eitaa logo
پرتو اشراق
776 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
13.5هزار ویدیو
56 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓آیا این قضیه در روز نوزدهم فروردین واقعیت دارد؟ چقدر مستند است؟ آیا از اهل بیت وارد شده است؟ ✅ پاسخ: 💍 شرف الشمس عبارت است از نوعی حکاکی بر روی نگین انگشتری زرد رنگ در روز نوزدهم فروردین با این اعتقاد که این عمل موجب گشایش کارها و سبب افزایش رزق و روزی و درمان بیماری ها و در امان ماندن از شرور و.‌‌‌‌.. می شود. ☀ معتقدین به قضیه شرف الشمس در روز نوزدهم فروردین می نویسند: ✍ «شرف شمس در نوزده درجه حمل (فروردین) است و اين حروف عاليات را كه هفت و سيزده اند و به همين اسم شريف شرف شمس شهرت دارد بر نگين انگشترى نقش كنند. و در شرح و خواص آن به نظم و نثر بياناتى دارند». 📗هزار و یک نکته، ص ۷۹۷. 👌برخی دیگر از محققان اعتبار روز نوزدهم فروردین برای شرف الشمس را منتسب به ستاره شناسی و توهم و کهانت و... می دانند و می نویسند: ✍ «شَرَف اصطلاحی هيوى و نجومى است، اهل احكام نجوم از حلول كواكب در هر يك از بروج و اجزاى آن ادراك تأثيرات سعد و نحس كرده اند و از اين جهت اعتباراتى نموده اند از آن جمله شرف، هبوط. 🔅مثلا هر كوكبى را در برجى و درجه در نوعى قوت و تأثير يافته اند و آن را شرف آن كوكب گفته اند و يا ضعفى و آن را هبوط آن كوكب گفته اند پس بر اساس تجربه و يا توهم و يا كهانت و غير اين گونه اعتبارات كرده اند و گفته اند شرف آفتاب هنگامى است كه در درجه ۱۹ حمل (فروردین) باشد». 📚 فرهنگ معارف اسلامی، ج ۲، ص ۱۰۵۴. ❌بنابراین اعتبار روز نوزدهم فروردین برای اعمال شرف الشمس مستند به روایتی نیست، بلکه برگرفته از ستاره شناسی و نجوم و تخیل و وهم است که به هیچ عنوان اعتبار و رجحان شرعی ندارد. 💍 معتقدین به شرف الشمس، شکلی که بر روی نگین انگشتر در روز نوزدهم فروردین حکاکی می شود را منتسب و برگرفته از این اشعار امیرمومنان (علیه السلام) می دانند که فرمود: 🔅«ثَلَاثُ عِصِيٍّ صُفِّفَتْ بَعْدَ خَاتَمٍ 🔅عَلَى رَأْسِهَا مِثْلُ السِّنَانِ الْمُقَوَّمِ 🔅وَ مِيمٌ طَمِيسٌ أَبْتَرٌ ثُمَّ سُلَّمٌ 🔅إِلَى كُلِّ مَأْمُولٍ وَ لَيْسَ بِسُلَّمٍ 🔅وَ أَرْبَعَةٌ مِثْلُ الْأَصَابِعِ صُفِّفَتْ 🔅تُشِيرُ إِلَى الْخَيْرَاتِ مِنْ غَيْرِ مِعْصَمٍ 🔅وَ هَاءٌ شَقِيقٌ ثُمَّ وَاوٌ مُقَوَّسٌ 🔅عَلَيْهَا إِذَا يَبْدُو كَأُنْبُوبِ مِحْجَمٍ 🔅فَيَا حَامِلَ الِاسْمِ الَّذِي لَيْسَ مِثْلَهُ 🔅تَوَقَّ مِنَ الْأَسْوَاءِ تَنْجُ وَ تَسْلَمِ 🔅فَذَاكَ اسْمُ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ 🔅إِلَى كُلِّ مَخْلُوقٍ فَصِيحٍ وَ أَعْجَم 📙دیوان امیرالمومنین، ص ۳۹۳. 🔰آنگاه ترجمه این اشعار و شکل شرف الشمس به ظن آنان را چنین به شعر در آورده اند: 🔅«اولى خاتمى همى بايد 🔅كه بود پنج گوشه آن خاتم 🔅ليك شرط نوشتنش اين است 🔅كه نراند بر آن دوباره قلم 🔅بنويسد عقيب آن سه الف 🔅كه صد و يازده بود برقم 🔅بر سر هر سه چون سنان مدى 🔅بكشد آنچنان كه نبود خم 🔅بعد از آن ميم بيد مى باشد 🔅كه بود كور و چشم او بر هم 🔅پس بود نردبان سه پايه 🔅كه نباشد از آن زياد و نه كم 🔅بعد از آن چار الف بود همسر 🔅چو انامل ستاده پهلوی هم 🔅هست آنگاه ها و پس واوى 🔅كه بود كج به هيأت محجم 🔅سيزده حرف باشد اينصورت 🔅هر يكى در صفا چو باغ ارم 🔅چار حرف وى است از تورات 🔅چار ز انجيل عيسى مريم 🔅پنج حرف دگر ز قرآنست 🔅اسم اعظم همين بود فافهم 🔅اى تويى حامل چنين اسما 🔅ايمنى از همه بلا و سقم 🔅نگزد مار و عقربت هرگز 🔅نشوى تا تويى غمين و دژم 🔅از وبا و علل تو آزادى 🔅و ز تب و درد و جملگى الم 📗‌ هزار و یک نکته، ص ۷۹۹. 🔰 حال در مورد اشعار منسوب به امیر مومنان که شکل حکاکی شده بر روی انگشتر شرف الشمس برگرفته از آن است توجه به نکاتی لازم است: 1⃣ اشعار مذکور در کتاب دیوان منسوب به علی (علیه السلام) آمده است که علامه مجلسی در مورد آن می گوید: 🔅«حکم به صحت تمام آن مشکل است». 📚 بحارالانوار، ج ۱ ص ۴۲. 2⃣ آن اشعار در برخی کتب دیگر چون زاد المعاد علامه مجلسی، ص ۵۶۷ (به نقل از دیوان علی علیه السلام ) آمده است. 3⃣ در ابتدای آن اشعار تصریح شده است که از آن در جهت طلسم و حرزی برای مقابله با سردرد شدن استفاده می شود (طلسم للصداع). 4⃣ به هیچ عنوان استفاده از آن تحت عنوان شرف الشمس در روز نوزدهم فروردین نیامده است. ❌بنابراین هم صحت انتساب آن اشعار به امیرمومنان مشکوک است، زیرا بدون سند نقل شده است و کتابی هم که آن را نقل کرده، انتساب محتوای آن به علی (علیه السلام) مشکوک است، و هم اساساً آن اشعار در جهت مقابله با بیماری سردرد است نه شرف الشمس و اساساً اعتبار دادن به روز نوزدهم فروردین و سعادت آن برگرفته از علوم ستاره و کوکب شناسی و مانند آن است که بطلان آن در اسلام بدیهی است. <<١>>