#پرتوـ1010ـعرشیان
🔴 برش هايي از زندگي پيشاهنگ جهاد و شهادت
🔹نيرالسادات احتشام رضوي همسرشهيدنواب: چند روزي بود كه با سر و وضع گلي مي آمد خانه؛ آن روز هم. اصلا سابقه نداشت. صبرم تمام شده بود.به شوخي گفتم:"خسته نباشيد آقا،امروز چقدرمزد گرفتيد؟ "سيد هم چند لحظه نگاهم كرد و خنديد.بعدها فهميدم قضيه مربوط مي شده به شيخ مهدي دولابي همسايه مان. پير بود و توان كار نداشت. ظاهرا ميخواسته خانهاش را كاهگل كند. سيد گل مي ساخته و واحدي ماله مي كشيده.
🔹 حجت الاسلام و المسلمين علي دواني: فدائيان و در رأس آنان نواب و واحدي،از لحاظ امرار معاش سخت در مضيقه بودند...مادر شهيد واحدي آنچه را كه به قول خودش براي عروسي واحدي ها (سيد محمد و سيد عبدالحسين) نگه داشته بود مانند مقدار معدودي از جواهرات; همه را به مرور ايام فروخت و خرج رفت و آمد و پذيرايي از فدائيان كرد و در آخر هيچ نداشت.خانم فخر الشريعه آل آقا مادر واحدي ها، از جمله بانوان با فضيلت و بسيار با جرأت بود و با سن بالايي كه داشت؛ هميشه به نواب كه در حكم پسر او بود"آقا"مي گفت. ...
متن کامل این مطلب را در اینجا مطالعه کنید.👇
http://partosokhan.ir/page.asp?Number=1010&Category=384
@partosokhan_ir