🌹 #سواد_زندگی
1⃣ از دیگران شکایت نمی کنم
بلکه خودم را تغییر می دهم،
👞 چرا که کفش پوشیدن راحت تر از فرش کردن دنیاست.
2⃣ مبارزه انسان را داغ می کند
و تجربه انسان را پخته می کند!
🔥هر داغی روزی سرد می شود ولی هیچ پخته اى ديگر خام نمي شود!
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
📸 😷 یه عکس بو دار!!
🌐 @partoweshraq
🏛 يكی از مسئولان پروژه ايجاد يک مركز فرهنگی، از اين مركز در حال ساخت بازديد كرد.
🗿🗿او ديد كه يک مجسمه ساز، در حال ساخت يك مجسمه است و متوجه شد كه يك مجسمه ساخته شده مشابه نيز آنجاست.
👨🏻 با تعجب از مجسمه ساز پرسيد:
❓از اين مجسمه دو تا نياز داری؟
👴🏼 مجسمه ساز بدون نگاه كردن گفت:
👌نه! فقط يكی میخواهيم،
اما اولی در آخرين مرحله آسيب ديد!!
👨🏻 مقام مسئول، مجسمه ساخته شده را بررسی كرد و هيچ اشكالی پيدا نكرد و از مجسمه ساز پرسيد:
❓آسيب كجاست؟
👴🏼 مجسمه ساز در حالی كه مشغول كارش بود گفت:
👌يک خراش روي بينی مجسمه است!
👨🏻 مقام مسئول پرسيد:
❓اين مجسمه را كجا میخواهيد نصب كنيد؟
👴🏼 مجسمه ساز گفت:
روی يک ستون به ارتفاع شش متر.
👨🏻 مقام مسئول پرسيد:
⁉ اگر در اين ارتفاع نصب میشود چه كسی خواهد دانست كه یک خراش روی بينی مجسمه است؟!
👴🏼 مجسمه ساز كارش را قطع كرد، به مقام مسئول نگاه كرد،
لبخند زد و گفت:
👌من كه میدانم...
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
☀ با هر سلام صبح به ارباب بی کفن
☀ انگار رو به روی حرم ایستاده ایم...
🌹 #السلامعلیکیاسیدناالغریب
☀ #صبحتون_حسینی
🌐 @partoweshraq
#شعر
💠❓📚 ✍💠 #پــرســمــان
❓سئوال: اینکه گفته میشه روز قیامت همه باید از پل صراط عبور کنن جریانش چیه؟ یعنی روز قیامت پلی قرار داده میشه تا مردم ازش عبور کنن؟
✅ پاسخ:
📚 از آیات و روایات استفاده می شود که در روز قیامت گذر گاهی عمومی وجود دارد که همگان باید از آن عبور کنند و در لسان روایات به آن «صراط» گفته می شود.
⚜ پیامبر گرامی فرمود:
🔅«راهی بر روی جهنم نصب می شود که از مو باریکتر و از لبه شمشیر تیز تر است».
📚 الکافی، ج ۸، ص ۳۱۲.
⚜ امام صادق (ع) فرمود:
🔅«بعضی مانند برق از آن می گذرند و بعضی همچون اسب تیز رو، بعضی با دست و زانوها، بعضی همچون پیادگان، و بعضی به آن آویزان می شوند و می گذرند گاه آتش دوزخ از آنها چیزی را می گیرد و چیزی را رها می کند».
📗امالی صدوق، مجلس، ۳۳.
👌جهت دیدن سایر روایات در مورد «صراط» رجوع شود:
📚 بحارالانوار، ج ۸، ص ۶۴، باب ۲۲.
⚜ علامه سبحانی در کتاب خویش چنین می آورد:
🔅اما اين كه مقصود از صراط و طريق ياد شده كه بر متن دوزخ نصب می شود و همه اهل محشر بايد از آن عبور كنند، چيست؟ در اين جا دو احتمال وجود دارد:
1⃣ مقصود معنى ظاهرى آن است يعنى پل يا راهى نظير آنچه در دنيا مى باشد، در سراى ديگر بر جهنم نصب مى شود.
2⃣ مقصود اين است كه صراط اخروى تجسم و تبلور همان صراط دنيوى است و صراط مستقيم در دنيا كه پرهيزگاران برگزيده اند، تجسم و تجلى اخروى آن اين است كه آنان را به بهشت مى رساند و از طرفى راههاى باطل كه ستمكاران در اين دنيا پيموده اند؛ در سراى ديگر تجسم و تبلور اخروى يافته و آنان را داخل دوزخ مى نمايد.
👌گروهى كه بيشتر به ظواهر اعتماد مى نمايد، نظريه نخست را پذيرفته، و گروه دوم كه با استفاده از قراين و شواهد نقلى و عقلى از مرز ظواهر گذشته و به باطن اين گونه تعابير نيز نظر مى نمايند، نظريه دوم را گزيده اند.
⚠ اگر چه داورى در اين قبيل مطالب كار دشوارى است ولى آنچه از مجموع روايات و تعبيرات معصومان در زمينه صراط و راه وصول به دوزخ و بهشت به دست مى آيد همان نظريه دوم است و در اين جا جمله اى از اميرمؤمنان على (ع) نقل مى نماييم كه مؤيّد نظريه دوم است:
⚜ امام درباره تقوا و فرجام پرهيزگارى و نيز برگزيدن راه خطا و منحرف از مسير تقوا چنين مى فرمايد:
🔅«خطاها (پيروى از تمايلات حيوانى) مركب هاى سركش و چموشى هستند كه صاحبانشان بر آنها سوار شده و عنان آنها از دستشان گرفته شده پس آنان را وارد دوزخ مى نمايند، و پاكدامنى و خويشتن دارى در برابر شهوات، مركب هاى راهوار و مطيعى هستند كه صاحبانشان بر آن نشسته و زمام آنان در اختيارشان قرار گرفته پس آنان را وارد بهشت مى نمايند».
📗نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۶.
🔥🌳از اين روايت به خوبى استفاده مى شود كه راه بهشت و دوزخ در حقيقت از هم اكنون در اين دنيا شروع مى شود و در نهايت به بهشت و دوزخ منتهى مى گردد و نه چنين است كه در قيامت راه ديگرى وراى آن بر جهنم نصب مى گردد و اهل محشر مكلف بر عبور از آن مى شوند، بلكه آن كس كه در همين دنيا صراط مستقيم تقوا را برگزيده در سراى ديگر و با تجسم اخروى او را وارد بهشت مى نمايد و آن كس كه راه نافرمانى را برگزيده و از طريق وسطى كه كتاب و سنت ترسيم گر آن است به يمين و شمال منحرف گردد در جهان ديگر تجسم اخروى آن همان سقوط در دركات دوزخ خواهد بود. و در عين حال، نمى توان اين خطبه و امثال آن را گواه قاطع بر نفى نظريه نخست گرفت، زيرا كلام اميرمؤمنان على مملو است از مجاز واستعاره و كنايه و ممكن است بخشى از اين تعبيرها يك نوع استعاره باشد كه با هر دو نظريه سازگار باشد».
📚 منشور جاوید، ج ۵، ص ۵۰۸.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
﷽
🌹امام صادق(ع) مےفرمایند:
🔅همہ شيعيان من با شفاعت او؛ (فاطمه معصومه «س») وارد بهشت خواهند شد...
📘ڪامل الزیارات، ص ۲۲۸.
💖 #ولادتحضرتمعصومہسمبارک.
🌐 @partoweshraq
#حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
🔅حسین یکتا ۱۰ کیلو کم کرده است!
🔅خدا شمر را ببخشد مسئولین جمهوری اسلامی را نمیبخشد!
🔅حقوق کدام مسئول تا به حال هشت ماه عقب افتاده است؟
🎙حجت الاسلام #انجوی
_نژاد
🌐 @partoweshraq
🔺رئيسجمهور کرواسی در بخش اکونومی پرواز به سمت مسکو!
🛫 گرابارکیتاروویچ در چند باری که برای تماشای بازی تیم ملی کرواسی به روسیه پرواز کرده، به پرواز شخصی اعتقادی نداشته و در پروازهای عمومی بین مسافران معمولی حضور داشته!
😁 رییس جمهور کرواسی بیشتر به حرف روحانی توجه کرده تا وزرای دولت!
🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
فریادها و اعتراف نماینده مجلس:
⚠😳 هر کس پشت این صندلی ها نشست خودش رو گم کرد، ما نه تنها با قاچاق مبارزه نکردیم، بلکه قاچاقچی خود ماییم.
🌐 @partoweshraq
#اعتراف_نماینده
🏭 یکی از کارکنان صنعت برق
⚽ این شب هایی که سخت گرفتارید که کدام تیم و کدام یازده بازیکن، توپ گرد را می برند تا ته زمین دراز سبز تا جام نمی دانم چند کیلویی را ببرند بالای سرشان و همه دنیا هورا برایشان بکشد می خواهم به نمایندگی از مردمانی جور کشیده چند خط عریضه بنویسم که این روزها در چشمان هم وطنانشان نه عزیزند و نه خدمتگزار.
🏟 آنها که کمترین جرمشان مانع شدن تماشای همین بازی زمین سبز است.
☀ کسانی که سر ظهر چله تابستان با فشردن یک کلید، خنکی بهاری کولر را از مردمانشان دریغ می کنند.
🏢 آنها که با همان کلید ده ها نفر را در آسانسور ها محبوس می کنند و اگر خدای ناکرده کسی نباشد تا فریاد های محبوسین را بشنود و آنتن و شارژ موبایلی هم نباشد محکومان به بی برقی بدون هیچگونه عفوی ناگزیرند از تحمل حکم دو ساعته شان.
⚠️ آنها که ندانسته مریض وابسته به دستگاه را تا حوالی پرتگاه مرگ می کشانند.
👨🏻⚕ آنها که فراموش نکرده اند بیماران برای نوبت دکتر، سونوگرافی، رادیولوژی و ... چه سختی ها که نکشیده اند.
🐟 از مردمانی که دانسته مرگ ده ها، صدها و شاید هزاران ماهی، جوجه، مرغ ... را رقم می زنند.
🏭 مردمانی که علیرغم میل باطنیشان چوب لای چرخ نیمه مرده صنعت سرزمینشان می گذارند تا نچرخد و مصرف برق اندکی کمتر شود.
💡آنها که چراغها را خاموش می کنند.
👴🏼 آنها که می دانند پیرمرد خسته از خرید آمده زانوی بالا رفتن از چند طبقه که هیچ، یک طبقه را ندارد.
🛠 آنها که می دانند کارگاه ها را تعطیل می کنند و کارگری را بی روزی به خانه می فرستند ولی باز کلید را می فشارند.
👌آنها می دانند. خیلی بیشتر هم می دانند.
🌉 اما چه کنند که مجبورند به تقسیم عادلانه خاموشی. چیزی در مایه های ظلم بالسویه.
اختیاری در کار نیست.
⚠️ این روزها که بی برنامه به آنها می گویند خاموش کنند چرا که مصرف بیش از تولید است و نه زمان دارند و نه مقدار کاری بیش از این نیز از دستشان برنمی آید. این که چه شد که اینگونه شد را نیز نمی دانند.
👌خواستم فقط بدانید آنها نیز مردمان شمایند. جزئی از همین آب و خاک راهی ندارند.
⚠️ خواستم بدانید نه برنامه ای هست برای خاموشی و نه امکان برنامه ریزی.
✍ با این چند خط تنها از مردمانم می خواهم بدانند هر درجه کولری که بر می گزینند، هر مصرف غیر ضروری در سر ظهر عواقبش چیزی است شبیه نوشته های من و نه زیرنویس های گذرای تلویزیونی.
⚠️ پس به خاطر آنها که نوشتم مراعات کنید و نه هیچ حزب و دسته و گروهی.
✒ احسان محمدی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🎧 #بشنوید | #سرود شنیدنی
🎼 خانوم معصومه کرامت و...
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
💐 #ولادت_حضرت_معصومه(س)
🌐 @partoweshraq
#دهه_کرامت
4_5933786314888446948.mp3
4.95M
🎧 #بشنوید | #سرود شنیدنی
🎼 خانوم معصومه کرامت و...
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
💐 #ولادت_حضرت_معصومه(س)
🌐 @partoweshraq
#دهه_کرامت
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
💚 تفاوت «فتوت علوی» و «خباثت اموی»
🌹این شیعه هست که مولایش
امیرالمؤمنین است
🎙حجت الاسلام #دانشمند
🌐 @partoweshraq
4_5931256463186985912.mp3
3.48M
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
💚 تفاوت «فتوت علوی» و «خباثت اموی»
🌹این شیعه هست که مولایش
امیرالمؤمنین است
🎙حجت الاسلام #دانشمند
🌐 @partoweshraq
📡 #نشر_حداکثری
⚠ یه نکته درباره دختر خانوما و آقاپسرایی که دنبال گزینه خوب برای ازدواج اند:
❌ هیچ وقت اینطور دعا نکنید که: خدایا فلانی بیاد خواستگاریم، یا خدایا وقتی رفتم خواستگاری فلانی، قبول کنه!
✅ بلکه اینطور دعا کنید:
💕 خدایا اگه ازدواج با فلانی به صلاحم هست، درستش کن.
💔 چون ممکنه فکر کنید یک نفر گزینه خوبیه اما در آینده اینطور نباشه!
🌐 @partoweshraq
🔺فروش سگهای تزئینی باقیمت نجومی در نمایشگاه بینالمللی مشهد!!!
🐶 سگهایی که در غرفه وجود دارند از نژاد «ژرمن شپرد شولاین» هستند که قیمت این سگ از ۱۵ تا ۵۰۰ میلیون تومان است.
💵 قیمت توله سگها زیر ۲۰۰ میلیون تومان بوده و قیمت سگ بالغ به ۵۰۰ میلیون تومان هم میرسد.
💵 نژاد این سگها ژرمن بوده و از کشور آلمان به ایران وارد میشود.
🌐 @partoweshraq
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت صد و شصتم
🏝 پیش چشمانمان آبی زیبای دریا بود و زیر پایمان تن نرم و خیس ماسههای ساحل، و سرانگشت نرم و با طراوت باران بر سرمان دست میکشید تا ایمان بیاوریم که پروردگارمان برایمان از هیچ نعمتی دریغ نکرده است.
حالا ساعتی میشد مژدگانیِ نعمت که نه، برکت تازهای را در زندگیمان شنیده بودیم که نازنین خفته در وجودم، همانطور که مجید دلش میخواست، دختری پُر ناز و کرشمه بود و مجید چه ذوقی میکرد و چقدر قربان صدقهاش میرفت و من که بازنده شرط بندی بر سر پسرم شده بودم، سرمستِ حضور دخترم، شادتر از هر برندهای، صورت ظریفش را پیش چشمانم تصور میکردم که در خیالم از هر فرشتهای زیباتر بود.
🔬از وقتی نتیجه سونوگرافی را گرفته بودیم، با اینکه باران میبارید، به خانه نرفته و به خیال قدم زدن در امتداد خط بیکران ساحل دریا، آن هم در خنکای لطیف اواخر دی ماه بندر و زیر بارش باران خوش عطرش، به میهمانی خلیج فارس آمده بودیم.
🌧 موهای مجید خیس شده و به سرش چسبیده بود و صورتش زیر پردهای از رطوبت باران همچنان از شادی میدرخشید.
🌂 هر چه اصرار میکردم تا چتر را بالای سر خودش هم بگیرد، قبول نمیکرد و چتر بزرگ و مشکی رنگش را طوری بالای سرم گرفته بود که کاملاً از بارش باران محفوظ باشم و تنها از رایحه مطبوعش لذت ببرم که میترسید سرما بخورم و دخترکمان اذیت شود.
🏝 به خاطر بارش به نسبت شدید باران، ساحل خلوت بود و حالا که وزش شدید باد هم اضافه شده و همان چند نفری هم که روی نیمکتها به تماشای دریا نشسته بودند، کم کم پراکنده میشدند و ما همچنان به تفرج ساحلیمان ادامه میدادیم که اگر تمام دنیا هم زیر و رو میشد، نمیتوانست حال خوش ما را به هم بزند چه رسد به این باد و باران رؤیایی!
🌧 صدای دانههای درشت باران که حالا زیر فشار باد بر سقف چتر تازیانه میزد، در غرش غلطیدن امواج طوفانی روی سینه ماسهها میپیچید و احساس میکردم زمین و آسمان هم به شادی دل من و مجید، به وجد آمده و جشن پُر سر و صدایی به راه انداختهاند.
مجید همانطور که دسته چتر را محکم گرفته بود تا در باد کمتر تکان بخورد، با صدایی که در دل هیاهوی ساحل طوفانی خلیج فارس گم میشد، با دلواپسی زیر گوشم زمزمه کرد:
- الهه جان! یخ نکنی! اگه سردت شده، برگردیم... و من حسابی سرِ ذوق آمده بودم که با صدای بلند خندیدم و میان خنده پاسخ دادم:
نه مجید جان! سردم نیس! خیلی هم عالیه!
⚡ ولی حریف کمر دردم نمیشدم که به همین چند قدم شدت گرفته و دیگر نمیتوانستم ادامه دهم که از حرکت ایستادم و مجید که این چند ماهه به حالم عادت کرده بود، نگاهم کرد و با نگرانی پرسید:
❓کمرت درد میکنه الهه جان؟
سرم را به نشانه تأیید تکان دادم و همانطور که با هر دو دست کمرم را گرفته بودم، به دنبال نیمکتی برای نشستن به اطرافم نگاه میکردم که تمام صفحه کمرم خشک شده و نمیتوانستم قدم از قدم بردارم.
🏝 به هر زحمتی بود چند قدمی را به آهستگی برداشتم تا به نیمکتی که در چند متریمان بود، رسیدیم. دستم را به لبه نیمکت گرفتم و خواستم بنشینم که مجید چتر را به دستم داد و زودتر از من روی نیمکت نشست.
تازه متوجه شدم که میخواهد خیسی نیمکت را با شلوارش خشک کند که خندیدم و گفتم:
👌خُب میگفتی من دستمال کاغذی بدم! کمی خودش را روی نیمکت جابجا کرد تا خوب خشک شود و بعد بلند شد تا من بنشینم و با لبخندی غرق محبت جواب داد:
این سریعترین روشی بود که به ذهنم رسید!
و همچنانکه کمکم میکرد تا روی نیمکت بنشینم، ادامه داد:
- میخواستم کمتر معطل شی و زودتر بشینی... و باز چتر را از دستم گرفت و کنارم نشست.
نگاهی به شلوار مشکی رنگش که از خاکِ خیس روی نیمکت، گِلی شده بود، کردم و گفتم:
- شلوارت کثیف شده!
🌂 از زیر چتری که بالای سرم گرفته بود، نگاهم کرد و با مهربانی جواب داد:
فدای سرت الهه جان! میرم خونه میشورم... و بعد مثل اینکه موضوع جالبی به ذهنش رسیده باشد، صورتش به خندهای شیرین گشوده شد و با لحنی پُر شور پرسید:
❓الهه! اسمش رو چی بذاریم؟
پیش از امروز بارها به این موضوع فکر کرده و هر بار چندین نام پسرانه انتخاب کرده بودم و حالا با دختر شدن کودکم، هیچ پیشنهادی نداشتم که باز خندیدم و گفتم:
- نمیدونم، آخه راستش من همش اسمهای پسرونه انتخاب کرده بودم!
از اعتراف صادقانهام، از تهِ دل خندید و با شیطنتی که در صدایش پیدا بود، جواب داد:
👌عیب نداره! چون منم که درست حدس زده بودم، هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده بودم!
👁 و بعد آغوش سخاوتمند نگاه عاشقش به سمت چشمانم گشوده شد و با آهنگ دلنشین صدایش ادامه داد:
👌همه زحمت این بچه رو تو داری میکِشی، پس هر اسمی خودت دوست داری انتخاب کن الهه جان!
📱ڪـانـال ݐ