eitaa logo
ایستگاه پارسی
348 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
234 ویدیو
92 فایل
🌟رهبر انقلاب: "من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است". https://eitaa.com/joinchat/3437428884C914415f009 💬 ارتباط با مدیریت کانال: @Mahdiyaran31360 🔁 مدیر تبلیغات و تبادلات: @arezajamali
مشاهده در ایتا
دانلود
🍲قند پارسی/ مجازات خدمتکار پادشاه 👑 پادشاهی بر سر سفره نشسته بود و می خواست طعام بخورد .خدمتکار او با سینی غذا وارد شد اما ناگهان پایش به لبه فرش گرفت و دستش لرزید و مقداری آش روی سر پادشاه ریخت . پادشاه خشمگین شد و خواست خدمتکار را مجازات کند. خدمتکار بی درنگ سینی را روی زمین گذاشت و کاسه آش را بر داشت و همه را روی سر پادشاه خالی کرد . پادشاه از شدت خشم از جا پرید و فریاد زد :" این چه کاری بود که کردی احمق؟! " 👨‍🍳خدمتکار با خونسردی پاسخ داد :" ای پادشاه ،اگر بخاطر ریخته شدن کمی آش بر سرت مرا مجازات کنی نفرت مردم از تو زیاد می شود چون تو بخاطر یک اشتباه به این کوچکی مرا مجازات می کنی! این است که به فکرم رسید تا تمام آش را بر روی سرت بریزم تا گناه بزرگی بکنم و تو به خاطر چنین گناهی مرا مجازات بکنی آن وقت اگر مردم بدانند این مجازت حق من بوده نفرت آن ها از تو بیشتر نشود!" 👑 پادشاه از این حرف خدمتکار خوشش آمد و او را بخشید. 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🍁 شاعرانه/ شادی به غم توام ز غم افزون است با آن که دلم از غم هجرت خون است شادی به غم توام ز غم افزون است اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب! هجرانش چنین است، وصالش چون است؟ رودکی 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
نه برق هست نه سوخت نه دارو و نه حتی آب... تنها به لطف برخی حکام عرب از گذرگاه مسدود رفح تعدادی کفن طلاکوب رسیده است! از شما می‌پرسم: آآآآی ای تمام چشم‌های باز و دهان‌های بسته‌ی دنیا؛ «شـــفــا» نام دواخانه است یا غسّال‌خانه؟! یک نفر تکلیف ما را با «دنیای گفتمان‌ها» مشخص کند. مانده‌ایم به حال تمدّن نوین بشری بخندیم یا گریه کنیم؟! بگویید باید به کجا فریاد بزنیم وقتی که دبیر کل سازمان ملل دو روز پیش بخاطر اهالی فلسطین که نه؛ بل‌که بخاطر کشته‌های خودش در غزه یک دقیقه -یک دقیقه بیش‌تر از روزهای قبل- سکـــوت کرده است! و البته -بی‌انصافی نکنیم- ظاهراً در ادامه‌ با ابراز شدید نگرانی‌ گفته است: «اِ...»! من «فرعون» را در بیمارستان شفا دیدم که «موسی» را تحت پیگرد قرار داده بود و می‌خواست با قطع اکسیژن بخش اطفال مانع تولدش شود... «هامان» با بمب‌های فسفری خدا را نشانه گرفته بود و گوساله‌ی سامری مثل دوره‌گردها در کوچه‌پس‌کوچه‌های غزه با پوکه‌ی تانک‌های مرکاوا فلوت می‌زد؛ و عجیب نیست که گاوهای شیرده‌ دنیا مسحور صدایش شده بودند! این هرچه باشد آن دنیایی نیست که «گفتگوی تمدن‌ها» وعده‌اش را به بشر مدرن داده بود! انگار تفرعن یهود ما را به دوره‌ی فرعون‌ها پرت کرده است. ما در باریکه‌ای شبیه به «تابوت عهد» و در بیمارستانی شبیه به غسال‌خانه در «عهد تابوت» زندگی می‌کنیم... مصعب یحیایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌘 تا شٖدم صيدِ تو آسوده زِ هر صيادم واي بـر مـن گر ازين قيد کني آزادم ✍ 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
احمد دهقان
زندگینامه احمد دهقان 🔸احمد دهقان در سال 1345 در کرج به دنیا آمد. هنوز نوجوان بود که جنگی میان ایران و عراق در گرفت. او نیز مانند بسیاری از همسالانِ خود، راهی جبهه شد و از پانزده‌ تا بیست‌و‌دوسالگی را در جبهه‌های جنگ گذراند. پس از اتمام جنگ، دهقان تحصیلات دانشگاهی را با رشته‌ی مهندسی برق آغاز کرد. مدتی نیز به مطالعه‌ی رشته‌ی علوم اجتماعی پرداخت و در نهایت، در رشته‌ی مردم‌شناسی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ‌ارشد شد. 🔹علاقه‌ی احمد دهقان به نویسندگی و بیان تجربیاتش از حال و هوای جنگ، باعث شد دست به قلم ببرد و به نوشتنِ خاطرات و رویدادهای جنگ بپردازد. اولین رمان احمد دهقان با عنوان «سفر به گرای 270 درجه» در سال 1375 منتشر شد. این کتاب جوایز متعددی نظیر بیست سال داستان‌نویسی، بیست‌ سال ادبیات پایداری، چهارمین دوره‌ی کتاب سال دفاع مقدس و سرزمین ناشناخته را کسب کرده است. 🔸احمد دهقان علاوه بر نگارش کتاب، مقالاتی را نیز در حوزه‌ی رشته‌ی تحصیلی خود و همین‌طور مباحث نظریِ ادبیات از جمله خاطره‌نگاری، به‌ویژه خاطرات جنگ ایران و عراق، به رشته‌ی تحریر درآورده است. دهقان همچنین به عنوان کارشناس ادبی در مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه‌ی هنری به فعالیت می پردازد. 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
بهترین کتاب‌های احمد دهقان 🔸احمد دهقان از نویسندگانِ فعال در حوزه‌ی ادبیات دفاع مقدس به شمار می‌رود. در ادامه مروری داریم بر برخی از آثار او: کتاب سفر به گرای 270 درجه: ناصرِ نوجوان درگیر امتحانات مدرسه است. از مجروح شدنش در جنگ و برگشتش به خانه مدتی گذشته است اما هنوز دلش هوای جبهه دارد و زندگی روزمره دیگر برایش کافی نیست. احمد دهقان برای کتاب تحسین‌شده‌ی سفر به گرای 270 درجه، جوایز بسیاری کسب کرده است. این کتاب به زبان‌های انگلیسی، روسی و ایتالیایی ترجمه شده است. کتاب من قاتل پسرتان هستم: احمد دهقان در ده داستان، راوی دفاع مقدس و سرنوشت رزمندگانِ بازگشته از جنگ است، رزمندگانی که پیامدهای گریزناپذیر آن روزها رهایشان نمی‌کند. این کتاب اثری‌ است واقع‌گرایانه و به دور از کلیشه‌های رایج، که حقیقتِ تلخِ جنگ و آثار به‌جامانده از آن را به خواننده می‌نمایاند. این اثر تحسین‌شده به زبان‌های دیگر برگردان شده و دهقان را نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی ادبی مهرگان، جایزه‌ی ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری کرده است. کتاب بچه‌های کارون: احمد دهقان در بچه‌های کارون، با نگاهی آمیخته به طنز، از نوجوانی می‌گوید که در روزهای اشغال خرمشهر در جبهه است و رزمندگانی را که در تدارک حمله‌ برای آزادسازی خرمشهر هستند همراهی می‌کند. دهقان این کتاب را با الهام از خاطرات یک فرمانده عراقی به نام عزالدین مانع نوشته است. کتاب بچه‌های کوهستان: بچه‌های کوهستان، سرگذشت سید رضا موسوی است که در جوانی و در روزهای جنگ، به اسارت درمی‌آید و پس از فراز و نشیب فراوان موفق به فرار می‌شود. این کتاب جلد چهارم از مجموعه‌کتاب‌های «بچه‌های ایران» است که با هدف آشناسازی نوجوانان با خاطراتِ رزمندگان دفاع مقدس نوشته شده‌ است. 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
تعدادی از آثار احمد دهقان
🟠 غلط ننویسیم؛ ذوزنقه یا ذوذنقه؟ 🟡 بلادرنگ واژه «درنگ» فارسی است و آوردن «بلا»ی عربی قبل از آن خلاف فصاحت است. به جای آن بهتر است «بی‌درنگ» گفته شود. 🟡 ذوزنقه املای این واژه به همین صورت صحیح است. معمولاً آن را ذوذنقه می‌نویسند که غلط است. 🟡 رُب بعضی می‌پندارند که این کلمه تلفظِ عامیانه رُبع در تداول فارسی‌زبانان است و از این رو مثلاً «رُب انار» را به صورت «رُبع انار» می‌نویسند ولی چنین نیست. رُب واژه‌ای عربی است و به معنای «شیره و عصاره غلیظ شده میوه‌ها» است و املای آن به همین شکل صحیح است. 📚برگرفته از کتاب «غلط ننویسیم» ✍ زنده یاد ابوالحسن نجفی 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🌗 چگونه دل نسپارم به صورت تو ، نگارا؟ که در جَمال تو دیدم کمال صُنع خدا را... ✍ 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🧄 شاعرانه/ از عیب خویش بی‌خبری سیر، یک روز طعنه زد به پیاز که تو مسکین چقدر بد بوئی گفت، از عیب خویش بی‌خبری زان ره از خلق، عیب میجوئی گفتن از زشتروئی دگران نشود باعث نکوروئی تو گمان میکنی که شاخ گلی بصف سرو و لاله میروئی یا که همبوی مشک تاتاری یا ز ازهار باغ مینوئی خویشتن، بی سبب بزرگ مکن تو هم از ساکنان این کوئی ره ما، گر کج است و ناهموار تو خود، این ره چگونه میپوئی در خود، آن به که نیکتر نگری اول، آن به که عیب خود گوئی ما زبونیم و شوخ جامه و پست تو چرا شوخ تن نمیشوئی ✍پروین اعتصامی 🍃ایستگاه پارسی @parsidost