eitaa logo
پرونده های کانال شبکه نفوذ
2.8هزار دنبال‌کننده
91 عکس
45 ویدیو
38 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ @nofoz_shenasi
4_5935794555696711257.m4a
7.04M
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ قسمت 1⃣ @nofoz_shenasi
4_5935794555696711258.m4a
10.07M
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ قسمت 2⃣ @nofoz_shenasi
4_5935794555696711260.m4a
3.91M
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ قسمت 3⃣ @nofoz_shenasi
4_5935794555696711261.m4a
8.46M
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ قسمت 4⃣ @nofoz_shenasi
4_5935794555696711262.m4a
7.2M
👈سیر تا پیاز ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ قسمت 5⃣ @nofoz_shenasi
عرض سلام و احترام خدمت همه بزرگوارانی که مباحث را دنبال میکنند. با از خدمت گرامیان هستیم.... در این پرونده که در سه فصل تقدیم نگاه شما خواهد شد، زندگی سیاسی آقای را از ابتدا تا انتها مرور خواهیم کرد. @nofoz_shenasi
اکبر هاشمی بهرمانی (زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۱۳ در رفسنجان – درگذشتهٔ ۱۹ دی ۱۳۹۵ در تهران) مشهور به علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، به عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی شناخته می‌شد. خانه وی در محله جماران و در کنار خانه حضرت امام خمینی (ره) قرار دارد، که هم اکنون به خانه موزه تبدیل شده است. او از ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ تا ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ چهارمین رئیس‌جمهور ایران بود. پیش از آن وی اولین رئیس مجلس شورای اسلامی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸ بود. در طول جنگ ایران و عراق رفسنجانی به عنوان نماینده رهبر در شورای عالی دفاع عملاً فرماندهی نیروهای مسلح را برعهده داشت. رفسنجانی از سال ۱۳۶۸ تا زمان مرگ، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت. او در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری نمایندگی استان تهران در آن را بر عهده داشت و از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، دومین رئیس این مجلس بود. رفسنجانی رئیس هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی بود. @nofoz_shenasi
📌بخش اول، بررسی کارنامه اعتقادی و عقیدتی هاشمی رفسنجانی آقای هاشمی در سیر زندگی سیاسی خود دچار تغییرات بسیار تعجب انگیزی بوده است. از سویی افراطی گریهای بسیار شگفت انگیز در مقولات عقیدتی و از سویی انحرافات تعجب انگیزتر در سیر تاریخی زندگی او به وفور مشاهده میشود. که به صورت اجمالی به برخی از این انحرافات و تغییرات عقیدتی اشاراتی خواهیم داشت. @nofoz_shenasi
🔴تناقضات هاشمی و مقوله ی حجاب در اواخر سال ۱۳۹۲، هاشمی در جمع اعضای حزب اصلاح‌طلب اراده ملت ایران می‌گویند: «تندروی گاهی کار را خراب می‌کند… ما خودمون دهه اول انقلاب دچار تندروی شدیم، تندروی‌هایی کردن که عده‌ای از مردم را رنجاندن، البته اکثریت این کار را نکردن، یه عده‌ای رنجیدن، نباید این کارها را انجام می‌دادن… باید تندروی نمی‌کردن، دادگاه‌ها تندروی کردن، هرکسی از بخش‌های مختلف تندروی کردن، نباید این‌طوری می‌شد، بعدش هم تندروی‌ها عوض شد و نوع دیگری پیدا کرد…» اما به راستی منظور مرحوم هاشمی از افراطی گری و افراط گریان چیست و کیست؟ برای روشن‌تر شدن معنای افراط، از اظهارات خود مرحوم هاشمی رفسنجانی بهره میبرم. آقای هاشمی در روز ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۵ با اختصاص بخشی از خطبه نماز جمعه به مسئله خانواده و حجاب و عفاف، به انتقاد از رواج الگوهای غربی در بین خانواده‌ها پرداخته و در یک رویکرد عجیب وغیرقابل‌قبول درباره بدحجاب‌ها چنین می‌گوید: 😳😳«ما الآن افرادی را می‌بینیم و هرقدر نصیحت می‌کنیم و از طریق تقوا می‌خواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز یک مقاومت‌های منفی هست و خانم‌هایی متأسفانه پس از هفت سال از انقلاب هنوز به این راضی‌اند که مقداری از مویشان بیرون باشد؛ تابه‌حال با این‌طور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کرده‌ایم و هنوز هم بعضی از شهرهای بزرگ این بلیّه را دارند و در بعضی مغازه‌ها این‌گونه مسائل ترویج می‌شود و در بعضی ادارات هنوز خوب مراعات نمی‌شود و این‌ها خطرناک است و فکر می‌کنم که پس از هفت سال تحملمان هم تمام بشود. مردم حزب‌الله چند بار طغیان و دیدید که در خیابان‌ها ریختند و از همین تریبون نماز جمعه، وزیر کشور و دیگران خواهش کردند و به آن‌ها وعده دادیم که این‌ها خودشان آدم می‌شوند و بازمی‌بینیم که مثل‌اینکه این‌ها یک مقدار احتیاج به خشونت دارند»😳😳 @nofoz_shenasi
جالب‌تر از این اظهارات، خطاب کردن زنان بدحجاب به دزد و ضد انقلاب در دهه شصت توسط هاشمی است؛ به این متن توجه کنید:👇🏻👇🏻👇🏻 و یا به این متن از همان خطبه ی نماز جمعه ی آقای هاشمی دقت بفرمایید: به این اظهارت هم توجه کنید: «فکر شده که این‌ها نوعاً آدم‌های مرفهی هستند که درد مشقت کار و این حرف‌ها را نچشیده‌اند و با پول‌های بادآورده‌ای که یا شوهرشان دزدیده یا خودشان می‌دزدند یا به ارث رسیده و یا از چیزهای دیگر، دیگر این‌جوری بار آمده‌اند و فکر شده که در هر منطقه‌ای یک اردوگاه برای این‌ها درست کنند و در آن اردوگاه وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق نیز در آنجا بگذارند. احکام دادگاه! یعنی همین‌جوری نیست که از خیابان بگیرند و به آنجا ببرند؛ کسانی که این‌جوری می‌کنند تحویل دادگاه‌های فوری می‌دهند و دادگاه‌ها این‌ها را محاکمه می‌کنند و اگر دیدند که مداومت بوده، این‌ها را تحویل به اردوگاه می‌دهند. تعیین هم می‌کنند ۳ ماه، ۲ ماه، ۵ ماه، یک سال، دو هفته آنجا بماند درس بخوانند و کار هم بکنند. خرجشان را هم باید خودشان در آنجا بدهند، چون این‌ها نوعاً از قشر مرفه هستند. یا آنجا کار بکنند و خرج خودشان را بدهند، یا اینکه در همان‌جا نخواستند کار بکنند – چون شورای نگهبان که اجباری نمی‌گوید این‌ها باید کار بکنند، آزادی است- بنابراین اساس آن‌ها بروند آنجا بنشینند و خرجشان را هم شوهرانشان باید بدهد، دولت خرجی به این‌ها نخواهد داد.» ↙️زنان بدحجاب و بی حجاب را دزد و ضد انقلاب معرفی کرده است و حتی به دنبال مصوبه‌ای از شورای عالی قضائی برای فرستادن این زنان به اردوگاه کار اجباری است. ↙️مرحوم هاشمی در خطبه‌ای دیگر، زنان بدحجاب را بی شعور هم خطاب می‌کند. @nofoz_shenasi
البته آقای هاشمی دقیقاً ۵ سال بعد (سال ۱۳۷۰) و در زمان ریاست جمهوری، حرفی متناقض با این اظهارات تند و افراط گونه و ۱۸۰ درجه برعکس می‌گوید. ↙️آقای هاشمی در پرسش و پاسخ با دانشجویان راجع به برخورد با بدحجابی می‌گوید: "آقایانی که به کشورهای غربی رفته‌اند، می‌بینند که نسل آنجا به چه بلایی دچار هستند. خانم‌هایی که فکر می‌کنند به نام آزادی و…، این حرف‌ها زده می‌شود، چه می‌کنند؟ وقتی‌که غرب، جنس زن را به‌صورت مانکن در ویترین فروشگاه‌ها می‌گذارد تا زیرپوش، سینه‌بند و شورت را نمایش دهد، آیا این ارزش و آزادی زن است؟! اگر زن‌ها یک‌ذره شعور داشتند، همین نقطه کافی بود که علیه این آزادی شورش کنند. «ببینید من بارها در این بحثم گفتم که به این‌ها اهانتِ مرگ بر بی‌حجاب و این‌ها نکنید، بذارید این‌ها کم‌کم بفهمند، اما نمی‌فهمند؛ بعضی‌هایشان عناد دارند، بعضی‌هایشان اصولاً ضدانقلاب هستند؛ یعنی چون با انقلاب مخالف هستند این‌جوری می‌کنند که بگویند ما با انقلاب نیستیم. به‌هرحال مطمئن باشید که از این به بعدان شاء الله با آمدن قانون که حرکت قانونی باشد، دیگر در جمهوری اسلامی ما تحمل نمی‌کنیم که برای تضعیف خانواده و تضعیف رابطه زن و شوهر و تضعیف رابطه بچه و مادر، تضعیف خواهر و برادر و به هم زدن این نهاد مقدس، افراد لاابالی و هوس‌باز بتوانند مصلحت این جامعه را به بازی بگیرند.» «دیگه حالا شما اگر بخواهید بگید که باید چطور باشد و چطور نباشد، یا توی خیابون از نظر شما خانم با حجابی، حجابش مناسب نباشد، اینکه در اسلام هم نیست که ما بتوانم این‌ها را به خاطر این حالت مثلاً بیاییم بگیریم حبس بکنیم، اینکه این‌طور نمی‌شود… به‌تدریج ما اولاً این‌همه داره نصیحت می‌شود این‌همه داره توجیه می‌شود این‌همه قانون گذراندیم بالاخره نیروهای انتظامی مواظب هستند جایی که طغیانی می‌شود مواظبش هستند اگر فکر می‌کنید که اقدام دولت این باید باشد که آن‌چنان بگیروببند بکند که دیگه هیچ‌کس جرئت نکند تخلفی بکند که این وضع در اسلام هم نیست؛ یعنی اسلام چنین چیزی را از شما خواسته به این اجباری که فکر می‌کنید؟ به نظر من اونایی که زیادتر از این می‌خواهند یه مقداری افراط به نظر می‌رسد پیش می‌آید. » @nofoz_shenasi
📌بخش دوم/ تخریب و تحقیر، عملکرد نیروهای انقلابی با برچسب زدن تحقیر و تضعیف دلسوزان مبانی اعتقادی و دینی جامعه رویه‌ای‌ بود که از مدتها در برخی اظهارات آقای هاشمی‌رفسنجانی مشاهده می‌شد. هاشمی‌رفسنجانی در یکی از اظهارات خود در جمع تعدادی از دانشجویان این بار کسانی که برخی نگرانی‌ها را نسبت به اصول اعتقادی جامعه بیان می‌کنند با عنوان لقب داده بود. به این بخش از صحبتهای او در توجه کنید: 👈🏻 «خب! کسانی که حسرت قدرت دارند، کسانی که دل از قدرت نمی‌کنند، کسانی که قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند، اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند. چقدر تلاش شد که نگذارند در کشور اینترنت باشد. چقدر ماهواره را از بالای پشت‌بام‌ها جمع کردند و من نمی‌دانم چه تاثیری کرد؟ نه‌تنها از آگاهی مردم چیزی کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم افزود، خیلی از گره‌ها الان باز شده و یک فضای جدیدی به وجود آمده. دو، سه تا مانع هم دارد؛ یکی از موانع بزرگ، خارجی است که هنوز رضایت نمی‌دهد ما آنچه داریم بتوانیم برای خودمان نقد کنیم و استفاده بکنیم. یکی از موانع، داخلی است که فرصت‌طلب‌ها و آنهایی که جدیدالاسلام هستند نسبت به انقلاب زیاده‌خواهی می‌کنند و خب! آن انقلابیون اصلی که در موقعی که هیچکس امید نداشت که بشود رژیم شاه و آمریکا را بیرون کرد، فقط به خاطر اینکه وظیفه انجام بدهند می‌آمدند، میدان و زندان‌ها را پر کرده بودند. الان اکثر آنها را از میدان بیرون کرده‌اند».👉🏻 ↙️از آن جهت که هاشمی‌رفسنجانی برخی دغدغه‌های موجود را به جدیدالاسلام‌ها نسبت داده بود، بد نیست به همین مناسبت، چند استفتا از دفتر تعدادی از مراجع عظام تقلید، درباره استفاده از ماهواره را جویا شویم. @nofoz_shenasi
⁉️سوال از حضرات آیات عظام نوری‌همدانی، وحید خراسانی و شبیری‌زنجانی بدین شرح است: با عرض سلام بنده به عنوان یک جوان می‌خواستم بدانم استفاده از ماهواره و مشاهده برنامه‌های آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟ آیت‌الله نوری‌همدانی: خرید و فروش و نگهداری آن جایز نیست. آیت‌الله شبیری‌زنجانی: اگر خوف وقوع در گناه یا ترتب مفسده‌ای دیگر در آن نباشد، فی‌حدنفسه اشکالی ندارد. اگر قانونی در این زمینه وجود دارد بنابر احتیاط رعایت شود. آیت‌الله وحید خراسانی: اگر فایده حلال آن زیاد باشد که عرفا از آلات لهو به حساب نیاید خرید، فروش، نصب و راه‌اندازی آن جایز است ولی خرید و فروش یا نصب و راه‌اندازی‌ برای استفاده حرام آن به فتوا حرام می‌باشد و اگر فایده‌های حلال آن کم باشد به طوری که عرفا از آلات لهو به حساب می‌آید، خرید، فروش، نصب و راه‌اندازی آن جایز نیست و بنابر احتیاط واجب باید آن را از بین برد و لو به تغییر دادن هیات آن مثل اینکه آن را بشکنند. در ادامه استفتا از دیگر مراجع عظام تقلید را در این باره مرور می‌کنیم: سوال: آیا آنتن ماهواره جزو آلات لهو است؟ خرید و فروش و استفاده از آن چه حکمی دارد؟ آیت‌الله بهجت: با وجود فساد، استفاده از آن و خرید و فروش آن جایز نیست. آیت‌الله فاضل‌لنکرانی: اولا با توجه به آنچه مطلعین اظهار می‌دارند برنامه‌های ماهواره اکثرا موجب شیوع فحشا و منکر، بویژه در رابطه با نسل جوان است. لذا خرید و نصب آنتن‌های ماهواره‌ای جایز نیست. ثانیا صرف استفاده از برنامه‌ها اگر خارج از برنامه‌های فوق‌الذکر باشد و موجب انحراف اخلاقی یا اعتقادی و... نباشد، مانعی ندارد. ثالثا اگر استفاده بزرگ‌ترها در همان محدوده‌ای باشد که در جواب دوم ذکر شد مانعی ندارد ولی در عین حال عدم جواز خرید و نصب به قوت خود باقی است. آیت‌الله مظاهری: جایز نیست. آیت‌الله مکارم‌شیرازی: استفاده از این برنامه جایز نیست و برنامه‌های ظاهرا خوب یا بی‌ضرر آن وسیله‌ای است برای سوق دادن به برنامه‌های فاسد بنابراین نباید مسلمانان از حیله‌های دشمنان اسلام برای نشر فساد در میان مسلمین غافل باشند. همچنین آیت‌الله میرزاجواد تبریزی در پاسخ به استفتاء از ماهواره مرقوم کرده‌اند: چنانچه نگاه کردن آن باعث تهییج شهوت بر حرام یا ترویج فساد در جامعه باشد، جایز نیست و در غیر این صورت باید مراعات مقررات و قوانین شود. آنچه که کاملا مشخص است، این است که مراجع عظام تقلید که براساس اظهارات آقای هاشمی جدیدالاسلام نیستند، نسبت به مسائلی مانند ماهواره مواضع مشخصی دارند که کاملا با مواضع آقای هاشمی متفاوت است. بنابراین دغدغه‌هایی از قبیل ماهواره تنها محدود به قشر خاصی نیست و یک موضوع فرهنگی بنیادین است. لذا اینگونه تفکرات هاشمی را باید قالب عقیدتی جستجو کنیم نه چیز دیگر. @nofoz_shenasi
📌بخش سوم) مکالمات خارج از عرف و زننده ی هاشمی با حضرت امام خمینی (ره) برای مرور این مکالمات یا گفتگوها پیشنهاد میشود کتاب را حتما مطالعه بفرمایید. ولی برای نمونه به این متن از نامه ی بدون سلام هاشمی به امام اشاره میکنیم و مابقی مطالعه و تحقیق را به خود عزیزان میسپاریم. هاشمی رفسنجانی در 25 بهمن 59 طی یک نامه ی بدون خطاب به امام خمینی(ره) چنین می نویسد: @nofoz_shenasi
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم به نظر می‌رسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمی‌آید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص می‌دهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش می‌کنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید: ۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامه‌ای به خدمتتان نوشتیم که نسخه‌ای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را. ۲- احساس می‌کنم که روابط و ملاقاتهای ما با جنابعالی، صورت تشریفاتی به خود می‌گیرد و محدودیتهایی در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی موضع‌گیری سیاسی و رقابت تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت خسارت بار باشد. ۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن می‌گویند- و نصایح کلی و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضع‌گیریها را روشن نکرده‌ایم، وضعی به وجود آورده که خیلی‌ها خیال می‌کنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... می‌دانند. ما برای حفظ آرامش نمی‌توانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم صلاح ندانسته‌اید که مردم را از ابهام و تحیر درآورید. خود شما می‌دانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحه‌هائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا می‌کردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارک‌الصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمی‌دادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم می‌کردید، شما از حضور زنان بی‌حجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بی‌حجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری می‌کردید؟ همین‌ها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بی‌طرف بگیرید؟ آیا بی‌خط بودن و آسایش طلبی را می‌پسندید؟ البته اگر مصلحت می‌دانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بی‌طرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟ ۴- ما جایز نمی‌دانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، قیافه بی‌طرف بگیریم و به اصطلاح جنت مکان و بی‌آزار و زاهد جلوه کنیم، به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه می‌مانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمی‌هراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب می‌شود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم مثل همیشه این جسارت را ببخشید. ۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنی‌صدر مخالف بینش اسلام فقاهتی است که ما برای اجرای آن تلاش می‌کنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه می‌فرمائید که چگونه در کار کابینه و ... می‌تواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف می‌کنند و ما فقط می‌توانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمی‌دانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی می‌شود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار می‌گیرد و آتش بس می‌دهید و خودتان هم دفاع لازم را نمی‌فرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... می‌باشند. @nofoz_shenasi
۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در ارتش حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، ما را قانع کنید و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل بشود و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز صراحت ندارد. خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما انتظار نداریم که نصایح ذووجوهی از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: « من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی ۲۵/۱۱/۱۳۵۹ @nofoz_shenasi
به ادبیات این نامه ، خوب دقت بفرمایید تا نوع تفکر هاشمی و اختلافش با مبانی فکر حضرت امام (ره) کمی آشکار شود. 📌بخش چهارم) هاشمی و دهه های محرم!!! هاشمی رفسنجانی در خاطرات صریح خود، پرده از اعتقاداتی بر میدارد که بسیار شگفت انگیز است. در زمانی که تمام آحاد مردم اعم از شیعه یا سنی، مسیحی یا یهودی، نسبت به عظمت عاشورای حسینی متواضعانه سر تعظیم فرود می آورند و عزادار هستند، آقای هاشمی به صراحت گوشه ای خوشگذرانیهای خود در این ایام حزن انگیز را به روی کاغذ آورده و آنها را در تاریخ ثبت میکند. به برخی از این خاطرت توجه بفرماید: ⚛️یک‌شنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی): «با هلی‌کوپتر به سد لتیان آمدیم. بچه‌ها هم تا ظهر کم‌کم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچه‌ها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است. آب لتیان پایین‌تر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیش‌بینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزله‌ای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفته‌اند... آمدن ما به لتیان هم بی‌ارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچه‌ها آمدم.» @nofoz_shenasi
⚛️دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی) 👈🏻امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم. مطابق خاطرات سال 1372 هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش سفر تفریحی خانوادگی را با جمعی از بستگان از سوم محرم (برابر با سوم تیر 1372 آغاز می‌کنند و تا ششم محرم که به تهران برمی‌گردند در سواحل خزر به تفریح می‌پردازند؛ و دوباره روز یازدهم محرم (برابر با 11 تیر) برای تفریح به دریاچه سد لتیان می‌روند. او دراین‌باره می‌نویسد: سوم تیر 1372: (سوم محرم) «...زیر نور مهتاب مقداری شنا کردم، با حال و آرامش‌بخش بود؛ شام را دیر وقت خوردیم و کمی پیاده‌روی و خواب...» ⚛️پنجم تیر 1372: (پنجم محرم) «بعد از نماز در ساحل دریا قدم زدم و منظره جالب بالا آمدن خورشید را تماشا کردم...با اتوبوس به‌سوی فرودگاه رشت حرکت کردیم. در خیابان‌های شهر دسته‌های عزاداری محرم مشغول عزاداری بودند.» ⚛️یازدهم تیر 1372: (یازدهم محرم، فردای عاشورا) «امروز به سد لتیان رفتیم. بچه‌ها و بستگان هم آمدند. عفت و یاسر نبودند. پیش از ظهر همراه عماد و علیرضا و جلال مدتی قایق پدالی در دریاچه سد راندیم. بعدازظهر نیم ساعتی شنا کردم و بقیه روز را استراحت و قدم زدن و مقداری مطالعه و استماع گزارش‌ها داشتم...» @nofoz_shenasi
در ادامه بررسی زندگی سیاسی و اعتقادی آقای هاشمی، فصول دیگری از انحرافات عقیدتی ایشان را با هم مرور خواهیم کرد. ✍در فصل سوم ابعاد سیاسی زندگی او را در پیش روی بزرگواران خواهیم گذاشت. 🚫رد شدن از مسلمات تشیع! به این جمله دقیق توجه بفرماید: 👈🏻👈🏻"تا کی بر سر خلیفه اوّل بجنگیم؟".👉🏻👉🏻 این جمله ای بود که آقای هاشمی عنوان کردند، ظاهرا موضوع حقانیت خلافت حضرت علی (علیه السلام) و غصب این خلافت توسط خلفای سه گانه، از دید آقای هاشمی فاقد اهمیت بوده و این اصل را به انحراف با موضوع وحدت گره زده اند. موضوعی که از اساس یک نوع مغالطه بوده و رد این فرضیه ی باطل و انحرافی را در ادامه با گفتاری ازو مقام معظم رهبری(ره) ثابت خواهیم کرد. تا جایی که حضرت آقا در بیان خود عنوان میکنند؛ قائلین این تفکر در پی توطئه هستند!!! 👈آقای هاشمی، البته این جمله عجیب خود را با تکمله ای دیگر، کامل کرده و بیان داشته بودند: "اینکه چه کسی اولین خلیفه بوده یا نبوده، مسئله تاریخی است که هیچ سودی برای ما ندارد و نتیجه‌ای از آن نخواهیم گرفت. اینکه آنها چگونه وضو می‌گیرند و نماز می‌خوانند، منطق عقلانی برای تبدیل شدن به اختلاف ندارد". اگرچه طی سال هایی که از زندگی آقای هاشمی گذشت، شنیدن جملات نامتعارف از سوی ایشان، برای مردم و رسانه ها به یک رویه ی عادی تبدیل شده، اما ورود تعجب برانگیز وی به مباحث اینچنینی که دنیایی از حاشیه را با خود به همراه خواهد داشت، به شدت تامل برانگیز است. هاشمی رفسنجانی این بار نه در عالم سیاست و نه در بیان خاطرات بی اعتبار دونفره از امام خمینی(ره)، بلکه راجع به یکی از اصول لایتغیر شیعیان، یعنی بحث خلافت مسلمین پس از پیامبر، کلمات تاسف برانگیزی را به زبان آورده است. @nofoz_shenasi
به این جملات رهبری که در سال 1368 ایراد شده است دقت بفرمایید: ""بعضى در بيان مطلب اشتباه مى‌كنند. وقتى كه آنها اين حرفها را مى‌زنند، شايد خيلى هم ساده نباشد. وقتى مى‌خواهند وحدت اسلامى را بيان كنند، مى‌گويند كه در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود؛ پس شيعه و سنى غلط است! نه، اين حرفِ نادرست و سستى است. بحث سر اين نيست كه در صدر اسلام، آيا شيعه و سنى وجود داشت يا نه. بالاخره بعد از پيامبر، آراى مسلمين متفاوت شد. يك عده در مسأله‌ى امامت نظرى داشتند و عده‌يى نظر متفاوت ديگرى داشتند. بعضى منبع احكام الهى را يك چيز و بعضى چيز ديگرى دانستند. بنابراين، در اصول و فروع، از همان اول اختلافاتى بين مسلمانان به وجود آمد. اين كه ما بگوييم در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود، حرف غلطى است. امروز اين حرف، در حقيقت به معناى نفى كردن و از بين بردن معارف و فقه و محصول فرهنگى همه‌ى فِرَق مسلمين است. روى هر چه دست بگذارند، مى‌گويند در صدر اسلام نبوده، پس اين غلط است! اين، خودش حرفى شبيه توطئه است..."" @nofoz_shenasi
❌هاشمی و جریان انحرافی شاید تا اسم جریان انحرافی به گوش برسد ناخودآگاه همه ی اذهان به سمت دولت بهار و جریان انحرافی بهار بچرخد. ولی در واقع جریان اصلی انحراف را باید در قاموس تفکر هاشمی جستجو کرد. به این بیانات حضرت آقا و سپس مصداق یابی آنها در جملات هاشمی دقت بفرمائید: ⭕️" اينكه ما بيائيم مسئله‌ى عقلانيت را مطرح كنيم و بگوئيم «بر سر عقل آمدن انقلاب»، اين ما را به نتيجه نميرساند. من يادم هست آن سالهاى اول انقلاب، از جمله‌ى حرفهائى كه زده ميشد، اين بود كه بايستى ما انقلاب را سر عقل بياوريم! يعنى عقلانيت را به عنوان يك وسيله، بهانه قرار بدهند و از اصول و مبانى و پايه‌هاى اصلى صرف نظر كنند؛ اين نبايد انجام بگيرد". (دیدار با اعضای مجلس خبرگان )شهریور1390 و حال این جمله از آقای هاشمی:👇🏻👇🏻👇🏻 هاشمی: در سال ۶۷ با تدبیر و در داخل و جهان توانستیم نه تنها جنگ را ختم کنیم بلکه پیروزی سیاسی خود در سازمان ملل متحد را ثبت کردیم. ↙️پ.ن: یعنی تا قبل از آن و در جریان 8 سال دفاع مقدس، ما درگیر نوعی بی عقلی و بی تدبیری بودیم. (اینکه ما در سازمان ملل توانسته باشیم پیروزی ای به نام خود ثبت کنیم را در فصل سوم و در مرور پرونده سیاسی ایشان بحث خواهیم کرد که آیا صحت داشت یا خیر؟!) حال به این بیان حضرت آقا نیز دقت بفرمائید: ⭕️"اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقل‌گرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است. اگر كسى بخواهد به وسيله‌ى عقل‌گرائى، در مقابل دشمن بى‌تقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بياورد، اين انحراف است، اين خيانت است. آن عقلانيتى كه در مكتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نميكند كه ما از خدعه‌ى دشمن غافل شويم، از كيد او غافل شويم، از نقشه‌ى عميق او غافل شويم، به او اعتماد كنيم، در مقابل او كوتاه بيائيم. هرچه كه انسان در مقابل دشمن كوتاه بيايد، پشتوانه‌ى عظيم معنوى در درون كشور و درون ملت را از دست خواهد داد".(سالروز رحلت امام خمینی سال 90) و این جمله هاشمی را با این اصول محک بزنید:👇🏻👇🏻 - عقلانیت و اعتدال راهکار برون رفت مشکلات کشور است. - راه عبور از مشکلات فعلی، تغییر جهت از "هیجان مداری" به " سمت و سوی" است. - با " عقلانیت " باید ریشه اختلافات نیروهای سیاسی کشور را شناخت وخشکانید. ↙️پ.ن: تعابیر عجیب ایشان و خلق واژه هایی نظیر هیجان مداری، که برای هدم جریان انقلابی کشور صادر شده بود، فقط در قاموس جریان انحرافی معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد. @nofoz_shenasi