•
اتفاق است و میافتد دیگر!
روزهای اول چلهنشینی، گاهی سیم تنبور گسسته میشود، گاهی نخ تسبیح.
فقط ای کاش بند دل پاره نشود! دشوار است جمع کردنش!
📚 [من آنِ توام]
@paragerafat
•
ببین چه دشوار شدهام و ناممکن!
مثل شکوفه دادنِ هیمهای خشکیده در اجاق تاریک.
📚 [من آنِ توام]
@paragerafat
•
دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز میشوند. اگر نفرت ورزیدی غنچهها پلاسیده میشوند.
📚_ سووشون _
@paragerafat
•
حتی گیاهان هم وقت تغییر درد میکشند. فرقی نمیکند زنده باشند یا مرده. اگر دقت کنيم این درد را در هر حالتی تشخیص میدهیم. مثلا اگر وقتی میوهای دارد در سرکه تخمیر و تجزیه میشود درِ شیشه را بردارید، بوی این درد کشیدن را به خوبی میشنوید.
📚 - راهنمای مردن با گیاهان دارویی -
@paragerafat
•
تحمل کردن شبیه برزخ است، شبیه فرو بردن سر در آب و محو شدن ناگهانی صدا.
📚 - راهنمای مردن با گیاهان دارویی -
@paragerafat
•
آدمها وقتی مینویسند چیزهای نادیدنی درونشان را هم میزنند و از دلشان چیزی در میآورند که قابل دیدن است.
📚 - راهنمای مردن با گیاهان دارویی -
@paragerafat
•
چه نخهای نازکی از هر کلمه، از هر برخورد آنی، از حادثهای جزئی، آویزان است و چگونه این رشتهها، مثل الیاف رنگین فرشی کیهانی، در هم تنیدهاند.
📚 |جایی دیگر|
@paragerafat
•
درمانی نمیجُست که درد
امتحانی بود به صبر،
علامتی بود به اقبال عشق.
| خیرالنساء/ قاسم هاشمی نژاد |
@paragerafat
•
توتیا بود سرمهی روشنایی دستش دیدههای دردمندان را.
| خیرالنساء/ قاسم هاشمی نژاد |
@paragerafat