eitaa logo
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی
2هزار دنبال‌کننده
216 عکس
7 ویدیو
3 فایل
📃 روزنامه‌نگار _ حافظ‌پژوه و منتقدِ سینما نوشته‌هایی از سر دغدغه و پاراگراف‌های جذاب ✏️[اینجا قراره "نوشتن" و "نقد فیلم" یاد بگیری.]🎬 #آموزش_نویسندگی #آموزش_نقد_فیلم نقد و پیشنهاد : @a_h_osali
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️امام صادق ع فرمود: ای مفضل! تامل نما در این «نطق»ی که با آن از آنچه در نهان توست تعبیر می‌کنی ... و همچنین کتابتی که با آن اخبار گذشتگان برای حاضران و اخبار حاضران برای آیندگان باقی می‌ماند 🔻و به وسیله آن است که کتاب‌ها در علوم و آداب و غیره جاودانه می‌شود و به وسیله آن است که انسان حکایت آنچه بین او و دیگران رخ می‌دهد (مانند معاملات و حساب و کتاب‌ها) را نگه می‌دارد،و اگر نبود، اخبار یک زمان به زمان دیگر نمی‌رسید و کسانی که از وطن خود دور مانده‌اند بی‌خبر می‌ماندند و علوم از بین می‌رفت و آداب ضایع می‌شد و خلل‌های عظیمی می‌افتاد در امور مردم و معاملاتشان و آنچه از در امر دینشان به نظر کردن در آن نیاز دارند و آنچه برایشان نقل شده که در ندانستنش معذور نیستند؛ 🔻و چه ‌بسا گمان کرده بودی که از آن چیزهایی است که با تدبیر و زیرکی می‌توانستند از آن رهایی یابند و از آن چیزهایی نیست که در خلقت و طبیعت انسان گذاشته شده است؟! و همچنین است «کلام» ...‏ 🗞 توحید مفضّل ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
✍ امیرحسن‌ اوصالی 🔻با مداقّه در روایت بالا متوجه می‌شویم که "نوشتن" نه‌یک فضیلت، بلکه گاهی یک "وظیفه" است؛ که ما باید روایتی صواب از امروزمان برای آیندگان به‌ارمغان بگذاریم. باید بپذیریم که "نوشتن" به‌مثابه یک زیست و تنفس در عالمی است که انسان همه‌چیز را "مسئله" می‌پندارد و برآن است که تمامی هرآنچه که می‌آموزد را به‌دیگری انتقال دهد. 🔻فرض کنید قرآن مکتوب نمی‌شد، اصول‌کافی نوشته نمی‌شد، بحارالانوار جمع‌آوری نمی‌شد، و خیال کنید کتاب‌های نفیس روایی تالیف نمی‌شدند! چه بر سر ما می‌‌آمد؟! ما با جهانی تهی از اندیشه مواجه می‌شدیم! "نویسنده" در موضع راوی، محقّق، مدقّق، منتقد و اندیشمند می‌ایستد تا جامعه را از بی‌فکری نجات بدهد. ❓شما به‌چه اندازه برای "نویسنده" شدن تلاش می‌کنید؟ ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
علی'ع' را اسلام متحجّر به شهادت رساند. ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
سلام و نور عصر همگی بخیر 🌸 ▪️ فیلم تمساح خونی رو دیدید؟ نقدش رو فردا اینجا بخونید.
چراغِ بدن چشم است پس مادامی چشم تو بسیط است تمامی جسدت نیز روشن است ولیکن اگر فاسد باشد جسد تو نیز تاریک بود. پس با حذر باش مبادا نوری که در توست ظلمت باشد. بنابراین هرگاه تمامی جسم تو روشن باشد و ذره‌ای ظلمت نداشته باشد همه‌اش روشن خواهد بود مثل وقتی که چراغ به تابش خود تورا روشنایی می‌دهد. 📖 انجیل لوقا، باب یازدهم، آیات ۳۴ تا ۳۷ ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce
▪️قال امیرالمومنین علی علیه‌السلام: الکتاب ترجمان النیه 🔻نوشتار ؛بیانگر قصد و نیت آدمی است. ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8c
📌 [احمد اخوت] در این کتاب سراغ مسائلی می‌رود که از موانع نوشتن به‌حساب می‌آیند‌. موانعی که می‌تواند نویسنده را در اثر و کتاب اول متوقف کند و یا اصلا اجازه‌ی نوشتن به‌او ندهند. [تا روشنایی بنویس] با آن دسته از نویسندگانی سروکار دارد که از کاغذ سفید وحشت دارند و با حجاب کمال‌گرایی، نوشتن را به‌تأخیر می‌اندازند. 📌 شاید کتاب برای مبتدی‌ها مقداری ثقیل باشد، اما ارزش تورق و خواندن را دارد. اخوت، نویسندگی را به‌مثابه یک زیست و هویت قلمداد می‌کند که شخص نویسنده با هرچیزی می‌تواند در راستای نوشتن به‌یک لذت مدام برسد. جمع‌آوری کتاب، خلوت در کافه، نوشتن در نیمه‌ی شب و... می‌توانند از این لذت‌ها باشند، که هرکدام به‌نحوی گوشه‌ای از هویت نویسنده را نمایان می‌کنند. 📌 اگر دوست دارید خودتان را با فضای نویسندگی به‌چالش بکشید، این کتاب را بخوانید. ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8c
▪️بسمه تعالی [تکّه‌هایی از یک استندآپِ غیر مسنجم] نقدی بر فیلم "تمساح خونی" 🔻"تمساح خونی" نه نان قصه‌ی نداشته‌‌اش را می‌خورد و نه نان تکّه‌های خنده‌دارش را، فیلم هرچه دارا از اسم و رسم "جواد عزّتی" است. او که در این چند سال اخیر به‌یک سوپر استار در سینمای ایران تبدیل شده است، مخاطب را مجاب می‌کند تا پای فیلم بنشیند و حتی به‌پلانهای غیر طنز نیز بخندد! _ با آن‌که در سالهای اخیر ژانر "کمدی" در ایران به "ابتذال" کشیده شده و فیلم‌ساز، "طنز" را صرفا در "شوخی‌های جنسی" و "واژه‌های ناصواب" خلاصه می‌کند و متاسفانه پر فروشی این آثار در گیشه نیز باعث شده است "امر کمدی" که ماهیتی "سیاسی" دارد به حاشیه رفته و ما با یک سینمای طنز منفعل در ایران همراه باشیم. 🔻وقتی می‌گویم "امر کمدی" ماهیتی سیاسی دارد یعنی "شب‌های برره"! این سریال پرطرفدار به‌خوبی نشان داد که طنز چگونه می‌تواند حاوی مضامین سیاسی_فرهنگی با زبان "کنایه" باشد. شب‌های برره به‌خوبی توانست مسئله‌ی سنت و تجدد را با فرم پایین برره و بالا برره به‌تصویر کشیده و بسیاری از ساختارهای غلط و مشهورات بی‌اعتبار را چالش بکشد. این خاصیت و ماهیت کمدی است که با زبان تضاد و عدم تناسب که در مسائل اجتماعی کاربرد دارد، حاوی مضامین جدّی شده و سالها در ذهن مخاطب به‌یک "روایت" تبدیل بشود. مشاهده می‌کردیم که دانش‌آموزان در دهه‌ی ۸۰ چگونه زبان برره به‌خود گرفته و اهل گردِ نخود دوبرره شده بودند! و سوال اساسی این‌جاست وه چرا در سال‌های اخیر، ما طنز و کمدی جریان‌ساز و تاثیرگذار نداریم؟ 🔻من موفقیت شب‌های برره را در "داستان" خود می‌دانم. وقتی سر و تَهِ داستان‌ت مشخص باشد، به‌راحتی می‌توان کمدی را در دل قصه جای داد و از مخاطب خنده گرفت. و مسئله‌ی حائز اهمیت این است که برای درک خنده، باید آن را در محیط طبیعی خود، یعنی اجتماع جای داد. و به‌قول هانری برگسون: [خنده باید پاسخگوی پاره‌ای از مقتضیات زندگی همگانی باشد. خنده باید مفهومی اجتماعی داشنه باشد.] و این مستلزم این این که زبان اثر ما باید زبانی مردمی و اجتماعی و باورپذیر در جامعه‌ی عرفی داشته باشد. ولی متأسفانه "تمساح خونی" فاقد این مسئله است، و شما با یک فیلم اجتماعی ایرانی مواجه نیستید. تمساح خونی اولین ضربه‌ی اساسی را از داستان نداشته‌اش می‌خورد. این‌که ۲نفر از طبقه‌ی پایین جامعه قمار بکنند و در قمار برنده بشوند و آخر سر هم بدانیم همه‌مان سرکار بوده‌ایم، داستانی نیست که مخاطب بتواند بعد از دیدن فیلم، خلاصه‌ی یک خطی‌اش را برایمان بازگو بکند. و ما حتی با عنوان فیلم یعنی "تمساح خونی" نیز متوجه نمی‌شویم که با یک اثر کمدی مواجه هستیم که حتی این اسم نشانه‌ای از طنز را در ذهن مخاطب متبادر نمی‌کند. پس وقتی داستان نداشته باشی، صحنه‌های کمدی هم پا درهوا و معلق می‌مانند و در متن قصه پیاده نمی‌شوند. 🔻ما در "تمساح خونی" با یک تقلید همه‌جانبه از سینمای سرگرم‌کننده‌ی هالیوودی مواجهیم‌. از گریم و طراحی لباس گرفته تا تعقیب و گریزهای خیابانی و کتک‌کاری‌های تکراری، همه و همه مارا یاد فیلم‌های مهیج هالیوودی می‌اندازند. اما با این تفاوت که در اینجا با داستان مواجه نیستیم و متأسفانه این امر فیلم را از زبان اجتماعی ایرانی نیز دور کرده است. "واژه" که اولین رکن کمدی محسوب می‌شود، وقتی می‌تواند مخاطب را همراه خود کند که نه تنها داستان را پیش ببرد بلکه با ساخت تضاد و تناقض مخاطب را غافلگیر کرده و به‌خنده وادارد. در حالیکه صحنه‌های کمدی در فیلم درست مثل تکه‌های یک استندآپ هستند که انگار به‌زور به‌هم پیوند خورده و به‌اجبار هم که شده مخاطب را بخنداند. و در وهله‌ی بعد "موقعیت" که دومین رکن کمدی است وقتی به‌دل می‌نشیند که در قصه و با ساختار منطقی ایجاد بشود و الا از وسط خیابان به پمپ بنزین رفتن و به‌یک باره از خانه‌ی همسر قبلی‌ات سردر بیاوری موقعیت طنز خلق نمی‌کند‌! 🔻اگرچه زوج "عزتی _ جمشیدی‌فر" تمامی باگ‌های فیلم‌ را به‌نحوی پر کرده‌اند و یقینا با فیلم پر فروشی هم مواجه خواهیم بود، اما با یک اثر کمدی قوی روبه‌رو نیستیم. موسیقی بد، بلند و خسته‌کننده‌ی فیلم نیز که گاهی باعث می‌شود برخی دیالوگ‌های طنز از مخاطب پنهان بماند، فیلم را در لحظاتی به‌نقطه‌ی صفر می‌رساند، و مخاطب مظلوم سینمای ما که تشنه‌ی "خندیدن" است از هر موقعیتی برای این امر استفاده کرده و با هر پلان بی‌ربط نیز می‌خندد! ما بیش از قبل به آثار طنز فاخر و تاثیرگذار نیازمندیم. و نکته‌ی اساسی در "تمساح خونی" این است که در مدار اعتدال حرکت کرده و قصد ندارد به‌هر نحوی مخاطب را بخنداند. ما یا یک اثر ظریف و معتدل مواجه هستیم که به‌شعور مخاطب احترام گذاشته و به‌جز یکی دوتا صحنه وارد واژه‌های جنسی و شوخی‌های مبتذل نمی‌شود. و این یک آغاز خوب برای جواد عزتی، این سوپر استار سینمای ایران است. امیرحسن‌اوصالی ▣⃢🪴📚 @paragraph_osali
▪️به‌نام حضرت دوست 🔻 امروزم میخوام یه‌کتاب خوب بهتون معرفی کنم. ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
یادداشت خانم رئیسی و خانم رشیدی که از هنرجویان کلاس نویسندگی‌م هستند، در خبرگزاری کیهان‌. 🔻بعد از ۳ جلسه‌ی مفید و کاربردی چنین یادداشت خوبی نوشتند. 🔻شمام به نوشتن علاقه دارید؟ اگه تمایل دارید شرکت کنید در کلاس، پیام بدید: @a_h_osali 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 استاد فیاض‌بخش که خود از شاگردان سلوکی آیت‌الله سعادت‌پرور است، در این کتاب مختصات مکتب تربیتی_سلوکی علامه طباطبایی'ره' را از حیث علمی و عملی مورد مداقّه قرار داده و با طرح مبحث نسبت انقلاب‌اسلامی با سیروسلوک توحیدی به برخی شبهات نیز پاسخ داده است. و مقدمه‌ی این کتاب که به‌قلم دوست بزرگوارم آقای میررکنی نوشته شده مروری‌ست بر تاریخ مکتب ملاحسینقلی همدانی'ره' که بسیار خواندنی است. 🔻 این کتاب را برای افرادی که می‌خواهند به‌یک آشنایی کلی نسبت به‌مکتب تربیتی_سلوکی علامه طباطبایی'ره' برسند، پیشنهاد می‌کنم. 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻نويسنده اگر دست از مشاهده بردارد فاتحه‌اش خوانده شده است. ولى لازم نيست كه آگاهانه به مشاهده بپردازد يا فكر كند چگونه به درد خواهد خورد. اين‌طور برخورد شايد در اوايل كار مصداق داشته باشد. ولى بعد هرچه كه مى‌بيند به گنجينه‌ی بزرگ چيزهايى افزوده مى‌شود كه مى‌داند يا مشاهده كرده است. اگر بخواهيد بدانيد، من هميشه مى‌كوشم بنابر اصل يخ‌هاى شناور بنويسم. كوه يخ يک هشتمش پديدار است و هفت هشتمش زير آب. هرچه را كه مى‌دانيد، مى‌توانيد از قلم بيندازيد، اين عمل صرفاً كوه يخ‌تان را نيرو مى‌بخشد، آن بخش را كه به چشم نمى‌خورد. اگر نويسنده چيزى را حذف كند چون آن را نمى‌داند سوراخى در داستان پديد مى‌آيد. 🔻[پيرمرد و دريا] مى‌توانست به هزار صفحه برسد، همه اهالى دهكده و طرز تلاش معاش يک‌يک‌شان، به دنيا آمدن‌شان، درس خواندن‌شان، بچه‌دار شدن و غيره ذالِک آن‌ها را در برگيرد. اين كار را نويسندگان ديگر خوب و شايسته انجام مى‌دهند. آن‏‌چه كه پيش‏تر به‌صورت پسنديده به قلم آمده است دست و پاى نويسنده را مى‌بندد. از اين‌رو كوشيده‌ام ياد بگيرم كار ديگرى بكنم؛ كوشيده‌ام چيزهاى ناضرورى را براى انتقال تجربه به خواننده كنار گذارم به‌طورى كه پس از خواندن داستان، ماجرا جزئى از تجربه خواننده شود و گمان كند كه به‌راستى روى داده است. انجام اين كار بسيار دشوار است و در تحقق آن سخت كوشيده‌ام. 💡ارنست همینگوی 📚 هنر داستان‌نویسی [گزیده‌ای از گفت‌وگو با نویسندگان در پاریس ریویو] 🔍 ترجمه‌ی حسن کامشاد 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️توصیه‌ی امیرالمؤمنین'ع' درباب راهپیمایی روز قدس: کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً 🔻دشمن ظالم باشید و مظلوم را یاری دهید. 📖 بخشی از وصیت حضرت به امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻‌هنگامی که کتاب یا داستانی در دست نوشتن دارم هر روز بامداد هرچه زودتر پس از روشن شدن هوا شروع به کار می‌کنم. آن موقع کسی مزاحم نیست و هوا خنک یا سرد است و همین‌طور که می‌نویسم گرم می‌شوم. آنچه را قبلاً نوشته‌ام می‌خوانم و چون همیشه جایی قلم زمین می‌گذارم که می‌دانم بعدش چه می‌شود، از همان‌جا ادامه می‌دهم. می‌نویسم تا به‌جایی می‌رسم که هنوز رمقی باقی مانده است و می‌دانم سپس چه اتفاق می‌افتد. 🔻پس می‌ایستم و به زندگی می‌پردازم تا روز بعد که دوباره به سراغش می‌روم. برای مثال، اگر شش صبح دست به کار شده‌ام، ممکن است تا نیمروز ادامه دهم، یا پیش از نیمروز از نوشتن باز ایستم. وقتی دست از کار می‌کشم بی‌اندازه تهی، و درعین‌حال بی‌اندازه پُر و سرشارم، مانند هنگامی که به دلبر خود عشق می‌ورزید. اکنون هیچ چیز نمی‌تواند بیازارد، هیچ چیز نمی‌تواند رخ دهد، هیچ چیز مفهومی ندارد تا روز بعد که دوباره دست به کار شوم. انتظار تا روز بعد دشوار است… 💡ارنست همینگوی 📚 هنر داستان‌نویسی [گزیده‌ای از گفت‌و‌گو با نویسندگان در پاریس ریویو] 🔍 ترجمه‌ی حسن کامشاد ‌‌‌ 🤗عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️بسمه‌‌تعالی بنده معتقدم نقدهای غیراصولی و آبکی برخی فعالان مجازی نسبت به حجاب‌استایل‌ها و بلاگرها باعث شد که کار و فعالیت‌شان مهم تلقی شده و جایگاهی در مسائل اجتماعی پیدا کنند؛ که این ماجرا باعث شد به‌علت داشتن مخاطب[گاهی فیک] حتی پای‌شان در جلسات ارگانهای فرهنگی هم باز بشود. 🔻 درحال پزیدنِ یک متن [تند و شیرین[ هستم! اندکی صبر کنید تا فردا ان‌شاءالله منتشر کنم. ✍ منتظر متن جدید باشید....
▪️بسمه‌‌تعالی [بلاگرها از کدام خدا سخن می‌گویند؟] 🔻خدا در اندیشه‌ی فیلسوف "واجب‌الوجود" است، و در اندیشه‌ی فقیه "شارع مقدس"، و این خدا در اندیشه‌ی عارف با فرم "معشوق" تجلی می‌کند. 1 یک‌بار خدا مارا خلق نمود و این‌بار ماییم که بنابر آنچه زیسته‌ایم دست به‌خلق خدایی در ذهن‌مان می‌زنیم. پس موضع‌ای که ایستاده‌ایم و اندیشه‌ای که داریم در خلق خدای‌مان موثر است؛ و تمامی حرکات، سکنات، مشی و زیست فردی و اجتماعی‌مان حاصل فهمی است که از خدا و دین داریم. نه فیلسوف خیال می‌کند در اشتباه است و نه فقیه از بحث دُهنِ متنجِّس‌َش کوتاه می‌آید، عارف نیز آنچنان عتاب یار پریچهره را عاشقانه می‌کشد که گویا مدام لطف و کرشمه‌ی یار نصیبش شده و به‌ لقاءِ وی رسیده است. 🔻اما در این میان با عده‌ای سبک‌مغز مواجه‌ایم که خنده‌دارترین نوع دین‌داری را ذیل "خدایی خیالی" انتخاب کرده و خود و جامعه را به‌سمت "ابتذال" سوق می‌دهند. این جماعت همان بلاگرهای تازه به‌دوران رسیده‌اند که مغز دین را دچار قبض کرده و با بسط پوسته‌ی آن برای هریک از افعال خود توجیهی صدمن‌یه‌غاز می‌آورند. این جماعت به‌وقت صبح، اقصی‌ نقاط اندام‌شان را در چشم‌وچار مخاطب فرو می‌کنند و شب که می‌شود نسبت به نقد و تحلیل مخاطب واکنشی احساسی نشان داده و دست به‌دامان روایت‌هایی می‌شوند که قضاوت را منع کرده‌اند! این واکنش همان "دین‌داری سلیقه‌ای" است که روایاتی را سرلوحه‌ی زندگی‌شان قرار می‌دهند که با سلیقه‌شان هماهنگی بیشتری داشته باشد. اگر از حجاب و عدم تبذیر و تبرج برایشان روایت نقل کنید، می‌گویند [حضرت خدیجه'س' هم ثروتمند بود و حضرت فاطمه'س' نیز حجاب‌ش عبا.... !.] ننگ بر این استدلال و حرف‌های سبک که از باطن تهی و پر سروصدای این افراد می‌تراود. این جماعت زیارت هم بروند آن‌جا را با آتلیه اشتباه می‌گیرند و حتی شب قدر نیز توصیه به‌خوشتیپی! در مراسم می‌کنند! 🔻بلاگرها انسان‌های عجیبی هستند که کثرت مخاطب را دلیلی بر حقانیت خود دانسته و این توهم ‌طرفدار داشتن مقدمه‌ای می‌شود تا در مسائل دیگر نیز ابراز وجود کنند. این جماعت گاهی با مظلوم‌نمایی خود را عاشق امام‌حسین'ع' نشان می‌دهند، اما بخاطر امام حاضر نیستند حتی از غلظت آرایش‌شان که چشم نامحرم را کور می‌کند، بگذرند. پس این چه اعتقاد و محبتی است که بوی "سنخیت" نمی‌دهد؟ این "تناقض" را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ و نقدِ این تناقض چرا باید قضاوت قلمداد شود؟ زندگی در مدار تناقض رفته‌رفته نفاق را نیز در هویت انسان آشکار می‌کند و از ما انسانی "متکبر" و "خودخواه" می‌سازد که حتی امام و دین‌ را نیز در راستای "عقده‌ها" و "خواسته‌هایمان" ذبح می‌کنیم. بلاگری که تنها گوشه‌ای از پازل شخصیتی امام را بنابر 'منفعت‌ش" می‌پذیرد و ابعاد دیگر را نادیده می‌گیرد، کاری جز ذبح شخصیت امام نمی‌کند، که امام حقیقتی است که باید آنرا به‌تمامیت درک کرده و افعال‌مان را در راستای راهبرد فعل او تنظیم بکنیم، وگرنه در مسیر باطلی هستیم، ولو تمامی روز هم از آنها صحبت کنیم. 🔻من معتقدم خدای بلاگرها همان بت‌های زمان جاهلیت‌اند، تنها با این تفاوت که این‌بار مصداق خارجی‌اش جسمیّتی به‌خود نپذیرفته است، و تنها در ذهن انسانها جای دارد. من از بلاگرها و خدای بلاگرها بی‌زارم. و توصیه می‌کنم آرزوهای خود را در زندگی پوچ آنها جست‌وجو نکنید که عزت و عنایت دست پروردگار عالمیان است. پ.ن1: یقینا خدا در واجب‌الوجودی و شارع مقدس بودن خلاصه نمی‌شود، هدف از این کلمات همخوانی با فلسفه و فقه و عرفان داشت. ✍امیرحسن‌اوصالی عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻 بنده وقتی خوب بتونم مطالعه کنم، واسه خودم کتاب هدیه می‌گیرم برای تشویق! حتما امتحان کنید. میزان ساعت و کیفیت مطالعه‌تون‌ رو میاره بالا! 🔻مجموعه اشعار "اخوان ثالث" است. درباب تماس تلفنی حضرت آقا با اخوان ان‌شاءالله فردا خاطره‌‌ی استاد شفیعی‌کدکنی رو می‌نویسم براتون. عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️بسمه‌‌تعالی [مسافری از ری] عرض ارادتی بر شهید آوینی که نام ۱۲ اثرش در این متن آمده است! 🔻 حاشا که شهرری مسافری چون او به‌خود ببیند، مسافری که مسیر "ری" تا "فکه" را چنان معمارانه و هنرمندانه طی کرد که کسی باورش نمی‌شد کامران‌آوینی‌ای که سیبیل نیچه‌ای می‌گذاشت و کتاب «هربرت مارکوزه» را که نخوانده در دست می‌گرفت از «فردایی‌دیگر»،«سفربه سرزمین‌نور»را آغاز کند و در «مرکزآسمان» ضجه‌ی قلم‌ را تا عرش بالا ببرد و مدام بنویسد «دوکوهه با‌من سخن بگو». او یک «تجربه‌ی‌ماندگار» را از «گنجینه‌های‌آسمانی» استخراج کرد و «آئینه‌ی‌جادو» به‌دست تا «فتح‌خون» سراسیمه دوید بلکه امراض «حلزون‌های‌خانه‌به‌دوش» و اغراض «توسعه‌و‌مبانی‌‌تمدن‌غرب» را رسواکند. مرتضی «نسیم‌حیات» را در «روایت‌‌فتح» می‌جست و نیز در لابه‌لای ستاره‌های «شهری‌در‌آسمان» که او برای نردبان بلندبالای خود فرض کرده بود.... 🔻آوینی نماد انسان جامع بود.، چه جامع افراد و چه مانع اغیاری! البته این جامعیت را باید در نظام فکری خمینی کبیر تفحص کرد که چگونه خواننده‌ی قبل‌انقلاب را شهیدجبهه و کامران آوینی را شهیدفرهنگ می‌‌کند و می‌شود آقای شهیدان اهل قلم. می‌خواستم از آوینی بگویم ولی به خمینی رسیدم، از همت هم می‌گفتم باز به خمینی می‌رسیدم، و از باکری و علمدار و شاهرخ هم می‌گفتم باز می‌دانم به "خمینی ره" می‌رسیدم‌. به راستی این پیر طریقت چه داشت که همه‌را ذوب در خود کرده بود و با لبخند ملیح‌اش عاشقان را به سلوک ذیل‌ شخصیتش دعوت می‌کرد! 🔻آنچه مرتضی را مجذوب روح الله کرد تکلیف‌محوری و «نه» به جبهه طاغوت گفتنش بود. فرض کنید مرتضی‌ای که باید روایت فتح می‌ساخت و با کلامش عاشقان انقلاب تربیت می‌کرد، مثل دیگران کرسی اداره‌ای را تصاحب می‌کرد و قطر شکم می‌افزود! نه، او خودش را خوب در ذوب کرد و این رمز پیروزی مرتضی بود. البته نه فقط مرتضی بلکه رمز پیروزی مردان بزرگ در احساس تکلیف و جبهه‌شناسی‌‌شان نهفته است. ملاک این نیست چه گذشته‌ای داری، خواننده و یا روشنفکر فرقی نمی‌کند، اگر قدمی برای جبهه‌ی برداری و تکلیفت را انجام بدهی و اقتدا به امام‌ خود بکنی حتی ترکٍش‌های مین را هم عاشق خودت می‌کنی تا حسرت بوسه بر جسم مبارکت بر دلشان نماند... هان‌ ای مرتضی! چقدر جوانان جنگ‌ندیده که با صدای دل‌نشین و قلم‌ شیوایت عاشقت شده‌اند؛ پر کشیدنت در بهار ۷۲ ثابت کرد که با رفتنت هم بهار را برای‌مان به ارمغان می‌گذاری... الحق تو زمز شهادت را در خاک‌های نرم فکه برای جویندگان به یادگار گذاشتی. خدایت بیامرزد. ✍ عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️پيامبر خدا صلى الله عليه وآله: كسى كه در رمضان آمرزيده نشود، در كدام ماه آمرزيده مى شود؟ 🔻مَنْ لم يُغفَرْ لَهُ في شَهرِرمضانَ ففِي أيِّ شهرٍ يُغفَرُ لَهُ؟ 📖 ميزان الحكمه جلد4 صفحه 521 عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️بسمه‌‌تعالی 🌙 عیدتون مبارک 🌙 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─
🔻صف‌های "کم‌فروغ"و "بی‌رونق" نماز جماعت‌های یومیه(واجب)، با صف‌های "پرجمعیت" و "پرشور" نماز (مستحبی) عیدفطر نشان می‌دهد که علی‌الظاهر فهم معتدل، نگاه دقیق و تحلیل صوابی نسبت به گزاره‌ها و مناسک دینی کسب نکرده‌ایم. 🔻اگر مسئله‌ی ما "مسجد محله" باشد، نسبت به‌آن وظیفه‌ای احساس کرده و برای پرشوری و کیفیت برنامه‌ها و نمازهای جماعت قدمی برمی‌داریم. "مسجدِ منفعل"، محله‌ای منفعل خواهد ساخت و ما نمونه‌ی این انفعال را در موقعیت‌های حساس حاکمیتی از جمله "انتخابات" مشاهده می‌کنیم. 🔻ای کاش یک پنجمِ جماعت نماز عید فطر محله، در نمازهای یومه نیز شرکت کرده و مسجد محله را از غربت و انزوا خارح کنند. ✍امیرحسن‌اوصالی عضو پاراگراف بشوید. ⚘️👇 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
جامعه مانند یک قطار است. مسافران این قطار درهر اندیشه، موضع و جایگاهی ایستاده باشند اشکالی ندارد، اما اگر این اختلاف اندیشه و نظر موجب کاهش سرعت قطار و یا ایستادن‌ش بشود، به‌ضرر همه خواهد بود. "وحدت" و "عدم قطبی" لازمه‌ی هر جامعه‌ای است. پس با شنیدن صدای مخالف و انتقادپذیر بودن، جامعه را باید به‌سمت گفت‌وگو و وحدت سوق بدهیم. ✍امیرحسن‌اوصالی ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
▪️امام على عليه السلام: في الانفِرادِ لِعِبادَةِ اللّهِ كُنُوزُ الأرباحِ 🔻گنج هاى پر سود در خلوتِ عبادت خداست 📖 غررالحكم _ حدیث6504 ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
🔻"دیگری در اندرونی" به واکاوی مسئله‌ی فضای جنسیتی در خانه‌های دوره‌ی قاجار می‌پردازد که معماری سنتی خانه‌ها در آن دوران یک فضای امن و البته منفعل برای زن ایجاد کرده بود. که این‌جا نویسنده مسئله‌ی خانه‌داری و... را به‌نحوی انفعال می‌داند. و با اشاره به‌این مسئله که معماری مدرن، زن را از دیوارهای بلند آشپزخانه به فضای میدریتی داخل خانه سوق داد، با تکیه بر داده‌های "فوکو" درباب گفتمان اظهار می‌کند که "زن سنتی" در انحصار مردسالاری بوده و "زن مدرن" نیز در زندان‌ گفتمان "بدن سیاسی" می‌باشد که مدرنیته با "نگاه خیره" کنترلش می‌کند. 🔻نویسنده در سخن پایانی می‌نویسد: [دیروز زن در اندرونی محصور و محدود بود و دیده نمی‌شد، و امروز تبدیل شده است به‌کالایی برای نمایش و ارائه.] ص۱۱۷ 🔻کتاب می‌تواند مقدمه‌ای برای پژوهش‌ها و مداقه‌های دیگری درباب مسئله‌ی معماری خانه‌ها به‌خصوص خانه‌های امروزی که امنیت و آرامش زن را به‌رسمیت نمی‌شناسد باشد. ▣⃢🪴📚 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8