eitaa logo
پندهای سعادت
2.4هزار دنبال‌کننده
357 عکس
78 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅سخنان حکیمانه امام سجاد «علیه السلام» به عبدال
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅سخنان حکیمانه امام سجاد «علیه السلام» به عبدالملک 💠 حضرت استاد "دام ظله": سپس حضرت سجاد «علیه السلام» به حسب این نقل می‌فرمایند: «وَ اللَّهِ لَوْ تَقَطَّعَتْ أَعْضَائِي وَ سَالَتْ مُقْلَتَايَ عَلَى صَدْرِي»؛ سوگند به خدا که اگر اعضایم قطع شود و اگر این مقلتای در اثر عبادت بیفتد روی سینه‌ام. (مُقلَة بر وزن غرفة، ‌پی‌ای است که در چشم هست و مردمک و سفیدی چشم بر آن قرار گرفته است). «لَنْ أَقُومَ لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ بِشُكْرِ عُشْرِ الْعَشِيرِ مِنْ نِعْمَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ جَمِيعِ نِعَمِهِ الَّتِي لَايُحْصِيهَا الْعَادُّونَ وَ لَايَبْلُغُ حَدَّ نِعْمَةٍ مِنْهَا عَلَيَّ جَمِيعُ حَمْدِ الْحَامِدِينَ»؛ اگر من عبادت کنم که این آثار عجیب در بدنم ظاهر شود، شکر یک دهم از یکی از نعمت‎های الهی را هم نمی‌توانم به‎جای بیاورم... خب، این چه معرفتی است؟ آیا ما دنبال این معرفت‌ها هستیم؟ سعی کنیم این معرفت‌ها را در کنار معرفت‌های فقهی و اصولی و رجالی و علوم دیگر در خودمان ایجاد کنیم. این‎ها فکر و تأمل و تدبر و وقت گذاشتن می‎خواهد که ما این معرفت‌ها را هم بفهمیم و هم برای خودمان ایجاد کنیم. بعد فرمودند: «لَا وَ اللَّهِ أَوْ يَرَانِيَ اللَّهُ لَايَشْغَلُنِي شَيْ‏ءٌ عَنْ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا سِرٍّ وَ لَا عَلَانِيَةٍ». مرحوم علامه مجلسی می‌فرمایند: «أو» در اینجا به معنای حتی یا الّا است. حضرت «ع» قسم یاد کردند به خدا که من ترک نمی‌کنم این نحو عبادت و اجتهاد حتی «يَرَانِيَ اللَّهُ»، که هیچ کاری من را از شکرگزاری او مشغول نمی‌کند. «لَا يَشْغَلُنِي شَيْ‏ءٌ عَنْ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ»؛ هیچ چیزی مانع این نمی‌شود که من شکرخداوند را فراموش کنم و از او غفلت کنم. سپس حضرت فرمودند: «وَ لَوْلَا أَنَّ لِأَهْلِي عَلَيَّ حَقّاً وَ لِسَائِرِ النَّاسِ مِنْ خَاصِّهِمْ وَ عَامِّهِمْ عَلَيَّ حُقُوقاً». تازه این که از من می‌بینی، برای این است که من در یک تزاحم هستم، اگر این تزاحم نبود، آن وقت عمل من غیر از این بود که می‌بینی. اهل خودم بر من حقوقی دارند، مردم، عوام وخواص بر من حقوقی دارند. «لَا‎يَسَعُنِي إِلَّا الْقِيَامُ بِهَا حَسَبَ الْوُسْعِ وَ الطَّاقَةِ حَتَّى أُؤَدِّيَهَا إِلَيْهِمْ». وظیفه‌ام این است که حقوق آن‎ها را به آن‎ها ادا کنم. من در تزاحم هستم و اگر این تزاحم و این جهت نبود: «لَرَمَيْتُ بِطَرْفِي إِلَى السَّمَاءِ وَ بِقَلْبِي إِلَى اللَّهِ»؛ دلم را فقط به طرف خدا می‌کردم و مشغول هیچ چیز دیگری نمی‌کردم. الآن ادای حقوق برعهده‎ام هست و در قبال دیگران وظایفی دارم. اگر این نبود، آن وقت این عبادت و خشوع و سجده‌ی من غیر از این چیزی بود که تو می‌بینی. «ثُمَّ لَمْ أَرْدُدْهُمَا حَتَّى يَقْضِيَ اللَّهُ عَلَى نَفْسِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ». چشمانم و قلبم را بر نمی‌گرداندم؛ دائم الحضور بودم. بعد در حدیث هست که: «وَ بَكَى وَ بَكَى عَبْدُ الْمَلِكِ». حضرت گریه کردند و او هم تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: «وَ قَالَ شَتَّانَ بَيْنَ عَبْدٍ طَلَبَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَ بَيْنَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا مِنْ أَيْنَ جَاءَتْهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»؛ چقدر فرق است بین کسی که آخرت را طلب کرده است و برای آن کوشش می‌کند و می‎خواهد آنجا را آباد کند (که علی بن الحسین «علیه السلام» مصداق آن است) و بین کسی که طالب دنیاست (که عبدالملک مصداق آن است). خب؛ ‌این سیره‌ی امامان عظیم‌الشأن و معصوم و عزیز ماست که الگوهای واقعی راه صلاح و سداد و الگوهای واقعی برای سالکان الی الله تعالی هستند. خدای متعال همه‎ی ما را از شیعیان و موالیان و رهروان واقعی این انوار طیبه قرار دهد و همه‌ی ما را جزء شاکران نعمت‎های خودش محسوب فرماید و ما را از برخورداری از این معرفت‌ها محروم نفرماید. و در کنار توفیق در علوم رسمی که این‎ها هم واجب‌اند و ترویج شریعت هم وابسته به آن‎ها است، ما را به این علوم الهی که آخرت و عاقبت ما وابسته به آن‎هاست، موفق بفرماید. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 81-79 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅اهتمام به حفظ چهل حدیث 💠 حضرت استاد "دام ظله": روایات فراوانی داریم که در آن‎ها تحریض زیادی بر حفظ چهل حدیث شده است که هم انسان آن چهل حدیث را در خودش پیاده کند و هم آن را برای امت حفظ کند. یکی از طرق حفظ این است که انسان این گفته‌ها را با بیان، توضیح، تبیین، تبلیغ و ترویج به مردم منتقل کند، یا این‎که بنویسد. ثمره‎ی این کار چیست؟ اوّل ثمره‎اش را عرض می‎کنم. در پایان این حدیث شریف این‎طور آمده است: «فَهَذِهِ أَرْبَعُونَ حَدِيثاً مَنِ‏ اسْتَقَامَ‏ عَلَيْهَا وَ حَفِظَهَا عَنِّي مِنْ أُمَّتِي»؛ کسی که بر این چهل حدیث (سخن) استقامت داشته باشد؛ یعنی خودش در راه تحلّی به این‎ها شکیبایی و استقامت بورزد تا بتواند آن‎ها را در خودش پیاده کند. تعبیر «مِنْ أُمَّتِي» یعنی شرط این‎که این آثار را داشته باشد، این است که از امّتم باشد. اگر خارج از امت، کسی این‌ کارها را انجام بدهد، فایده‌ای ندارد. «دَخَلَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ». این چه وعد بسیار بزرگی است. اخبار مَن بَلغ علی المعروف و المشهور، شامل این حدیث هم می‌شود. «وَ كَانَ مِنْ أَفْضَلِ النَّاسِ وَ أَحَبِّهِمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَ الْوَصِيِّينَ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا». چه آینده‌ی درخشان و امیدبخشی در انتظار اوست. از این بالاتر بعید است کسی آرزویی داشته باشد. اما خود روایت را توضیح دهیم. «عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ وَ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیهم السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَوْصَى إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‎طَالِبٍ علیهما السلام وَ كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ أَنْ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِي أَرْبَعِينَ حَدِيثاً يَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً. فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام يَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا هَذِهِ الْأَحَادِيثُ». این یک برنامه‌ی خوب است، هم برای تبلیغ انسان که در این مکتب خودسازی کند و هم این‎ که این‎ها ،موضوعات تبلیغ و ارشادش باشد. این مطالبی که رسول خدا «صلّی الله علیه و آیه» به حسب این حدیث فرموده‌اند، سه دسته‌اند: یک دسته حلال و حرام الهی، یک دسته معارف‌ و یک دسته اخلاقیات‌ هستند. «نفَقَالَ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ تَعْبُدَهُ وَ لَا تَعْبُدَ غَيْرَهُ وَ تُقِيمَ الصَّلَاةَ بِوُضُوءٍ سَابِغٍ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ لَا تُؤَخِّرَهَا فَإِنَّ فِي تَأْخِيرِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». این مواقیت، همان وقت موسّع و واجب نماز است که نباید از آن تأخیر انداخت. من این قسمت فقهی‌اش را با سرعت عرض می کنم. «وَ تُؤَدِّيَ الزَّكَاةَ وَ تَصُومَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَحُجَّ الْبَيْتَ إِذَا كَانَ لَكَ مَالٌ وَ كُنْتَ مُسْتَطِيعاً وَ أَنْ لَا تَعُقَّ وَالِدَيْكَ». نافرمانی از پدر، ترک شفقت و مهربانی به ایشان، ترک احسان و استخفاف به ایشان، معنای عقوق والدین است. همچنین گفته شده: اصلُ العُقُوقِ، القطعُ، یُقال عقُّ الرحم کمال یُقال قطعُها. حالا این کار فقها است که بالاخره عقوق والدین اگر به معنای اول باشد که دامنه‌اش وسیع‌تر است. اگر به معنای دوم باشد، نباید قطع ارتباط کند. به هر حال، محققانی مثل محقق خویی «ره» همان موارد ایذاء را فتوا داده‌اند. این هم یک امر فقهی است، ولی خیلی مهم است. احترام به والد و والده، هم در اسلام مهم شمرده شده است و هم در موفقیت انسان نقش اساسی دارد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 87-85 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅حکایت خواندنی از مرحوم علامه‌ی طباطبایی «رحمه الله علیه» 💠 حضرت استاد "دام ظله": والد ما(رحمه الله علیه) از مرحوم علامه‌ طباطبایی شنیدند و برای ما نقل کردند که مرحوم علامه فرمودند که برادرشان مرحوم آسیدحسن الهی(رضوان‎الله‎علیه) برای او نامه‌ای نوشتند که یک نفر برای خواندن فلسفه پیش من آمده که احضار ارواح می‌کند. ایشان گفته است که من می‌خواستم فلسفه بخوانم؛ روح ارسطو را احضار کردم و به ایشان گفتم چه کتابی بخوانم و و در محضر چه کسی بخوانم؟ گفتند: اسفار، پیش آقای سید حسن الهی. آقا سید حسن الهی هم مرد زرنگی بوده و خود مرحوم آقای طباطبایی جاهایی فرمودند که آدم چیز فهمی بود. خود آقا سید حسن الهی فرموده بود که من مشکلات کتب فلسفی را توسط همین آقا از اصحاب آن کتب می‌پرسیدم. مثلاً مشکلات کتب ابن‎سینا را به او می‌گفتم؛ او را احضار می‌کرد، سؤال می‌کردم و جواب می‌گرفتم؛ اگر چه خود این واسطه نمی‌فهمید جواب چیست، ولی من استفاده می‌کردم. ایشان واسطه‌ی ما بود. بعد برای مرحوم علامه طباطبایی نوشته بود که ما توسط همین آقا پدرمان را احضار کردیم و پدر از شما ناراضی بودند و وجه عدم رضایت این بود که می‌فرمودند که این محمد حسین، من را در ثواب تفسیر المیزان شریک نکرده، از این جهت از شما ناراضی بود. علامه طباطبایی «ره» فرموده بودند: من که ایشان را شریک نکردم، برای این بود که اصلاً ارزشی برای این عملم نزد خدا قائل نبودم که بخواهم پدرم را شریک کنم. حالا ببینید بیست سال طول کشیده است و چقدر در نوشتن و اتمام آن اهتمام داشتند. از مرحوم آقای قدوسی ـ که داماد مرحوم آقای طباطبایی بودند ـ شنیدم که وقتی مرحوم علامه ورقه‎های تفسیر را برای چاپ به ما می‎دادند، نقطه‎های کلمات تفسیر المیزان را نمی‌گذاشتند؛ می‌فرمودند که حساب کردم که هر صفحه‌ای را اگر نقطه بگذارم، سه دقیقه بیشتر طول می‌کشد. حالا با این همه وقتی که گذاشته بودند، می‌فرمایند من برای این عمل ارزشی قائل نیستم؛ برخلاف برخی از ماها که تا یک مقدار کاری انجام می‌دهیم، فکر می‌کنیم چه شد و چقدر عالم را تحت تأثیر قرار داد. اما یک نفر که یک خدمت عظیم قرآنی انجام داده، مثل تفسیر المیزان ـ تفسیری که از روز اولی که منتشر شد، تفسیر مورد اعتنایی شد و در عالم اسلام صدا کرد ـ می‌گوید من برای این عمل ارزشی قائل نیستم. علامه می‎فرمایند: وقتی که این نامه آمد، عرض کردم: خدایا! اگر برای نوشتن این تفسیر به من ثوابی می‌دهی، پدرم را هم در آن شریک کردم. حالا شاید والده‎شان را هم شریک کرده باشند. نامه‌ی بعدی را که اخوی ایشان فرستاده بود، نوشته بود که بله، پدر از شما راضی شدند. این واقعاً مطلب مهمی است که انسان این‎جور به امر پدرش اهتمام داشته باشد. دعای آن‎ها بدون شک در موفقیت انسان بسیار مؤثر است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89-87 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅ایثار برای خدمت به پدر 💠 حضرت استاد "دام ظله": یکی از جهات موفقیت رهبر معظم انقلاب «حفظه الله» همین است که خودشان هم بعضاً‌ ذکر کرده‎اند. زمانی که ایشان در قم بودند، وقتی پدر بزرگوارشان به خاطر ناراحتی چشم ایشان را احضار می‌کند، می‌فرمایند که سنگ پرش من در آن موقع یا قم یا نجف بود، اما وقتی با کسی مشورت می‌کنند، می‌گوید که اگر پدرت به شما می‌گوید بیا، باید بروی و ایشان هم به مشهد بر می‎گردند. از این رو خداوند این عزت و این موفقیت را نصیب ایشان کرد. وقتی که کسی این‎طور روی صفا و صدق عمل می‌کند، خدای متعال این‎جور دستگیری می‌کند و به او عظمت می‌دهد: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً». اما ادامه‎ی روایت: «وَ لَا تَأْكُلَ مَالَ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ لَا تَأْكُلَ الرِّبَا وَ لَا تَشْرَبَ الْخَمْرَ وَ لَا شَيْئاً مِنَ الْأَشْرِبَةِ الْمُسْكِرَةِ وَ لَا تَزْنِيَ وَ لَا تَلُوطَ وَ لَا تَمْشِيَ بِالنَّمِيمَةِ وَ لَا تَحْلِفَ بِاللَّهِ كَاذِباً وَ لَا تَسْرِقَ وَ لَا تَشْهَدَ شَهَادَةَ الزُّورِ لِأَحَدٍ قَرِيباً كَانَ أَوْ بَعِيداً». این مسائل که خیلی روشن است. معمولاً کسی که طلبه است، این‎ها را رعایت می‌کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89 🔗 @pand_saadat
فرازهایی از درس اخلاق حضرت استاد شب‌زنده‌دار(حفظه الله): 🔰 مراعات مرزهای اخلاق و ادب در مصائب «السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللهُ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً». هرچه معرفت شخص بالاتر باشد سنگینی مصائب هم برای او بالاتر است. یک وقت بر یک انسان، مصائبی وارد می‌شود که او جزع و فزع و داد و فریاد می‌کند. اما یک وقت بر یک شخصی تمام آن مصائب وارد می‌شود و او هرگز از مرزهای اخلاق و ادب خارج نمی‌گردد و پا فراتر نمی‌گذارد. حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) آن مصائب سخت بر ایشان وارد شد و آن‌چنان از نظر جسمی اذیت و آسیب و جراحات سخت دید ولی حتی به همسرش امیرالمومنین(علیه‌السلام) هم اطلاع ندادند!. این طور تحمّل کردن‌ها خیلی مهم است. خدای متعال پس از این‌که ایشان را امتحان کرد «فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً» و ایشان از امتحان سرافراز بیرون آمدند سلطنت دنیا و آخرت را به ایشان می‌دهد. آن‌قدر مقام رفیعی می‌یابد که در کتاب شریف کافی آمده است: امام باقر(علیه‌السلام) به هنگام بیماری و تب، به حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) متوسل می‌شدند. خودش امام معصوم است اما حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) را در درگاه خدا وسیله قرار می‌دهند. 📚برگرفته از کتاب پندهای سعادت صفحات ۲۲۳،۲۲۴ @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠مراعات مرزهای اخلاق و ادب در مصائب 🔰حضرت استاد شب زنده دار «دام ظله»: «السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللهُ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً». هرچه معرفت شخص بالاتر باشد سنگینی مصائب هم برای او بالاتر است. یک وقت بر یک انسان، مصائبی وارد می‌شود که او جزع و فزع و داد و فریاد می‌کند. اما یک وقت بر یک شخصی تمام آن مصائب وارد می‌شود و او هرگز از مرزهای اخلاق و ادب خارج نمی‌گردد و پا فراتر نمی‌گذارد. حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) آن مصائب سخت بر ایشان وارد شد و آن‌چنان از نظر جسمی اذیت و آسیب و جراحات سخت دید ولی حتی به همسرش امیرالمومنین(علیه‌السلام) هم اطلاع ندادند!. این طور تحمّل کردن‌ها خیلی مهم است. خدای متعال پس از این‌که ایشان را امتحان کرد «فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً» و ایشان از امتحان سرافراز بیرون آمدند سلطنت دنیا و آخرت را به ایشان می‌دهد. آن‌قدر مقام رفیعی می‌یابد که در کتاب شریف کافی آمده است: امام باقر(علیه‌السلام) به هنگام بیماری و تب، به حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) متوسل می‌شدند. خودش امام معصوم است اما حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) را در درگاه خدا وسیله قرار می‌دهند. مرحوم آیت الله خوانساری در اواخر عمرشان یکی از استخوانهای پهلوی‌شان شکسته بود. گویا ایشان صبح‌ها در حیاط منزلشان قدم می‌زدند _منزل این مرجع عالی‌قدر هم استیجاری بود و تا آخر عمر، صاحب‌ منزل نشدند _ یک درخت انجیر در حیاط بود که انجیرهایش به زمین می‌افتاد و زمین لیز می‌شد. خادم منزل وظیفه‌اش بود که اینها را جارو کند و هر روز جمع کند. شاید خادم تسامح کرده یا یادش رفته و جارو نکرده بود. وقتی ایشان از زیر درخت ردّ می‌شدند این انجیر روی زمین را ندیده بودند و سُر خوردند و به زمین افتادند استخوان پهلویش شکست. ایشان تا آخر عمرشان، این درد و نارحتی‌ای که می‌کشیدند را به کسی نگفتند تا مبادا فرزندان و ارادتمندان ایشان، خادم را به خاطر غفلتی که کرده بود توبیخ کنند. این مرد بزرگ‌ از تربیت‌شدگان همین مکتب است که مرزهای اخلاق را در مصائب نیز رعایت می‌کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت صفحات 4-223 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندهای سعادت
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معر
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅نقد پذیری 💠 حضرت استاد "دام ظله": «وَ أَنْ تَقْبَلَ الْحَقَّ مِمَّنْ جَاءَ بِهِ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً». این هم خیلی مهم است. در بحث‌ها و مباحثه‌ها و درس گفتن‌ها، کسی حرفی را زده و خیلی هم روی آن مانور داده و مطالبی را مطرح کرده است، بعد حالا کسی اشکالی درستی می‌کند. اگراین شخص تربیت شده باشد، به‎راحتی می پذیرد. یکی از خصوصیات مرحوم آقای شیخ مرتضی حائری همین بود و خود مرحوم علامه طباطبایی هم همین‎طور بودند. «وَ أَنْ لَا‎تَرْكَنَ إِلَى ظَالِمٍ وَ إِنْ كَانَ حَمِيماً قَرِيباً»؛ ظالم اگر‎چه خویشاوندی نزدیکی با انسان داشته باشد، اما رکون به او نباید بشود. «وَ أَنْ لَا‎تَعْمَلَ بِالْهَوَى»؛ روی هوا و هوس عمل نکند. «وَ لَا‎تَقْذِفَ الْمُحْصَنَةَ وَ لَا تُرَائِيَ فَإِنَّ أَيْسَرَ الرِّيَاءِ شِرْكٌ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». کمترین ریاها شرک به خداست. معلوم می‌شود که شخص ریاکار روی غیرخداوند حساب باز می‌کند که می‎خواهد عملش را به آن‎ها نشان بدهد. «وَ أَنْ لَا‌تَقُولَ لِقَصِيرٍ يَا قَصِيرُ وَ لَا لِطَوِيلٍ يَا طَوِيلُ تُرِيدُ بِذَلِكَ عَيْبَهُ». ممکن است کسی یک نقص خلقتی دارد که حالا کوتاه قد یا خیلی بلند قد است و از حد متعارف خارج است. حالا به قصد تعییب او و عیب گرفتن از او و اظهار عیب او، می‌گویی که یا قصیر یا طویل. خیلی وقت‌ها در شوخی‌ها هم این‎طوری هست که انسان گاهی با یک گروهی دوست و رفیق است، ولی متوجه نیست روی رفاقت ممکن است در جمع عیب او را بگوید که تو فلان صفت یا عیب را داری و حال آن‎که او دوست ندارد گفته بشود؛ حتی گاهی فرزند انسان هم همین‎طور است و مثلا نسبت به یک چیزی حساس است و دوست ندارد که گفته بشود. مثلاً نمره‌ی مدرسه‌اش کم شده است، حالا والدینش جلوی همه به او بگویند که فلانی نمره‌هایش کم شده است، برای این‎که عیب او را آشکار کنند. «وَ أَنْ لَاتَسْخَرَ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ». معنای «مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ» این است که انسان حق ندارد حتی فاسقین و منافقین و کفار را مسخره کند. «وَ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى الْبَلَاءِ وَ الْمُصِيبَةِ وَ أَنْ تَشْكُرَ نِعَمَ اللَّهِ الَّتِي أَنْعَمَ بِهَا عَلَيْكَ وَ أَنْ لَا‎تَأْمَنَ عِقَابَ اللَّهِ عَلَى ذَنْبٍ تُصِيبُهُ» امن از عقاب خدا نداشته باشد؛ یعنی که خودش را در حاشیه‌ی أمن از عذاب الهی ببیند که خیلی خطرناک است؛ حتی وقتی توبه می‌کند. «وَ أَنْ لَا‎تَقْنَطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ». انسان هیچ‎گاه نباید از رحمت خدا در هیچ سنی از سنین و هیچ وقتی از اوقات مأیوس باشد؛ ولو گناهکار باشد. رحمت الهی واسع است. او رحمان و رحیم است. و بندگان را خلق کرده است برای این‎که به مقامات عالیه برسند. خداوند به هر بهانه‎ای که شده دستگیری می‌کند و انسان باید صادق باشد. «وَ أَنْ تَتُوبَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذُنُوبِكَ فَإِنَّ التَّائِبَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ». ببینید این روایت همه‌اش خطاب است. تَتوب، تُصلی؛ یعنی خودت اول عمل بکن. حفظ این موارد برای همین؛ است یعنی اول در خودت پیاده کنی، نه فقط به مردم بگویی؛ یعنی این چهل تا را در خودت پیاده کنی. وقتی انسان چهل تا حدیث را مثل این حدیث که صغریاتش هم بیان شده است، در خودش پیاده می‌کند، گویا این زمینه برای تحلی به بقیه‎ی احکام، اخلاقیات و معارف در او پیدا می‎شود و آن‎ها هم به واسطه‌ی این‎ها اکتساب می‌شوند. این سرمایه‌ای می‎شود که بقیه‎ی صفات خوب هم بیایند. «وَ أَنْ لَا‎تُصِرَّ عَلَى الذُّنُوبِ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ فَتَكُونَ كَالْمُسْتَهْزِئِ بِاللَّهِ وَ آيَاتِهِ وَ رُسُلِهِ‏». خدای نکرده انسان یک حالتی داشته باشد که یک گناهی انجام می‌دهد، مرتباً استغفار می‌کند، ولی دوباره‌ انجام می‌دهد و مرتکب می‎شود و می‌گوید که باز استغفار می‌کنیم. این مثل کسی است که خدای متعال و آیات و رُسُل الهی را مسخره می‎کند. خداوند ان‎شاءلله همه‎ی ما را عامل به این فرمایش‎های نورانی قرار دهد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 92-90 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️نقش اخلاق در تبلیغ دین ✅نقش رضایت خداوند در مصونیت انسان 💠 حضرت استاد "دام ظله": در جلسه‎ی گذشته به حدیثی اشاره کردیم که دارای چهل فراز مهم و ارزشمند بود. غایت قصوایی که همه طالب وصول به آن مرحله هستند، در این حدیث شریف نوید داده شده است. اگر کسی به این چهل نکته که از بین همه‌ی آموزه‌های الهی بیان شده، پای‎بند باشد، ان‎شاءالله به مقصد خواهد رسید. اکنون ادامه‎ی روایت را عرض می‎کنیم. «وَ أَنْ‎ لَا تَطْلُبَ سَخَطَ الْخَالِقِ بِرِضَا الْمَخْلُوقِ». این مسأله، یکی از امور کلیدی سالم ماندن انسان در کشاکش روزگار است. خیلی جاها بین سخط خالق و رضای مخلوق تعارض پیدا می‌شود. برای انسآن‎های عادی کمتر شاید پیش می‎آید و آن‎ها خیلی در معرض این‎جور تعارضات و تزاحمات نیستند و اگر هم باشند، برای آن‎ها آسان است که آن‎ها رضایت خالق را مقدم بدارند. اما برای اهل علم خیلی مشکل است و تنها وقتی انسان در این میدان بسیار مشکل می‌تواند با توکل به خدای متعال پیروز باشد، که جداً از زمآن‎های قبل خودش را تربیت کرده باشد و در همه‌ی قضایا همین‎طور است. رسول خدا «صلی الله علیه و آله» به حسب این نقل، این توصیه را به امیرالمؤمنین «علیه السلام» می‌فرماید: امیرالمؤمنین «علیه السلام» در قلّه‌ی این کمالات هستند و زندگانی آن بزرگوار نشان می‌دهد که اگر ایشان رضای مخلوق را بر رضای خالق مقدم می‎داشتند، خیلی از مشکلات برای ایشان پیش نمی‎آمد. شاید اهل محاسبات ظاهری هم این پیشنهادها را به امیرالمؤمنین «علیه السلام» داشته‌اند، ولی ایشان رضای خالق را مقدم می‌داشتند. این یک حالتی است که در همه‌ی اقشار و همه‌ی افراد پیدا می‌شود. انسان از آغاز دوران طلبگی‌اش که مشغول درس و بحث هست و شهرتی پیدا نکرده و هنوز در معرض آزمایش‎های مهم قرار نگرفته است، اگر مسائلی رخ بدهد که رضایت خانواده و اقوام و دوستان با رضایت خالق در تعارض باشد، مقدم داشتن رضای خالق کار مشکلی نیست؛ اگر‎چه سختی‌هایی دارد و مدیریت‌هایی می‌خواهد. اما اگر در جایی که انسان مسئولیتی دارد و یا اگر بخواهد رضایت الهی را مقدم بکند، تمام حیثیت و آبرو و جایگاه و مقام خویش را در خطر ببیند، اینجا کار مشکل است. البته با توکل به خدای متعال و با تهذیب‌ نفس می‎تواند موفق شود. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 94-93 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فقاهت
🔸حضور حضرت آیت الله شب زنده دار دام ظله در اجتماع طلاب و حوزویان در لبیک به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، شبستان امام خمینی رحمه الله۲۷ آذرماه۱۴۰۳