💠 به روایـتــ هـمـسـر شـهـیـد 💠
مسئله ای که استاد علی محمدی بر روی آن متمرکز بود بحث شتاب دهنده ها بود🧐
یک روز در پیاده روی های با مسعود ، او با
نگاهی علمی به من گفت که همه جای دنیا
بر روی مسئله بحران آب 🚰مانور می دهند
و آمریکا سرمایه گذاری زیادی بر روی این
موضوع کرده ولی ما در ایران به فکر این
مسائل نیستیم 😔
این اواخر نیز برای پروژه سزامی به اردن
رفته بود وقتی برگشت گفت من قول دادم
این پروژه سریعتر انجام شود به همین منظور
قسمتی از کار را در ایران انجام می دهیم💪
من سوال کردم که این شتاب دهنده چه
کارایی دارد که گفت : اگر امکانات آن باشد
از نظر صنعتی بسیار پیشرفت خواهیم کرد🙃
دولت آلمان سال ۱۳۸۲ این پروژه را مطرح
کرد و قصد داشت که پروژه را به ایران
واگذار کند تا از این طریق کشور های
خاورمیانه نیز سود ببرند ولی بعد ها ناکام
ماند و این طرح به اردن واگذار شد😕
مسعود می گفت بیشتر دانشمندان این طرح
در اردن ایرانی هستند و من تلاش می کنم
کار را از آنها یاد بگیرم و در کشور خودمان
اجرا کنم♥️🌿
#دکتر_مسعودعلیمحمدی
#علم_علم_بر_زمین_نمیماند
@parastohae_ashegh313
🔔🔔#زیاد_وقتتو_نمیگیره_بخون👇
🍃امیر المومنین ع می فرماید:
بدتربن گناهان☝️، گناهی است که گنهڪار، آن را ڪوچکــ بشمارد🤭
در قیامت نوبت حسابـــ کردن مثقال ذره هاستـــ...😔
درشت ها که حسابــــ کردن ندارند !
💠 مثقال ذره که می گویند؛
یعنی همان چند لحظـہ اے ڪہ
بوے عطر تو تمام مردے را به هم میریزد...!
💠 مثقال ذره یعنی آقا با محبت هاے بی مورد و ظاهرے دل💘 طرف رو درگیر نکنی
چه با چت کردن چه با صحبتـــ ...
آن دنیا باید جوابـــ بدهی...🖕
💠 مثقال ذره که می گویند؛
یعنی همان چند لحظــہ اے که
با ناز و عشوه😍
براے نامحرمی میخندے ولی
فکرش🤔 ساعت ها درگیر همان یک لبخنــد است...!
💠 مثقال ذره که میگویند؛
یعنی همان چند لحظه اے ڪه
حواست به حجابت🧕 نیست و جوانی نیز در آن حوالی است...!
مثقال ذره حسابــ و کتابــ زمانی است که؛👇👇
با شوهرتـــ بلند میخندے😄
و دختر مجردے هم در حال شنیدن استــ...!😔
💠 مثقال ذره حساب و کتاب زمانی است که؛
در پایان صحبت هایت با نامحرم
از روے ادب جانم و قربانت💗 میپرانی
و رابطه اے را به همین اندازه سرد میکنی...!💔
💠 مثقال ذره؛
یعنی همان چند لحظه اے که
با فروشنده صمیمی میشوے!!!
💢 قدر این ها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمی آید...!!!
♨️ مثقال ذره که میگویند
همین هاستـــ!
همین کارهاے کوچکی که به چشم خیلی کوچک است.
💢اما انتهایش را روزے که پرده ها کنار رفت، خواهیم دید...🌾
#منبع_حریــم_آسمــانی
@parastohae_ashegh313
#خاکریز_خاطراتــ📖
بارها از حسن شنیده بودم ڪه میگفت:
بالاترین پاداش براے من، #لبخند_رضایتـــ رهبـ❣ــره.
یه بار امام خامنه اے حفظه الله براے بازدید از پروژه اے اومده بودند.
مسئولیت پروژه👨🔬 به عهده حسن بود
آقا با اشاره به حسن فرمودند:
تهرانی مقدم به هر قول و وعده اے که به ما داده، وفا کرده👌
و ندیده ام وعده اے بدهد و به آن عمل نکند...
بعد هم آقا پیشانی حسن رو بوسیدند.
#پدر_موشکی_ایران🚀
#شهیـــد_حسن_تهرانــی_مقدم🥀
@parastohae_ashegh313
.
هیچ کجای تاریخ ، جز در یک برهه
جوانانی مثل جوانان ما سراغ ندارد .
#حضرت_امام_ره
#سالروز_آزادسازی_سوسنگر
@parastohae_ashegh313
#ڪهنه_امّا_تمیـز✨👌
لباس👕 نو تنش نمی کرد
همیشه میشد لااقل یک وصله روی لباسهایش پیدا کرد؛
اما همیشه تمیز و اتوکرده بود👏
پوتین هایش هم همیشه از تمیزی برق می زد✨
یک پارچه سفید هم داشت که می انداخت گردنش.
یک بار پرسیدم: این واسه چیه؟ 🤔
گفت: «نمی خوام یقه لباسم چرک بشه!»
#شهید_مهندس_مهدی_باکری
✍یادگاران/ ص40
@parastohae_ashegh313
آرامش آسمـــان شب
سهم قلبتــان باشد❣
و نور ستاره ها✨
روشنی بی خاموش تمام
لحظـہ هایتان
#شبتون_به_آرامی_نگاه_پر_مهـر_
#حضرت_علی_اصغر🍃✨
@parastohae_ashegh313
صبــح میشود
و خورشید🌝 نگاه تو
آسمان را روشن میڪند✨
لبخنــد میزنی😊
بهار میشود🍃
صدایم میڪنے👉
نسیم میورزد🌬
هرروز هفته تـــــویـــے👈🌹👉
#سلام_صبحتون_شهــــدایـــی
@parastohae_ashegh313
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ📜
#شهید_بابڪ_نورے_هریس
#خواهران_زینبــی_حسینی_باشید
خواهران خوب تر از جانم من نمیدانم
وقتی حسین ع در صحراے ڪربلا بود
چه عذابی میکشید😔
ولی میدانم حس او به زینبـــ چه بوده.
عزیزان من حالا دست هایی✋ بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند
و حسینی در میدان نیستـــ
امیدوارم🤲 کسانــی باشیم
که راه او را ادامه دهیم
و از زینب های زمانه و حرم او دفاع ڪنیم.✨
🕊#سالرزو_شهادتــــ_۹۶/۸/۲۷
❣#شهادتتــــــ_مبارکـــــ❣
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رجز_خوانــی
#شهید_مدافع_حرم
#عارفـــ_کایید_خورده
⏱ساعاتی قبل از شهادت در حضور سردار سلیمانـی🥀
#سالروز_شهادتـــ: ۲۷ آبان ماه
#شهادتتـــ_مبارڪــ_برادرم✨🌺
@parastohae_ashegh313
#دقت_در_بیت_المال
بهش گفتم: توی راه که بر می گردی، یه خورده کاهو🥗 و سبزی🥦 بخر.
گفت: «من سرم خیلی شلوغه،
می ترسم یادم بره.
روی یه تیکه کاغذ هر چی می خوای بنویس بهم بده.»
همان موقع داشت جیبش را خالی
می کرد.
یک دفترچه یادداشت📒 و
یک خودکار✏️ در آورد گذاشت زمین.
برداشتمشان تا چیزهایی را که
می خواستم، برایش بنویسم📝
یک دفعه بهم گفت: «ننویسی ها!»✋❌
جا خوردم😳
نگاهش که کردم، به نظرم کمی عصبانی شده بود!😕
گفتم: مگه چی شده؟🙄
گفت: «اون خودکاری که دستته، مال بیت الماله.»
گفتم: من که نمی خوام کتاب باهاش بنویسم!
دو- سه تا کلمه که بیش تر نیست.
گفت: «نه.»❌
#شهید_مهندس_مهدی_باکری
✍نیمه پنهان ماه/ ص35
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که پرده ها ڪنار میرود
و تو با همــہ وجود بهشتـــ را میبینی
✅#پیشنهــاد_دانلود
#مکالمه_بیسیم_شهید_مهدے_باکرے
#با_رفیقش_احمد_کاظمی📞
ساعتــی قبل از شهادتـــ🥀
#باڪرے_چی_میدید؟!!!🕊
@parastohae_ashegh313
چند سال پیش، دقیقا همین تاریخ_۲۷ آبان...🗓
#همرزم_شهید_نوری:
"اونروز بابک داخل ماشین🚖 بود
شهید #نظری و #کاید_خورده کنار ماشین نشسته بودند در حال خوردن ناهار...
در ماشین نیمه باز بود پای راست بابک هم بیرون....
خمپاره☄ افتاد بین این سه نفر و🕊....
پی نوشت: دقیقا همین ماشین بود
#شهادتـــ_گوارایتان
@parastohae_ashegh313
#کتابخوانــی_شهـــدا📖
اتاقش یڪ قفسه ڪتابی داشت
که دیگر جوابگوے حجم ڪتاب هایش نبود...📚
پیشنهاد دادم ڪه در اتاقش یڬ ڪمد دیوارے درست ڪند تا بزرگتر باشد
به همین منظور قفسه ڪتاب را خالی ڪرد و ڪتاب ها📚 چند ماهی در گوشه اتاق جمع شده بود
من یڪ روز به شوخی😉 به او گفتم ڪه اگر برات اتفاقی بیفته، اینجا میخوایم مراسم برگزار ڪنیم🤭
اینطورے ڪه نمیشه🤔
ڪمد رو درست ڪن و این ڪتابها رو از روے زمین جمع ڪن
همان روز رفت و سفارش طبقات ڪمد را داد و تا صبح در حال اندازه گیرے📏 و نصب طبقات آن بود.
فرش اتاقش را هم شسته🚿 بود
پسرم مهیاے رفتن🕊 بود...
#شهید_رسول_خلیلی
#سالروز_شهادتـــ🥀
@parastohae_ashegh313
[من کہ از شوق وِصال حرمت لبـریزم
ظرف دلتنگےِ من گمشده و سرریزم...🌿]
#بطلبدقڪردیم
#سیدالشهداجاݩ
@parastohae_ashegh313
#گردان_حضرتـــ_زینب🍃✨
وقتی #شهیدملکی ڪه یڬ روحانی بود خود را برای اعزام به جبهههای حق علیه باطل معرفی کرد،
به او گفتند باید به گردان حضرت زینب بروی.
شهید ملکی با این تصور ڪه گردان حضرت زینب متعلق به خواهران🧕 است 😆
به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد
اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد😕
هنگامی که میخواست
به سمت گردان حضرت زینب حرکت کند،
فرمانده به او گفت:
این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است🤭
شهید ملکی بعد از شنیدن اسم «غواص» به فرمانده التماس کرد
که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید،🙏😢
من را به گردان علیاصغر بفرستید،
گردان علیاکبر، گردان امام حسین،
این همه گردان،
چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟
اما دستور فرمانده لازمالاجرا بود.😞
شهید ملکی در طول راه به این میاندیشید🤔 که
«خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟
اصلا اینا چرا غواص شدن؟😏
یا ابوالفضل خودت کمکم کن.»🤲
هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید،
شهید ملکی از ماشین🚖 پیاده شد،
چند قدم بیشتر جلو نرفته بود
که یکدفعه چشماش رو بست😑
و شروع به استغفار کرد📿
راننده که از پشت سر شهید ملکی میاومد ، با تعجب گفت:
حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟🧐
شهید ملکی با صدایی لرزان گفت:
«والله چی بگم، استغفرالله
از دست این خواهرای غواص» …🤨
راننده با تعجب زد زیر خنده😆
و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟
اینا برادرای غواصن
که تازه از آب بیرون آمدن و دارن لباساشونو عوض میکنند.😄
اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شد و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!!😎😎
#راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او ایستاد پاے امام زمان خویش
#شهیــد_مدافع_حرم🥀
#شهیــد_علیرضــا_جیلان
#لحظاتـــ_وداع
سالروز شهادتــــ🕊
شهادتتـــ مبارڪ قهرمان❣
@parastohae_ashegh313
#در_پیشگاه_وجدان
یک دفترچه📒 کوچک داشت،
همیشه هم همراهش بود و به هیچ کس نشان نمی داد.
یک بار یواشکی آن را برداشتم ببینم داخلش چه می نویسد🤭
فکرش را می کردم!
کارهای توی روزش را نوشته بود؛
سر کی داد زده!😱
کی را ناراحت کرده!😞
به کی بدهکار است!...💰
همه را نوشته بود؛ ریز و درشت.
نوشته بود که یادش باشد در اولین فرصت، صافشان کند👌
#شهید_دکتر_محمدعلی_رهنمون
✍یادگاران/ ص44
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خوش_آمدے_سردار
حس و حال همه ثانیــہ ها⏰
ریختــ به هم
شوق یڪ رابطہ
با حاشیه ها ریختــ به هم🍃
گفته بودم به ڪسی عشق نخواهم ورزید🥀
آمدے و همه فرضیہ ها
ریختـــ به هم!!!❣
💢لحظات منتشر نشده از حال و هواے
هواپیمای حامل پیکر مطهر حاج قاسم
تا خوش آمدگویی
#لحظہ_هایم_پر_از_دلتنگیہ
#التماس_دعـــا🤲🍃
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لحظه_هاے_آخـــر
#شهید_علیرضا_نظری🥀
سرهنگـــ بازنشسته👮♂
در ۲۸ آبان سال ۹۶ در دفاع از
حریم اهل بیتــ به خیل شهداے مدافع حرم پیوستـــ🕊
#محل_شهادتــ : منطقه بوکمال سوریه
شهادتتــــ مبارڪـــ🌸🍃
@parastohae_ashegh313
#دائم_الوضوء
حاجی دائم الذکر📿 بود و با وضو.
در جلسه و غیر جلسه، زیر لب آرام آرام ذکر خدا را می گفت و به یاد او بود.
معتقد بود با وضو و طهارت،
کارها نورانیت✨ پیدا می کند
و بهتر پیش می رود👌
کم کم بچه ها هم ازش یاد گرفته بودند؛ دائم الذکر و با وضو بودن را.
اصلاً همین کارهاش بود که باعث شد تا بچه های اطلاعات و عملیات
مثل پروانه🦋 دورش بگردند.
#شهید_علی_هاشمی
✍به روایت از سرهنگ اسماعیل¬زاده
#قبــل_از_خوابـــ_وضــو_بگیر_و_بخوابـ
@parastohae_ashegh313
صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم✋
اے سرآغاز ترین روز خدا،
صبــح بخیـــر🍃
به امیدی ڪہ جوابی ز شما می آید✨
گفتم از دور سلامــی به شما صبــح بخیر
#امام_زمانم_سلام_صبــح_بخیر❣
@parastohae_ashegh313