کافیه هدف داشته باشی!
اون وقت دنیا،
به اختیارِ تو میچرخه.
تو یک حرکت کوچک کن،
گردش دومینو شروع میشه.
💕💕💕
🕸هفت نکته مهم پیامبر اعظم
۱) زباله را در خانه جای ندهید و آن را خارج کنید زیرا جایگاه شیطان (پلیدی و میکروب) است . {طب النبی}
۲) خاکروبه را شب در خانه نگذارید و روز بیرون برید که آن جای نشستن شیطان(پلیدی و میکروب) است . {حلیة المتقین}
۳) چهار چیز را در خاک پنهان کنید : مو ، ناخن ، دندان و خون . {حلیةالمتقین}
۴) هفت چیز است که از آدمی جدا می شود و باید آنها را دفن کرد : مو ، ناخن ، خون ، خون حیض ، بچه دان ، دندان و نطفه که پاره خون شده باشد . {حلیةالمتقین}
۵) شومی خانه در تنگی ساحت و بدی همسایگان و بسیاری عیبهای آن است . {حلیةالمتقین}
۶) شستن ظرفها و پاکیزگی حیاط مایة غناست .{نهج الفصاحة}
۷) حق تعالی لعنت کرده است کسی را که غائط کند در سایه ای که قافله در آنجا منزل کند و کسی که منع کند مردم را از آب مباحی که در چاهها و چشمه ها مردم به نوبت بر آن وارد می شوند یا آبی که ملک جماعتی باشد و روز یا هر شب نوبت شخصی باشد صاحب نوبت را منع کنند و … . {حلیة المتقین}
💕💕💕
🌸اصلا به این فڪر نڪن ڪه دیگران براے تو چه فڪرے مے ڪنند
حتے برایت مهم نباشد چطور و چگونه قضاوت مے شوے ،
ڪاری ڪه دوست دارے و مے دانے درست است را بڪن و مسیرِ خودت را برو ،
🌸بگذار دیگران هم یاد بگیرند به جاے اینڪه زمانشان را به پاے حسادت و قضاوت و تقلید ، تلف ڪنند ؛ دنبالِ اهداف و آرزوهایشان باشند ...
گاهی تو به آسیب پذیریِ قرص جوشان مے شوے و آدم ها با حرف ها و قضاوت هایشان مانندِ آب ...
نزدیڪشان ڪه مے شوے ؛ نابودت مے ڪنند !
🌸لازم است ڪمے دورتر بایستے و در سڪوت ، ڪارِ خودت را بڪنے .
که گاهے آرامشِ انسان ، در همین ندیدن ها و نشنیدن هاست ...
💕💕💕
🔴 برای #تغییر دیر نیست
✅زن فرعون تصميم گرفت که عوض شود، و پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت...!
🤔اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!!
👈برای عوض شدن هيچ بهانهای قابل قبول نيست اين خودت هستی که تصميم ميگيری تا عوض شوی
❌بعضي از چيزها دير که شد، بيفايده هستند مانند بوسيدن پيشاني عزیز از دست رفتهات...
#تلنگر
#انگیزشی
سبب گناهان ، تنهایی است
#امام_علی_علیه_السلام
#غررالحکم_بابا_الخلوه
میشه تنهایی بازی کرد
میشه تنهایی خندید
میشه تنهایی سفر کرد
ولی خدایی خیلی سخته
تنهایی که
تنهایی را تحمل کرد …🌹🌹
من برای #شهادت اصرار نمیکنم! آنقدر کار میکنم که #لایق شهادت شوم و خدا من را بخرد.
شهیـد #مرتضی_حسین_پور
راز شهادت، شهیدانه زیستن است.
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
دکمهی پیراهنی که
با دست خودت بستی؛
چه بسا با دست غَسّال گشوده شود!
#آیت_الله_سید_جواد_حیدری🌱
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
مواظب افکار منفی،
حتی کوچکترینشان باشید
کوچکترین سوراخها هم میتوانند
بزرگترین کشتیها را غرق کنند...
💕💕💕
خوبه یاد بگیریم که:
دخالت در زندگی دیگران"کنجکاوی"نیست "فضولیه"
تندگویی و قضاوت در مورد دیگران"انتقاد"نیست ،"توهینه"
هرکار یا حرفی که در آخرش بگی "شوخی کردم" شوخی نیست جانم؛حمله به شخصیت اون فرد هست
بازی با احساسات مردم و سرکارشون گذاشتن"زرنگی"نیست اسمش "بی وجدانیه"
خراب کردن یه نفر توی جمع "جوک"نیست اسمش "کمبوده"
💕💕💕
#کلام_شهید
بچہها! مراقب باشید
بہ شهدا تمسڪ ڪنید
بصیرتتون رو بالا ببرید
ڪہ ترڪش نخورید!!
رابطہ خودتون رو بـا خدا زیاد ڪنید
با اهݪ بیت یڪی بشید و
در این راه گوش بہ فرمان اونها باشید√
یاد شهید با صلوات
#سردار_دلها
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
#شیرینی_پفکی_گردویی
زرده تخم مرغ :۵عدد
پودر قند:۲۰۰گرم معادل یک ونیم پیمانه
گردوی خرد شده:یک پیمانه
وانیل:۱/۴ق چ
پودرهل:۱ ق چ
اول از هر چیز زرده هارو به همرا پودر قند اونقد میزنیم تا سفیدوخامه ای شه بعد وانیل وپودر وهل واضافه میکنیم وهم میزنیم ودر آخر گردوی خردشده رو اضافه و با قاشق هممیزنیم مخلوط زرده رو داخل قیف میریزیم یا با قاشق مرباخوری ازش برمیداریم و روی سینی فر که کاغذ روغنی انداختیم با فاصله به اندازه گردو میریزیم وروش رو با پودر پسته یا خلال پسته تزیین میکنیم ومیزاریم داخل فر از قبل گرم شده با دمای ۱۵۰درجه به مدت ۱۵-۲۰دقیقه (اصلا نباید تغییر رنگ بده ولازم نیست کفش طلایی بشه عکسارو ورق بزنید نمونه شوگذاشتم ) میذاریم تا آماده بشه این کارومن دوبار تکرار کردم بچه ها دمای فرها باهم متفاوته من کیک رو با۱۸۰درجه میپزم واین شیرینی هم ۱۵۰درجه به این نکته کاملا دقت کنیداگه دمای کمتر واسه پخت کیک تنظیم میکردین قبلنا اینو ۳۰درجه کمتر
💕 پیری
برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت :
در وجود هر انسان،
همیشه مبارزه ایی وجود دارد
مانند ، مبارزه ی دو گرگ!
که یکی از گرگها سمبل بدیها
مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، وخود خواهی
و دیگری
سمبل مهربانی، عشق، امید، وحقیقت است.
کودک پرسید :
پدر کدام گرگ پیروز می شود؟
پدرلبخندی زد و گفت ،
گرگی که تو به آن غذا می دهی ...
💕💕💕
پروانه های وصال
❣ ❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️ (قسمت 42 بخش پنجم)پدرم عصبے زل زدہ بود بہ فرش،مادرم با اخم نگاهم مے ڪرد. بند
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت 42 بخش ششم)اما توجهے نڪردم و همونطور ڪہ دستم روے قلبم بود گریہ مے ڪردم،نفس ڪم آوردہ بودم چشم هام سیاهے رفت و صداے فریاد پدرم رو شنیدم!
سرم رو تڪون دادم و از خاطرات اومدم بیرون!
نہ ڪم غصہ م رو نخوردہ بود!
ڪم اشتباہ نڪردہ بودم!
حالا شدہ بودم اون هانیہ ے بے فڪر پنج سال پیش!
نفسم رو با صدا بیرون دادم:هیچے نمیتونم بگم.
سر بہ زیر از خونہ خارج شدم،از خونہ بخاطرہ پدر و مادرم فرار مے ڪردم از دانشگاہ ڪجا فرار مے ڪردم؟!
حتے فڪر رو بہ رو شدن با سهیلے سخت بود!
**
تاڪسے سر خیابون ایستاد،نگاهے بہ دانشگاہ انداختم و مردد پیادہ شدم.
بہ زور قدم بر مے داشتم،وزنہ هاے شرم روے دوشم سنگینے مے ڪرد.
خواستم وارد دانشگاہ بشم ڪہ صدایے متوفقم ڪرد:خانم هدایتے!
برگشتم سمت صدا،حمیدے بود.
چند قدم بهم نزدیڪ شدم همونطور ڪہ سرش پایین بود گفت:سلام.
آروم جوابش رو دادم.
دست هاش رو بہ هم گرہ زد و گفت:راستش اون روز میخواستم آدرس خونہ تونو بگیرم سهیلے صدام ڪرد نشد،میشہ آدرستونو بدید؟
مڪث ڪرد و آروم و خجول گفت:براے اون قضیہ!
سرم رو تڪون دادم:نہ آقاے حمیدے! فعلا شرایط مناسب نیست!
سریع وارد دانشگاہ شدم.
✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
پروانه های وصال
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت 42 بخش ششم)اما توجهے نڪردم و همونطور ڪہ دستم روے قلبم بود گریہ مے ڪردم،نفس
❣
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت 42 بخش هفتم)سهیلے ڪمے اون طرف تر داشت با چندتا از دانشجوها صحبت مے ڪرد.
روزهاے آخرے بود ڪہ مے اومد دانشگاہ،چادرم رو ڪشیدم جلو و با قدم هاے بلند وارد ساختمون دانشگاہ شدم.
میخواستم ازش معذرت خواهے ڪنم ولے نمیتونستم.
باید بہ بهار مے گفتم.
****
بهار با صورت گرفتہ زل زدہ بود بهم نچ نچے ڪرد و گفت:هانیہ اینو نمیشہ جمع ڪرد؟
اخم ڪردم و زل زدم بہ دست هام.
_بهار چطور ازش معذرت خواهے ڪنم؟
_ببین تا چند دقیقہ دیگہ از دانشگاہ میرہ تا ڪلاس بعدے فرصت دارے از دانشگاہ ڪہ بیرون رفت برو دنبالش بهش توضیح بدہ ڪارت خیلے بد بودہ!
_واے نگو روم نمیشہ!
_روت میشہ یا نمیشہ رو ول ڪن!
نگاهے بہ پشتش انداخت و گفت:هانے بدو دارہ میرہ!
سرم رو بلند ڪردم،بهار ضربہ ے آرومے بہ شونہ م زد و گفت:بدو دیگہ عین ماست نگا نڪن!
نمیتونستم تڪون بخورم،انگار پاهام بہ زمین چسبیدہ بود.
بهار نگاهے بهم انداخت و گفت:خودت خواستے!
ازم فاصلہ گرفت و رفت بہ سمت سهیلے!
✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
پروانه های وصال
❣ ❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت 42 بخش هفتم)سهیلے ڪمے اون طرف تر داشت با چندتا از دانشجوها صحبت مے ڪرد.
❣ ❣
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️(قسمت 42 بخش هشتم)لبم رو بہ دندون گرفتم،رو بہ روے سهیلے ایستادہ بود و تند تند چیزهایے میگفت سهیلے هم با اخم زل زدہ بود بہ زمین.
همونطور ڪہ با سهیلے صحبت مے ڪرد نگاهے بہ من انداخت و با چشم و ابرو بهم اشارہ ڪرد!
نفسم رو بیرون دادم و یڪ قدم برداشتم اما نتونستم جلوتر برم!
ایستادم،بهار با حرص دندون هاش روے هم فشار داد،سهیلے ڪمے بہ سمت من برگشت چند لحظہ تو همون حالت بود دستے بہ ریشش ڪشید و بہ سمت در دانشگاہ رفت!
بهار با عجلہ اومد سمتم:هانے بدو الان میرہ ها!
ڪلافہ گفتم:نمیتونم!
با اخم زل زد بهم و لب هاش رو جمع ڪرد.
آروم قدم برداشتم،چند قدم ازش دور شدہ بودم ڪہ گفت:مسابقہ ے لاڪ پشت ها نیستا هرڪے دیرتر برسہ! بجنب دختر!
پوفے ڪردم و سرعتم رو بیشتر ڪردم،از دانشگاہ خارج شدم،سهیلے آروم راہ مے رفت.
مردد صداش ڪردم:استاد!
ایستاد اما بہ سمتم برنگشت،نباید مڪث مے ڪرد وقتے من صداش ڪردم فقط منظورم خودش بودہ!
رفتم بہ سمتش،چهار پنج قدم باهاش فاصلہ داشتم.
صورتش جدے بود آروم گفت:امرتون؟
چیزے نگفتم،بند ڪیفش رو روے دوشش جا بہ جا ڪرد:مثل اینڪہ ڪارے ندارید!
خواست قدم بردارہ اما برگشت سمتم:ڪار دیشبتون اصلا جالب نبود بدترین توهینو بہ من و خانوادم ڪردید!
خجالت زدہ زل زدم بہ زمین.
با صدایے ڪہ انگار از تہ چاہ مے اومد گفتم:قصدم بے احترامے نبود! اصلا توقع نداشتم شما بیاید خواستگارے فڪر مے ڪردم آقاے حمیدے....
ادامہ ندادم،گریہ م گرفتہ بود!
سهیلے هم ساڪت بود،دوبارہ شروع ڪردم:دیروز ڪہ اون حرف ها رو زدم شوخے مے ڪردم اصلا فڪر نمے ڪردم مادر شما باشن شبم ڪہ شما رو دیدم مغزم قفل ڪرد،ڪارم خیلے بد بود میدونم حاضرم بیام از پدر و مادرتونم عذرخواهے ڪنم،توضیح میدم!
بغضم داشت سر باز مے ڪرد،با تمام وجود معنے ضرب المثل چرا عاقل ڪند ڪارے ڪہ باز آرد پشیمانے رو فهمیدم!
_حلال ڪنید.
✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام صبح زیباتون بخیر
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود.✨
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄