🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🍁رمـان خــــواب هـــای آشــفــتــه🍁
قسمت10
همان موقع پرستار وارد شد و گفت: ببخشید ولی سرمش تموم شده باید از دستش جدا کنم.
بعد درحالی که ست سرم را از دستم بیرون می آورد، رو به زن مامور گفت: چند روز دیگه جواب آزمایش ایدز و هپاتیتش رو میفرستم.
از روی وحشت تکرار کردم: ایدز؟
پرستار نگاهی به من انداخت و بعد بی آنکه چیزی بگوید بیرون رفت. مامور گفت:
+افرادی که رفتار پر خطر داشتن یا چنین جاهایی بودن احتمال زیادی هست که مبتلا باشن...
-ولی من ... من قاطی کثافت کاریاشون نشدم
+معتاد چی؟
-نیستم
+نبودی؟...سرنگ مشترک هم یه عامل انتقاله
-نمیدونم...چندباری گوگو سرنگ بهم زده ولی اینکه اون سرنگا آلوده بودن یا نه نمیدونم...یعنی...
+سردسته گروه...بهش میگفتین گوگو؟ تاحالا فکر میکردیم فقط یه تیم از باند قاچاق انسان و مواد مخدر رو گرفتیم ولی حالا با حرفای تو مثل اینکه بعد سیاسی هم داره!
بی اختیار اشک هایم بر پهنای صورتم سرازیر شدند. هجوم قطرات اشکی که خودشان را از گوشه چشمانم به سمت پایین پرتاب میکردند هر لحظه بیشتر می شد. مامور دستی بر دستم کشید و بلند شد.
با اضطراب پرسیدم:
-حالا اعدامم میکنن؟
+نه، چرا همچین حرفی میزنی!؟
-گوگو میگفت پلیس هرکدوممونو بگیره کم کمش چوبه دار حکمشه!
+تحقیقات که کامل بشه هرکس تاوان جرمشو پس میده اما این شگرد همچین آدماییه که با ترسوندن نیروهاشون از قانون اونارو بیشتر درگیر جرم و فسادی کنن تا خودشون به پول بیشتری برسن...
-من بچه بودم مواد تو کیفم میذاشت نمیدونستم باید چیکار کنم دوازده سالم که شد بهش گفتم دیگه نمی خوام ساقی باشم از مردای عملی میترسم.
اونم فرستادم تو پارتیا اول میگفت پذیرایی کنیم من و دوستم پری...پری همش نوزده سالش بود خره از خونه فرار کرده بود واس خاطر پرهام اصلا اسم خودش مهرناز بود از بس عاشق دوست پسرش بود میگفت بهش بگیم پری ...آخرش گوگو کشتش.....
اوایل گوگو گفت باید خرج خودمونو دربیاریم...هر روز هفته هرکی رو میفرستاد پیش یه عوضی، من فرار کردم گوگو برم گردوند گفت اگه نمیخوام مجبور نیستم ولی دروغ میگفت.
گولم زد. گفت کار راحت تری برام سراغ داره گفت کارمون عین مدلاس، لباسایی بهمون میداد میگفت بپوشیم بی هدف وقت بگذرونیم تو خیابون...گاهی هم یه حرفایی میزد میگفت اینارو تو مترو و تاکسی به مردم بگیم..
+مثلا چه حرفایی؟
-مثلا... یه... یه بار بهم گفت باید مسیر میدون انقلاب تا تأتر شهر رو تاکسی سوار شم هی همون مسیرو برم و بیام جلو راننده و مسافرا قسم بخورم که...
+که چی؟
-که یه آخوندو دیدم داشته خلاف میکرده...
+چه خلافی؟ اسم شخص خاصی میبردی؟
-میشه نگم؟... من میدونم کار بدی کردم دروغای گوگو رو پخش کردم ولی...
+بگو ببینم اسم شخص خاصی رو می آوردی؟
_نه فقط همینکه مردم نسبت به آخوندا بی اعتماد و متنفر بشن براش کافی بود. منم... هرکاری میگفت انجام میدادم تا اینکه دوباره منو فرستاد پارتی و من بازم فرار کردم...حالا منو میبرین زندان؟
مامور که با ناراحتی محو حرفهایم بود بعد از مکث کوتاهی گفت:نه سن و سالت کمه میری دارالتادیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 مولوی قشنگ گفته:
«اگر چرخ وجود من از این گردشفروماند
بگرداند مرا آن کس که گردون را بگرداند»
✍ سلام! شعر مولوی همیشه زیبا و عمیق است. در این شعر مولوی به قدرت لایزال خداوند اشاره دارد. او با بیان اینکه "آن کس که گردون را بگرداند" به قدرت و اراده الهی اشاره میکند که میتواند سرنوشت و مسیر زندگی انسانها را تغییر دهد. این نوع بیان در شعرهای مولوی معمولاً به مفهوم تسلیم در برابر #اراده_خداوند و اعتماد به او در مواجهه با چالشها و تغییرات زندگی اشاره دارد. مولوی به زیبایی قدرت و #حکمت_الهی را در قالب شعرهایش به تصویر میکشد.
@Parvanege
میرسد روزی که بیچون و چرا میبینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا میبینمت
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
در کنار خانهی امن خدا میبینمت
#السلام_علیک_یا_بقیة_الله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
@Parvanege
سلام دوستان عزیز! 🌼
امیدوارم حال همگی خوب باشه و روزتون پر از انرژی مثبت و لحظات زیبا باشه. هر روز یک فرصت جدیده برای شروعی تازه و تجربههای جدید. بیایید امروز رو با لبخند و امید به آینده بگذرانیم.
یادآوری کنیم که هر کدوم از ما میتونیم با محبت و مهربانی به زندگی دیگران رنگ و بوی تازهای بدیم. پس بیایید با همدیگه این روز رو به بهترین شکل ممکن سپری کنیم و از هر لحظهاش لذت ببریم.
دوستتون دارم و براتون آرزوی روزی پر از خوشحالی و موفقیت دارم! 💖✨
@Parvanege
🏴29 جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام کلثوم، (دختر دوم امیرالمومنین و حضرت زهرا) سلام الله علیهم
▪️امّ کُلثوم کبری دختر امام علی چهارمین فرزند امام علی(ع) و فاطمه زهرا (س) پس از امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب کبری (س) است.
▪️برخی مقاتل از حضور ام کلثوم در کربلا سخن گفتهاند؛ به گونهای که از او در بسیاری از موارد در کنار حضرت زینب(س) نام برده شده است و مصیبتهایی برای او نقل کردهاند. علامه مجلسی نقل میکند: پس از شهادت امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمهها، گوشواره را از گوش ام کلثوم خواهر حسین(ع) کشیدند. ام کلثوم راوی واقعه عاشورا بوده و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. ابن طیفور در کتاب خویش، خطبهای را از ام کلثوم میآورد که در کوفه و جریان اسارت اهل بیت پیامبر(ص) روی داده است.علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.
▪️ام کلثوم از جمله کسانی دانسته شده که بعد از شهادت امام حسین(ع)، در کوفه، خطبه خوانده است.
@Parvanege
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 السلام علیک یا بقیه الله
✨عمری است که
✨پریشان و گرفتارِ تواَم من
✨در فکرِ تو
✨ وُ دیدنِ رُخسارِ تواَم من
✨ای شمسِ نهانْ
✨در پَسِ غیبت ، کجایی؟
✨بی تابم و
✨مشتاقِ به دیدارِ تواَم من
#سهشنبههای_مهدوی
#امام_زمان
@Parvanege