eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🍃🌺🍃 کوله بار سفر 🍃🌺🍃 ⚜خدایا ! زندگی آن وقت برایم زیباست که در راه معبودم که تو هستی کوله بار سفر بربندم و راه جهاد پیش گیرم و در سرزمین کربلا بروم تا به انسانیت خویش برسم و در نهایت به رهروان حسین علیه السلام بپیوندم . از این لحظه با خون تمام شهیدانی که در راه اعتلای اسلام راستین ریخته شده است میثاق می بندم که فقط در جهت رضای تو حرکت کنم . ✨نسال الله منازل الشهدا .. 🌸هدیه به ارواح پاک امام و شهدا صلوات🌸 🙏تمنای دعا ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
- کَیفَ الموت عِندَک؟ +اَحلی مِنَ العَسَــــل! 💔 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
👈 ۴۴۲تا📿 امام زمان عج دعاگوتون باشه ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
http://azaseman.ir/uploads/video/1397/bahman/ghobadi/ghobadi.mp4 ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
❇️ روایت اول 💌| نوید آقا امام زمان _عج |💌 یکی از مجروحان جنگ تحمیلی در بخش آی . سی . یو بستری بود و یک هفته در حال بیهوشی به سر می برد. پس از یک هفته، چند لحظه چشم هایش را باز کرد. یکی از پرستاران را صدا زد و به او گفت: "خواهر ! خواهش می کنم یک ورق و قلم بیاورید و چیزهایی را که می گویم ، یادداشت کنید . " پرستار گفت: " ورق و قلم دارم ، بفرمایید تا من بنویسم. مجروح گفت: "بنویسید که من در تاریخ ... و ساعت ... شهید می شوم . به پدر و مادرم هم‌ می گویم من به آرزویی که داشتم رسیدم و آقا امام زمان (عج) را دیدم و امام این نوید را به من دادند." پس از گفتن این چند جمله ، مجدداً به حالت بیهوشی فرو رفت. پرستار که صحبت های مجروح را نپذیرفته بود، سعی کرد حرف های او را فراموش کند؛ اما از طرفی او را زیر نظر گرفت تا ببیند تا چه حد صحبت های آن جوان صحت دارد. درست همان ساعتی که مجروح گفته بود ، بالای سر او رفت. در یک لحظه دید تنفس مجروح قطع شد. خیلی تلاش کرد تنفس او را برگرداند، اما موفق نشد و مجروح به شهادت رسید. پرستار مزبور که از اعتقادات مذهبی کاملی برخوردار نبود با شهادت آن برادر متحول شد. ▫️خاطره از خانم اعظم نامداری 🔸مستوران روایت فتح ص۴۴ 📚شهیدان و گل نرگس نویسنده : محمد محمدی 🔹لحظات عاشقی تان بندِ نگاهِ عزیزِ زهرا(س)🔹 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اینجا معلم جوانمردے ڪه مشق عشق و ایمان میڪند؛ در #مکتب_شهادت.. معلمے عشق است اما ڪار این معلم #عشق_در_عشق است.. #سلاح_ما_در_مقابل_2030✌️ @parastohae_ashegh313
0456-3_260517221629.mp3
197.4K
🌷دعای روز ششم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار🌷 ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
🌹دعای روز ششم ماه رمضان🌹 اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِكَ، وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَ أَیَادِیكَ، یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ 🌷خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دل شدگان ╔══ ❅ೋ❅🌼❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌼❅ೋ❅ ══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز ششم ماه رمضان🌹 اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹 🌺آرزو های شهدا🌺 👱می گفت : فردا که شاه می آد ، اگه بتونم برم رو پشت بوم 😳 ، دو تا سنگ پرت کنم 😁 بخوره تو کله ش ، خیلی خوب می شه👌 گفتم : همچی کاری نکنی ها !😢 خونه زندگیمون رو از بین می برن داداش🏚 گفت: آره ، نمی شه💫 اما اگه می شد ، چه خوب می شد ، نه!😅 📚 یادگاران ، جلد 6 کتاب شهید محمود کاوه ، ص 2 ╔══ ❅ೋ❅🌺❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌺❅ೋ❅ ══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز ششم ماه رمضان🌹 اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹 🌺آرزو های شهدا🌺 هرگاه این جمله امام 👴 را جایی می‌خوانم که ☝️ رهبر ما آن طفل سیزده ساله‌ای است که با نارنجک خود را زیر تانک انداخت و...». بی‌ اختیار به یاد محمدحسین می‌افتم😔 آن روز دبیر ادبیاتمان ، آقای ادهم ، شروع کرد به پرسیدن : که می‌خواهید چکاره بشین ؟.💫🍃 بچه ‌ها با سر و صدا از سر و کول هم بالا می‌رفتند : آقا ما بگیم؟ آقا ما بگیم؟😃😊 ساکت ! ساکت باشید ببینم😏 همتون باید جواب بدید خب... شما ! شما بگو ببینم...». « اِ... آقا؟ ما...؟ ما می‌خواییم مهندس بشیم.».👨‍💻 « آفرین پسرم ! خب حالا شما بگو!». « دکتر...»👨‍⚕ « معلم...» 👨‍🏫 « پاسبون...» نوبت به محمدحسین رسید : آقا ما می‌خوایم رهبر بشیم . شلیک خنده بچه‌ها و دعوت به سکوت آقای معلم توی کلاس پیچید 😂😂 از آن روز به بعد همه بچه‌ها توی حیاط سر به سرش می‌گذاشتند « آخ! ببخشید آقای رهبر!».😁🌹 « چطوری آقای رهبر!» 🌷 سکوت معنادار و نگاه معنا دار ترش باعث شد تا آرام آرام بچه‌ ها دست از سرش برداشتند💝💫 حالا فکر می‌کنم آیا او واقعاً رهبر نبود؟🌱 🌷شهید محمد حسین احسانی 📚فرهنگنامه شهدای سمنان ، ج1، ص 83 ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
‍ ٺلنـــــگر📿 همه آرزومیکنن مثل شهدا شهیدبشن ‼️ چرا مثل شهدا زندگی نکنیم؟.. . ✔️خـب مثل شهدا زندگی کنیم همه یاد گرفتیم فقط میگن کاش ما هم شهید بشیم.. نگا کنیم ببینیم این شهدا چطور زندگی میکردن.. چکاری انجام دادن که لایق شهادت شدن... بعد بیایم آرزوی شهادت کنیم...... ◀️مثل شهدا زندگی کنیم... ✍ خادم نوشت ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
⚘﷽⚘ 💠سرهنگ محمدی جانشین تیپ امام زمان(عج) سپاه عاشورا خاطره‌ای از محمودرضا تعریف می‌کرد و می‌گفت: ماه رمضان بود و ما در سوریه بودیم که یکی از افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت افطار دعوت کرد؛ با تعدادی از دوستان از جمله شهید بیضائی به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛ دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و می‌خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما 🌷محمودرضا منصرف شد و گفت: «من برمی‌گردم»؛ رزمندگان لبنانی اصرار داشتند که با آن‌ها به افطاری برود و من نیز مُصرّ بودم که دلیل برگشتنش را بدانم. 🌷شهید بیضائی به من گفت: «شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از افطار که برگشتید دلیلش را برایتان می‌گویم.» بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت: «اگر خاطرت باشد این افسر قبلا نیز یکبار ما را به میهمانی ناهار دعوت کرده بود؛ آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده غذای ما را به سربازانشان داده‌اند و آن‌ها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را می‌خورند! 🌷امروز که داشتم وارد سالن می‌شدم فکر کردم اگر قرار است ته مانده غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند، من آن افطار را نمی‌خورم...» ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
مظلوم بودی و ... 📸 فرشته گل آلود غواص شهید😭 سید مصطفی خاتمیان عملیات والفجر ۸ بهمن ماه ۶۴ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
هدایت شده از جانا ستاری
32.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو بفرستید برای کسایی که شهدا را دوست دارن و توفیق حضور تو جبهه ها رو داشتن... 🌷🌷 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
4_134438278865617992.mp3
4.06M
#استاد_معتز_آقایی #تحدیر_قرآن #جزء_ششم #التماس_دعا ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
#سیره‌ے_شهید 🌼از اوایل ڪودڪے،بطور پیوستہ‌‌بہ تڪالیـف شـرعے خود عـمل‌ ڪند. بہ طوریڪہ‌در ۷ سالگےنمازش را مےخواند و روزه اش را مےگرفت. بهروز با سن بسیار ڪم شبها مناجات و نماز سوزناڪے داشت و وقتے از او سؤال‌ مےڪردم‌ ڪہ تو مگر گناه هم دارے؟ مےگفت: مادرجان سفر آخرت خیلے سخت است باید مقدمہ چینی ڪرد. در وصیت نامہ‌اش فقط یڪ جملہ نوشتہ بود؛  "عمرے را ڪہ خداوند مقرر ڪرده در اطاعت خدا و ڪار براےاسلام بہ سر بَرید"  #شهید_بهروز_آهندوست 🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷ 🍃تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۲/۹ 🍃محل شهادت:هویزه(عملیات خیبر) در حین خنثے ڪردن مین ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
#نماز سلاحی برنده تر از هر سلاح دیگر ... #التماس_دعا #بایدقبل_ازاینکه_شهیدبشیم_شهیدباشیم #زندگی_به_سبک_شهدا ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
صوت اذان شهید عبد النبی یحیائی.mp3
2.64M
🎙 صوت اذان و دعای سلامتی امام زمان (عج) 🍃🌺 #شهید_عبد_النبی_یحیائی #شهید #دفاع_مقدس ای شهیدان عزیز، دعا گوی ما باشید که محتاجیم به دعایتان 🍃🌺التماس دعای فرج دوستان🌺🍃 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز ششم ماه رمضان🌹 اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹 🌺آرزو های شهدا🌺 من به خاطر این كه از علم و شخصیت ایشان استفاده كنم 👌💫 ، به ایشان پیشنهاد دادم كه بیایید با هم یك كتاب بنویسیم📚 سه كتاب پیشنهاد كردم ، ایشان یكی را موافقت كرد👍 من برای همین با ایشان ارتباط داشتم🗣 روز آخر هم راجع به كتاب صحبت میكردیم👀🗣 👱 ایشان گفتند كه علم روزانه پیشرفت میكند ، اگر این جوری بخواهی پیش بروی ، این كتابی كه بیرون میآوری، علمش به روز نیست💻 باید همت‌ مان را خیلی بیشتر بكنیم🌷 صحبتهایی كردیم و اهداف بلندی ریختند و چه آرزوهایی كه پیش خودشان داشتند و ما هم داشتیم🎉🎊 ❣متأسفانه فردایش همه به باد رفت😔 🌹شهید دکتر مجید شهریاری 📚 کتاب شهید علم ، جلد اول ، ص50 ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
💗همسر شهید امیر سیاوشی💗 ظهـــر شده بود. برای ناهار کنار یـــک رستوران ماشین رو نگــــه داشت. رفت ناهـــار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخـوریم.چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچـه های فال فروش به ماشینمـــون نزدیک شد. ✍امیر شیشـه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غـــذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفــه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران.... وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود... ╔═•○🌼○•════•○🌼○•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•○🌼○•════•○🌼○•═╝
💖همسر شهید مهدی نعمایی💖 داشته‌های معشوق در نظرت زیبا است. آقا مهدی همیشه می‌گفت من کارم را خیلی دوست دارم، مهدی عاشق کارش بود و همه سختی و دشواری‌های کارش را با جان و دل می‌پذیرفت. من می‌دانستم که با یک نظامی زندگی کردن صبوری خاصی می‌خواهد اما چون عاشقش بودم به خواسته او احترام می‌گذاشتم و همراهی‌اش می‌کردم. به گفته آقا مهدی شما انتخاب شدی که همسر پاسدار باشید. نگرانی‌ها و استرسم بسیار زیاد بود، اما می‌دانستم که این سختی‌ها اجر خودش را دارد. ╔═•○🌼○•════•○🌼○•═╗ @parastohae_ashegh313 ╚═•○🌼○•════•○🌼○•═╝
. 🍃🌺🍃 تفکّر 🍃🌺🍃 ⚜بارالها ! فقط به خاطر رضای تو در جبهه آمده ام تا فقط دستور تو را انجام دهم و امیدوارم که مرا در این راه ، یاری کنی . خدایا ! مرا به اندازه یک چشم به هم زدن به خودم وا مگذار . الهی ! طرز درست اندیشیدن و تفکّر را به من عطا فرما . ✨نسال الله منازل الشهدا .. 🌸هدیه به ارواح پاک امام و شهدا صلوات🌸 🙏تمنای دعا ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌺بسم‌رب‌ الشهداء الصدیقین🌺 زنده‌ نگه ‌داشتن ‌یاد شهدا کمتر از شهادت‌ نیست... 📝هرشب ‌چند سطری از رفیق شهیدمان ❣شهید حسین معز غلامی❣ 📚متن ها برگرفته از کتاب سروقمحانه زندگینامه شهید معز غلامی @parastohae_ashegh313
❤️این قسمت : تعلیم پدرانه❤️ ماشین رو جلوی در منزل پارک کرده بودم 🚘 ، تا داخل خونه بیارمش 🏡 با یکی از همسایه ها صحبت میکردم که حسین اشاره کرد ، من ماشین رو بیارم داخل ؟ من با اشاره گفتم نه 💫 چون اون موقع حسین تقریبا ۱۰ سال داشت 👦 ولی حسین فکر کرده بود که من گفتم : بیار وسط صحبت هام بود که یهو صدای تصادف اومد💫 دیدم حسین ماشین رو به داخل آورده و با ستون خونه تصادف کرده 🏚 ، ماشین خیلی خسارت دیده بود ولی حسین سالم بود👦 و کمی ترسیده بود 😱 ، آرامش کردم گفتم : نترس ، چیزی نیست 😅 از اون موقع به بعد اصلا ماشین سوار نمیشد💫 من هم نگران شدم و ترسیدم که دیگه راننده نشه 💞 تا اینکه یک روز حسین رو به زمین فوتبالی بردم 🏟 و گفتم : که اینجا زمینش بازه ، هر چقدر دوست داری دور بزن ، گاز بده ، دنده عقب برو ، پارک کن و....😃😁 حسین که تقریبا ۱۳ سالش بود 👨 ، تمام این کار ها رو به درستی انجام داد و از اون موقع به بعد راننده شد👀 بعدا به موتور سواری علاقمند شد 🛵 و موتور دوستاش رو امانتی می گرفت و موتور سواری میکرد 🏍 بهش گفتم من راضی نیستم از موتور دوستات استفاده کنی چون ممکنه تصادف کنی و به اونها خسارت وارد کنی😊🌱 حسین گفت : من به موتور علاقه دارم 🏍 و دوست دارم موتور سواری کنم به همین دلیل قول دادم بعد از گرفتن گواهینامه موتور ، براش یه موتور بخرم. 🛵😝 بعد ها که حسین سر کار رفت برای خودش یه موتور خرید😉 بعد از گرفتن گواهینامه ، با ماشین اکثر شب های جمعه با اعضای حلقه های صالحین به بهشت زهرا سلام الله علیها می رفت 🛣 تقریبا پنجشنبه ها به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی می رفت 🕌 ماهی یکبار هم برای زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و مسجد مقدس جمکران به قم مشرف می شد 🕌 و بچه های حلقه صالحین رو هم نوبتی با خودش میبرد🛣 برای اینکه حسین راحت باشه بهش گفتم :این ماشین برای تو 🚗 ، من برای خودم یه ماشین میخرم 🚙 بعد ها ماشین نو رو که تازه برای خودم خریده بودم با ماشین قدیمی حسین عوض کردم 🚖 😉 @parastohae_ashegh313
👈 ۴۹۰تا📿 امام زمان عج دعاگوتون باشه ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝