eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
21.7هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷ســـــــــلام صبح زیباتون بخیر روزتون ختم به زیباترین خــــــــیرها 🌷الهی امروز سرشار از اتفاق های خوب و خوش همراه با سلامتی برای همه باشه 🌷تقدیم به شـــــــــما 🌷دوشنبه تون عـــــــــالی 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای داغدار اصلی این ▪️روضه ها بیا ▪️صاحب عزای ماتم ▪️کرب و بلا بیا ▪️تنها امید خلق جهان ▪️یابن فاطمه ▪️ای منتهای آرزوی اولیاء بیا ▪️فرارسیدن ایام ماه صفر برشیعیان تسلیت باد 🏴 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاطر بسپاریم که ما از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشیم،پیر میشیم... از یه جایی به بعد ما دیگه خسته نمیشیم، می بریم از یه جایی به بعد ما دیگه تکراری نیستیم، زیادی هستیم... از یه جایی به بعد ما دیگه ناراحت نمیشیم، بی تفاوت میشیم.... از یه جایی به بعد ما دیگه خوشحال نمیشیم، بی احساس میشیم... اون یه جا، اون نقطه در هر انسانی با انسان دیگه کاملا متفاوته... اون نقطه رو بشناسیم... در خودمون... در همسایمون... در همسرمون... در هم سرمون... در همسفرمون... 🌸🍃
🌷 رسول الله صلى الله عليه و آله: أ لا اخبِرُكُم عَن وَصِيَّةِ نوحٍ ابنَهُ حينَ حَضَرَهُ المَوتُ؟ قالَ: إنّي واهِبٌ لَكَ أربَعَ كَلِماتٍ، هُنَّ قِيامُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ، و هُنَّ أوَّلُ كَلِماتِ دُخولٍ عَلَى اللهِ، 🌷 و آخِرُ كَلِماتِ خُروجٍ‏ مِن عِندِهِ، و لَو وُزِنَ بِهِنَّ أعمالُ بَني آدَمَ لَوَزَنَتهُنَّ، فَاعمَل بِهِنَّ، وَ استَمسِك بِهِنَّ حَتّى تَلقاني: سُبحانَ اللهِ و بِحَمدِهِ، و لا إلهَ إلَا اللهُ، وَ اللهُ أكبَرُ. 🌷 وَ الَّذي يُقسِمُ بِهِ نوحٌ، لَو أنَّ السَّماواتِ وَ الأَرضَ و ما فيهِنَّ و ما تَحتَهُنَّ يوزَنُ بِهِنَّ هؤُلاءِ الكَلِماتُ لَوَزَنَتهُنَّ. 🌷پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آيا شما را از وصيّت نوح عليه السلام به فرزندش در هنگام وفات، خبر ندهم؟ گفت: «من، چهار كلمه به تو یادمیدهم كه آسمان‏ها و زمين با آنهابرپاست نخستين كلمات براى وارد شدن بر خداوند و آخرين كلماتِ خارج شدن از نزد او است ازهمه اعمال سنگین تراست پس، اين كلمات را تاآخرعمربگو ۱.سبحان الله ۲.وبحمده ۳.ولااله الاالله ۴.والله اکبر پاک ومنزه است خدا ازهمه نقصها وضعفها واوراحمدمیکنم وخدایی جز او نیست واو بزرگتراست ازاینکه تصورشود 🌷سوگند به آن كسى كه نوح عليه السلام به او سوگند مى‏خورد، اگر آسمان‏ها و زمين و هر آنچه در آنها و در زير آنهاست، با اين كلمات وزن شوند، اين كلمات از آنها سنگين‏ترند 📚 بحار الأنوار، ج 58 💕💕❤️💕❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه زن آمریکایی به زنان مسلمان/ گول نخورید و نجیب بمانید. زن غربی پریشان و پشیمان است اما مجبور است ادای شادبودن را درآورد زن غربی هویتش به تاراج رفته و گرفتار ظلمی گردیده است که یارای رهایی از آن را ندارد ظلمی که «جوانا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار زن آمریکایی به صراحت به آن اذعان کرده است . این زن مسیحی چند سال پیش به زنان مسلمان لبنان که در زیر آماج بمباران اسرائیل بودند نامه می نویسد و با رشک بردن به عفت و و نجابت زنان مسلمان و بر شمردن ظلم بزرگی که به زنان غربی شده است از زنان مسلمان می خواهد در دامی که غرب برای آنان گسترده است گرفتار نشوند و به جای تقلید از زن غربی ،حافظ عفت و نجابت خود باشند. این نویسنده آمریکایی در بخشی از این نامه می گوید: « ما زنان غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان مورد ظلم واقع شدید. اما در حقیقت این مائیم که مورد ظلم واقع شده ایم، برده مُدهایی هستیم که پستمان می کند، نسبت به وزن و انداممان عقده ای شده ایم و گدای محبت مردانی هستیم که نمی خواهند رشد فکری یابند…در اعماق وجودمان می دانیم که سرمان کلاه رفته است.» ذلت نمی پذیریم 🥀
🔹سید حسن نصرالله: با ارتحال ، حزب الله یکی از پشتوانه‌های معنوی و محبان مقاومت در لبنان را از دست داد. 🔹ایشان همیشه حزب_الله را با محبت، دعاها و توجهات ویژه خود به ویژه در جریان جنگ ۳۳ روزه تموز ۲۰۰۶ و همه سالیان گذشته مورد لطف قرار دادند و هیچگاه آرامش بخشیدن و ایجاد حس اطمینان در مسیر مقاومت را از ما دریغ نکردند. 🔹حوزه‌های علمیه با ارتحال ایشان، علاوه بر محروم ماندن از کلاس‌های درس و موعظه که نور هدایت و استقامت را در دل‌های مریدان و محبان خود روشن می‌کرد، یکی از بزرگان، مربیان و علمای صاحب اخلاق و سبک خود را از دست داد. روزی تون زیارت به همراه رضایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدا ببنید🔉 🍥🍡🍥🍡🍥🍡🍥🍡🍥🍡🍥 🍓 آموزش ترش شامی گیلانی🍓 😋 بفرست واسه همه ی خانومای کدبانو😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😋 املت لقمه ای😁 ___ 📍مواد لازم: ‌ 🥚تخم مرغ ۲ عدد 🌱پیازچه خرد شده ۱ ق غ 🥕هویج خرد شده ۱ ق غ 🍅گوجه فرنگی ۲ عدد (بسته به اندازه گوجه ها ممکنه کمتر یا بیشتر بشه) 🥓ژامبون خرد شده ۱ ق غ 🥡آرد ۱ ق غ 🧂نمک و عصاره مرغ و ادویه به دلخواه 🌹مواد املت به دلخواه خودتونه🌹 ╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرزتهیه حلوا ی دورنگ. 👩‍🍳 یک هنره,کدبانوی هنرمندخونت باش😌 ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ @
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این زمانھ غریبم بگو به حضرت عشق به ‌هر بهانھ نشد بی بهانھ برگردد... |↫ ‌ |↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان (عجل الله) فرمود : این طور به من سلام کنید!!
میگن که خیلی خوبھ:) حتی اگه به خیال خودت 🧠 گناهی رو مرتکب نشده باشی استغفار کن😇 دلتو جلا میده 💕💙💕💙
🌴 مُشک را گفتند: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ. 🌱 ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ که هستم، ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ که هستم. « فيه ما فيه ، مولانا » 🌹مومنین هم باید مثل همین مُشک باشند که باید بیش از دیگران، عِطر و بوی علم و تقوا و دین و خدایی بودن از آنها منتشر شود و در ارتباط با آنها این عِطر دل انگیز استشمام شود 💕💜💕💜
انسان امیدوار درجایی که همه شکست می بینند، كاميابي مي بيند. ودر جایی که همه تیرگی وطوفان می بینند ، درخشش آفتاب رامشاهده می کند. همه چیز به نگاه شما بستگي دارد... 💕🧡💕🧡
🔴حق الناس ✍‌حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!! حق الناس فقط کلاهبرداری و اختلاس نیست!! گرفتن آرامش روان، پاکی چشم و قلب مردان، گرفتن آرامش خاطر زنان و نابودی تعهد و عشق بین همسران، سرد شدن گرمای خانه ها و تنوع طلب کردن مردان، افزایش نرخ طـــلاق و.... همه حق الناس هایی است که به واسطه بی حجابی و دلبری های خیابانی بر گردنِ ماست!!... خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد. 🔺فراموش نکنیم! 💕🧡💕🧡
اﺯ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﺮﺍ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣﯽ ﺗﺮسد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ ؟ ﺭﺍﺳﻞ پاسخ ﻣﯿﺪﻫﺪ: ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ؛ چگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭل های ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ! ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .. و ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ! " ترس از تغییر" ⚫️⚫️⚫️
سبد گردوها حکایت می‌کنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد. سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: این سبد گردو را هدیه می‌دهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد. مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم به صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید، در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی‌رسد. او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: من از همان اول گردو نمی‌خواستم. این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد. این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد. ⚫️⚫️⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایت مرور زندگی در لحظه مرگ توسط مردی که مرد و زنده شد ▪️این قسمت: بازگشت ▫️تجربه‌گر : آقای عباس کامرانی منش و آقای مهدی صادقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایت یک تجربه گر مرگ از لحظات جدایی روح از بدن ▪️این قسمت: آرام ▫️تجربه‌گر : خانم محمدزکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_سی_و_یکم #بخش_سوم ❀✿ _ اولین قدم برای اسطوره شدن... همینھ! دخترعم
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ لبم را بھ دندان میگیرم و نفسم را درسینھ حبس میڪنم. بھ تصویر چشمانم دراینھ خیره میشوم و روسری ام را درست مانند گذشتھ ی نھ چندان دلچسبم لبنانے مے بندم. دستهایم بھ وضوح میلرزد و عرق روی پیشانےام نشستھ .خم میشوم و ازداخل پاڪت ڪرم رنگ چادری ڪھ خریدم را بیرون مے اورم و مقابلم میگیرم.گویـے اولین باراست این پارچھ ی مشڪے را دربرابر چشمانم میگیرم، حالے عجیب دارم. چیزی شبیھ بھ دلشوره. باز مثل زنان ویارڪرده حالت تهوع گرفتم.چادر را روی سرم میندازم و نفسم را بیرون میدهم. دستم را بھ دیوارمیگیرم و سرگیجھ ام راڪنترل میڪنم. دراتاق را قفل ڪرده ام ڪھ یڪ وقت یلدا بے هوا دراتاق نپرد.دوست ندارم ڪسے مرا ببیند.حداقل فعلا.نمیدانم چرا! ازچھ چیز خجالت میڪشم ازحال الانم یا...چندماه پیشم؟!باورش سخت است زمانے چادری بودم.خاطراتم راهرقدر در مموری ذهنم ورق میزنم.بھ هیچ علاقھ ای نمیرسم.هیچ گاه چادر را دوست نداشتم و حجاب انتخاب پدرم بود.اینبار...همه چیز فرق ڪرده... خودم با شوق و ڪمے اضطراب خریدمش. میخواهم تڪلیفم را باخودم روشن ڪنم. یحیے چھ میگفت؟حرفهایش دلم را قرص میڪند ؛ بھ تصمیم جدیدم. ڪاش ڪسے را داشتم تا از او میخواستم برایم از خدا ڪمڪ بخواهد.شرم دارم دستم را بلند و دعا ڪنم!.. اگر خدا روی نازنینش راازمن بگیرد چھ؟...ڪاش اوینے رفیق من میشد ، انوقت از او میخواستم دعاڪند ؛ بھ خداهم نزدیڪ تراست. شاید بھ حرف عزیزی مثل او گوش ڪند.روح ڪلافھ ام بھ دنبال یڪ تثبیت است.یڪ قدم محڪم ، یڪ جواب ڪھ مانند دوندگان دو بھ سمتش پرواز میڪند. پیشانے ام راروی اینھ میگذارم و چشمانم را میبندم. دستم راروی پارچھ ی لختے ڪھ روی سرم افتاده میکشم. حس قلبم رابھ چنگ میڪشد. نفسے عمیق مهمان جانم میڪنم. دیگر از تو دل نمیڪنم... دستم را باری دیگر روی چادرم میڪشم ، لبخند مے زنم و زیر لب میگویم: ❀✿ سھ هفتھ ای مے شد ڪھ چادر مے پوشیدم ، البتھ پنهانی.خنده ام میگرفت ؛ زمانے برای زدن یڪ لایھ بیشتر از ماتیڪم از نگاه پدرم فرار میڪردم . الان هم...!!! چادر را در ڪوله ام میگذاشتم و جلوی در سرم میکردم. ازنگاه های عجیب و غریب یحیـے سردر نمے اوردم ، اهمیتـے نمیدادم. صحبتهایمان تھ ڪشیده بود. سوالے نداشتم گویے مثل ڪودڪان نوپا به دنبال محڪم ڪردن جای پایم بودم. دیگر دنبال جواب نمیگشتم.جواب من با رنگ مشڪے اش روحم رااشباع ڪرده بود. بعداز یڪ سال نماز خواندن را هم شروع ڪردم.انقدر سخت و جان فرسا بود ڪھ بعداز اولین نماز، ساعتها خوابیدم. درنماز شرم داشتم ڪھ قنوت بگیرم و چیزی طلب ڪنم. خجالت زده هربار بعداز نماز سجده میڪردم و بخدا بازبان ساده میگفتم: امیدوارم منو ببخشے... ڪتاب راهم خواندم.ڪتابے ڪھ حیات اوینے را روایت میڪرد. آراد دورادور طعنھ هایش را نثارم میڪرد ؛ توجهے نمیکردم.نباید دیگر بلرزم.من سپاهم راانتخاب ڪرده بودم. چندباری هم تهدیدم ڪرده بود ، میگفت حال تو و اون جوجھ مذهبـے رو میگیرم.میڪشمتون!شاید دوستم داشتھ...اما مگریڪ عاشق میتواند معشوقھ اش را بھ مرگ تهدید ڪند؟! ❀✿ پاورچین پاورچین از پلھ ها پایین مے روم و لبم را مے گزم.بھ پشت سر نگاه ڪوتاهے میڪنم ،چادرم رااز ڪولھ ام بیرون مے اورم و روی سرم میندازم . اهستھ در ساختمان را باز میڪنم ڪھ بادیدن لبخند بزرگ یحیـے سریع دررا مےبندم. صدای خنده ی زیبا و ڪوتاهش درگوشم مے پیچد. اولین باراست ڪھ صدای خنده اش را مے شنوم.نوسان غریبے در دلم بھ پا مے شود. ملایم بھ در میزند وبا صدایـے زیرو بم میگوید: دخترعمو! ڪارخوب رو ڪھ تو خفا نمیڪنن. چاره ای نیست.دررا تانیمھ باز و سرم را برای دیدن دوبار لبخندش باز میڪنم. سرش را پایین انداختھ و زیرلب یڪ چیزهایـے میگوید.اب دهانم را قورت میدهم و دررا ڪامل باز میڪنم. باسر دوانگشتش ریشش را میخاراند _ برام خیلے عجیبھ از چے میترسید؟! تقریبا یڪ ماهھ.. دیگھ حرفے نمیزنید... یڪم نگران شدم ڪھ....نڪنھ.. اون رشتھ محبتـے ڪھ از اهل بیت و حقیقت بھ دلتون بستھ شده بود، خدایـے نڪرده شل شده باشه..حلال ڪنیداز چهل دقیقھ پیش اینجا منتظر موندم تا بیایید و یھ سوال بپرسم...ڪھ جوابش رو دیدم! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹