از عشـقِ ټـو و بُغـض همینقدر بگویمـ:
دردا ڪه چه شبها
ڪه چه شبها
ڪه چه شبها.....
#حامد_عسکری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
#یڪفنجانغزل ☕️🌿
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
#حامد_عسكرى
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
رفت و غزلم چشم بہ راهش نگران شد!
دلشورهٔ ما بود، دلآرامِ جہان شد...!
#حامد_عسکری
|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
یڪ سینه حرف هست
ولی نقطہچین بس است
خاتون دل و دماغ ندارم...
همین بس است
#حامد_عسکری
‹𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹›
•🍂•
از عڪس ٺـو و بـغض همینقدر بگویمـ...
دردا ڪچه شبها ڪچه شبها ڪچه شبها
#حامد_عسکری|پروانگے...
هَر کُجا مینگرم مجلسِ سهرابکُشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است...
#حامد_عسکری
پروانگے...
تن لرزه گرفتیم ڪھ با غیر نشستہست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم :)
#حامد_عسکری | °پࢪوانگے°
#یڪفنجانغزل ☕️🌿
مَحرمی نیست وگرنه كه خبر بسیار است
رمق ناله كم و كوه و كمر بسیار است
ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شُكر! در جنگل ما هیزم تَر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان ِجو ، زخم و نمك ، خونِ جگر بسیار است
#حامد_عسکری | پروانگے...
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم...🌊
#حامد_عسکری
عشق مدتهاست این روحِ سراسر درد را
برده بر بام جنون و نردبان برداشته👻
#حامد_عسکری | پروانگے...
آتش به جان و جان به لب و لب به داس، من
بیچاره من، فلک زده من، آس و پاس، من
#حامد_عسکری | پروانگے...🚶🏻♀