🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده
⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜
💐 روشهای جذب خواستگار
👌وقتی دیدید خواستگارتون شایسته و مورد قبول شماست، بهتره تو جلسات بعدی یه سری تدبیرهایی بخرج بدید. مثلاً:
💖 خوش لباس و متین باشید،
💖 رفتارهای نرمتری از خودتون نشون بدید،
💖 خوشسخن باشید،
💖 عاقل باشید،
💖 به موقع لبخند بزنید،
💖 تیپ مناسبی داشته باشید،
💖 گهگاهی هم طرف رو تاییدش کنید.
👌ولی طوری برخورد کنید که طرف فکر نکنه شما هیچی بلد نیستید و جذاب بودن رو نمی فهمید!
🔰اما...
💎 یادتون باشه اگه هنوز قضیه زیاد جدی نشده و خواستگار به دلتون ننشسته. از گوهر طنازی و دلبری حلال تون خرج نکنید... چون نتیجه عکس میده!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت صد و چهلم
نگاهم محو تختخوابهای کوچک و گهوارههای نازنینی شده بود که قرار بود تا هفت ماه آینده، بستر نرم خواب کودک عزیزم شود که مجید با صدایی مهربان زیر گوشم زمزمه کرد:
الهه جان! از این خوشت میاد؟
👈 و با انگشتش، تخت کوچک و زیبایی را نشانم داد که بدنه سفید رنگش با نقش و نگارهایی صورتی رنگ، ظاهری ظریف و دخترانه پیدا کرده بود که خندیدم و گفتم:
این که خیلی دخترونه اس!... و با نگاهی شیطنتآمیز ادامه دادم:
☝من که میدونم پسره!
هنوز دو ماه تا تشخیص جنسیت کودکم مانده و ما همچنان به همین شوخی عاشقانه خوش بودیم.
در برابر سماجت مادرانهام تسلیم شد و پیشنهاد داد:
☝میخوای صبر کنیم هر وقت معلوم شد بعد تخت و کمد بگیریم؟
و من با یک پلک زدن، پیشنهادش را پذیرفتم که این روزها تفریح شیرینمان، گشت و گذار در مغازههای لوازم نوزاد و تماشای انواع کالاسکه و سرویس خواب کودک بود و هر بار به امید زمانی که دختر یا پسر بودن فرزندمان مشخص شود، بیآنکه چیزی بخریم تا خانه پیاده قدم میزدیم.
هر چند در طول یک خیابان کوتاه، باید چند بار میایستادیم تا درد کمرم آرام شود و مجید مدام مراقب بود تا مبادا از کنار چرخ دستفروش سمبوسه یا از مقابل ویترین پُر از مرغ سوخاری عبور نکنیم که بوی روغن و پودر سوخاری، حالم را به هم میزد.
🏝 البته هوای لطیف و خنک اواخر آذرماه بندرعباس، فضای شهر را حسابی بهاری کرده و در میان ازدحام جمعیت، مشام جانم را خوش میکرد.
🌃 نسیم خیس و خوش رایحه شبهای پاییزی این شهر ساحلی، زیر نور زرد چراغهای خیابان و چراغهای کوتاه و بلند مغازههای مختلف، حال و هوای پرُ رنگ و لعابی به زندگی مردم داده و کنار شانههای مردانه و مهربان مجید، زیباترین لحظات زندگیام بود که چشمم به کاسههای هوسانگیز تمر و آلوچه افتاد و دلم رفت.
مجید که دیگر به بهانه گیریهای کودک پُر نازِمان عادت کرده بود، خندید و با گفتن «چَشم! آلوچه هم میخریم!» نزدیک پیشخوان مغازه ترشی فروشی به انتظار سفارش من ایستاد.
🍮 روی میز فلزی مقابل مغازه، ردیف کاسههای لواشک و آلوچه و انواع تمر هندی پیش چشمانم صف کشیده و دهانم را حسابی آب انداخته بودند که بلاخره یک ظرف آلوچه خوش رنگ انتخاب کردم و امانم نبود که به خانه برسیم و در همان پیادهروی شلوغ حاشیه بازارچه محلی، با دو انگشتم آلوچههای ترش را به دهان میگذاشتم و همچنان گوشم به کلام شیرین مجید بود که برایم یک نفس حرف میزد؛ از شور و شوقی که به آمدن نوزاد نازنینمان در دلش به راه افتاده تا تنور عشقی که این روزها با مادر شدن من، گرمتر هم شده و بیش از گذشته عاشق آرامش مادرانهام شده بود.
آنچنان در بستر نرم احساسات پاک و سپیدمان، پلکهایمان سنگین شده و رؤیای دل انگیز زندگی را نه در خواب که در بیداری به چشم میدیدیم که طول مسیر به نسبت طولانی بازارچه تا خانه را حس نکردیم و در تاریکی ساکت و آرام کوچه همچنان قدم میزدیم که ویراژ وحشیانه اتومبیلی در نور تند و تیز چراغهای زرد و سفیدش پیچید و مثل اینکه شیشه قفسه سینهام را شکسته باشد، تمام وجودم را در هم فرو ریخت و شاید اگر دستان مجید به حمایت تن لرزانم نمیآمد و با چنگی که به بازویم انداخت، مرا به گوشهای نمیکشید، از هول اتومبیلی که با سرعتی سرسامآور از کنارمان گذشته بود، نقش زمین میشدم.
🚗 هنوز زوزه موتور اتومبیل را در انتهای کوچه میشنیدم که تازه به خودم آمدم و دیدم پشت به دیوار سرد و سیمانی کوچه، دستانم در میان دستان گرم مجید از ترس میلرزد و قلبم آنچنان به قفسه سینهام میکوبید که باور کردم اینهمه بیقراری، بیتابی کودک دلبندم بود که از خواب نازش پریده و حسابی ترسیده بود که گرچه هنوز وجود قابل عرضی نبود، ولی حضورش را در وجودم به وضوح احساس میکردم.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 سـیـره شـہـداء
💞 زندگی با چاشنی عشق
👤 غاده؛ همسر شهيد چمران مي گويد:
🎙روزي دوستم به من گفت:
👌غاده! در ازدواج تو یك چیز بالأخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می گرفتی، این بلند است، این كوتاه است... مثل این كه می خواستی یك نفر باشد كه سر و شكلش نقص نداشته باشد. حالا من تعجبم چه طور دكتر را كه سرش مو ندارد قبول كردی؟!!
‼من گفتم: «مصطفی كچل نیست. تو اشتباه می كنی!!»
🚪آن روز همین كه رسیدم به خانه، در را باز كردم و چشمم افتاد به مصطفی، شروع كردم به خندیدن.
🌷 مصطفی پرسید: «چرا می خندی؟»
👁 و من كه چشم هایم از خنده به اشك نشسته بود گفتم:
👌 «مصطفی، تو كچلی؟ من نمی دانستم!»
🌷و آن وقت مصطفی هم شروع كرد به خندیدن...
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹 #سواد_زندگی
👥👤👥 اطرافتان را با آدمهای مثبت پُر کنید.
🏢 دکتر نیکولاس کریستاکیس و جیمز فولر، محققان دانشگاه هاروارد و دانشگاه سندیهگو، دریافتند هر یک دوست شاد و سرحال، امکان شاد شدن فرد را تا ۹ درصد افزایش میدهد.
📱اگر احساس کسل بودن میکنید با یکی از دوستانتان ارتباط بگیرید، کسی که از شما خوش بینتر باشد.
مغز ما نرونهای آینهواری دارد که چیزی را که دیگران ابراز میکنند تقلید مینماید، بنابراین هر وقت نیاز به کمی القا مثبت داشتید، با کسانی که این امکان را به شما میدهند ارتباط برقرار کنید.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🏊 آموزش
👑 سلطانی به معلم فرزندش گفت:
☝پیش از آنکه به فرزند من خواندن و نوشتن بیاموزی، به او شنا کردن را یاد بده.
✍ زیرا اگر خواندن و نوشتن را نیاموخت، یکی دیگر می تواند به جای او بخواند و بنویسد.
🌊 اما اگر در دریا غرق شود، کسی به جای او نمی تواند شنا کند!
📘منبع: کشکول شیخ بهایی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💠❓📚 ✍💠 #پــرســمــان
💘 جشن طلاق!!
❓امروزه مرسوم شده که زن و شوهر پس از طلاق و جدایی جشن طلاق می گیرند!
❓خواستم نظر اسلام را در مورد جشن طلاق بدونم؟
✅ پاسخ:
💞 همانقدر که در اسلام به ازدواج و وصل شدن توصیه شده است، از فراق و طلاق های بی مورد نهی شده است تا جایی که پیامبر گرامی فرمود:
🔅«هیچ چیز نزد خداوند مبغوضتر از خانه ای که به وسیله طلاق خراب شود، نمی باشد».
📚 الکافی، ج ۵، ص ٣٢٨.
⚜ یا امام صادق (علیه السلام) فرمود:
🔅«خداوند خانه ای را که در آن عروس باشد، دوست می دارد و خانه ای را که در آن طلاق باشد، مبغوض می داند».
📚 الکافی، ج ۶، ص ۵۴.
☪ بنابراین دیدگاه اسلام به مساله طلاق دیدگاهی منفی است چرا که آثار و پیامدهای ناشی از آن سال های سال دامان زوجین و فرزندان آنها را می گیرد و چنین نیست که زوجین و فرزندان پس از طلاق بتوانند یک زندگی ایده آل را تجربه کنند، بنابراین زوجین تا جایی که ممکن است باید سعی کنند با مدارا و گذشت زندگی را ادامه دهند و به بهانه های کوچک و گاها واهی زندگی را خراب نکنند، اما با این وجود مواردی پیش می آید که ادامه زندگی مشترک سخت و طاقت فرسا است و تن دادن به ادامه زندگی می تواند منجر به اتفاقات غیر قابل جبرانی گردد، اسلام در چنین مواردی وقوع طلاق در زندگی را اجازه داده است؛
📚 وسائل الشیعه، ج ۲٢، ص ١٠، باب ٣.
📖 قرآن توصیه می کنند پس از طلاق زوجین با نیکی از هم جدا شوند چنان که می فرماید:
🔅«طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است، (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود)».
📖 سوره بقره، آیه ٢٢٩.
👌منظور از جدا شدن توأم با احسان و نيكى اين است كه حقوق آن زن را بپردازد و بعد از جدايى، ضرر و زيانى به او نرساند و پشت سر او سخنان نا مناسب نگويد، و مردم را به او بدبين نسازد، و امكان ازدواج مجدد را از او نگيرد.
📚 تفسیر نمونه، ج ٢، ص ۱۶۸.
👌آنچه امروزه به جشن طلاق شهرت یافته است که معمولاً زوجین بدون دلیل موجهی از هم جدا می شوند و با برپایی جشن طلاق، از یکدیگر اعلام انزجاز و تنفر و بدگویی می کنند، و سخنان نامناسب پشت سر یکدگیر می گویند و مردم را به یکدیگر بدبین می سازند، و آثار مخرب این جشن و شادی کردن، دامان فرزندان را می گیرد، نمی تواند مورد توصیه اسلام محسوب شود.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
⁉ چرا رهبر جامعه نمیتواند مقابل اشتباهات ریاست جمهوری بایستد؟
🎙استاد #رائفی_پور
🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
👌دفاع جانانه کیروش از ایران در کنفرانس مطبوعاتی پس از دیدار با پرتغال
🌐 @partoweshraq
👨🏻 👳🏻 حکایت جوان خائف و مرد عابد
🌹امام زين العابدين (عليه السلام) مى فرمايد:
🌊 مردى با خانواده خود سوار كشتى شد در ميان راه، دريا به حركت آمد و كشتى شكست و از سرنشينان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نيافت.
زن بر تخته پاره اى قرار گرفت و موج دريا وى را به يكى از جزيره هاى اطراف دريا برد.
🏝 در آن جزيره مرد راهزنى زندگى مى كرد كه هر حرامى را مرتكب مى شد و به هر كار زشتى دست مى زد!
ناگهان آن زن را بالاى سر خود ديد به او گفت:
👨🏻 آدمى زادى يا پرى؟
زن گفت: آدمم.
👨🏻 آن مرد ديگر سخنى نگفت، برخاست و با زن درافتاد و قصد كرد با او درآميزد.
زن بر خود لرزيد.
👨🏻 راهزن سبب وحشت و ترس آن را پرسيد.
👌آن زن با دست اشاره كرد و گفت:
از خدا مى ترسم.
👨🏻 راهزن گفت: تاكنون چنين عملى مرتكب شده اى؟
زن پاسخ داد: به عزّتش سوگند، هرگز به چنين عملى دامن آلوده نكرده ام.
👨🏻 مرد راهزن گفت: با اين كه تو مرتكب چنين عمل خلافى نشده اى از خدا مى ترسى، در حالى كه من اين كار را به زور به تو تحميل مى كنم، به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از تو هستم.
👨🏻 راهزن پس از اين جرقّه بيدار كننده برخاست و در حالى كه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد.
👨🏻👳🏻 در راه به راهبى برخورد و به عنوان رفيق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار مى داد، راهب به راهزن جوان گفت:
👳🏻 دعا كن تا خدا به وسيله ابرى بر ما سايه افكند وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت.
👨🏻 جوان گفت: من در پيشگاه خدا براى خود حسنه اى نمى بينم، تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنايت كنم.
👳🏻 راهب گفت: پس من دعا مى كنم و تو آمين بگو.
👨🏻 جوان پذيرفت پس راهب دعا كرد و جوان آمين گفت.
☁ در همان لحظه ابرى بر آنان سايه انداخت و هر دو در سايه ابر بسيارى از راه را رفتند. تا به جايى رسيدند كه بايد از هم جدا مى شدند، همين كه از يكديگر جدا شدند ابر بالاى سر جوان قرار گرفت!!
👳🏻 راهب گفت: تو از من بهترى؛ زيرا دعا به خاطر تو به اجابت رسيد، اينك داستانت را به من بگو.
👨🏻 جوان ماجراى برخورد خود را با آن زن گفت.
👳🏻 راهب به او گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشيده شد، سپس مواظب باش اينك بنگر كه در آينده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
📚 برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
👌خواستن توانستن است!
ماجرای آدم یهودی و اذیت به امام موسی کاظم(ع) در سیاه چال
🎙حجت الاسلام #دانشمند
🌐 @partoweshraq
📡 #نشر_حداکثری
4_5879453260607128534.mp3
3.82M
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
👌خواستن توانستن است!
ماجرای آدم یهودی و اذیت به امام موسی کاظم(ع) در سیاه چال
🎙حجت الاسلام #دانشمند
🌐 @partoweshraq
📡 #نشر_حداکثری
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
⚜ #آیت_الله_بهجت (ره):
🎙این نکته از معلومات و واضح و آشکار و از مسلّمیات شرع است که چنانچه مسلمانی دید که مسلمانی گرفتار است و با اندک همت، گرفتاری او رفع میشود، در این صورت اگر همت نکند، معاقَب(عقاب شده) خواهد بود.
📚 در محضر بهجت، ج ٣، ص ٢٨.
🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜
📣 خانم خونه
🚺 بعضی خانوما وقتی شوهرشون وارد خونه میشه قبل از اینکه به صورتش نگاه کنن به دستاش نگاه میکنن که ببینن آقا اقلامی را که سفارش داده خریده یا نه... و به جای اینکه بهش خداقوتی چیزی بگن، بهش غر میزنن که چرا فلان چیزو نخریدی یا چرا فلان چیزو خریدی؟
📣 خانوما...
👌لطفاً وقتی در و باز می کنید به روی شوهرتون؛
💟 اول از همه به چهره ش نگاه کنید و یه لبخند محبت آمیز بهش بزنید!
💟 بهش خوش آمد بگید،
💟 بهش دست بدید حتی ببوسیدش،
💟 حتی درآغوشش بگیرید، چه اشکالی داره؟
💟 بعدش هم اگر چیزی خریده وسایلو از دستش بگیرید و ازش تشکر کنید،
💟 از چیزهایی که خریده تعریف کنید،
💟 بهش حس تأمین بدید و بگید که چقدر چیزهایی که خریده نیاز بود.
🛍 مثلاً بعضی ها وقتی همسرشون خرید میکنه خانوم تا در و به روی آقا باز میکنه نه تنها از همسرش استقبال خوبی نداره بلکه با کنایه و تیکه با شوهرش حرف میزنه مثلاً؛
❌چه عجب تو یه بار دست پر اومدی... چشم نخوری!!!
❌ آفتاب از کدوم طرف در اومده!
❌ و...
💔 جالبه بدونید ممکنه از روی بدی هم این حرفو نزنن
بلکه از روی ناآگاهی و فقر دانش همسرداری اینجوری میگن... و نمیدونن چقدر حرفشون اشتباهه.
🚺 خانوما ادبیاتی که به کار می بریم تو مکالمه با همسرمون خیلی مهمه... خانوم وقتی همسرش خرید میکنه باید بگه:
💞 عزیزم ممنون چقدر زحمت کشیدی، گ
💞 وای چقدر دلم انار می خواست مرسی...
💞 اتفاقاً شیرمون تمام شده بود چه خوب که یادت بود بخری.
❌ نه اینکه با طعنه و نیش و کنایه باهاش صحبت کنه.... که اتفاقاً نتیجه ی عکس هم داره!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq