امروز فرخ روز مهر از ماه خورداد به سالمهی 3762 زرتشتی، دوشنبه 14 خوردادماه 1403 خورشیدی، سوم ژوئن 2024 میلادی
photo 2019 06 04 11 29 34روز شانزدهم از هر ماه سیروزهی زرتشتی «مهر» نام گرفته است. در فرهنگهای فارسی مهر را ایزدی نشان بر مهر و دوستی و خرد در کارهای مینوی و معنوی دانستهاند که در ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو پیوند یافته است و شمارآفریدگان از نیکی و بدی به دست اوست. مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده میشود. ایزد مهر نگهبان مهر، محبت، دوستی و عشق، تدبیر برای یافتن دارایی و خواستهها است. مهر به دیگر چم (:معنی) گردونه آفتاب یا خورشید است.
مهر ایزد موکل بر فعالیتهای است که دو طرف دعوا دارند. هر کجا دو طرف دعوا باشد ایزد مهر به دادگستری، دوستی، قول و قرار، پیمان حاضر است.
مهر یکی از برجستهترین ایزدان در دین زرتشتی است. یکی از سه ایزدانی است که نامش در دوازده ماه سال آمده است. یکی از طولانیترین یشتها به مهریشت ویژه شده است.
فردوسی میسراید:
«دو مهر است با من که چو آفتاب / بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».
ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی میدهد. مهر نام آتشکدهای نیز بوده است.
فردوسی پیرامون آن میسراید:
«چو آذرگشسب و چو خوراد و مهر / فروزان به کردار گردان سپهر»
نماد این روز در دین زرتشتی گل «همیشه بشکفته» است.
imagesتاثیر نبرد نهاوند بر سرنوشت ایران و ایستادگی سپهبد قارن
نبرد نهاوند نقش مهمی در تحولات بعدی ایران داشته و به عنوان یک دوره گذار مهم در تاریخ این کشور شناخته میشود. ده سال پس از نبرد نهاوند، که به عنوان “فتحالفتوح” شناخته میشود، سپهبد قارن، یکی از فرماندهان ایرانی، در مقاومتی دیگر جان خود را از دست داد. نبرد نهاوند در سال ۶۴۲ میلادی، نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که به فروپاشی دودمان ساسانی و گسترش چیرگی تازیان انجامید شد. علیرغم برتری نظامی آنها، شکست ایرانیان در این نبرد و دیگر نبردهای هفتم میلادی، برای این رخ داد که فساد دولتی، اقدامات نادرست، رقابتهای قدرتی میان بزرگان و اسپهبدها، و گسترش روزافزون فاصله دارا و ندار در جامعه وقت ایران و ناامیدی و نارضایتیها از زمان خسروپرویز آغاز شده بود.
سپهبد قارن در تلاش برای ادامه مقاومت در برابر تازیان، از نهاوند به هرات رفت و نیرویی از مردم هرات، فراه، و کهستان (ساتراپی باستانی آریا) را برای جنگ با تازیان آماده کرد. در نخستین تماس نظامی، قارن هدف تیر قرار گرفت و کشته شد، و نیروهای بیسردار او به ارگ هرات واپس نشستند. فرمانده نیروهای تازیان در این جنگ، ابن خازم بود.
رویدادهای دو سده پس از چیرگی تازیان بر ایران تا زمان بپاخیزیهای گسترده، دقیق و مشروح ثبت نشدهاند، و این امر داوری تاریخنگاران پس از سده نهم میلادی را با چالش روبهرو ساخته است. این دوران، دورانی حیاتی در تاریخ ایران است که تاثیرات ژرف بر هویت، فرهنگ، و ساختار اجتماعی و سیاسی ایران گذاشت.
یادروز 14 خوردادماه:
– زادروز عبدالحسین سپنتا، فیلمنامهنویس دختر لر، نخستین فیلم ناطق ایرانی، (زاده ۱۴ خرداد ۱۲۸۶ تهران – درگذشته ۸ فروردین ۱۳۴۸ اصفهان)
-“صمصام السلطنه” وزیران جدید را به “نایب السلطنه” معرفی کرد. (۱۲۹۱ خورشیدی)
– “احمدشاه” يک عصای مرصع گرانقيمت به “وثوق الدوله” هدیه داد. (۱۲۹۹ خورشیدی)
– “قوام السلطنه” ریيس الوزرا وزيران خود را به “احمدشاه” معرفی کرد. (۱۳۰۰ خورشیدی)
– عدهای از همكاران “سيد ضياء الدين” از جمله عدل الملک دادگر، بازداشت و تبعيد شدند. (۱۳۰۰ خورشیدی)
– “محمدحسن ميرزا” وليعهد كه به اروپا سفر كرده بود از راه بغداد وارد ايران شد. (۱۳۰۱ خورشیدی)
– زادروز “سید موسی صدر”، روحانی ایرانی، شخصیت سیاسی فکری شیعه، و رییس مجلس اعلای شیعیان لبنان. (۱۳۰۷ خورشیدی)
– زادروز صدیف رامبد، خواننده و مدرس آواز اصیل ایرانی، (زاده ۱۴ خرداد ۱۳۱۴ اردبیل)
– مرگ “شيخ خزعل” نامور به “مُعِزُّ السَّلطَنه” فرمانروای خوزستان. (۱۳۱۵ خورشیدی)
“شیخ خزعل” از طرف “مظفرالدين شاه” به حكمرانی خرمشهر تعيين شد، كمكم نفوذ فراوانی در منطقه خوزستان به دست آورد و مدتها، فرمانروايی آن جا را به عهده داشت. پس از صدور فرمان مشروطه كه اوضاع ايران آشفته بود، داعيه سلطنتِ خوزستان پيدا كرد. وی با برقراری روابط بسيار نزديک با انگليسیها، موقعيت خود را در برابر دولت ايران تضمين شده میديد. اما با روی كار آمدن رضاخان ميرپنج انگلستان از خزعل روی بر تافت و او را تنها گذاشت. خزعل كه وضعيت جديد را ديد، خوزستان را بدون كمترين مقاومت به سردار سپه واگذار كرد و از رضاخان عذرخواهی نموده و خود را تسليم کرد. در نهايت او و خاندان و سران قبيله او را به تهران فرستادند تا اين كه شيخ خزعل از سوی عدهای ناشناس كه در ظاهر از ماموران امنيتی بودند خفه شد و درگذشت. “شيخ خزعل” مردی عياش و خوشگذران بود و در جاهطلبی از هيچ كاری فروگذار نمیكرد.
– سازمان هواپيمايی كل كشور تشكيل گرديد. (۱۳۱۸ خورشیدی)
– زادروز محمدرضا عبدالملکیان، شاعر، (۱۳۳۱ نهاوند)
– لايحه چکهای تضمينی از طرف مجلسين تصويب شد. (۱۳۳۴ خورشیدی)
– شورای دانشگاه تهران با مجانی شدن تحصيل در دانشگاه موافقت کرد. (۱۳۳۵ خورشیدی)
– زادروز هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی، (زاده ۱۴ خرداد ۱۳۳۸ تهران)
– کارخانه اتومبیل سازی “ایران ناسیونال” متعلق به برادران خیامی آغاز بهکار کرد. نام اتومبیلهای این کارخانه پیکان نامگذاری شد. (۱۳۴۲ خورشیدی)
– زادروز محمدهاشم اکبریانی، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزه شعر خبرنگاران، (زاده ۱۴ خرداد ۱۳۴۴ بجنورد)
– بمباران روستاهای مرزی ايران از سوی جنگندههای رژيم بعث عراق. (۱۳۵۸ خورشیدی)
– درگذشت “امام خمينی(ره)” اولین رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری و در پی آن، جمهوری اسلامی ایران را از راه همهپرسی بنيانگذارد. (۱۳۶۸ خورشیدی)
مراسم خاکسپاری امام خمینی (ره)، با حضور بیش از ۱۰ میلیون نفر که در حدود یک ششم جمعیت آن زمان ایران را شامل میشد، در کتاب رکوردهای گینس به عنوان شلوغترین تشییع جنازهی تاریخ ثبت شده است.
– انتخاب “آيتاللَّه سيد علی خامنهای” به رهبری انقلاب اسلامی از سوی مجلس خبرگان. (۱۳۶۸ خورشیدی)
– درگذشت “مصطفی علیمدد”، دانشمند فرهیخته و چهره ماندگار حسابداری ایران. (۱۳۹۱ خورشیدی)
– روز جهانی “روز جهانی دوچرخه سواری“.
– مرگ “آلكسی كلود كلرو” رياضيدان شهير فرانسوی. (1765 م)
– زادروز “ناتانيل هاثوِرن” نويسنده برجسته آمريكايی. (1804 م)
– امپراتوری عثمانی جزیره قبرس را به انگلستان اجاره داد، ولی دولت لندن به رغم اینکه حدود ۲۰ درصد جمعیت قبرس که از مهاجران تُرک تشکیل شده بود، دیگر عثمانی را به آنجا راه نداد. (1878 م)
– صليبون در لشكركشی اول خود به خاور ميانه، شهر انتاكيه را تصرف و ويران كردند. (1098 م)
– “هرناندو دو سوتو” اسپانيايی پنج روز پس از ورود به فلوريدا، اين منطقه را ملک دولت اسپانيا اعلام كرد! سه سده پساز آن دولت اسپانيا فلوريدا را به دولت واشنگتن فروخت. (1539 م)
– درگذشت “ويليام هاروی” كاشف جريان گردش خون و بنيانگذار طب نوين. (1657 م)
– انجام نخستین تزريق خون به بدن انسان توسط “ژان دنيس” پزشک فرانسوی. (1667 م)
– زادروز “هنری شرپنل”، مخترع “گلوله شرپنل” برای توپ. (1761 م)
– زادروز “ژاک ژان دو مورگان” باستان شناس و مهندس معدن فرانسوی. (1857 م)
– اختراع بيسيم توسط “گوليلمو ماركنی” مخترع معروف ايتاليايی. (1898 م)
– درگذشت “فرانتِس كافكا” نويسنده پوچگرا و شهير اهل چكسلواكی. (1924 م)
– درگذشت “لی دِ فارِست” مخترع و صنعتگر برجسته آمريكايی. (1961 م)
– زادروز “خيام نيشابوری” شاعر، فيلسوف، پزشک و رياضیدانِ نامدار ايرانی. (۴۳۹ مهی)
– درگذشت “ميرزا عيسی قائم مقام فراهانی” وزير نامدار عهد فتحعلی شاه قاجار. (۱۲۳۷ مهی)
ایزد عدل و داد در دین مزدیسنى. در اوستا رَشْنو Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به معناى عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْیشْته Razišta (در پهلوى رزیستک Razistak) وبه صورت رَشْنو رزْیشْتَه به معناى راست تر و درست تر آمده است، و در فارسى معمولاً این ایزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى شود.
چو هور سپهر آورد روز رَش
ترا زندگى باد پدرام و خَوش
امروز رشن ایزد از ماه خرداد سال 3762 زرتشتی، 16خردادماه 1403خورشیدی هجدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام رشن پیوند یافته است. رَشن (رَشْنو) ـ ایزد دادگرى و آزمایش ایزدى، ایزد درستی و دادگری كه از ایزدان سرای پسین و از داوران روز جزا هست. یشت رشن، یشتی هست در ستایش رَشن، رَشنو، رشن یشت ، یشت دوازدهم اوستا هست.
ابوریحان بیرونى در الآثار الباقیة (ص73) در فهرست روزهاى ایرانى، این ایزد را رَشْن خوانده که در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى شده است. در ادبیات فارسى این واژه به صورت «رش» بدون نون بکار رفته است.
فردوسى گوید: چو هور سپهر آورد روز رَش / ترا زندگى باد پدرام و خَوش،
خسروى مى گوید: مى سورى بخواه کامد رَش / مطربان پیش دار و باده بکَش.
فروردین است و روز فروردین
شادی و طرب را كند تلقین
امروز فروردین ایزد از ماه خورداد سال 3762 زرتشتی، پنجشنبه 17 خردادماه 1403 خورشیدی، 28 ذی العقده سال 1445
نخستین ماه هر سال و نیز نوزدهمین روز هر ماه به نام فروردین (فروهر یا فروشی) است. بر گرفته از فره وهر fravahr به چم (:معنی) پیش برنده و پیش کشنده است. «فروردین» به زبان پهلوی «فرورتن»، گرفته شده از پارسی باستان؛ «افرورتینام» و به چم فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. فروردین همان فروهر است. فروهر ذرهای نوراهورایی است كه در بدن هركس نهاده شده تا روان را به راه راست راهنمایی كند. فروهر هیچ گاه آلودگی به خود نمیپذیرد. این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت. پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را میپیماید، به سرچشمه خود میپیوندد. چه نیکو است در این روز جامه نو پوشیدن و به یاد درگذشتگان بودن.
زرتشتیان در این روز جامه (:لباس) نو میپوشند و از درگذشتگان خود یاد میکنند. بنا بر اندیشه زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است كه هنوز زاده نشده اند.
جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی كه کسی میمیرد. روان او به فروهر او می پیوندد و هنگامی كه کسی زاده می شود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی میپیوندد.
بنابر اوستا انسان دارندهی پنج نیروی است كه بخشی از آنها میرا و بخشی دیگر نامیرا هستند این نیروها چنیناند:
1- نیروی اهو: در فارسی این واژه را میتوان به جان معنی كرد كه نیروی پویایی، جنبش و زندگی است. این نیرو با جسم انسان پدید آمده و با م
بنا بر باور باستانی ایرانیان فروهر، هر انسانی موظف است از هنگام بسته شدن نطفه تا هنگام مرگ از او محافظت کند. فروهر آدمی پس از مرگ به عالم بالا می رود، ولی با صورت جسمانی خود ترک علاقه نمی کند و بازماندگان درگذشتگان همواره در نظر فروهر هستند و فروهر برای بازماندگان از خداوند سلامتی و شادی می خواهد.
در باور باستانی ایرانیان، «فروهر با روان» تفاوت دارد، زیرا روان مسئول اعمال انسان و کیفر پذیر است اما فروهر همیشه پاک می ماند. «ماه فروردین» به فروهرها تعلق دارد و رفتن بر مزار درگذشتگان و روشن کردن شمع و فانوس بر مزار آن ها در شب عید نوروز نیز بنابر سنت کهنسالی است که می پندارد در شب عید نوروز و اول فروردین ماه که ماه فروهرهاست، فروهر درگذشتگان از آسمان به زمین و مزار و خانه ی خود می آیند، سنت خانه تکانی نیز در این باور و آماده شدن خانه برای مهمان آسمانی ریشه دارد و همچنین باور به بدرقه ی فروهر درگذشتگان در روز سیزدهم فروردین ماه از دامن طبیعت به سوی آسمان نیز با سنت ''سیزده به در'' در ارتباط است؛ فرآیندی که هر سال تکرار می شود و بسیاری از ما شاید حکمت آن را از این منظر نمی دانستیم. نماد فروهر را گاه تصویری نمادین از اهورا مزدا هم یاد می کنند که با توجه به توضیحات پیشین، درمی یابیم که این برداشت هر چند اشتباه است، چون فروهر در حقیقت بخشی از وجود پاک اهورامزد و یا نعمتی از سوی اوست که در هر انسانی به ودیعه گذاشته می شود، قابل درک است.
بگذریم و بپردازیم به توضیح این نماد؛
چهره ی این نماد مرد جا افتاده و کهنسال پارسی را نشان می دهد که در درون حلقه ای گرد قرار دارد؛ مرد با تجربه ی پارسی بیانگر آن است که خداوند می خواهد انسان را در کمال بلوغ ببیند، آن حلقه ی بزرگ نشانی است از دنیای مادی و بزرگی که انسان در آن متولد می شود و زندگی می کند. دو بال سه قسمتی در دو سوی حلقه ی بزرگ، در نگاره با امتدادی راست و مستقیم وجود دارد. این سه قسمت یادآور سه ارزش بزرگ اخلاقی تفکر کهن ایرانی و زردشتیان است که دین مبین اسلام هم بر آن تأکید دارند.
این سه ارزش اخلاقی مشهور عبارت هستند از «اندیشه ی نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک».
انسان پارسا و خداجوی با استفاده از این دو بال با پرهای اندیشه و گفتار و کردار نیک می تواند از دایره و حلقه ی دنیا به سوی بهشت برین و راستی پرواز کند.
در دست چپ نگاره حلقه ای دیده می شود که بیانگر ''عهد و پیمانی'' است که انسان با خدای خود ( اهورامزدا:سرور دانا) می بندد تا در راه پروردگار بیندیشد، بگوید و انجام دهد.حلقه ی ازدواجی که قرن هاست در سرتاسر دنیا زن و مرد در هنگام ازدواج در انگشت دست چپ یکدیگر می کنند، بیانگر عقد ''پیمان و عهد'' زناشویی و وفاداری است که به نوعی یادگار از این حلقه ی پیمانی است که در دست چپ نگاره ی فروهر دیده می شود. دست راست که به شکل نیایش و نشان دادن امتداد مستقیم بال، بالا گرفته شده است، انسان را به یاد آیه ی شریفه ی قرآن مجید'' اهدنا الصراط المستقیم '' می اندازد.همانطور که خود فروهر و معنا و فلسفه اش انسان را به یاد خطاب پروردگار به انسان در اسلام مبین می اندازد که می فرمایند:«من از روح خودم در شما دمیدم» و در جای دیگر نیز یاد آور «همه از خداییم و به سوی او بازخواهیم گشت» می شود.به راستی پیامبران راستین پروردگار و پیرو آن ها مصلحان خداجوی و متفکر برای هدفی بزرگ و نهادینه کردن اخلاق برانگیخته شده اند و یا احساس مسئولیت کرده اند. این شباهت ها در اهداف آسمانی را در هر یک از ادیان و آیین های آسمانی و معتقدان و مبلغان خردمند و راستین آن ها به نوعی می توان یافت.
در زیر تصویر دم را در نگاره مشاهده می کنیم که آن هم سه قسمتی است و این سه طبقه در تضاد سه طبقه در بال ها، بیانگر اندیشه و گفتار و کردار بد است. خداوند از انسان می خواهد با توجه به بلوغ خود، بنا بر پیمانی که با او بسته است، با توجه به تأکید او بر راه راست و با تکیه بر دو بالی که از اندیشه و گفتار و کردار نیک تشکیل شده اند، بر اندیشه و گفتار و کردار ن
سرور امشاسپندان شاه ورهرام ایزد است دادخواه دردمندان شاه ورهرام ایزد است
آذر و اردیبهشت و آن سروش پاسبان تابش آن نور یزدان شاه ورهرام ایزد است
لنگر کشتی و دریا و زورق باد مراد دستگیر مستمندان شاه ورهرام ایزد است
کوه دریا و زمین سوراخهای پر شگاف دادرس از چون و چندان شاه ورهرام ایزد است
آهن و فولاد و مس را می کند دریای آب کارساز پتک سندان شاه ورهرام ایزد است
تیغ و شمشیر و کمند جنگهای بیکران قوت بازوی مردان شاه ورهرام ایزد است
رخش و اسب و باره و شبدیز و شبرنگ و سمند روز نیرو روز میدان شاه ورهرام ایزد است
گه گلستان گردد و گاهی بسوزد بد کنش رهنمای هوشمندان شاه ورهرام ایزد است
آتش سوزنده اش افلاک روشن می کند دشمن اهل دمندان شاه ورهرام ایزد است
ببر و شیر و اژدها و دیو و جادو و پلنگ بردن ایشان به زندان شاه ورهرام ایزد است
باد و طوفان و نهنگ و موج گرداب غضب آن زمان فریاد مردان شاه ورهرام ایزد است
دزد و گرگ و رهزن و رهدار در راه سفر یاور خود را یقین دان شاه ورهرام ایزد است
ریشخند کس مکن تا می توانی در جهان قاتل آن ریشخندان شاه ورهرام ایزد است
گر به بند دشمنی و اگر به بند اژدها درگشای پای بندان شاه ورهرام ایزد است
خاکساری پیشه کن تا همتت گردد بلند تاج چتر سربلندان شاه ورهرام ایزد است
باطنت را صاف کن زین دهر گردی ارجمند پادشاه ارجمندان شاه ورهرام ایزد است
غم مخور بهرام کی رندانه آمد بخششت پادشاه گل رندان شاه ورهرام ایزد است
سه روزِ گرامی و پُر فَرّ و شور
به ماهِ دیِ خوب و پُر مهر و سور
بنامَندشان نیکْ ایرانیان
کهنْ «جشنِ دیگان» به شادی چه سان
یکی روز هشتمْ دگر پانزدهم
سه دیگر بباشد به بیست و سِیُم
یکی سر به «آذر» یکی سر به «مهر»
یکی سر به «دین» تا که گیرد سپهر
به جز این سه، جشنی بُوَد پرخروش
به «هُرمَزدِ دی ماه» با جنب و جوش
بنامندَش آن را همی «خور روز»
بیاسای و آتش همی برفروز
سِپَندینه ماهِ دیِ نیکْ پِی
که ماهی نباشد به همسنگِ وی
همه شاد و شیرین و پُر خنده روی
همه «هوم» نوشَند و در گفتوگوی
همه مردمانْ در سر اندیشه دار
ستایشْ به شادی سویِ کردْگار
از آغاز این ماه تا واپَسَش
همه نامِ «دادار» باشد پَیاَش
می و شادی و دست و آهنگِ خوش
چه مرد و چه زن اَندر این جنب و جوش
بدین باورند با روان و به جان
که ایران بهاری است ندارد خزان
دی به آذر روز (هشتمین روز)، دی به مهر روز (پانزدهمین روز) و دی به دین روز (بیست و سومین روز) از هر ماه است.