کن؛ مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ ؛ نعمتی را که آدم تشکر کند از بین نمی‌رود و نعمتی که کفران شود باقی نمی‌ماند ؛ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ ؛ شکر هم نعمت را زیاد می‌کند و هم مانع تغییر نعمت‌ها می‌شود ؛ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَر» (کافی/2/94) 💠امام کاظم‌(ع) می‌فرماید: «خوبی دیگران به شما زنجیری است بر گردن‌تان، این زنجیر باز نمی‌شود مگر اینکه آن مهربانی را پاسخ بدهید یا تشکر کنید ؛ المَعروفُ غُلٌّ لا يَفُكُّهُ إلاّ مُكافَأةٌ أو شُكرٌ» (میزان‌الحکمه/17865) یکی از علامت‌های محبوبیت نزد خدا، همین است. اگر خوبیِ دیگران را بهتر جواب دادی، خدا هم دوستت دارد، نگذار زنجیر روی گردنت باشد، این زنجیرها تو را پایین می‌کشد. 💠رسول خدا(ص) می‌فرماید «اگر کسی اهل تشکر از نعمت‌های کوچک نباشد، توانایی تشکر از نعمت‌های بزرگ را هم ندارد؛ مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْقَلِيلَ لَمْ يَشْكُرِ الْكَثِير» (نزهه‌الناظر/27) و در روایت هست: «کسی که از خدا در کم نترسد در زیاد هم نمی‌ترسد؛ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ فِي الْقَلِيلِ لَمْ يَخَفْهُ فِي الْكَثِير» (عیون‌اخبارالرضا(ع)/2/180) اینها یعنی به «جزئیات توجه کن!» صاحبان معرفت به اطرافیان‌شان گفته‌اند که اگر مدتی جزئیات را رعایت کنید، اخلاق‌ و روحیات‌تان تغییر می‌کند. 💠بعضی‌ها فقط نعمت بزرگ خدا را علامتِ مهربانی خدا می‌بینند! ببینید امام حسین(ع) در دعای عرفه، چقدر نعمات خدا را با جزئیاتش یادآوری می‌کند! اگر دعای عرفه نخوانده بودم شاید هیچ‌وقت این لطف‌های خدا به ذهنم نمی‌رسید! تمام عمر از آنها استفاده می‌کنم ولی با این جزئیاتی که امام حسین(ع) نعمات را یادآوری و تشکر می‌کند، متوجه نبودم. 💠بعضی‌ها کلاً خوبی‌ها و نعمات را ندیده می‌گیرند! برخی هم آنها را ناشی از شایستگی‌های خودشان می‌دانند، اینها افراد متکبری هستند! درک مهربانی دیگران دل را نرم می‌کند! ‌وقتی دلت نرم شد در ارتباط با پروردگار هم احساس خوبی پیدا می‌کنی. این راه سلوک معنوی است برای دل‌های آماده و بیدار! 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۱۱ @Panahiyan
🔰چالش مهمی که همه با آن درگیریم: 🔰چرا دیگران قدر مهربانی مرا نمی‌دانند؟! 🌀؟ (ج۱۷)-قسمت دوم ⭕وقتی به دیگران مهربانی می‌کنم، آیا آنها هم باید با من مهربان باشند؟ ⭕طبق روایت، ارزشمندترین مردم نزد خدا، انسان نیکوکاری است که قدر کارش دانسته نمی‌شود ⭕اگر هر کار خوبی که انجام دادی از تو قدردانی کردند، به خودت شک کن؛ شاید اوضاعت خراب است! ⭕از ناسپاسی دیگران نسبت به خودت درس بگیر و تو دیگر نسبت به خدا و اولیاء خدا ناسپاسی نکن! ⭕خدا می‌فرماید: «به کسانی که در راهِ من به‌همدیگر مهربانی می‌کنند، محبتم را واجب کردم» ⭕خدا رابطۀ خودش را با ما مشروط به رابطۀ ما با یکدیگر کرده است و انتظار دارد با کسی که نسبت به ما خطا کرده، مهربان باشیم ___________________ 💠ما باید مهربانی دیگران را ببینیم، ولی آیا دیگران هم باید مهربانی ما را ببینند یا نه؟ این چالش مهمی است که همه در زندگی‌شان دارند؛ می‌گویند «من وقتی به دیگران مهربانی می‌کنم، دیگران هم باید با من مهربان برخورد کنند!» اما پیامبر(ص) می‌فرماید: ارزشمندترینِ مردم نزد خدا و نزدیک‌ترین فرد به پروردگار، انسان نیکوکاری است که قدر کارش دانسته نمی‌شود! «أَفْضَلُ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً وَ أَقْرَبُهُمْ مِنَ اللَّهِ وَسِيلَةً الْمُحْسِنُ يُكَفَّرُ إِحْسَانُه» (نوادر راوندی/9) 💠امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُكَفَّراً لَا يُشْكَرُ مَعْرُوفُهُ» (علل‌الشرایع/2/560) رسول خدا پاسخ خوبی‌هایش را نمی‌دید(ایشان انتظار داشت مردم لااقل با اهل‌بیتش مهربان باشند «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی» اما خیلی به اهل‌بیتش ظلم کردند) و بعد می‌فرماید: «وَ كَذَلِكَ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مُكَفَّرُونَ لَا يَشْكُرُونَنَا وَ خِيَارُ الْمُؤْمِنِينَ مُكَفَّرُونَ لَا يُشْكَرُ مَعْرُوفُهُم» ما اهل‌بیت هم هر خدمتی می‌کنیم کسی از ما تشکر نمی‌کند. بهترین مؤمنان هم همین‌گونه هستند. (حتی طبق برخی روایات، اگر هر کار خوبی که انجام دادی، از تو قدردانی کردند و پاداشت را گرفتی، به خودت شک کن؛ شاید اوضاعت خراب است!) 💠نباید آدم به‌دلیل ناسپاسیِ دیگران دست از مهربانی به دیگران بردارد. اگر شما آدم‌هایی باشید که خدمت می‌کنید اما بهرۀ خدمت‌تان را نمی‌گیرید، این درسی است که نشان می‌دهد «این‌کار چقدر زشت است!» لذا حواست باشد تو دیگر این کار را با خدا و اولیاء خدا و بزرگ‌ترهایت نکنی! «ادب از که آموختی؟ از بی‌ادبان!» وقتی دیگران تو را ناسپاسی کردند بگو: خدایا من به خاطر ناسپاسیِ خودم از تو معذرت می‌خواهم... 👈ادامه مطلب در پست بعد 👇 👇 @Panahiyan