پروانه های وصال
تنهامسیر: #کنترل_ذهن برای تقرب 73 ✅ این یه واقعیت هست که خداوند متعال بعضی از وقتا نعمت های مادی و
تنهامسیر:
#کنترل_ذهن برای تقرب 74
✅ یکی از کارهایی که همه ما دوست داریم انجام بدیم این هست که با هوای نفسمون مبارزه کنیم که البته خیلی وقتا موفق هم نمیشیم!
چرا؟
چون خیلی به خواسته های هوای نفس توجه میکنیم.
🔵 در همین زمینه یه آزمایشی توسط یک دانشمند خارجی به نام آقای والتر میشل انجام شده که خیلی میتونه به فهم مطلب کمک کنه.
✔️ این یکی از بهترین آزمایش های روانشناسی در جهان هست.
🔹 در این آزمایش تعدادی کودک رو در یه اتاق مجهز به دوربین مدار بسته قرار دادن و یه ظرف پر از #شیرینی جلوی اون ها روی میز گذاشتند و به بچه ها گفتن اگه شیرینی ها رو نخورید یه هدیه دریافت میکنید!
علت آزمایش این بود که ببینن چه افرادی موفق به #خودداری میشن
بچه ها رو به مدت 20 دقیقه تنها گذاشتن و با دوربین مشغول تماشای اون ها شدن!
اولین چیزی که محققین دقت کردن این بود
🔴 کودکانی که همش مشغول درگیری با خودشون بودن و با تمایل خودشون مبارزه کرده بودن فکرشون بیشتر سمت شیرینی ها رفته بود و اتفاقا کمتر جلوی خودشون ایستاده بودن
✔️ ✔️ اما کودکانی که خلاقیت به خرج داده بودن و حواس و تمرکزشون رو به روی چیزای دیگه ای معطوف کرده بودن موفق تر بودن. مثلا یه گوشه ای از اتاق نشسته بودن و چشماشون رو بسته بودن یا به منظره بیرون اتاق نگاه میکردن...
#تلنگر
🔔
ایانسان؛ یادتباشد؛
اگروارد دوزخشدۍ🌋،
از‹تلخے عذاب›🔥
به #خداشڪایتنڪن🚫
اینهـمان...👇🏻
" #شیرینے گناهی"
استڪهدردنیا ازآن
لذتمیبردی..!!‼️🍃
💕🖤💕
پروانه های وصال
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت12 #هوالعشــــــق❤ 🌹 چاقوبزرگےڪه دسته اش ربان صورتےرنگےگره خورده بوددستت مید
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت13
#هوالعشــــــق ❤️
درگوشَت ارام میگویم:
_مهربون باش عزیزم!...
یکبار دیگرنفست رابیرون میدهـے.
عصبی هستے.این راباتمام وجود احساس میڪنم.اما باید ادامه دهم.
دوباره میگویم:
_ اخم نڪن جذاب میشی نفس!😁👫
این راکه میگویم یکدفعه ازجا بلند میشوی ،عرق پیشانی ات راپاک میکنی وبه فاطمه میگویـے:
_ نمیخوای ازعروس عکس تکی بندازی!!؟؟؟
ازمن دور میشوی وکنارپدرم میروی!!
#فرارکردی_مثل_روزاول!
❣❤️❣❤️❣❤️❣
اما تاس این بازی راخودت چرخانده ای!
برای پشیمانـے #دیر است
🌹
خم میشوم و به تصویرخودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم.
دستـےبه روسری ام میڪشم ودورش رابادقت صاف میڪنم.
دسته گلـےڪه برایت خریده ام را باژست دردست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم.
امده ام دنبالت مثل #بچه_مدرسه_ایا😂
میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد باخبر شوند!ولی من دوست داشتم #شیرینی بدهی آن هم حسابـے😂
درباز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند.
میبینمت درست بین سه،چهارتاازدوستانت درحالیکه یک دستت راروی شانه پسری گذاشته ای و باخنده بیرون می آیـے.
یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هرطور شده مرا ببینی
روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم.
نگاهت بمن میخوردورنگت به یکباره میپرد!یکلحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت وچیزی به دوستانت میگویـے.
یکدفعه مسیرتان عوض میشود.
ازبین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم:
_ آقا؟آقا سید؟
اعتنا نمیکنی ومن سمج ترمیشوم
_ اقا سید!علی جان؟
یکدفعه یکی ازدوستانت باتعجب به پشت سرش نگاه میکند.درست خیره به چشمان من!😐
به شانه ات میزند و باطعنه میگوید:
_ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها!
خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے.
دسته گل راطرفت میگیرم
_ به به!خسته نباشیداقا!میدیدم که مسیر بادیدن خانوم کج میکنید!
_ این چه کاریه دختر!؟
_ دختر؟منظورت همس...
بین حرفم میپری
_ ارع همسر!اما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟
_ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟
_ چراجار بزنم زن گرفتم درحالیکه میدونم موندنی نیستم!؟
بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم
_ حالا که فعلا نرفتی! ازچی میترسی!از زن سوریت!
_ نه نمیترسم!به خدا نمیترسم!فقط زشته!زشته این وسط باگل اومدی !عصن اینجا چیکار میکنی؟
_ خب اومدم دنبالت!
_ مگه بچه دبستانی ام!؟..اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتراز زن گرفتن!
ارحرفت خنده ام میگیرد😁!چقدربااخم دوست داشتنی تر میشوی.حسابی حرصت گرفته!
_ حالا گلو نمیگیری؟
_ برای چی بگیرم؟
_ چون نمیتونی بخوریش!باید بگیریش (وپشت بندش میخندم)
_ الله اکبرا...قراربود مانع نشی یادته؟
_ مگه جلوتو گرفتم!؟
_ مستقیم نه!اما..
همان دوستت چندقدم بما نزدیک میشود و کمی اهسته میگوید:
_ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟
دستت را باکلافگی درموهایت میبری.
_ نه رضا،برید!الان میام
و دوباره باعصبانیت نگاهم میکنی.
_ هوف...برو خونه...تایچیز نشده.
پشتت را میکنی تابروی که بازوات رامیگیرم...
#ادامه_دارد.
نویسنده :
#میم_سادات_هاشمی
#هرگونه_انتقاد_پیشنهاد_راجع_به_داستان_را_با_ادمین_درمیان_بگذارید
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
🌹 #رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت16من_برگشتم😊 #هوالعشــــــق❤ 🌹 چاقوبزرگےڪه دسته اش ربان صورتےرنگےگره خورده
🌹
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت17
#هوالعشـــق❤
🌹
خم میشوم و به تصویرخودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم.
دستـےبه روسری ام میڪشم ودورش رابادقت صاف میڪنم.
دسته گلـےڪه برایت خریده ام را باژست دردست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم.
امده ام دنبالت مثل #بچه_مدرسه_ایا😂
میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد باخبر شوند!ولی من دوست داشتم #شیرینی بدهی آن هم حسابـے😂
درباز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند.
میبینمت درست بین سه،چهارتاازدوستانت درحالیکه یک دستت راروی شانه پسری گذاشته ای و باخنده بیرون می آیـے.
یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هرطور شده مرا ببینی
روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم.
نگاهت بمن میخوردورنگت به یکباره میپرد!یکلحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت وچیزی به دوستانت میگویـے.
یکدفعه مسیرتان عوض میشود.
ازبین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم:
_ آقا؟آقا سید؟
اعتنا نمیکنی ومن سمج ترمیشوم
_ اقا سید!علی جان؟
یکدفعه یکی ازدوستانت باتعجب به پشت سرش نگاه میکند.درست خیره به چشمان من!😐
به شانه ات میزند و باطعنه میگوید:
_ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها!
خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے.
دسته گل راطرفت میگیرم
_ به به!خسته نباشیداقا!میدیدم که مسیر بادیدن خانوم کج میکنید!
_ این چه کاریه دختر!؟
_ دختر؟منظورت همس...
بین حرفم میپری
_ ارع همسر!اما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟
_ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟
_ چراجار بزنم زن گرفتم درحالیکه میدونم موندنی نیستم!؟
بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم
_ حالا که فعلا نرفتی! ازچی میترسی!از زن سوریت!
_ نه نمیترسم!به خدا نمیترسم!فقط زشته!زشته این وسط باگل اومدی !عصن اینجا چیکار میکنی؟
_ خب اومدم دنبالت!
_ مگه بچه دبستانی ام!؟..اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتراز زن گرفتن!
ارحرفت خنده ام میگیرد😁!چقدربااخم دوست داشتنی تر میشوی.حسابی حرصت گرفته!
_ حالا گلو نمیگیری؟
_ برای چی بگیرم؟
_ چون نمیتونی بخوریش!باید بگیریش (وپشت بندش میخندم)
_ الله اکبرا...قراربود مانع نشی یادته؟
_ مگه جلوتو گرفتم!؟
_ مستقیم نه!اما..
همان دوستت چندقدم بما نزدیک میشود و کمی اهسته میگوید:
_ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟
دستت را باکلافگی درموهایت میبری.
_ نه رضا،برید!الان میام
و دوباره باعصبانیت نگاهم میکنی.
_ هوف...برو خونه...تایچیز نشده.
پشتت را میکنی تابروی که بازوات رامیگیرم...
#ادامه_دارد...
.
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ژله_تزریقی 🌷
یه خوشگل جان دیگه .😍😘🌼❤️ .
برای ژله تزریقی می تونید از هر قالبی خواستید استفاده کنید ولی اگه کاسه پلاستیکی یکبار مصرف استفاده بشه درآوردن ژله توش راحت تره.
ژله آلوورا(هر بسته) رو با یک و نیم لیوان آب جوش روی حرارت غیر مستقیم حل کنید
و یک سوم ظرف رو از ژله آلورا پر کنید و بعد از سه ساعت که تو یخچال بود،آماده تزریق میشه.
برای تزریق هم از خامه و رنگ خوراکی استفاده می کنیم که اون رو با شیر، یا آب، یا روی حرارت کتری رقیق می کنیم. برای میوه کاج از شکلات آب شده استفاده کنید. و قسمت زرد هم ژله الورا و اکلیل خوراکی بریزید
و برای قسمت کاور ژله می تونید پاناکوتا شکلاتی، پاناکوتا نسکافه ای یا حتی پاناکوتا سفید درست کنید. نکته. در پستهای قبل و استوری هایلایت طرز تهیه پاناکوتا رو توضیح دادم
#شیرینی
#ژله #بستنی #دسر
#آشپزی.
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باقلوا بدون فر
تخم مرغ - 1 عدد
کره یا مارگارین - 150 گرم
آب 250 میلی لیتر(یک لیوان فرانسوی دسته دار)
آرد - 600 گرم (کم کم اضافه کنید)
شربت:
آب 250 میلی لیتر(یک لیوان فرانسوی دسته دار)
شکر 900 گرم تا 1 کیلوگرم
عسل 4 قاشق غذاخوری
روغن سرخ کردنی مقدار زیاد (برای سرخ کردن)
#شیرینی
#ژله #بستنی #دسر
#آشپزی
#شیرینی چنگالی🥯
آرد سفید ۱/۲/۳ پیمانه
کره ۱۰۰ گرم
پودر قند ۱/۲ پیمانه
تخم مرغ ۱ عدد
وانیل ۱/۲ ق چ
بیکینگ پودر ۱ ق چ
شکلات تخته ای ۱۰۰ گرم
پودر نارگیل پسته، کنجد، بادام
به مقدار لازم
🔸ابتدا پودرقند و کره به دمای محیط رسیده را خوب مخلوط کنید تا کرم رنگ شود
سپس تخم مرغ و وانیل را اضافه کرده و مخلوط میکنیم
بعد آرد و بیکینگ پودر الک شده را کم کم اضافه کرده وبا دست مخلوط میکنیم
بعد به اندازه یک فندق درشت برداشته کف دست گرد کرده درسینی روی کاغذ روغنی میچینیم
با کف دست فشار میدهیم تا کمی پهن شود وبا چنگال رویش خط می اندازیم
در فر از قبل گرم شده با حرارت ۱۶۰ درجه سانتیگراد طبقه وسط ۱۵ دقیقه میپزیم
بعد از خنک شدن در شکلات ذوب شده زده ودر پودر بزنین
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴نکات:
❌شیرینی رو با دست ورز ندین روغن میندازه
✅میتونید از روغن جامد هم استفاده کنید
❓فر نداری؟ ایراد نداره کف تابه کاغذ روغنی بنداز و شعله پخش کن بزار رو حرارت متوسط رو بهذکم ۱۵ دقیقه بپز البته با درب بسته!
#شیرینی
#شیرینی_پزی #شیرینی_خشک #شیرینی_عید #شیرینی_خونگی #شیرینیعیدنوروز #شیرینی_سنتی #شیرینی_اسکار #شیرینی_بدون_فر #شیرینی_نوروز
P2