eitaa logo
پـــروانـگـــــی
2.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
1 فایل
﷽ جایگاهی برای رشد https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a 🦋 کانال پروانگی: ۱۴۰۱/۹/۵ کپی مطالب آزاد با ذکر #صلوات برای تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج و شادی روح پدر و مادرم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شام به بهانه‌ی تمام کردن کار خیاطی از جا بلند شدم و به اتاقم رفتم. امیر هم بلند شد، ولی خانم جون گفت: «ننه، امیر تو بمون باهات کار داریم» و در عوض به علی گفت: «مادر تو خواب نداری؟! از صبح کلّه سحر که پاشدی تا الان ماشاالله داری به زمین پا می زنی، برو قربونت برم، برو یکخورده تنت رو بگذار زمین. اگه بوی خاک گرفت با من!» این تکه کلام خانم جون بود که از بچگی، وقتی می خواست ما را از سر باز کند یا از دست سر و صدا و شیطانی های ما خسته می شد، می گفت. علی با دلخوری بلند شد و راه افتاد. و من که خوشحال و هیجان زده بودم، چون حس می کردم مادر و خانم جون می خواهند حرف بزنند، بی صبرانه گوش تیز کردم. مادر با صدایی آرام گفت: - عباس آقا، امروز دم غروب محترم خانم آمده بود اینجا... https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569
پـــروانـگـــــی
#رمان_بهشت بعد از شام به بهانه‌ی تمام کردن کار خیاطی از جا بلند شدم و به اتاقم رفتم. امیر هم بلند ش
بر اساس واقعیت خانواده محمد از مهناز خواستگاری می‌کنند و این دو جوان در زندگی مشترک‌شون با چالش‌های زیادی روبرو می‌شوند که... لینک کانال رنگین کمان قلم https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569
زندگی پر فراز و نشیب من و محمد در سن شانزده سالگی مادر محمد مرا از خانواده‌ام خواستگاری می‌کند؛ اما... https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569
سلام دوستان بزرگوار🌸 با عرض تسلیت ایام سوگواری و نزدیک شدن به شهادت حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه‌السلام و اصحاب وفادارش جدید بارگذاری نمیشه. 💥توجه توجه علاقه‌مندان به رمان 👇👇 در کانال رنگین کمان قلم https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569
علاقمندان به خواندن رمان و داستان 👇 بر اساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569 بر اساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/921568086C2394dd2569 💥 کانال رنگین کمان قلم