از زمانی که دنیای مجازی جایگاه بیشتر و بزرگتری نسبت به دنیای حقیقی پیدا کرد. روابط ما ساکنان سیاره زمین هم وارد مرحله و دنیای جدیدی شد . مرحلهایی که در ظاهر خوب بود و کم کننده فاصلهها و این جبر جغرافیایی اجباری...
اما در عین حال همچنان برایم زیاد دوست داشتنی نبود ، شاید چون آدم مجازی نبوده و نیستم و همیشه دیدار های حضوری ، خیره شدن در عمق چشمان طرف مقابل، شنیدن تکتک حروف و آوا ها با صدای خودش بدون هیچ واسطه و پارازیتی و دیدن شادی، لبخند، خشم،غم و لمس احساست واقعیِ طرف مقابل را ترجیح میداده و میدهم...
رابطههایی مجازی این اجازه را میدهند که شخصی کیلومتر ها دورتر از خودت را نزدیک احساس کنی. اما این نزدیکیِ پر فاصله دردناک است و اوج درد زمانی هویدا میشود که فاصلهها برداشته و کم میشوند و تو میبینی که در تمام این مدت صرفا با دنیا و ارتباط مجازی خودت را گول زدهایی و لمس دستان ، در آغوش گرفتن، نگاه کردن، شنیدن صدا ، چشم دوختن به طرف مقابلت و هم مسیر و هم قدم شدن در دنیای واقعی لذتی بیشتر و بالاتر دارد :)))
#ازآنچهمیگذرد