3⃣2⃣1⃣ #ضرب_المثل «کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد!»
⛰🏔 در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید. این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد.
👨🏻 روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود. پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت:
☝🏻«چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین کوهی ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می بندیم!»
⛰ یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند.
👨🏻اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت:
☝🏻«بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»
⛰ این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند.
👴 چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایین ده فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت:
⛏ بیل و کلنگ تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم.
🕳 بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پایین کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند.
🏔 زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود!
👨🏻 این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد اما چاره ای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایین کوه رفت و با التماس به آنها گفت:
✋🏻 «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات ها را به طرف ده ما برگردانید!»
👴 کدخدا با لبخند گفت:
👌🏻«اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی رود، بعد هم یادت هست که گفتی کوه به کوه نمی رسد.
تو درست گفتی:
☝🏻«کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد!»
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
⚠ وزیر بهداشت سال گذشته:
😐 چهل میلیون نفر دانش آموز، وارنيش فلورايد کردیم!!!
🔺بعد در دنیا بر علیه فلوراید تراپی تظاهرات میکنند.
🤔 چه افتخاری میکنه وزیر #غیر_بهداشتی ما
🌐 @partoweshraq
<<٢>>
⚠ به هر صورت پرونده آن ماجرا هم خیلی تلخ تمام شد.
‼حالا ما ابتکارات این اعجوبه های محصور بین جهل و خیانت را تکریم میکنیم و نام زیبای بزرگراه نیایش را تعویض و اسم این جرثومه های در استخر فرح مغروق را بر آن مینهیم؟ واقعا خدا از این همه ریاکاری با ما چه خواهد کرد؟
✍ حمید رضا نقاشیان.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
‼صدام ۷۰ خلبان عراقی را یکجا اعدام کرد!
⚠ روایتی تکان دهنده از #خیانت برخی مسئولین
📒 وقتی خاطرات یکایک سرداران آزموده در #دفاع_مقدس را مرور میکنم و حوادث را کنار هم میگذارم، به معنای واقعی هنگ میکنم!!
🇮🇷 در یک اعجابی فرو میروم که با این همه جهل و خیانت که توسط عوامل همسو با دشمن در این کشور میگذرد چگونه این کشور و این نظام و این انقلاب گردنه های استواری و بقا و صلابت را با طمانینه و اعتماد به نفس در طول نزدیک به ۴۰ سال یک یکی طی کرده و از پیچ و خم معضلات پیچیده و عموما خود ساخته عبور میکند؟
📗 کتاب خاطرات مرحوم جواد شریفی راد، معلم و سرتیم خنثیسازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را که با عنوان «حرفهای» کنوشته و در سالهای ۱۳۸۹ و ۹۰ و ۹۱ با همت مرتضی قاضی با چاپهای متعدد به زیور طبع روشنگرانه آراسته شده است را تورق میکنم و به دقایقی بر میخورم که واقعاً حیرت انگیز و گاهی در ذات حیرت خود تاسف و تاثر بر انگیز است!!
⭕ این برادر رزمنده در حیات پر برکتش نکاتی را دیده و به ظرایفی اشاره داشته که فی الواقع قابل هضم نیست.
📗 ایشان که خدارحمتش کند و با اولیاء خود محشور نماید در فرازی از کتاب خاطراتش مینویسد:
✈ زمان جنگ شهرها هواپیماهای عراقی در خیابان خاوران توی یک فرش شویی بمب انداخته بودند و عمل نکرده بود.
💣 رفتیم بمب را در آوردیم. همه چیز درست بود ولی خرج کمکی آن را نزده بودند. و این یک اشتباه نبود!!
📃 مابرای ارائه گزارش فرمی داشتیم که باید بعد از خنثی کردن بمب پر میکردیم.
📃 توی فرم برای نوشتن جا گذاشته بود:
❓چرا بمب عمل نکرده؟… گاهی وقت ها واقعا دلیلی پیدا نمیکردیم. اوایل که به ماموریت خنثی سازی میرفتیم، جلویش خط میکشیدیم و گاهی وقت ها هم مینوشتیم:
✍ خدا خواسته...
💣عمل نکردن این بمب ها طبیعی نبود. ذهنم درگیر بود.
🚙 در راه برگشت به تهران توی همین فکرها بودم. رفتم دفتر ستاری، فرمانده آن زمان نیروی هوایی.
⁉ به ستاری گفتم یه اتفاقی افتاده که خیلی عجیب و غریبه. هشت تا بمب بوده که دوتاش عمل کرده!!
🖲 من الان ۶ ست فیوز دارم. تفسیر دقیقش اینه که این پیم ها رو نکشیدن و روشون مونده!!
⛔ قرار بود قضیه بین من و او بمونه. تا یک مدت طولانی بمب ها اینطوری بودند.
🗺 افتادیم دنبال این که این هواپیماهای عراقی از کدام پایگاه در عراق پرواز میکنند؟
✈ فهمیدیم که این هواپیماها از پایگاه شعیبیه عراق میآیند.
💣 به این نتیجه رسیدیم که یک گروه بزرگ در این پایگاه دارند اقداماتی میکنند که این بمب ها عمل نکنند.
📆 در یک فاصله ۳۰ تا ۴۰ روز این اتفاق در جاهای مختلف کشور تکرارپشت سر هم تکرار شد.
📢 تا اینکه در یکی از سخنرانی های رسمی، یکی از مسئولان کشور( #هاشمی_رفسنجانی) آمد و قضیه را اعلام کرد!!
🎙گفت: اسلام اینقدر نفوذ کرده که ما توی پایگاه های هوایی عراق فلان میکنیم، بهمان میکنیم. کاری میکنیم که بمب هایشان عمل نمیکنند!
⚠از آن به بعد دیگر اتفاق عمل نکردن بمب ها، نیفتاد. دیگر پیم بمب ها رویشان نبود. معلوم بود در شعیبیه اتفاقی افتاده که روش نصب بمب در پایگاه عوض شده.
🏭 سه چهار ماه بعد، پالایشگاه اصفهان را بمباران کردند.
✈💥 بچههای ما هم یک میراژ عراقی اف – ۱ را زدند.
💺 مطلع شدم خلبانش با صندلی ایجکت کرده.
🗺 هواپیما از شعیبیه آمده بود. کنجکاو شدم بروم و آن خلبان عراقی را ببینم.
👌به مترجم گیر دادم ماجرای بمب های عمل نکرده را بپرسد.
👤خلبان گفت: من نمیدونم چی شده ولی چند وقت پیش، صدام یه گروه خیلی زیادی رو توی پایگاه ما اعدام کرد!!
‼یه گروه بزرگی رو به جرم خیانت و توطئه علیه صدام اعدام کردند!!
👌ظاهرا این ها گروهی در ارتش عراق بودند که دست به دست هم داده بودند و این کار را اداره میکردند. حدود ۷۰ نفر در آن ماجرا اعدام شده بودند.
👤مدتی بعد یک روز ستاری را در پایگاه خودمان دیدم و گفتم:
⁉ مگر قرار نبود آن موضوع بین خودمان بماند؟!
🏣 گفت: من توی شورای عالی امنیت ملی این موضوع را مطرح کردم؛ آنوقت این خبر فوق سری رو آوردن توی سخنرانی جلوی همه مردم گفتن…!!
📢 با آن اعلام توی سخنرانی، آن ها هم لو رفته بودند و اعدام شده بودند و قضیه هم تمام شده بود.
🖲یکی از ساده ترین حدس ها این بود که آدم های آن گروه، این پیم های ضامن را از یک جایی میآوردند یا اضافه داشتند. همان پیم های اضافی را تحویل واحد عملیات میدادند که یعنی ما تحویل دادیم ولی در مسلح کردن بمب استفاده نمیکردند. آدم هایی بودند که دلشان نمیخواست بجنگند. واقعا خیلی وقتها عراقیها نمیجنگیدند؛ حالا به هر انگیزه ای بود.
<<١>>