🌹دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان🌹
اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ
🌷خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن وعبـادت وبرکنارم دار در آن از بیهودگى وگناهان وروزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان
─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─
0457_260517221647.mp3
189.4K
#ادعیه_ماه_مبارک_رمضان
🌷دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار🌷
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺روزه گرفتن شهدا🌺
خيلي عصباني بود 😡 سرباز بود 👮 و مسئول آشپزخانه كرده بودندش.
ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد ، سحري بهش مي رساند😃😁
ولي يك هفته نشده ، خبر سحري دادن ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود👂 او هم سر ضرب خودش را رسانده بود 👣👣 و دستور داده بود همه ي سربازها به خط شوند و بعد ، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه
«...سربازها را چه به روزه گرفتن 😏!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت ، برگشته بود آشپزخانه😢🍃
ابراهيم با چند نفر ديگر ، كف آشپزخانه را تميز شستند ☺️ و با روغن موزاييك ها را برق انداختند ☺️ و منتظر شدند.
براي اولين بار خدا خدا مي كردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاه آشپزخانه ايستاد.
نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد🙄🙄
ولي اولين قدم را كه گذاشته بود ، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد😂😂😂
پاي سرلشكر شكسته بود و مي بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند
تا آخر ماه رمضان ، بچه ها با خيال راحت روزه گرفتند.
📚 يادگاران ، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 11
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺روزه گرفتن شهدا🌺
👱ايستاده بود يك گوشه و مي گفت : اين ها رو بذاريد اين جا.
كنسروها رو بذاريد توي قفسه
سيب و خيارها 🍎 رو بذاريد اون كنار ، هندوونه ها 🍉🍉 رو بذاريد جلو يخچال.»
بارها را كه خالي مي كرديم 🚛 ، گفتم «عمو، اين جا عجب چيزهاي خوبي داريد ها😁☺️
لااقل بيا و يكي ، دوتا از اين هندوونه ها رو بده ما هم بخوريم 😜
كف گير را برداشت و زد پشت دستم 👨🍳 ، گفت « بي خود
اين ها مال عزيزهاي منه كه اين جا روزه مي گيرن. 😊😊
📚 يادگاران ، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 68
╔══ ❅ೋ❅💜❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅💜❅ೋ❅ ══╝
گفت دلت که برای دیار شهدا تنگ میشه چیکار میکنی ؟ 😞
_گفتم یکم از خاک شلمچه رو میریزم تو دستام بو میکنم :) 😊
#بطلب
#راهیان_لازم
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌷شهدا اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام
هستند🌷
و پیام آنها :
عشق
اطاعت و
وفاداری است...
❤️شهید سید مرتضی آوینی❤️
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
1_3611175.mp3
4.22M
#استاد_معتز_آقایی
#تحدیر_قرآن
#جزء_هفتم
#التماس_دعا
#به_نیابت_از_شهدا
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْ
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺روزه گرفتن شهدا🌺
❣آخر هر ماه روضه خوانی داشت ؛ توی زیرزمین خانه اش ، که حسینیه بود🏡 💫 معمولا هر کس می آمد ، روزه بود
آخر جلسه نماز جماعت بود وافطاری
هر دفعه یک گوسفند 🐑 نذر می کرد؛
برای فقرا ، آن هایی که می شناخت😄
شش بعد از ظهر ، مراسم شروع می شد🕕
اما دوستان نزدیک ، از ساعت سه می آمدند☺️
حسینیه، قبل از سه آماده بود🕌
نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند؛ خودش پاچه هایش 👣 را بالا می زد و مثل یک خادم کارمی کرد.
تو و بیرون حیاط را می شست و آب و جارو می کرد🚿
🌱جلسه که شروع می شد ، خودش را خیلی نشان نمی داد.
تا موقع نماز جماعت ، جلو نمی آمد💫
📚 یادگاران ، جلد 11 کتاب شهید صیاد ، ص 81
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
🌹 این قسمت فتنه ۸۸ 🌹
با وجود اینکه در فتنه ۸۸ ، حسین ۱۵ سالش بود ، ولی برا حمایت از انقلاب به خیابان می رفت🚶🛣
تو فتنه ۸۸ بارها و بارها حسین تو خطر افتاده بود 😔
ولی با عنایت خدا مشکلی براش پیش نیومد 🌹😊
یه روز با یکی از دوستاش با موتور بین جمعیت رفته بود
فتنه گر ها هم گرفته بود و کتکش زده بودن بعد شعار می دادن "آدم کم آوردن ، بچه به میدون آوردن " 👦
اما به لطف خدا ، بنده خدایی آمده بود و حسین رو سریع از وسط مهلکه خارج کرده بود 😱🙊
حسین اون شخص رو نمیشناخت 🤷♂ می گفت یه فرد هیکلی 💪 وارد جمعیت شد و گفت اینو چرا می زنید ؟
این بچه است 👼👼 ، می گفت دست من رو گرفت و از داخل جمعیت خارج کرد 😢
چون هیکلی بود هیچ کس اعتراضی نکرد💪🤐
به حسین برخورده بود ، خیلی از شعار اونا ناراحت شده بود 😕😕
میگفت اینا فکر میکنن ما بچه ایم 👶
در حالیکه نمیدونن هم سن و سال های ما تو ۸ سال دفاع مقدس چه کارهایی کردن 👀🌹
مگه اینا شهید فهمیده رو نمیشناسن😍
مگه اینا شهید محمدی رو نمیشناسن😍
با ضرباتی که به حسین زده بودن ، کتفش آسیب دیده بود و بیمارستان هم برده بودنش🏨
البته اون موقع برای اینکه ما نگرانش نشیم ، به ما نگفته بود که آسیب دیده.
حسین خیلی نترس بور از هیچکس نمی ترسید 💪👊
چند بار تو فتنه ۸۸ آشوب گر هایی رو به تنهایی تعقیب کرده بود و با اون ها درگیری فیزیکی پیدا کرده بود👊👊
خوشبختانه موفق شده بود اون ها رو دستگیر کنه و تحویل بده 😁😄
@parastohae_ashegh313
#تعداد_صلوات_های_امروز
👈 ۷۶۵تا📿
امام زمان عج دعاگوتون باشه
#همیشه_دوست_دارم_ای_شهید
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
.
🍃🌺🍃 بلای خطرناک 🍃🌺
⚜خدایا ! هدایتم کن ؛ زیرا که گمراهی چه بلای خطرناکی است و خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق موجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .
بارالها ! من کوچکم ، ضعیفم ، و ناتوان و ناچیزم . پَرِ کاهی در مقابل طوفان ها هستم . به من چشمانی باز و حقیقت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بفهمم و به درستی حمد و ثنا کنم .
خدایا ! تو خود می دانی که بزرگ ترین آرزوی من ریختن خونم در راه تو است ؛ چرا که تو خود به وجود آورنده آنی .
خدایا ! ای کاش هزار جان داشتم و به خاطر رضای تو در راه امام خمینی (ره) که همان راه اسلام نمونه و مبارزه با مشرکین و متجاوزین است می دادم .
#شهید_اسماعیل_خوش_نظر
✨نسال الله منازل الشهدا ..
🌸هدیه به ارواح پاک امام و شهدا صلوات🌸
🙏تمنای دعا
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
ما در میانهی #جنگ عاشق شدیم
بین دو نیم نگاه
بین دو اخم ...
بین دو دستورِ تیرباران
ما را
در مرزِ دو سرزمین دفن کنید
#الیاس_علوی
#شاعر_افغان
#شهدای_مظلوم_تیپ_فاطمیون
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🔰 تازهترین توصیهی حضرت آیتالله خامنهای به روزهداران:
❌ فرصت سحرهای ماه رمضان را از دست ندهید
🔻 رهبر انقلاب: سحر ماه رمضان همه پا میشوند؛ نباید این سحر را از دست داد؛ سحر فرصت خیلی خوبی است. مکرّر عرض کردهایم که اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای خلوت با خودمان، با دلمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمیماند. ما گرفتاریم؛ در این ۲۴ ساعت، چند ساعتش که خوابیم، آن ساعتهایی هم که بیدار هستیم، گرفتاریم؛ هر کسی یک مشغولیّتی دارد یا مشغولیّتهای مختلفی دارد. آن فراغتهایی که وجود داشت، امروز وجود ندارد -[البتّه] نقص زمانه نیست، طبیعت زمانه است- بالاخره امروز وسایلی هست و زندگی، یک زندگی ماشینی است. امروز پدیدههایی وجود دارد که این پدیدهها در گذشته وجود نداشته؛ [لذا] گرفتاری زیاد است. نمیشود در ایّام روز -چرا، [البتّه] اوحدیّ از مردم، در حال حرکت، در حال معامله، در حال کار فنّی، در حال کار با رایانه، در همهی اوقات با خدای متعال مأنوسند و مشغول ذکرند و ذکر دائم دارند: اَّلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون؛ بعضیها این جور هستند که دائم در نمازند؛ حالا ما که دستمان به دامن آنها نمیرسد و از آنها دوریم، ولی کسانی آنجور هستند- فرصت ما فقط #سحر است؛ اگر چنانچه سحر را از دست بدهیم، دیگر واقعاً فرصتی باقی نمیماند. ۱۳۹۸/۲/۱۰
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
هم قد گلوله توپ بود . . .
گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
گفت: با التماس!
گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
گفت: با التماس!
به شوخی گفتم: می دونی آدم چه جوری شهید می شه؟
لبخندی زد و گفت: با التماس!
تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده . . .
قهرمان من #شهید_مرحمت_بالازاده - نفر دوم در ستون
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
4_5879502480932340118.mp3
3.68M
#رزق_شبانه
#مهدی_رسولی
#مناجات_با_خدا
🔸 من بودمو ناشکری بسیار تا حالا...
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
#بی_قراری_های_مهدوی_شهدا
❇️ روایت دوم
💌|چهارده ماشین تا جمکران |💌
بچه ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمد بودند. یک روز بهش گفتم : " محمد ! باید معاون گروهان شوی . "
قبول نمی کرد.
با اصرارِ من گفت : " به شرطی که سه شنبه ها تا عصر با من کار نداشته باشی ! "
با تعجب گفتم : " چطور ؟ "
با خنده گفت: " جانِ آقای مسجدی نپرس. "
قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود .
مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : " باید مسئول گروهان بشوی . "
رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم .
گفتم : " اگر مسئولیت نگیری ، باید از گردان بروی ! "
کمی فکر کرد و گفت : " قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی ! "
گفتم : " صبر کن ببینم، یعنی چه که تو شرط بگذاری ؟! اصلاً بگو ببینم بعضی هفته ها که نیستی ، کجا می روی ؟ "
اصرار کرد که نگوید .
من هم اصرار کردم که باید بگویی کجا می روی .
بالاخره گفت: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از اینجا می روم مسجد جمکران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم . با تعجب نگاهش می کردم .
چیزی نگفتم.
بعدها فهمیدم مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخوین تا جمکران را می رود و بعد از خواندن نماز امام زمان (عج) بر می گردد.
یک بار همراهش رفتم . نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به محمد انداختم مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک از چشمانش جاری بود.
در مسیر بازگشت با او صحبت می کردم. می گفت : " یک بار ، چهارده بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم . "
▫️#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🔸#کتاب_یازهرا_ص_۸۴
🔹لحظات عاشقی تان بندِ نگاهِ عزیزِ زهرا(س)🔹
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
مرا تنها رها ڪردید و رفتید
به حسرت مبتلا ڪردید و رفتید
شما رفتید و من اینجا غریبم
ز فیضِ سرخ مُردن بی نصیبم...
🌱°•|صبحتون شهدایی|•°🌱
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
🌹دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌹
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ
🌷خدایا در این روز نصیبم فرما ترحّم به یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و مصاحبت نیکان، به حق انعامت ای پناه آرزومندان.
╔══ ❅ೋ❅🌺❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌺❅ೋ❅ ══╝
0458-3_260517221825.mp3
149.8K
#ادعیه_ماه_مبارک_رمضان
🌷دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار🌷
╔══❅ೋ❅🌹❅ೋ❅══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌹❅ೋ❅══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الط
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺کمک به دیگران🌺
کلاس هشتم بود 👦
سال چهل و هشت - چهل و نه.
فامیل دورشان با چند تا بچه ی قد و نیم قد از عراق آواره شده بود.👩👧👦👨👧👦
هیچی نداشتند ؛ نه جایی ⛺️ ، نه پولی💰
هفت هشت ماه پا پی صندوق دار مسجد لرزاده شده بود🕌
می گفت « بابا یه وام بدین 💰 به این بندی خدا هیچی نداره 😔
لا اقل یه سرپناهی پیدا کنه گناه داره😔😔
👴حاجی هم می گفت : پسرجون 👦 ! وام میخوایی ! باید یه مقدار پول بذاری صندوق ، همین!!💶
آن قدر گفت تا فامیل پول گذاشتند صندوق😁😁
همه را بدهکار کرد تا یکی خانه دار شد🏡
📚 یادگاران ، جلد چهار ، کتاب حسن باقری ، ص 3
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الط
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺کمک به دیگران🌺
سال آخر دبیرستان بود👨
شب با مهمان غریبه ای 👲 رفت خانه 🏡 شام بهش داد 🍔 و حسابی پذیرایی کرد☕️🍩
می گفت : ازشهرستان آمده ، فامیلی تهران نداره😊☺️
فردا صبح اداره ی ثبت کار داره🏫 . می ره🚶🚶
دلش نمی آمد کسی گوشه ی خیابان بخوابد🛣
📚 یادگاران ، جلد چهار ، کتاب حسن باقری ، ص 5
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الط
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺کمک به دیگران🌺
توی تدارکات لشکر ، یکی دو شب ⭐️🌜 می دیدم ظرف ها ی شام را یک شسته🥄🍽🍴
نمی دانستیم کار کیه🤷♂☹️
یک شب ، مچش را گرفتیم😜
آقا مهدی بود👨
گفت : من روزها نمی رسم کمکتون کنم. ولی ظرف های شب با من 😊☺️
📚 یادگاران ، جلد ده ، کتاب شهید زین الدین ، ص 44
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌹 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الط
🌹کلاس درس شهدا در ماه رمضان🌹
🌺کمک به دیگران🌺
👱♀ خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود👕
👵من هم یک شلوار خریدم 👖 تا وقتی از منطقه آمد ، با هم بپوشد .
لباس هار ا که دید ، گفت : تو این شرایط جنگی وابسته م می کنین به دنیا😔😕
گفتم : آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماهام سربزنی؟ 🙊
بالاخره پوشید.
وقتی آمد ، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود🤦♂
چیزی نپرسیدم 🙅♂
خودش گفت : یکی از بچه های سپاه عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت. 🤵
📚 یادگاران ، جلد ده ، کتاب شهید زین الدین ، ص 47
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
هدایت شده از جانا ستاری
4_5866221303886775439.mp3
9.58M
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگر دیر امدم مجروح بودم
اسیر قبض و بست روح بودم...
❤️التماس_دعای شهادت 💔😭😢
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝