May 11
شاعرانه🍃/ شعری زیبا و دلنشین از خواجه شمس الدین محمد شیرازی
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
▪️ «حافظ»
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
🍀مرا روی تو ای نازنین نگار
به دی ماه بسی خوشتر از نوبهار
🌸من از روی تو چون زرد شد چمن
گل و لاله سوری چینم ز بار
🌿نه چون قد تو سروی به بوستان
نه چون روی تو نقشی به قندهار
🌹چه خوشتر به جهان از جمال تو
مگر مجلس سلطان کامگار
🌱جهان داور مسعود تاجدار
زمین خسرو مسعود شهریار
🌺بقای شرف از روزگار اوست
بقا بادش تا هست روزگار
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
#مسعود_سعد_سلمان
📚دو خط کتاب/ یگانه قانون موجود برای تمامی بشریت
📝همدردی بزرگترین و شاید یگانه قانون موجود برای تمامی بشریت است ...
📘ابله
✍داستایوفسکی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
🍃شاعرانه/ گر در کمندم می کشی شکرانه را جان می دهم
ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را
وین جامه ی نیلی ز من بستان و در ده جام را
چون بندگان خاص را امشب بمجلس خوانده ئی
در بزم خاصان ره مده عامان کالانعام را
خامی چو من بین سوخته و آتش ز جان افروخته
گر پخته ئی خامی مکن وان پخته در ده خام را
در حلقه دُردیکشان بخرام و گیسو برفشان
در حلقه ی زنجیر بین شیران خون آشام را
چون من برندی زین صفت بدنام شهری گشته ام
آن جام صافی در دهید این صوفی بدنام را
یک راه در دیر مغان برقع براندازی صنم
تا کافران از بتکده بیرون برند اصنام را
گر در کمندم می کشی شکرانه را جان می دهم
کان دل که سید عشق شد دولت شمارد دام را
خواجو چو این ایام را دیگر نخواهی یافتن
باری بهر نوعی چرا ضایع کنی ایام را
گر کامرانی بایدت کام از لب ساغر طلب
ور جان رسانیدی بلب از دل طلب کن کام را
خواجوی کرمانی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
✅ همراهان گرامی کانال قند پارسی: مسابقه داریم با جوایز میلیونی
بزودی..
📢اطلاع رسانی میشود
💐با ما همراه باشید.
حکایت مرد ممسک و فرزندش(بوستان)
🍀یکی رفت و دینار از او صد هزار
خلف برد صاحبدلی هوشیار
🌷نه چون ممسکان دست بر زر گرفت
چو آزادگان دست از او بر گرفت
☘ز درویش خالی نبودی درش
مسافر به مهمانسرای اندرش
🌷دل خویش و بیگانه خرسند کرد
نه همچون پدر سیم و زر بند کرد
🌱ملامت کنی گفتش ای باد دست
به یک ره پریشان مکن هر چه هست
🌻به سالی توان خرمن اندوختن
به یک دم نه مردی بود سوختن
🍃چو در تنگدستی نداری شکیب
نگه دار وقت فراخی حسیب
🌸به دختر چه خوش گفت بانوی ده
که روز نوا برگ سختی بنه
🌿همه وقت بر دار مشک و سبوی
که پیوسته در ده روان نیست جوی
🌺به دنیا توان آخرت یافتن
به زر پنجه شیر بر تافتن
🌼به یک بار بر دوستان زر مپاش
وز آسیب دشمن به اندیشه باش
🌾اگر تنگدستی مرو پیش یار
وگر سیم داری بیا و بیار
ا🌴گر روی بر خاک پایش نهی
جوابت نگوید به دست تهی
🌺خداوند زر بر کند چشم دیو
به دام آورد صخر جنی به ریو
🌿تهی دست در خوبرویان مپیچ
که بی سیم مردم نیرزند هیچ
🥀به دست تهی بر نیاد امید
به زر برکنی چشم دیو سپید
🌲وگر هرچه یابی به کف بر نهی
کفت وقت حاجت بماند تهی
🍁گدایان به سعی تو هرگز قوی
نگردند، ترسم تو لاغر شوی
🌸چو مناع خیر این حکایت بگفت
ز غیرت جوانمرد را رگ نخفت
🌱پراکنده دل گشت از آن عیب جوی
بر آشفت و گفت ای پراکنده گوی
💐مرا دستگاهی که پیرامن است
پدر گفت میراث جد من است
🌳نه ایشان به خست نگه داشتند
به حسرت بمردند و بگذاشتند؟
🌹به دستم نیفتاد مال پدر
که بعد از من افتد به دست پسر
🍀همان به که امروز مردم خورند
که فردا پس از من به یغما برند
🌷خور و پوش و بخشای و راحت رسان
نگه می چه داری ز بهر کسان؟
🌱برند از جهان با خود اصحاب رای
فرو مایه ماند به حسرت بجای
🌼زر و نعمت اکنون بده کان توست
که بعد از تو بیرون ز فرمان توست
☘به دنیا توانی که عقبی خری
بخر، جان من، ور نه حسرت بری
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
#سعدی
و اما راویان اخبار و ناقلان آثار وطوطیان شکرشکن شیرین گفتار و خوشه چینان خرمن سخن دانی و صرافان سر بازار معانی وچابک سواران میدان دانش، توسن خوش خرام سخن را بدینگونه به جولان در آورده اند که:
در روزگاران قدیم مردی درگذشت و پس از مرگش، فرزند شایستهاش که اهل دل و دانا بود، صدهزار سکه طلا از او به ارث برد.
🔸همانند بخیلان، طلاها را نگه نداشت بلکه همانند آزادمردان، دست از طلاها برداشت
🔹خانهاش از فقرا خالی نبود. همواره در مهمانخانهاش، مسافر بود
🔸آشنا و غریبه را از خود خشنود کرد. نه مثل پدرش که طلا و نقره را زندانی کرده بود
🔹سرزنش کنندهای به او گفت که ای اسرافکار! همه داراییات را به یک باره نابود نکن
🔸مردانگی نیست که خرمنی را که طی یک سال میتوان جمع آوری کرد، در (با) یک نفس بسوزانی
🔹هنگامی که طاقت فقیری را نداری، هنگامی که ثروتمند هستی، حساب و کتاب داراییات را داشته باش و بی حساب خرج نکن
🔸بانوی ده، چه خوب به دختر گفت که روزی که دارا هستی، اسباب زندگی را برای روز تنگدستی حفظ کن
🔹همیشه مشک و کوزه آب را بردار چرا که آب جوی همواره در ده جاری نیست
🔸با مال دنیا میتوان آخرت خود را ساخت. با طلا و ثروت میتوان بر شیر غلبه کرد.
🔹اگر مال نداری، پیش یار نرو. و اگر مال و دارایی داری، بیا و مالت را برای یار بیاور
🔸اگر تهی دست باشی، حتی اگر صورتت را روی خاک پایش بگذاری، باز هم پاسخت را نخواهد گفت
🔹انسان ثروتمند، میتواند چشم دیو را از جایش درآورد و میتواند صخر دیوزده را با حیله، به دام افکند
🔸اگر فقیر هستی، دور و بر زیبارویان نگرد که مردم اگر مال نداشته باشند، ارزشی ندارند.
🔹از دست خالی کاری ساخته نیست. با طلا میتوانی چشم دیو سفید را از جا دربیاوری
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
#سعدی
#بوستان
📗#معرفی_کتاب📗
فتنه تغلّب نوشته مصطفی غفاری روایتهایی از متن و فرامتن فتنه سال ۱۳۸۸ را بازگو میکند. در این کتاب تحلیلهایی از سخنان و کنشهای رهبر انقلاب در برابر فتنه ۸۸ آمده است که گاه شامل اخبار و مطالبی ناگفته یا شنیدهنشده نیز هست و مجموعاً روایت روشنی از راهبری جامعه و مهار فتنه ارائه میدهد.
این کتاب شامل روایتهای ناگفتهای از تلاشهای پیگیر دلسوزان نظام برای مذاکره با نامزدهای معترض و صیانت از حقّالنّاس است. خاطرات دکتر علی آقامحمّدی سیر دقیقی از یک رشتهٔ پیوسته از مذاکرات که با خواست مهندس موسوی آغاز و دنبال شده را روایت میکند.
یادداشت آقای علیرضا شمیرانی ضمن ارائهٔ روایتی تحلیلی از ماجرای فتنه در یک قالب تبیینی _ استفهامی، حاوی اخبار و اطّلاعاتی است که نقش رهبر معظّم انقلاب را در مهار فتنه بهطور مستند به نمایش میگذارد.
مصاحبه با آقای حمید پارسانیا روایت منتشرنشدهای است از یک دیدار ویژه در اواخر تیر ۱۳۸۸ که چند تن از نخبگان و فضلای حوزوی به حضور رهبر انقلاب رسیده و دربارهٔ مسائل عمدهٔ جاری در کشور صمیمانه و بیپرده با ایشان به گفتوشنود نشستهاند.
روایتهای آقایان غلامحسین محسنی اژهای و سیّدمهدی خاموشی که از دو موضع مختلف با نامزدهای معترض به نتایج انتخابات مذاکرهٔ شفّاف کردهاند، حامل اطّلاعاتی جالبتوجّه در مورد نگرش آنها به انتخابات و فراتر از آن، سطح تحلیل و زاویهٔ دید آنها در تصمیمهایی است که در رابطه با مسائل پس از آن گرفته یا نگرفتهاند.
آقای حسن رحیمپور ازغدی، خطبه ۲۰ شهریور ۸۸ آیتالله خامنهای در نماز جمعه تهران را که به دستهبندی مخالفان سیاسی و روش برخورد با آنها مطابق سیره اهلبیت علیهمالسلام اختصاص داشته، تحلیل کرده است.
آخرین مطلب در بخش اصلی کتاب، پنج روایت از کنشهای رهبر انقلاب است با مخاطبانی که منتقد رفتار نظام در جریان فتنهٔ ۸۸ بودهاند. گفتار و رفتار ایشان در این مواضع که به قلم آقای حسین شهسواری روایت شده، حاوی ظرافتها و دقایقی است که به کار تحلیلگران خواهد آمد و ابعادی از تکاپوی نظام برای مهار فتنه را رونمایی میکند.
بخش پیوست، روایت متن بیانات حضرت آیتالله خامنهای دربارهٔ فتنهٔ ۸۸، قبل، حین و بعد از رخداد آن است. این بیانات با دستهبندی بر اساس موضوع و مخاطب، از نظر زمانی نیز در پنج فصل مرتّب شده و در ترکیب با قطعاتی منتشرنشده، شاکلهٔ اصلی تحلیل معظّمٌله را دربارهٔ ریز و درشت ماجرای فتنه در بر میگیرند.