eitaa logo
پروانه های وصال
7.5هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
19.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼💥 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشیم @Yamahdii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷نابرده رنج گنج میسر نمیشود، مضمون کدام آیه شریفه است؟ لیس للانسان الا ما سعی...۳۹ نجم نیست برای انسان مگر به اندازه تلاشش
شاهزاده ای در خدمت نود و سوم🎬: قنفذ ملعون بار دیگر راهی خانه ی علی علیه السلام شد. فضه در کنار بانویش زانو زده بود و سر حسنین کوچک را به آغوش می کشید و زینبین دامان مادر را سخت چسپیده بودند. قنفذملعون و سربازان همراهش نزدیک خانه شدند و چون درب نیم سوخته ،به گوشه ای افتاده بود،به راحتی وارد خانه شدند . حیدر کرار با دیدن هجوم دوباره ی این قوم مظلوم کُش به منزلش که همان خانه ی دخت رسول الله بود، همان خانه ای که حدیث شریف کساء در آن نازل شد، همان خانه ای که جبرئیل امین بارها و بارها به اینجا نزول اجلال فرموده بودند و به این امر مباهات می کردند.... جمعیت که وارد شد ، علیِ مظلوم به سمت شمشیرش روان شد و قبل از اینکه دست مبارکش به آن ذوالفقار در نیام برسد، جمعیتی از شیاطین انسان نما ، دوره اش کردند. فضه با دو دست بر سر زد و می خواست به مولایش کمک کند و شمشیر را به دست مبارک ولی بلا فصل پیامبر برساند اما در آن هیاهوی نامردان مردنما نشد... حال که علی علیه السلام از شمشیرش جدا افتاده بود ، مهاجمین نفس راحتی کشیدند و با شمشیرهای برهنه ، دور تا دور ولیّ خدا را گرفتند، ناگهان نانجیبی از ترس اینکه علی ،این قهرمان قهرمانان و پهلوان دوران در حرکتی آنان را کن فیکون کند ، سریع ریسمان بر گردن مولای ما انداخت و عده ای دیگر به او هجوم آوردند و دستان مبارک خلیفه ی بلا فصل بعد از محمد صلی الله وعلیه واله را بستند... و فاطمه سلام الله علیها.... فاطمه چون این صحنه را مشاهده کرد ، با حالی نزار ، همانطور که چادری را که فضه بر سر او نهاده بود و زینب کودک با دستان کوچکش به ان چنگ، انداخته بود، جلو می کشید ؛ سراسیمه در حالیکه یک دست به پهلوی مبارکش داشت ، خود را بین امامش و جمعیت مهاجم انداخت ،تا مانع بی حرمتی به ولیّ زمانش شود... اما این قوم ظالم و ستمگر....کم تر از آن بودند که رحم به زنی بی پناه کنند ، نه اینکه بگویم رحم به دخت پیامبرشان، همو‌که خشم و رضایش خشم و رضای خداوند است کنند ، نه اینکه حرمت زنی را که پیامبر،سرور زنان دو عالم نامیدش ،که سوره ی کوثر برای تولدش نازل شده بود....بلکه رحم به زنی بی پناه و آبستن که تازه طفلش را کشته بودند ،بکنند.... آنان دلی در سینه نداشتند که بفهمند رحم و مروت دیگر چیست؟! آنها بویی از مردانگی و مروّت نبرده بودند که بر زنی بیمار رحم کنند... فاطمه که خود را به علی رسانید ، باران مشت و لگد و تازیانه بر سرش باریدن گرفت..... قنفذ ملعون چنان با تازیانه بر بازوی مادرمان زد که اثر آن تازیانه پس از شهادت فاطمه سلام الله علیها ، همچون بازوبندی در بازوی او باقی بود، لعنت خداوند بر قنفذ باد که دل تمام شیعیان را تا ظهور حجت حق، داغدار و زخمی کرد.... بالاخره به ضرب تازیانه و غلاف شمشیر ، یک زن را از ولیّ زمانش دور کردند و چه سخت گذشت بر حسنین که کتک خوردن مادر دیدند.... چه غم جانگداز بر جان زینب افتاد، او که هنوز در بهت میخ گداخته و اثر خون سینه ی مادر بر آن بود ، باز سیلی و روی کبود مادر و تازیانه....تازیانه....روح او را شکست.... و چه سنگین بود برای فضه ،دیدن این صحنه ها....او باور نداشت که نامردانی با دخت پیامبرشان چنین کنند... شکسته باد آن دستی که صورت مادر ما را کبود کرد و مقدمه ی سیلی خوردن رقیه های کربلا را فراهم کرد، لعنت شود آن کسی که تازیانه بر بدن مادر ما، نواخت که مقدمه ی کتک خوردن زینب سلام الله علیها را در نینوا رقم زد.... بسوزد جگری که جگر آل طه ، پنج تن آل عبا را با بوجود آوردن این صحنه ها خون نمود، تا دیگرانی جرأت خون کردن جگر مجتبی را پیدا کنند.... فضه می دید و زمین و آسمان شاهد بود که مادر ما در حالیکه دست به دیوار گرفته بود دنبال حیدر کرار با دستان بسته،روان بود... ای آسمان کور باد چشمانت که دیدی ،مولای عرشیان و فرشیان را دست بستند و بر این واقعه،خون گریه نکردی... و ای زمین؛ اُف بر تو باد که دیدی ابوتراب را ریسمان بر گردن ،کشان کشان به مسجد می برند و دهان باز نکردی و این قوم ستمگر را نبلعیدی..... وای از دل مهدی زهرا سلام الله علیها... عمرم فدای دل داغدارت که به خاطر گناهان چون منی اجازه ی ظهور نداری تا بیایی و مرهم نهی بر این غم سربسته‌... ادامه دارد.... 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت نود و چهارم🎬: فضه با دو دیده غمبار که گویی به جای اشک خون می بارید ،می دید که نامردمانی علی علیه السلام را کشان کشان به سمت مسجد می بردند. فاطمه سلام الله علیها ، در حالی که بر زمین افتاده بود ، این صحنه را نگاه می کرد ، ناگهان به خود آمد و بدون توجه به دردی که در جانش پیچیده و خونی که از بدن مطهرش بر زمین می ریخت دستش را به جسم لرزان فضه تکیه داد و از جا بلند شد و در حالی که خود را به روی زمین می کشید به دنبال آنها روان شد . او می خواست تا آخرین لحظه ایستادگی کند ، می خواست تا آخرین دقیقه ،دست از حمایت ولیّ زمانش برندارد و انگار می خواست با این حرکتش به آیندگان درس دهد. آخر او سبط نبی بود و از آینده خبر داشت ، او می دانست که فرزندش ،مهدی هم آمدنیست ، می دانست که این سلاله ی پاکش ، باید مدتها در غربت زندگی کند و بیابان گردی نماید، فاطمه سلام الله علیها ، می خواست به من و تویی که داعیه ی ولایت پذیری داریم بگوید که ولایت یاوری ، اینچنین است ،باید تا پای جان ،حامی اعتقاد و هدف و ولایت زمانت باشی...حتی اگر تنها باشی....حتی اگر پهلو شکسته باشی...حتی اگر داغدار باشی.. فاطمه سلام الله علیها ، دست به دیوار گرفت و همان طور که اشک از چشمان مبارکش روان بود ، لنگ لنگان به دنبال جمعیت راه افتاد ،تا شاید بتواند کمکی به ولایت زمانش ، جانشین پدر بزرگوارش، علیِ مظلوم غریب، نماید. در اثر هرم آتش و تازیانه و مشت و لگدی که از قنفذ ملعون خورده بود ،نیرویش تحلیل رفته بود و آرام آرام حرکت می کرد... فاطمه سلام الله علیها، با چشم خویش دید که مردش را ، ولیّ بلا فصل محمد صلی الله علیه واله را به زور و کشان کشان وارد مسجد نمودند ، دیگر کار از دست مادرمان بیرون شده بود و به حرمت مسجد، وارد آن جا نشد و همان بغل دیوار بر زمین نشست. فضه خود را به بانویش رساند ، انگار که فاطمه به راستی نه بانوی خانه ،بلکه مادر او بود ، مانند دیگر طفلان کنار مادر شیعیان کز کرد. زنان مدینه با دیده ی ترحم به زنی نگاه می کردند که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرموده بود :او سرور زنان عالم است.... فاطمه بر زمین نشست ،می خواست اشک از چشمان مبارکش پاک کند ، تازه متوجه زینبین شد که با بغضی در گلو کنار او در خود فرو رفته بودند و هر کدام گوشه ای از چادر خاکی مادرشان را در دست گرفته بودند. فاطمه سلام الله علیها ، بیش از این تاب و تحمل دیدنِ رنج آنها را نداشت ، پس دست به دیوار گرفت و زینبین را کنار خود کشید و همانطور که درب نیم سوخته را به فضه نشان می داد ،اشاره کرد تا به خانه بروند.... و علیِ مظلوم در حالیکه ریسمان به گردن مبارکش بود و حسن و حسین مانند گنجشکانی بی پناه دو طرف او را چسپیده بودند؛ وارد مسجد شد و ابوبکر را دید که بر منبر خانه ی خدا تکیه زده و او را نگاه می کند... علی علیه السلام رو به ابوبکر گفت :... دارد.... 🖊به قلم :ط-حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت نود و پنجم🎬: اسدالله مانند شیری در بند رو به سوی ابوبکر کرد و فرمودند: به خدا قسم ، اگر شمشیرم به دستم بود ، می فهمیدید که شما هیچگاه به چنین کاری دست نمی یافتید. قسم به خداوند، از جهاد خود را منع نمی کنم، اگر چهل نفر مرا یاری می کردند ، جمعیت شما را پراکنده می کردم .«لعنت خدا بر کسانی که با من بیعت کردند و سپس مرا خوار کردند و تنها گذاشتند» و به راستی که کلام مولایمان حق بود و حقیقت ، آخر کدام جنگاور را یارای مقابله با حیدر کرار همان که شیر خدا می نامیدندش ، بود؟ مگر تنها کسی که با یک ضربت شمشیر از پس عمروبن عبدود که قهرمان عرب جاهلیت بود ،برآمد و با یک ضربه ی ذوالفقار او را به دونیم نمود غیر از علی علیه السلام بود؟ تمام این جمع ،دلاور مردی های حیدر کرار را در رکاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فراموش نکرده بودند و وقتی این کلام امیرالمؤمنین را شنیدند ، همگان آن را تأیید کردند. وقتی ابوبکر سخن مولایمان را شنید و چشم در چشم او شد ، دستور داد :رهایش کنید! علی علیه السلام نگاهی به او کرد و فرمود: «ای ابابکر، چه قدر زود به رسول الله طغیان کردی! » «تو به کدام حق و با چه مقامی مردم را به بیعت خود دعوت کردی؟» «آیا تو دیروز به امر خدا ورسولش با من دست بیعت ندادی ؟!» در این هنگام عمر که بیم آن داشت سخنان حق علی علیه السلام در مردم پیش رویش ،اثر داشته باشد و بلوایی به پا شود ، قبل از این که ابوبکر جوابی به مولایمان دهد، با فریاد اهانت آمیزی گفت: بیعت کن و از این سخنان باطل درگذر! علی....این اولین مظلوم عالم...همو که از زبان پیامبر لقب صدیق اکبر را گرفت ، همو که فاروق اعظم کل دنیا بود...همو که جهان خلقت خلق نشد مگر به بهانه ی وجودش....همو که دین اسلام تکمیل نشد مگر با پذیرش ولایتش...همو که محشر به پا نمی شود مگر با میزان و عدالتش....نگاهی به جمع بیعت شکن و خیره ی رو به رویش کرد و رو به عمر ،فرمودند: اگر بیعت نکنم چه خواهید کرد؟ عمر فریاد برآورد: تو را با ذلت و خواری می کشیم!!! و وای به آنانی که بودند ، دیدند و شنیدند و مهر سکوت بر لب زدند و برای حمایت از ولیّ زمانشان کر شدند و کور شدند و خود به بیراهه رفتند و امتی را پس از خود از راه خدا دور کردند‌... وای بر آنان که علی ، خلیفه الله در روی زمین را تنها گذاشتند.... علی علیه السلام با شنیدن این حرف ،رو به ابوبکر فرمودند:.... ادامه دارد.... 🖊 به قلم : ط_حسینی 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 🎥 آثار نمازشب بر سلامتی انسان🕊 قِيَامُ اللَّيْلِ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَن ‏شب زنده داری باعث سلامت بدن است. (بحارالانوار، ج۸۷، ص۱۴) ┅═✾🍃 ⃟ ⃟🌸 ⃟ ⃟🍃✾═┅ ‎‎  ‎‌‌‎‌‌‎اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ🌸 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏼💚 ˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ افشای سه سند مهم توسط سردار رادان از دستگیری یک افسر اطلاعاتی دشمن با هدف اندلس سازی ایران 🔹اجتماع مردم گیلان در حمایت از اجرای ۱۴۰۳/۲/۲۳
🌸آيت الله مجتهدى تهرانى : 💠چقدر میخواهی بخوابی؟ 💠استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد، یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است‼️ 💕پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله وسلم می فرمایند: «وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیكه خواب آلود است،» برای این كه به سبب نماز شبش می خواهد كه خداوند را راضی كند خداوند متعال به سبب آن بنده ، بر ملائكه مباهات می کند و می گوید : این بنده ام را می بینید كه بلند شده و خواب شیرینش را ترك كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكرده ام؟ شاهد باشید كه من او را آمرزیدم😍 🌟نمازشب🌟 ♦️نماز شب، حتی برای بیماری و جسم انسان هم مؤثر است. امام صادق (علیه السلام) صریحاً می‌فرمایند که نماز شب، باعث صحت بدن می‌شود. ♦️ شما تجربه کنید و ببینید نماز شب چقدر از افسردگی‌ها و اضطراب‌ها را کم می‌کند. اضطراب‌ها و نگرانی‌هایی که خود، منشأ بیماری‌های دیگر هستند. ♦️ گاهی انسان می‌بیند افرادی با " صدق" ، در سن نود سالگی و هشتاد سالگی، چون ملتزم به سحرخیزی بوده‌اند و یک گام از بیداری سحرشان عقب‌نشینی نمی‌کردند، با صحت و عافیت، تمام روزه‌هایشان را می‌گیرند. ♦️ انسان شروع کند تا ببیند چقدر برکات نصیبش می‌شود؛ عمر طولانی، صحت جسم، فراوانی رزق، از آثار نماز شب است. نمازشب را به نیت فرج امام_زمان بخوانیم التماس دعای فرج🤲 🤲 فرج خداونداست دعای فرج را بااضطرار والتماس بخوانیم خداوند وعده استجابت داده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدايا🙏 آرامش را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگیمان قرار بده 🌸در این شب بهاری 💙میسپارمتان به 🌸اون کسی که تو دیار 💙بی کسی بین همه ی 🌸دلواپسی ها مونس 💙 و همدممان است 🌸شبتون در پناه حق 💙به امیـد 🌸بهاری پراز بهترینها ✨ شبتون سرشار از آرامش ✨ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ ✨خــــــدایا... 🌸نفس کشیدنم همراه 💫با عطر حضور ناب توست 🌸و آغاز روزم توکل با نام زیبای توست 🌸یا ارحم الراحمین 💫روزم را و عاقبتم را ختم به خیر بفرما 🌸 برای شروع یک روز عالی ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌸🍃
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز  سه شنبه ☀️  ۲۵  اردیبهشت   ١۴٠۳   ه. ش   🌙۵ ذی القعده   ١۴۴۵  ه.ق 🌲   ۱۴ می  ٢٠٢۴    ميلادی 🌸🍃
دعای امروز 🌷❤️🌷 🌼بارالها امروز ✨دل هایمان را پراز محبت 🌼دست هایمان ✨را پراز بخشندگی 🌼لحظه هایمان را پر ✨از آرامش و خانه هایمان 🌼را پراز حس خوشبختی بگردان آمیـــن یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 🙏 ای مهربان ترین مهربانان 🙏 ‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‎‌‌‎‌‌ 🌸🍃
✅صلواتی که باعث برآورده شدن صد حاجت می شود : 💚از امام صادق(ع)روایت شده است که هر کسی که در یک روز صد مرتبه این صلوات را بفرستد خداوندصد حاجت او را بر می آورد که سی تای آن مربوط به دنیا و هفتاد تای آن مربوط به آخرت است 💥رَبِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ💥 📒ثواب الاعمال ص ۳۴۱ 💚 از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که هر کس بعدا از نماز صبح پیش از آنکه تکلم کنداین صلوات را بفرستد حق تعالی روی او را از آتش جهنم نگه دارد 📒 عدة الداعی ص ۱۲۸ ‌  ‌‎‌‌‌‎‌ 🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃وَ آلِ مُحَمَّد 🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این صبح زیبای بهاری خدایم را صداکردم..... نمیدانم چه میخواهی ..... ولی الان برای تو! برای رفع غمهایت! برای قلب زیبایت! برای آرزوهایت! براي كسب توفيقت! براي دين و دنيايت! براي آخر كارت! به درگاهش دعاکردم! و میدانم خدا داند..... خدا از خواستهاي تو خبر دارد..... یقین دارم دعاي من براي تو ، دعاي تو براي من....اثر دارد🌹 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سـلام ☕️صبح سه شنبه تون بخیرو نیکی 🌸صبحی دلنشین ☕️روزی سرشاراز آرامش 🌸آرامشی عمیق ☕️لطف همیشگی خدا 🌸لحظه های پر از استجابت دعا 🌸سلامتی و سعادت دو دنیا ☕️آرزوی همیشگی من برای شما 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼بـہ آخرین سه شنبـہ اردیبهشت ماه 🍃💛خوش آمدین 🍃🌼صبحتون بخیر وشادے 🍃💛روزتون پربار 🍃🌼ولحظاتتون خاطره انگیز 🍃🌼براتون روزے آرام 🍃💛ولے پرشور و زیبا 🍃🌼و پر از نغمـہ هاے شاد 🍃💛آرزو مے ڪنم 🌸🍃
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️واقعا مشکل خيلي از ما انسانها اين است که: همانقدر که مسخره مي‌کنيم احترام نمي‌گذاريم همانقدر که اشتباه ميکنيم تفکر نمي‌کنيم همانقدر که عيب ميبينيم برطرف نمي‌کنيم همانقدر که از رونق مي‌اندازيم رونق نمي‌بخشيم همانقدر که کينه به دل مي‌گيريم محبت نمي‌کنيم همانقدر که حرف ميزنيم عمل نمي‌کنيم همانقدر که مي‌گريانيم شاد نمي‌کنيم همانقدر که ويران مي‌کنيم آباد نمي‌کنيم همانقدر که کهنه مي‌کنيم تازگي نمي‌بخشيم همانقدر که دور ميشويم نزديک نمي‌کنيم همانقدر که آلوده مي‌کنيم پاک نمي‌کنيم هميشه ديگران مقصرند و ، ما گناه نمي‌کنيم .. 🌸🍃
🍃💛تقدیم به شما خوبان 🍃🌻امروزتون عالی و بینظیر 🍃💛سه شنبه تون پراز مهربانی 🍃🌻وجودتون سلامت 🍃💛دلتون گرم از محبت 🍃🌻عمرتون با عزت 🍃💛و زندگیتون پر برکت 🍃🌻روز خوبی پیش رو داشته باشید 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 قلبی که هیچگاه از صداقت خالی نمیشود 🌸 کسی که بخاطر خدا دوستت دارد و فراموشت نمیکند 🌸 روزی که در آن بهترین باشی 🌸 دعای خیری که برایت می شود و تو نمیدانی 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح یعنی دوستی بادانه ها 🌿دست دادن باهمه پروانه ها 🌸صبح یعنی آن کلاغ روی سیم 🌿بالهای خسته یک یاکریم 🌸صبح یعنی عشق،یعنی یک کلام 🌿صبح یعنی حرفهای نا تمام 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛عزیز دل 🌼دوست نادیده من 💛در این عصر معنوی 🌼برایت می خواهم تا جانت 💛لبریز از نور اهل بیت (ع )شود 🌼الهی آمین 🌼🍃
🔘حکایت بهلول دانا يکى بود يکى نبود. پيرزنى بود که دو پسر داشت. يکى از آنها بهلول دانا و ديگرى کدخداى آبادى بود. يک شب تاجرى در خانهٔ پيرزن بيتوته کرد و از او خواست ده تا تخم‌مرغى را که دارد برايش بپزد. پيرزن ده تا تخم مرغ را پخت و به تاجر داد تا بخورد. تاجر خورد و پرسيد: پولش چقدر مى‌شود؟ پيرزن گفت: با نانى که خوردى سى شاهي. تاجر گفت: صبح موقع رفتن سى شاهى را به تو مى‌دهم. صبح شد، پيرزن زودتر از تاجر بلند شد و به صحرا رفت. تاجر که برخاست پيرزن را نديد. با خود گفت: سال ديگر سى شاهى را با سودش به پيرزن مى‌دهم.سال ديگر تاجر رفت در خانهٔ پيرزن و به‌جاى سى‌شاهى يک تومان به او داد. پيرزن خوشحال پيش همسايه‌اش رفت و ماجرا را براى او تعريف کرد. همسايه گفت: تاجر سر تو را کلاه گذاشته است. اگر آن ده تا تخم‌مرغ را زير مرغ مى‌گذاشتي، جوجه مى‌شدند، جوجه‌ها مرغ مى‌شدند، مرغ‌ها تخم مى‌کردند و پولشان يک عالمه مى‌شد! پيرزن رفت پيش کدخدا و از تاجر شکايت کرد. کدخدا تاجر را به زندان انداخت.از قضا بهلول سرى به زندان برادرش زد و تاجر را در آنجا ديد. تاجر ماجراى خودش را براى بهلول تعريف کرد. بهلول رفت و دو لنگه بار گندم از برادرش گرفت. بعد پيش مادرش رفت و از او ديگ خواست. مادرش پرسيد: چه کار مى‌خواهى بکني؟ بهلول گفت: مى‌خواهم گندم‌ها را بپزم، بعد بکارم تا سبز شوند. پيرزن به نزد پسر ديگرش، کدخدا رفت و گفت: اين برادر تو واقعاً ديوانه است. مى‌خواهد گندم پخته بکارد! کدخدا و مادرش رفتند پيش بهلول. کدخدا گفت: گندم پخته که نمى‌رويد. بهلول گفت: از تخم‌مرغ پخته جوجه درنمى‌آيد! بهلول دانا گفت: اگر درنمى‌آيد چرا تاجر بيچاره را زندانى کردي. کدخدا نتوانست جوابى بدهد و ناچار تاجر را از زندان آزاد کرد. بهلول دانا، يک تومان را از مادرش گرفت و به تاجر داد و گفت: اين هم غرامت زندانى شدن ناحق تو ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا