امروز اورمزد روز از ماه تیر 3762 زرتشتی، آیین پرسه همگانی، سهشنبه 29 خوردادماه 1403 خورشیدی، هجدهم ژوئن 2024 میلادی
اورمزد روزامروز، روز اورمزد، نخستین روز ماه زرتشتی است. اورمزد یا هرمز همان نام خداوند در دین زرتشتی است. اهورامزدا، خداوند جان و خرد و به چم «بزرگ دانای هستی بخش» است. اهورامزدا خدای یکتاست. اشوزرتشت در گفتوگو با اهورامزدا تا به جایی می رسد که خویش را پیام آور راه اشویی که همانا راه اهوراییست میبیند و این راه را به مردم میشناساند. این روز پر از دادههای اهورایی و روزی بزرگ دانسته شده است.
اَهورامَزدا (به اوستایی مزدا اهوره. «مَزدا اَهورَه») نیز با نامهای: اهورا، اورمَزد، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز نامِ آفریدگارِ نِکوییها و دادار و پروردگارِ همهی هستی در مَزدَیَسنا است.
اورمزد یکی از نامهای خدای بزرگ ایرانیان باستان و زرتشتیان, آفرینندهی زمین و آسمان و آفریدگان . امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویَند او عین قدرت و دانش و منبع خیر و راستی و تقدس و تقوی است.
اهورامزدا آفریننده جهان است. مزدیسنان اهورا مزدا را میپرستند. اهورامزدا خالق و داور همهی چیزهای مادی و معنوی و نیز آفرینندهی روشنی و تاریکی و برقرار کننده نظم هستی (اشا) است. او با اندیشیدن همه چیز را هستی بخشیده است، پس در واقع او از عدم میآفریند و با خود تنهاست. برای اهورا مزدا در هرمزدیشت، در حدود شصت صفتِ نیک آورده شده و تقریباً همهی چیزهای خوب به وی منتسب شدهاست. همچنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است:
سپنتا مینو یعنی مقدسترین روان، خشثرهویرنه به گویش امروزی شهریور یعنی شهریار و پادشاهی که باید برگزیده شود، سپنتهآرمیتی است یعنی پارسایی مقدس. هورتات بگویش امروزی خورداد به چم (:معنی) جامعیت و رسایی و امرتات جاودانگی و بی مرگی. او اشه یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است. همچنین وهومَنَه است به معنی خوب منش. این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده میشوند و پایههای کمال در دین زرتشتی برای رسیدن به روشنایی بی پایان است. از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم و هفت سین و هفت کشور و … اقتباس شده است.
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
می خور و خوش باش
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
بود ماه سی روز تا بنگری / به هر روز کاری به جای آوری
سزد گر به (هرمز) باشی خرم /خوری می به آیین جمشیدجم
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
امروز اورمزد است ای یار میگسار
برخیز و تازگی كن و آن جام باده آر
ای اورمزد روی بده روز اورمزد
آن میكه شادمان كندم اورمزدوار
پرسهی همگانی اورمزد روز و تیرماه:
چنان شد ز بس کشته و خسته دشت
که پوینده را راه دشوار گشت
پرسه همگانیزرتشتیان در روز اورمزد از ماه تیر، برابر با ٢٩ خوردادماه، پرسهی همگانی را به یاد روان و فروهر جانسپاران راه میهن در جنگ ایران و توران به روزگار منوچهرشاه پیشدادی برگزار میکنند. در این نبردها ایرانیان شکست سختی خوردند و بازپس نشستند. مرزها کوچک و خانهها تنگ شد.ده روز پس از این، دهم تیرماه در روز تیر از ماه تیر که سیزدهمین روز ماه زرتشتی و دهمین روز از سالنمای رسمی کشور است، آرش کمانگیر جان در تیر میگذارد و مرزها را باز میگشاید. زرتشتیان در روز اورمزد از ماه تیر در آرامگاه، تالار، آتشکده یا خانه، گردهم میآیند و سفرهای به یاد درگذشتگان میگسترانند. در این آیین خانوادههایی باشندهاند كه از یک سال پیش تاكنون كسی از خانوادهی آنها درگذشته است. دیگر زرتشتیان نیز برای گرامیداشتن یاد و خاطرهی نیكان درگذشته در آیین پرسهی همگانی باشنده میشوند.
0.jpeg1یکصدمین سال نیروی هوایی ایران؛ بلند آسمان جایگاه من است
نیروی هوایی در ایران، به روزگار احمدشاه قاجار بازمیگردد، که با کوشش نخستوزیر وقت؛ رضاخان سردار سپه، در سال ۱۳۰۳ نیروی هوایی ایران پایهگذاری شد. دولت وقت ایران، با شعار دفاع از آسمان میهن 29 خوردادماه 1303 (19 ژوئن 1924میلادی) ده افسر جوان (وابسته به نیروی زمینی) را برای فراگرفتن فنون خلبانی در آموزشگاههای شوروی روانه مسكو كرد. در بازگشت این گروه به میهن، نیروی هوایی ایران با آرم «بلند آسمان جایگاه من است» به وجود آمد و آسمان ایران دارای دفاع شد. تحصیلات خلبانی سرهنگ احمد خان نخجوان در سال ۱۳۰۴ پایان یافت و در بهمن ماه همان سال با یک فروند هواپیمای خریداری شده از فرانسه به ایران بازگشت و در روز پنجم اسفندماه در فرودگاه قلعهمرغی به زمین نشست و مورد استقبال رضاشاه، دولتمردان، سیاست مدارها و نظامیها قرار گرفت. تهرانیها برای تماشای آن به پشت بامها رفته بودند. این نیرو در شهریور 1320 بدون توجه به بخشنامه سرلشكر نخجوان كه خود افسر نیروی هوایی بود، تا آخرین قطره بنزین از آسمان كشور دفاع كرد و برای خود تاریخ ساخت.
نخستین هواپیما را از شرکت یونکرس آلمان خریداری کرد. سال بعد نیز تیپ گیلان و مازندران به تهران فرستاده شد. چند ماه بعد در همان سال چهار هواپیمای «دو هاویلاند» از روسیه خریداری شد. بدین ترتیب در پایان سال ۱۳۰۲ خورشیدی نیروی هوایی ایران دارای هفت فروند هواپیما بود که با خلبانها و مکانیستهای آلمانی و روسی کار میکردند. در ۱۱ خراد ۱۳۰۳ فرمان تشکیل هواپیمایی نظامی صادر شد. در همان سال نخستین کاروان دانشجویی هوایی، به روسیه فرستاده شد. در سالهای ۱۳۰۷ و ۱۳۰۸ نیز دو کاروان دیگر از افسران ایرانی برای آموزش فنون هوانوردی به روسیه فرستاده شدند. همچنین تعدادی از افسران در آموزشگاه هوایی ایستر فرانسه به آموزش هوانوردی پرداختند.
دولت ایران در دهه 1930 هم مخفیانه گروهی از افسران نیروی زمینی میهن را به ایتالیا فرستاده بود تا فنون نیروی دریایی فراگیرند. این افسران سپس با ناوهایی که از ایتالیای موسولینی خریداری شده بود از طریق دماغه امید نیک (جنوب آفریقا) به گونهای که انگلیسی متوجه نشوند که آبراه سوئز را در کنترل داشتند خودرا به آبهای خلیج فارس رسانیدند و پایگاههای نیروهای انگلیسی را در چند نقطه ازجمله «باسعیدو» درهم کوبیدند و برچیدند. همین امر باعث ایجاد کینه در دل انگلیسیها شد و در شهریور 1320 با توسل به خدعه، با کشتن بسیاری از افسران و غرق و یا تصرف کشتیها، این ناوگان را از هم پاشید. (برگرفته از تارنمای نوشیروان کیهانیزاده)
یادروز 29 خوردادماه:
– آنتونی و رابرت شرلی دو برادر انگليسی در شهر قزوين، پايتخت وقت ايران با “شاه عباس يکم” ديدار كردند، با اين ديدار نفوذ و سپس مداخله انگستان در امور ايران آغاز شده است. (۹۷۷ خورشیدی)
– دولت شوروی رسماً اعلام كرد كه تمام نيروهای نظامی روسيه از قلمرو خاكی و آبی ايران خارج شدهاند. (۱۲۹۹ خورشیدی)
– دولت وقت ايران، با شعار “دفاع از آسمان وطن”، نیروی هوایی ایران را ایجاد نمود. (۱۳۰۳ خورشیدی)
– روز خلع يد، خلع يد غارتگران انگليسی از صنعت نفت ايران. (۱۳۳۰ خورشیدی)
– زادروز “رضا کیانیان” بازیگر سینما و تلویزیون. (۱۳۳۰ خورشیدی)
– ثبت “برج شبلی” دماوند از آثار سده ۵ هجری به شماره ۹۲۰ در فهرست آثار ملی ايران. (۱۳۵۱ خورشیدی)
– درگذشت “دكتر علی شريعتی”، اندیشمند و جامعه شناس دینی، وی از مبارزان و فعالان مذهبی و سیاسی و از نظریهپردازان انقلاب اسلامی ایران بود. (۱۳۵۶ خورشیدی)
– سقوط منطقه “مهران” توسط منافقين و با پشتيبانی ارتش عراق در اواخر جنگ. (۱۳۶۷ خورشیدی)
– درگذشت “دکتر بهمن سرکاراتی” عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی. (۱۳۹۲ خورشیدی)
– روز “پرسه همگانی” در آیین زرتشتیان.
در این روز زرتشتیان به تالار آدریان می روند و در مراسمی که با گات ها و اوستا خوانی موبدان و سخنرانی فرزانگان همراه است، شرکت کرده و با میل نمودن قهوه با نبات به روان درگذشتگان درود میفرستند.
– “اراتوستنس”، دانشمند يونانی تبار عهد باستان، اندازهگيری محيط زمين را بر پايه علم هندسه به پايان برد. (240 پ.م)
– كشف سرزمين “پاناما” در آمريكای مركزی توسط “باستيداس”، دريانورد و كاشف اسپانيايى. (1501 م)
– زادروز “بِلْز پاسكال” فيلسوف، رياضيدان مشهور فرانسوی و سازندهی ماشين حسابگر مکانيکی. (1623 م)
– “ماكسيميليان” شاهزاده اتريشی که سه سال و اندی امپراتور مكزيک بود توسط آزاديخواهان مكزيک اعدام شد. (1867 م)
– آزمايش پرواز اولين بالگرد جهان توسط “انريكو فورلانينی” مهندس ايتاليايی در بندر اسكندريه مصر. (1877 م)
– “میخائیل گراسیموف” انسان شناس و فرهنگ شناس روس، گور “امیرتیمور گورکان” در آرامگاه او در سمرقند را باز کرد. (1941 م)
در گور “تیمور لنگ” لوحی را مشاهده کرد که رویش نوشته شده بود: “روزی که گور مرا باز کنند و دست بزنند، یک فاجعه برایشان روی خواهد داد.” ، کسی این هشدار را پس از مشاهده آن باور نکرد، ولی سه روز پس از آن، تعرّض هیتلر به رغم داشتن پیمان عدم تعرض و تقسیم لهستان، به شوروی آغاز شد. هیتلر که درک درست از تاریخ و درسهایی که میدهد نداشت و شکست نهایی ناپلئون از تعرّض به روسیه به رغم تصرف مسکو را تحلیل نکرده بود به شوروی حمله نظامی بُرد که جنگ حدود چهار سال طول کشید و بیش از ۳۰ میلیون روس و شهروندان جماهیریه از جمله شماری از نظامیان سمرقند در آن کشته شدند و اینگونه هشدار “امیرتیمور” ۵۳۶ سال بعد تحقّق یافت.
– دولت لندن به شيخنشين كويت كه تحت الحمايه اش بود استقلال داد. (1961 م)
– كودتای سرهنگ “بومدين” عليه دولت “احمد بن بلا” رئيس جمهور الجزاير. (1965 م)
– درگذشت “محمد بن عمر واقدی” از قديمیترين مورخان جهان اسلام. (۲۰۷ مهی)
– درگذشت عالم عارف، “آيتاللَّه ميرزاجواد ملكی تبريزی”. (۱۳۴۴ مهی)
جنگ ایران و توران در دوران نوذ ر: پس از درگذشت منوچهر، پشنگ شاه توران، تصمیم به کینخواهی تور و سلم میگیرد که به دست منوچهر کشته شده بودند. سپاهی به فرماندهی افراسیاب به ایران میفرستد. از آن سو وقتی افراسیاب به جیحون میرسد خبر به نوذر میرسد و سپاهی به فرماندهی قارن به دهستان گسیل میدارد و خودش پشت او میرود و در دشتی سراپرده میزند. افراسیاب دو تن به نامهای شماساس و خزبران را به سیهزار نفر به زابلستان گسیل میدارد که در آنجا آگاه میشوند سام نریمان درگذشته است و زال سرگرم انجام مراسم کفن و دفن سام است و برای او ستودان برپا میکند. شماساس از این فرصت بهره جسته و در نیمروز بر تخت مینشیند.
بارمان از سپاه توران به نزد ایرانیان آمده و هماورد میطلبد. تنها کسی که حاضر به نبرد با بارمان میشود، برادر قارن، قباد کهنسال بود. قباد با اسپ خود که شبدیز نام داشت به نبرد با بارمان برمیخیرد ولی شکست میخورد و کشته میشود. دو سپاه سرگرم جنگ میشوند. در همین هنگام افرسیاب که دلاوریهای قارن را دیده بود به سوی او میرود تا با او بجنگد. ولی تا شب کسی پیروز نمیشود. شبهنگام قارن به پییش نوذر رفته و از کشتهشدن برادر زار میگرید. روز دوم دو سپاه به هم میآویزند و از یک سو نوذر و از سوی دیگر افراسیاب آماده نبرد تنبهتن میشوند و نوذر شکست میخورد، ولی کشته نمیشود. سرانجام با آمدن شب دو سپاه دست از کارزار میکشند. نوذر، پسرانش طوس و گستهم را پیش خود میخواند و آنها را پنهانی از راه سپاهان به پارس میفرستد تا شبستان شاه را از انجا به رابهکوه و پس از آن به البرز ببرند. سپاه دو کشور دو روز استراحت میکنند و روز سوم به هم میآمیزند که تلیمان دست چپ و شاپور در دست راست لشکر ایران جای داشتند. در این جنگ ایرانیان شکست میخورند و به دهستان میروند و حصار میگیرند. افراسیاب قراخان را به پارس میفرستد تا شبستان ایرانیان را به اسیری بگیرد. قارن به پیش نوذر آمده خبر رفتن قراخان را به نوذر میدهد و اجازه میخواهد تا به پارس برود ولی نوذر پاسخ میدهد که طوس و گستهم را پیشتر فرستاده است. از آن پس بزرگان ایران مجلس میآرایند و چندی دل از بدیها میشویند. از آنجا به خانه قارن میروند و به گفتگو مینشینند. شیروی و کشواد و قارن نیمهشب ساز رفتن به پارس میکنند. در این روی دزبان ایران گژدهم بود و در آن روی دز بارمان و سپاهش بودند. قارن در جنگ با بارمان پیروز شده و به سوی پارس میرود. نوذر با شنیدن خبر رفتن قارن به دنبال او میرود. افراسیاب نیز او را دنبال میکند. افراسیاب نوذر و هزار و دویست تن از سپاهیانش را اسیر میگیرد. آنگاه افراسیاب دستور میدهد که قارن را پیدا بکنند. به او خبر میدهند که قارن پیشتر رفته است. افراسیاب به ویسه میگوید که دلت را از مرگ پسرت بارمان سخت گردان و تو باید از پس قارن بروی. ویسه در راه با کشتهٔ بارمان و جنگجویان تورانی روبرو میشود. به قارن خبر از ویسه میرسد. قارن از پارس لشکر به هامون میکشد تا با ویسه بجنگد. ویسه میگوید که از قنوج تا مرز کاولستان و تا بست و زاولستان را در دست گرفته است. در این چنگ ویسه و سپاهش شکست میخورند ولی قارن به دنبال آنها نمیرود. ویسه به پیش افراسیاب برمیگردد.
شماساس از جیحون به سیستان میرود. خزبران به سیهزار لشگرش به هیرمند میروند. زال سرگرم دخمه کردن برای پدر در گورابد بود. مهراب کابلی نامهای به سوی شماساس میفرستد و در آن مینویسد که از نسل ضحاک است و از این پادشاهی خرسند نیست و زال هم برای ستودان ساختن سام رفته و از تیمار او شادمان است و میگوید که نامهای به افراسیاب مینویسد و هر چه گنج بخواهد به او میدهد و پادشاهی را به او واگذار میکند. از آن سو مهراب کابلی نامهای به زال مینویسد و میگوید که سپاهی از ترکان آمده اما آنها را به گنج فریفتهام و از او میخواهد که هر چه زودتر برگردد. زال پس از برگشتن، شبهنگام سه تیر به لشگرگاه ترکان میاندازد. روزهنگام ترکان با دیدن تیرها آگاه میشوند که زال برگشته است. دو لشکر زاولیان و تورانیان برابر هم جای میگیرند و سرگرم جنگ میشوند. خزبران و زال هم به نبرد میپردازند. خزبران عمودی بر زال فرود میآورد که جوشن از تنش گسسته میشود. زال گبری پوشیده و با گرز سام به جنگ میآید و آن گرز را بر سر خزبران میزند و او را از پای درمیآورد. زال شماساس را میطلبد ولی شماساس خودش را نشان نمیدهد. گلباد با دیدن زال پا به گریز میگذارد. زال با تیری گلباد را از پای در میآورد. شماساس با دیدن کشتهٔ گلباد و خزبران رویزرد میکند و با لشکر با به گریز مینهند و زال و سپاهیان زاولستان با مهراب کابلی به دنبال آنها میروند. شماساس چون به بیابان میرسد، با قارن روبرو میگردد و دو سپاه با هم میآویزند. شماساس باز هم به همراه چند مرد میگریزد. هنگامی که خبر کشتن گردان تورانی به افراسیاب میرسد، خشمگین شده و نوذر را میطلبد و گردن او را میزند و تنش را به خاک میافگند. همراهان نوذر زینهار میخواهند و با میانجیگری اغریرث از مرگ میرهند و اغریرث آنها را به ساری میبرد. از ان پس افراسیاب از دهستان به ری میرود و در ایران به تخت شاهی مینشیند.
امروز خورداد امشاسپند و ماه تیر 3762 زرتشتی، دومین روز از پنج روز نیایش همگانی در پیرنارستانه، یکشنبه سوم تیرماه 1403 خورشیدی، 23 ژوئن 2024 میلادی
photo 2019 05 22 16 09 22خورداد نام ششمین روز از ماه خورداد است. زرتشتیان در هر ماه، هنگامی که نام روز با ماه برابر میشود، آن روز را جشن میگیرند. نیاکان ما، روز خورداد از ماه خورداد را جشن میگرفتند و به خجستگی جشن خوردادگان به ستایش و نیایش پروردگار میپرداختند.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.
خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود.
در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
در متنهای کهن امشاسپند خورداد: چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانهی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کردهاست. در بندهش نیز درباره خورداد آمدهاست : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
خورداد روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد
از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بیباده این جهان، صنما بادگیر، باد
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جوی کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان
mirzajahangeerkhanمیرزاجهانگیرخان شیرازی؛ روزنامهنگاری که با قلمش تاریخ ساخت
سوم تيرماه سال 1287 (24 ژوئن 1908)، و يک روز پس از به توپ بسته شدن ساختمان مجلس در ميدان بهارستان و دستگيری برخی نمايندگان پارلمان و اصحاب نشريات و انتقال آنان به باغ شاه (پادگان حر) كه محمدعلی شاه قاجار ـ خود نیز به آنجا نقل مكان كرده بود، ميرزاجهانگيرخان شيرازي ناشر صور اسرافيل، همچنین ملک المتكلمين و سلطان العلمای خراسانی از دستاندركاران نشريات ديگر در همان محل اعدام شدند. این اعدامها چند ساعت پیش از صدور فرمان عفو عمومی انجام شده بود. عفو عمومی در پی اخطار سفارت دولت لندن در تهران انجام گرفت که نقطه ضعف دیگری در تاریخ ایران است.
میرزاجهانگیرخان شیرازی، به دلیل روزنامهاش «صوراسرافیل» به این نام شناخته شد. در کودکی پدرش درگذشت و عمهاش سرپرستیاش را برعهده گرفت و پنج ساله بود که ساکن تهران شدند و ۱۴ ساله بود که بهشیراز بازگشتند و در آنجا بهتحصیل پرداخت. او مقدمات ادبیات و منطق و ریاضی را نزد استادان زمان فراگرفت و به سال ۱۳۱۱ مهی، باز رهسپار تهران شد و در دارالفنون و دیگر مدارس عالیه تهران به تحصیل علوم و فنون جدید پرداخت. در این هنگام بود که نهضت مشروطهخواهی آغاز شده بود و او به انجمنهای سری و مجامع ایرانیان راه یافت. میرزاجهانگیر با سرمایه میرزاقاسم تبریزی و همکاری میرزاعلیاکبر قزوینی (دهخدا) روزنامهای موسوم به صوراسرافیل ایجاد کرد، اما این روزنامه به مشکلاتی دچار شد؛ چندین بار نویسنده او را تکفیر کردند و چند بار بساط روزنامه نویسیاش را فروپیچیدند. و بعد از توپ بستن مجلس، وی را دستگیر کردند و بهدستور محمدعلیشاه او را در باغشاه تهران کشتند. (روزنامک)
یادروز سوم تیرماه:
شيخ فضلاللَّه نوری، عليه مشروطه، در راس عدهای از روحانيون و طلاب و اصناف در اعتراض به این جريان، در حرم حضرت عبدالعظيم در شهر ری متحصن شدند.
از سوم تيرماه 1287 صدها روحانی و طلبه دروس الهیات به هدايت شيخ فضلالله نوری در شهر ری اجتماع و به مشروطهشدن (پارلماني شدن) حكومت ايران اعتراض و خواهان حكومت مشروعه (اسلامي) شدند و بناي نوشتن نامه و ارسال تلگرام برضد مشروطيت به شهرهاي مختلف ايران و روحانيون اين شهرهارا گذاشتند. در همين روز به اشاره مجتهد شهر زنجان به ساختمان فرمانداري اين شهر هجوم برده شد كه ضمن آن باقرخان سعد الدوله فرماندار وقت جان خودرا از دست داد. (۱۲۸۶ خورشیدی)
– برقراری حكومت نظامی در تهران به دنبال به توپ بستن مجلس شورای ملی. (۱۲۸۷ خورشیدی)
– پايان مرحله اول مشروطيت و آغاز استبداد صغير در دوران مشروطه. (۱۲۸۷ خورشیدی)
– “میرزا محمد علی خان”، علاء السلطنه، رئیس الوزرای سابق که به آنگلوفیلی شهرت داشت در تهران درگذشت. (۱۲۹۷ خورشیدی)
– بودجه ۱۳۰۷ كل مملكتی كه تحت ماده واحده به مجلس تقديم شده بود تصويب شد. ( ۱۳۰۷ خورشیدی)
– شهرداری لولهكشی آب شهر تهران را آغاز كرد. (۱۳۲۶ خورشیدی)
– “محمدرضا شاه”، در يک مصاحبه مطبوعاتی كه بازتاب جهانی داشت درباره بحرين گفت: بحرين مال ما و متعلق به ما است. وی اضافه كرده بود؛ ولی شيخ آنجا با بستن قراردادهايی با دولتهای مشخص كار را بر ما دشوار ساخته است تا حاکميت ايران را اعمال کنيم. (۱۳۳۸ خورشیدی)
راه آهن ایران به اروپا متصل شد. (۱۳۵۰ خورشیدی)
– زادروز “فرزاد فرزین”، خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده، بازیگر و ترانهسرا. (۱۳۶۰ خورشیدی)
– درگذشت “استاد سيد مصلح الدين مهدوی اصفهانی” دانشمند و نويسنده معاصر. (۱۳۷۴ خورشیدی)
– درگذشت استاد “عباس جلالی سوسن آبادی”، نگارگر ايرانی. (۱۳۸۳ خورشیدی)
– انجام دور دوم انتخابات سال ۱۳۸۴ رياست جمهور ايران، اين نخستين انتخابات رياست جمهور در ايران بود كه به دور دوم راه يافته بود. (۱۳۸۴ خورشیدی)
– سالروز آغاز خلافت “حضرت علی (ع)” هفت روز پس از قتل “عثمان بن عفان” بر پایه تقویم میلادی. (656 م)
– “هنری هشتم”، که ازدواجهای مکرر او معروف است پادشاه انگلستان شد. (1509 م)
– آغاز حمله بزرگ “ناپلئون بُناپارت” پادشاه فرانسه به روسيه تزاری. (1812 م)
– درگذشت “رابرت فولتُن”، مبتكر آمريكايی و مخترع كشتی بخار. (1815 م)
– اختراع كورههای ذوب فلزات توسط “هنری بِسْمِر” صنعتگر برجسته ی انگليسی(1843 م)
– “فردريک فروبل”، پژوهشگر و اندیشمند شهیر آلمانی که به پدر آموزش و پرورش نوین معروف است، رسالهای دربارهی “آموزش دبستانی و پیش دبستانی” در ايران باستان منتشر ساخت و در آن نوشت: هزینهی كودكستانهای “ايرانِ باستان” را دولت تامين می كرد تا همه كودكان به يک چشم نگريسته شوند و یکنواخت از آموزش و پرورش يكسان و بدون تبعيض برخوردار باشند. (1844 م)
– كميته بين المللی بازيهای المپيك تصميم گرفت كه اين مسابقات هر چهار سال يکبار در يك كشور انجام شود. (1894 م)
– در جريان جنگ جهانی اول، نبرد خونين در خاک فرانسه آغاز شد. در جريان همين نبرد بود كه برای نخستين بار در طول تاريخ، “تانک” به عنوان يک جنگ افزار بكار رفت. (1916 م)
– با انجام يک کودتای نظامی در تايلند سلطنت در اين کشور مشروطه و حکومت، دمکراتيک شد. (1932 م)
– زادروز “لیونل مسی،” فوتبالیست مطرح آرژانتینی و برندهی ۶ توپ طلای جهان. (1987 م)
– مرگ “ميشل عفلق” نظريه پرداز سياسی عرب و پايه گذار حزب بعث. (1989 م)
– شكست “عباس ميرزا” نايب السلطنه، از قوای روسی در نبرد اصلاندوز. (۱۲۲۸ ه.ق)
با تجاوز قوای روسی به شمال كشور، “عباس ميرزا”، “وليعهد فتحعلی شاه قاجار” به مقابله با آنان برخاسته و آنها را شكست داد. پس از مدتی، بين سپاهيان ايران و روس در محلی به نام “اصلاندور” در كنار رودخانه ی ارس جنگی روی داد كه به شكست ايران انجاميد. “فتحعلی شاه” كه خطر را نزديك ميديد، تقاضای صلح كرد و روسيه نيز كه گرفتار جنگ با ناپلئون بود از اين تقاضا استقبال نمود. درنتيجه، قراردادی كه به “پيمان گلستان” معروف است منعقد شد و به موجب آن، همه ی ولاياتی كه تا آن تاريخ در تصرف روسها بود به اضافه ی قره باغ، شروان، باكو، دربند و ديگر مناطق به مالكيت دولت روس در آمد .