💢 وجود جامعه در نظر اندیشمندان
✍🏻 استاد حمید پارسانیا
🔻 جامعه شناسى کلاسیک در ابتدا بیشتر بر مبناى نظریاتى سازمان مییافت که براى جامعه وجودى ممتاز قائل بودند و اگوست کنت و دورکیم بر وجود حقیقى جامعه به عنوان امرى ممتاز از افراد و حاکم بر آنها تاکید میکنند.
🔹 دورکیم در کتاب خودکشی، به نظری میل دارد که جامعه را دارای وجود حقیقی میداند ولی افراد مقدم بر جامعه موجود میشوند و جامعه به تناسب کنشها و فعل و انفعالات افراد با یکدیگر، صورت نوعیه خود را پیدا میکند.
🔸 از طرفی هنگامی که اگوست کنت، علوم را طبقه بندى میکند جایى براى روان شناسى باقى نمیگذارد؛ اما ماکس وبر جامعه شناس آلمانى, در سالهاى پایانى قرن نوزدهم به انکار وجود جامعه به عنوان یک واقعیت مستقل میپردازد و موضوع جامعه شناسى را کنشها و رفتارهاى معنادار آدمیان میداند.
🔹 در این میان، دیدگاه اندیشمندان مسلمان درباره وجود جامعه بهطور آشکار یا ضمنى بهگونهای است که برخى از متفکران مانند خواجه نصیرالدین طوسى و ابن خلدون، نحوهاى از وجود را براى جامعه قائل میباشند.
🔺درحالی که برخی دیگر از متفکران مسلمان نیز بهطور مستقیم و صریح قائل به وجود مستقل جامعه شدهاند که علامه طباطبایى و شاگرد ایشان استاد شهید مطهرى از جمله آنها هستند.
🔖 چیستی و هستی جامعه از دیدگاه شهید مطهری
#جامعه
#شهید_مطهری
💠 @parsania_net
#کوتاه_نوشت
📌اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت بر چه مسئله ای تمرکز میکرد؟
💠 اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، مسأله امروزش دیگر مارکسیسم نبود، بلکه بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتیها و شناسایی چالشهای جدی نظری سنت فلسفی امروز ما بود.
#شهید_مطهری
💠 @parsania_net