#شهیـــدانہ
#شهیدمهدےقاضیخانی🥀
✍️ کمک کردن
▫️همیشه میگفت با کمک کردن به تو از گناهام کم میشه.
گاهی که جر و بحثی بینمون میشد، سکوت میکردم تا حرفاشو بزنه و عصبانیتش بخوابه...
بعدش از خونه میزد بیرون و واسم پیام عاشقونه میفرستاد یا اینکه از شیرینی فروشی محل شیرینی میخرید و یه شاخه گل هم میگذاشت روش و میآورد برام...
خیلی اهل شوخی بود.
گاهی وقتها جلو عمهاش منو میبوسید.
مادرش میگفت: این کارا چیه! خجالت بکش. عمهات نشسته!
میگفت: مگه چیه مادر من؟ باید همه بفهمن من زنمو دوست دارم.
همه اون چه که تو زندگیم اهمیت پیدا میکرد، وابسته به رضایت و خوشحالی مهدی بود؛
یعنی واسه من همه چیز با اون تعریف میشد.
مهدی مثل یه دریا بود.
🎙راوی: همسر شهید
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄