eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
📸 عکسی بسیار معروف☝️☝️ مشق هایش را نوشت و رفت در #والفجر_هشت شیمیایی شد در #کربلای_چهار مجروح شد
🌷 عکس شهیدی که در اتاق امام خامنه ای نصب شده بود 🌹شهید هادی ثنایی مقدم حمید داود آبادی تعریف میکند : آقا فرمودند : تصویر شهیدی در اتاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم . بعد فرمودند : شما به چهره این شهید نگاه کنید ، چقدر معصوم و زیباست… الله اکبر … من این را در اتاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم . به آقا گفتم : آقا ، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند. آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست ؟ گفتم: این بسیجی ، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود . یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است. با این حرف ، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود ، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود : الله اکبر …عجب …سبحان الله … سبحان الله ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🍃🌸 ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﻤﻴﺪ ﺗﻮ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﺗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ ، من اصـــــلا ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻣﻌﻤﻮلا ﻣﻲ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ می ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺣﻤﻴﺪ ﻭقتے ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻳﻪ مدتے ﺍﺯ ڪﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ می ﮔﺸﺖ ، ﺧﺐ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﻦ ﻛﺠﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﻧﮓ میزﺩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ می ﮔﺸﺖ. ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻦ "ﺣﻤﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ" ﺣﻤﻴﺪ ﺑﻌﺪ ﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮبے اﺯﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ - ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ... ولے ﻣﻦ سی و سه ﺳﺎﻟﻪ ڪه ...💔 ♥️✨ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الزهرا سلام الله علیه ها تخریب روح و ریحان با پیش بینی روح الله برای اسماعیل و شوخی های حاج عمار و غدیر... آخه چرا...😭😭😭😭 شهدای تیپ سید الشهدا ع #شهید_محمد_حسین_محمدخانی #شهید_روح_الله_قربانی #شهید_قدیر_سرلک و جانباز اسماعیل حاجی نصیری #یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها #رفیقان_میروند_نوبت_به_نوبت_خوش_آن_دم_نوبت_بر_من_آید ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
4_5812052995960996305.mp3
3.71M
صداهایی از آسمان که دل زمینی هارا روشن میکند! آخرین مکالمه تلفنی #شهید_عبداللهی با برادرش پیش از اعزام به سوریه ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 💟مهمان هفته ؛ شهیدمصطفی صدرزاده😍 🌹 🌷🌾🌷🌾🌷🌾 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 📜زندگینامه؛💫 💟شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم❤️ ✅مصطفی صدرزاده متولد ۱۹ شهریور۱۳۶۵ مصادف با ۵ محرم درشهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد .🌷 ✅ پدرش پاسداروجانبازجنگ تحمیلی و مادرش خانه دار و ازخاندان جلیله سادات هستند.💫 ✅ مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس ازدوسال به شهرستان شهریاراستان تهران نقل مکان کردند ودرآنجا ساکن گردید . ✅ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت درمساجد وهیئت های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی وعضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند، دردوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی وجلسات سخنرانی و…. برای آنان بودند. ✅نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶،دختری  به نام فاطمه و پسری  به نام محمد علی است.😍 ✅شهید مصطفی صدرزاده درسال۹۲برای دفاع از دین و حرم بی بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم داوطلبانه به سوریه عزیمت کرد و به خاطر رشادت ها درجنگ با دشمنان دین، فرمانده ی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن دردرگیری با داعش، ظهرروزتاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم درحومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت .❣❣ 💟برای شادی روح این شهید یک فاتحه وصلوات تقدیم فرمایید🌺 @parastohae_ashegh313
🌷🌾🌷🌾🌷🌾 ✅📜بخشی اززندگینامه شهیدصدرزاده🍂👆👆👆 @parastohae_ashegh313
کدام امام معصوم (ع) نام گروه شهید نواب صفوی را تعیین کرد؟! #متن_خاطره : شهید سید مجتبی نواب صفوی می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام... به همین خاطر اسم گروهمون شد فدائیان اسلام... 🌷خاطره ای از زندگی روحانی شهید سید مجتبی میرلوحی" نواب صفوی" 📚منبع: کتاب دانشجویی نگاهی به زندگی و مبارزات رهبر فدائیان اسلام #شهیدنواب_صفوی ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
قهوه مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که : این دختر صبح که از خواب بلند می شه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته. اما خدا می دونه مصطفی تا وقتی که شهید شد ، با اینکه خودش قهوه نمی خورد همیشه برای من قهوه درست می کرد می گفتم : واسه چی این کارو می کنی؟ راضی به زحمتت نیستم . می گفت : من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم. همین عشق و محبت هاش رو می دیدم که احساس می کردم رنگ خدایی به زندگیمون داده. ❣شهید مصطفی چمران افلاکیان، جلد 4 ، صفحه7 ╔═•♡🌸♡════•♡❣♡═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡════•♡🌸♡═╝
♥️شهید عبدالله میثمی❤️ بی لبخند نمی دیدیش . به دیگران هم می گفت از صبح که بیدار می شین ، به همه لبخند بزنین. دلشون رو شاد می کنین. براتون حسنه می نویسن...! ╔═•♡🌸♡•════•♡❣♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡•════•♡🌸♡•═╝
چه خنده های قشنگی به لب نشانده ای ای یـــار چه خاطرات که مانده ماندگار افق های ناکجا آباد .. و من انگار بیدارم و شعر شهــ🌷ــادت می خوانم!! مرا به خود برسان دلم برای تبسم هایت تنگ است.. ♥°•|شبتون شهدایی|•°♥ ╔═•♡💝♡════♡💝♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❤️♡════♡❤️♡•═╝
کوتاه کنم قصه که دل ، تاب ندارد چشمـان به ره مانده دگر آب ندارد دیگر قلمم قافیه زیـن باب ندارد اقرار بــه عشق اینهمه آداب ندارد... ❣|صبحتون شهدایی|❣ ╔═•♡🌸♡════♡❣♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡════♡🌸♡•═╝
❣به روایت همسر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری.... هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه امام حسین عليه السلام . انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد. یه بار وسط روضه ، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش. گریه کنون اومد پیش من ، گفت : بابا منو دوست نداره ، هر چی گفتم جوابم رو نداد. روضه که تموم شد ، گفتم : حاجی ، مصطفی این طوری می گه. با تعجب گفت : خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم. از بس محو روضه بود....🌷 ╔═•♡🌸♡•════•♡❣♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡❣♡•════•♡🌸♡•═╝
💜 همسر شهید اندرزگو 💜 💫چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک زغال گداخته را برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد ؟ سید لبخندی زد و گفت : این که هیچ ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است . ‌‌ 💫از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید . بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این زغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم : سیدعلی ! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید ؟ سید پاسخ داد خیر ، من آنروز نیستم. ╔═•♡🌷♡•════•♡🌹♡•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•♡🌹♡•════•♡🌷♡•═╝
#شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••════
‍ ‍ 🌼 از سایرین به محل می‌رفت و در آنجا با حالتی و مشغول به خواندن می شد و در سعی می‌ڪرد ڪه باشد. محمد به نمـاز خیلے مقید بود. همسرش مے گوید : بود. نماز واجب ، نماز جمعه و نماز شب ، شـاهـدان هر روز عبادت محمد هستند. محمد خیلے داشت.همیشه به من مے گذاشت و مرا می ڪرد تا با اسلامے بیرون بروم. او مے گفت درست است که با و هم وجود دارد ولی . او حتی در هم ما را به اسلامی سفارش مے کرد و گفت ؛ خودت و همیشه حجاب اسلامی (چادر) داشته باشید. همین ڪه تا حریم اهل بیت‌ علیهم السلام شڪسته نشود و بدون نماند ، نشانه و جوانمردیش بود. ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبا ترین شهادت از نگـاه شهیـد #ابراهیـم_هادے؛ از زبان استـاد رائفے پور؛ زیباست.. از دست ندیـد!☝️ @parastohae_ashegh313
یه روز جلو حرم بی بی جان یکی از رزمندها به طعنه گفت:داستان چیه شماها همش به دست و پاتون تیر میخوره و شهید نمیشین؟⁉️ عصبانی شدم اومدم جوابشو بدم که مصطفی دستمو گرفت و با خنده گفت: حاجی تو صف وایستادیم تا نوبتمون بشه شما که پیشکسوت جهادین زود تر برین جلو ملت معطلن💟 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 💟ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.🌾 💫ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ! ⁉️ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛♨️ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟»⁉️ ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ.» 👌 ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.» ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ.☺️ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ.  ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»  ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟» ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ» ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ.🌷 ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ. 😍 ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ.»  ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺳﯿﺪ؛ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ.😍 ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ.🌷🌾 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 💟همسر شهید صدرزاده : از صحبت هایی که در جلسه خواستگاری از سمت شهید صدرزاده مطرح شده بود می گوید ؛ صحبت‌های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد،👌 ✅ او بارها گفت که یک همسنگر می‌خواهد. 🍂 شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما مصطفی گفت که همسنگر می‌خواهد.✨ 💟✅ بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم ، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: « جنگ ما ، جنگ نظامی نیست . جنگ الان ما جنگ فرهنگی است . اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام می‌دهم ، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».✅👌👌   @parastohae_ashegh313
صحبت از شهادت و جدایی بود و این‌که بعضی جنازه‌ها زیر آتش می‌مانند و یا به نحوی شهید می‌شوند که قابل شناسایی نیستند. هرکس از خود، نشانه‌ای می‌داد تا شناساییِ جنازه، ممکن باشد. یکی می‌گفت: «دست راست من این انگشتری است.» دیگری می‌گفت: «من تسبیحم را دور گردنم می‌اندازم و...» اما نشانه‌ای که یکی از بچه‌ها داد، برای ما بسیار جالب بود. او می‌گفت: «من در خواب، خُروپُف می‌کنم؛ پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف می‌کند، شک نکنید که خودم هستم.» 😁😁 منبع: #فرهنگ_جبهه (شوخ‌‌طبعی‌ها) جلد۳، ص۱۸۶ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌺بسم‌رب‌الشهداءالصدیقین🌺 زنده‌نگه‌داشتن‌یادشهداکمترازشهادت‌نیست... 📝هرشب‌چندسطری ازرفیق شهیدمان ❣شهیدحسین معزغلامی❣ 📚متن هابرگرفته ازکتاب سروقمحانه زندگینامه شهیدمعزغلامی @parastohae_ashegh313
📚سروقمحانه #شهیدحسین_معزغلامی 💟این قسمت:معصومیت کودکانه❣ #شادی_روحش_صلوات @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 °°°معصومیت کودکانه°°° 💟بعدازاینکه حسین باقرآن انس گرفت ومداحی روشروع کرد من تصمیم گرفتم مصائب اهل بیت روحسین یادبگیره. چون اعتقادداشتم نوحه سرایی تنهابرای اهل بیت کافی نیست و سعی میکردم حسین مصائب اهل بیت رودرک کنه. 💟📚کتاب هایی دراین موردتوخونه داشتیم.من این کتاب هارو به شکل داستان براش نقل میکردم وترغیبش میکردم تاحسین دراین موردمطالعه کنه. 📝📚حسینم مطالعه میکرد وتوخونه ازروی همون مقتل برای ماروضه می خوند. 🌺باتوجه به اینکه حسین بچه بود ومعصوم روضه اش روی ماخیلی تاثیر میگذاشت وخیلی گریه میکردیم. 🍂❣روز تاسوعای حسینی ما دردسته عذاداری مداحی می کردیم.وقتی دسته ی عذاداری برای اقامه ی نمازظهربه مسجدبرگشت؛من به حسین گفتم برو اذان بگو.حسین بدون هیچ مقاومتی رفت وشروع به اذان گفتن کرد. اذان خیلی عجیبی بوداصلاسابقه نداشت دراذان تمام مردم،زن ومردانقدرگریه کنن. چون مردم درحال وهوای روزتاسوعابودند،بااذان حسین به شدت گریه کردند. بعدازاتمام اذان مردم یک کلمه حرف نمیزدن،وانگاربهت زده بودند.💦 💫بعدهااهالی مسجدبه من می گفتند،که این اذان،اذان معمولی نبوده که مردم رواین همه متحول کرده. دیگه این موضوع پیش نیومدواون اذان روزتاسوعا غوغا کرد.❣ 😍❤️شایداین همان معصومیت روضه هایش بود. حسین سعی میکرد مقاتل روبادقت بخونه،گوش کنه ودرک کنه.📝 💟دایی حسین ایام فاطمیه درمنزل شخصیش برای حضرت زهرا س مجلس زنانه میگیره. یه روز به حسین گفت برای روضه خوانی درفاطمیه به منزلش بره. حسین بامادرش به مجلس روضه رفت. وشروع به روضه خوانی کرد. بعدهامیگفتن روضه ی عجیبی بود وفریادخانم هابلندشده بود.👌 🍂دراین مجلس حتی چندنفرازحال رفته بودن. بااینکه این مجلس مداح داشت و روضه به قدرکافی خونده شده بود ومجلس روبه اتمام بود،ولی بسیارتاثیرگذاشت.👌❤️ |پدرشهید|🗣 ادامه دارد...🌹 @parastohae_ashegh313
دور نباش در این دنیای کوچک در این آغوشِ دنج ، نزدیک تر باش ، از روح به جان نزدیک تر باش ، از جان به تن نزدیک تر باش ، از تن به من تو خودِ من باش 🌹°|شبتون شهدایی|°🌹 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄