ای که روشن شود از
نورِ تو هر صبح جهان
روشنایِ دل من
حضرت خورشید سلام
🌸°•|صبحتون شهدایی|•°🌸
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
💝پایانِ قشنگ زندگیِ شهیدی که با قرآن انس داشت ، به روایت شهیدی دیگر
#متن_خاطره
شهید سید مهدی اسلامیخواه میگفت:
تار و پود و وجودِ حسن قدومش رو قرآن فرا گرفته بود. یک روز چند قدمیاش ایستاده بودم ؛ دیدم داره قرآن می خونه. گلوله ای اومد و بدنِ حسن قطعه قطعه شد. سـرش هم از پیکرش جدا ، و روی زمین افتاد. امـا تا چند لحظه لب هایِ قشنگش به هم می خورد و قـرآن
می خواند...
🌷خاطره ای از زندگی شهید حسن قدومش
📚منبع: کتاب روایت مقدس ، صفحه 61
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
💻لپ تاپم رو روشن کردم و افتادم
تو کوچه پس کوچه های اينترنت...🙂
چند تا کوچه رو که دور زدم، يهو ديدم
آژير آنتی ويروس به صدا دراومد ؛😕 فهميدم ويروس گرفته .😑
سريع ويروس رو از بين بردم تا به سيستمم، آسيبی نرسونه ...😊
کارم که تموم شد به حال خودم خنديدم.
"البته از اون خنده ها "خنده ی تلخ من
از گريه غم انگيز تر است"!😔
با خودم گفتم: کاش اينقدر که هوای
لپ تاپت رو داری، هوای خودتم داشتی😓
کاش وقتی گناه ميکردی و آژير دلت
داد ميزد که: خطر.. خطر..!!😔
دلم
به حال خودم
سوخت...!!😓
تازه فهميدم خــــــــيلی وقته گناهها،
آنتی ويروس دلم رو هم خفه کردند😞
#نمیدونم_چی_بگم
اما خوش به حال اونايی که آنتی ويروس
دلشون اورجيناله و هر روز با وصل شدن
به #خدا آپديتش ميکنن ...
خوش به حال اونايی که هر شب
رفتاراشون رو مرور می کنن واگر گناهی
ناخواسته وارد دلشون شده با آنتی ويروس
#استغفار نابودش ميکنن ؛
|يه آنتی ويروس خريدم به نام " استغفار "|
❤️از ته دل گفتم:
"اسـتغـفرالله ربـي و اتـوب الـيه...❤️
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
07-(1).mp3
965.9K
صداهایی که دل آدم را آسمانی میکند!
#شهید_احمد_کاظمی: جایی معامله ما با خدا خواهد بود که ما خودمونو فدا کنیم..
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
همسرانه شهدا
#متن_خاطره
هر وقت خونه بود ، توی بچه داری کمکم می کرد. از شستنِ بچه گرفته تا پهن کردنِ لباسهاش رویِ بند
خلاصه از هیـچ کمکی دریغ نمیکرد. هیچوقت هم سختگیری نمیکرد که چیزی بخرم یا نه ... البته من
هم اهلِ ریخت و پاش نبودم ، عبدالله هم این رو می دونست ...
🌷خاطرهای از زندگی طلبه شهید عبدالله میثمی
📚منبع: کتاب نیمه پنهان ماه11، صفحات 26 و 33
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی از پیدا شدن یک شهید گمنام
#شهید_حاج_علی_محمودوند
توسط جستجوگران نور
#تفحص
#شهید_گمنام
#شهدا
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدمحمودرضابیضایی
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای شهیدمحمودرضابیضائی😍❤️
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
🌺بسمربالشهداءالصدیقین🌺
زندهنگهداشتنیادشهداکمترازشهادتنیست...
📝هرشبچندسطری ازرفیق شهیدمان
❣شهیدحسین معزغلامی❣
📚متن هابرگرفته ازکتاب سروقمحانه
زندگینامه شهیدمعزغلامی
@parastohae_ashegh313
🌷🌾🌷🌾🌷🌾
⚜°°°بزرگ مردکوچک°°°⚜
✅ازبچگی باهم سن وسالاش فرق می کرد.بچه کم توقعی بود.
دریک ونیم سالگی اگه یه بسته بیسکوئیت بهش میدادیم یک عددبرای خودش برمیداشت وبقیه روبه مامیداد.
حتی بستگانمون که این رفتارحسین رومیدیدن میگفتن چقدراین بچه قانعه.
✅ذره ای حرص وولع درحسین نبود.حسین ازبچگی عاشق جنگ وجبهه بود.هروقت اقواممون که رزمنده بودن میومدن خونه ما.
حسین میگفت بیاسنگرو جبهه بازی کنیم فیلم هایی که مربوط به دفاع مقدس بود ازبچگی خیلی دوست داشت.🌹🍂
✅توخونه بابالش وپتوبرای خودش سنگردرست میکرد.به داییش میگفت بیاحاجی وسیدبازی کنیم،بعدمن تیرمیخورم وشهیدمیشم.
وشمابگو،حاجی سیدروکشتن.
این هاروازفیلم های دفاع مقدس یادگرفته بود.
حسین سه سالش هم نشده بودکه این کارهارومیکرد.❣
✅دوران پیش دبستانی که بود،یه روزخانم معلمش من روصداکردوگفت؛این بچه خیلی بابچه های دیگه متفاوته؛گفتم چرا؟
گفت؛خواستم یه برگه ازدفترجداکنم،حسین به من گفت این کارونکن اسرافه!مگه نشنیدین که اسراف حرامه!
معلمش میگفت من واقعاشوکه شدم.
بچه بااین سن کم ایناروازکجایادگرفته.‼️
میگفت چطوربچه ازحالااین کارارومتوجه میشه!‼️
خیلی بیشترازسنش صحبت میکنه.
✅شش ساله که بودتوی عذاداری های مسجدمداحی میکرد.
حتی هیئت امنای مسجد.
طاق شال"شالی که مخصوص مداح اصلی مسجداست"
روجلوی عذادارها برگردن حسین مینداختن!!😍😍
|مادرشهید|
📚سروقمحانه
ادامه دارد...
@parastohae_ashegh313
4_6012729570430550083.mp3
22.89M
نوای : #شهید_حسین_معز_غلامی
روضه ى حضرت زينب (س)
يك بار دگر روضه بخوان...😭
روضه خوان هیئت منتظران
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
صبـح است و هـواے دل
مـن مثـل بهــار است
پلڪی بزن و صبـح بخیـر
غـزلـم باش!
#شهید_سیدعمار_موسوی
🌷°•|صبحتون شهدایـے|•°🌷
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
عاشق ولایت بودن یعنی این ..
#متن_خاطره
یک نوجوان شانزده ساله رو آوردند اورژانس، هنوز از پیکر مطهرش دود بلند میشد. بدنش سوخته بود و چهره اش قابل تشخیص نبود ، اما لبهایش آیات قرآن می خواند و برا سلامتیِ امام خمینی دعا می کرد...
یک مجروح دیگه رو هم آوردند که از هم دریده شده بود. ازش پرسیدم : دردت شدیده؟!!! گفت: خوشحالم که به امام خمینی درد نمیرسه...
📚منبع: کتاب روایت مقدس، صفحه 131
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الزهرا سلام الله علیه ها...
تخریب روح و ریحانم آرزوست😭 انشاءالله هیچ وقت اینجوری بالای سر رفیقت نری😭😢
#یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها
#حال_دلم_خراب_برای_دلم_امن_یجیب_بخوانید
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شهید ابوالفضل شفیعی
#متن_خاطره
با ابوالفضل بچه محل بودیم. صبحِ روزِ عملیاتِ خیبر پیکرِ غرقِ خونش رو دیدم. تمام بدنش پر از تیر و ترکش ، و دو تا دستانش قطع شده بود ...
دیدم وصیتنامهاش رو گذاشته توی جیبش. همون اولِ وصیت نامه نوشته بود:
خدایا! دوست دارم همانطورکه اسمم رو ابالفضل گذاشتند، مثلِ حضرت ابالفضل(ع) شهید بشم...
🌷خاطرهای از زندگی شهید ابوالفضل شفیعی
📚منبع: کتاب خط عاشقی 1 ، صفحه 93
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
#شهادت ...
سن و سال نمیشناسد !
نگاهش به دل دریایی توست...
هر وقت #رنگ_آسمان
در زلالی قلبت، بیافتد،😍
لایقش میشوی ...
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهتزاز پرچم یا ابالفضل العباس توسط شهید محمودرضا بیضایی😍❤️❤️
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
فَقَد هَرَبتُ اِلَیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیکَ
مستکِینا لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیک
حالا به سوی تو #گریختهام...
و در میانِ دستهای توام...
#خسته و #درمانده...😔💔
و در آغوش تو زار زار #گریه میکنم...😭
#مناجات_شعبانیه
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
‼️ دیر آمد؛ زود رفت ‼️
🔻 دانشجو بود و جوان، آمده بود خط، داشتم موقعیت منطقه را برایش میگفتم که برگشت و گفت: ببخشید، حمام کجاست؟ گفتم: حمام را میخواهی چکار؟ گفت: میخواهم غسل شهادت کنم.
🔸 با لبخند گفتم: دیر اومدی زود هم میخوای بری. باشه! آن گوشه را میبینی، آنجا حمام صحرایی است. بعدش دوباره بیا اینجا.
🔻 دقایقی بعد آمد. لباس تمیز بسیجی به تن داشت و یک چفیه خوشگل به گردن. چند قدم مانده بود که به من برسد یک گلوله توپ زیر پایش فرود آمد...
راوی: #حاج_حسین_یکتا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌺🍃
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
-❁🌸 #پای_درس_شهید 🌸❁-
همیشہ میگفت :
در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه
⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد.
⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد.
👈 و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .👌
#شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
پزشک با پیکر بیسرِ فرزندش چه می کند
#متن_خاطره
پزشک بود و تویِ جبهه امدادگری میکرد ، اما گاهی از نیروهایِ رزمی هم جلوتر بود. بهش خبر دادند که پسرت شهید شده. اومد و کنار پیکرِ بیسرِ پسرش نشست. رگهای بریده گردنش رو بوسید و رفت سراغ مجروحها...
دکتر تا آخر جنگ توی جبهه بود. مثل اینکه میخواست جایِ خالیِ پسرش رو پر کنه ...
🌷نامی از این پزشک و فرزندش در منبع نیامده
📚منبع: مجموعه روزگاران « کتاب پزشکان » صفحه 49
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
پوستر | پرواز ابدی...
🌷 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت شهید شیرودی...
"هنگامی که پرواز می کنم احساس میکنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم ودر بازگشت هرچند پرواز موفقیت آمیز بوده باشد مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشدهام تا به سوی خداوند برگردم..."
از وصیتنامه شهید علی اکبر قربان شیرودی...
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝