نذار دیر بشه رو جناب #سعدی به بهترین شکل ممکن تلنگر زده:
"ترسم چو بازگردے از دست رفتہ باشم...!"
#یڪفنجانغزل ☕️🌿
حال مرا مپرس ڪہ من ناخوشم، بدم
این روزها بہ تلخزبانی زبانزدم
تو با یقین بہ رفتن خود فڪر میڪنی
من نیز بین ماندن و ماندن مرددم!
حق داشتی گذر ڪنی از من، ڪہ سالہاست
یڪ ایستگاه خالی بی رفت و آمدم
از پا نشستم و نفسم یارےام نڪرد
از هوش رفتم و نرسیدم بہ مقصدم
گفتم ڪہ عاشقت شدهام، دورتر شدے
اے ڪاش لال بودم و حرفی نمیزدم...
#سجاد_سامانی
|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
یڪ سینه حرف هست
ولی نقطہچین بس است
خاتون دل و دماغ ندارم...
همین بس است
#حامد_عسکری
‹𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹›
هدایت شده از نجواۍبےنهایت☕️
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ
#آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که
یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه
بحث نفهمیدن نیست!بحث نخواستنه(:
#بدون_تعارف
@ʙɪ_ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
『 پَــروانگے ! 🇵🇸 』
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه بحث نفهمیدن نی
لِه کرد غمت شاخه گلی را که نچیدی :)
『 پَــروانگے ! 🇵🇸 』
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه بحث نفهمیدن نی
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم :)
『 پَــروانگے ! 🇵🇸 』
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه بحث نفهمیدن نی
آغوشم را باز کردم
آغوشت را باز کردی
آغوش من برای تو بود
آغوش تو برای دیگری :)
#آرامش
『 پَــروانگے ! 🇵🇸 』
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه بحث نفهمیدن نی
حتی نمی شود که بگویم چه خسته ام
ساکت شدن همیشه خودش یک سیاست است...
『 پَــروانگے ! 🇵🇸 』
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #آقای_قاضی وقتی به هر دری میزنی که یه چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه ، دیگه بحث نفهمیدن نی
دارو فروشِ خسته دلان را دکان کجاست؟