eitaa logo
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
3.1هزار دنبال‌کننده
802 عکس
95 ویدیو
22 فایل
﹝فُرصٺ‌پَـروانـگےمابینِ‌دَسٺانِ‌من‌اسٺ درفضایِ‌ٺنگِ‌آغـوشم‌بیاپروازڪن...!﹞ حــَرفــٰاتون↓ ↳﹝ @dell_tangii﹞ مدیــرمۅن↓ ↳﹝ @parvanegii﹞ شرایط↓ ↳﹝ @sharaet_parvanegi_2021﹞ تبلیغات↓ https://eitaa.com/joinchat/1487930112Cd5c310e460
مشاهده در ایتا
دانلود
با آنکه بی دلیل رها میکنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا؟ در پیچ و تاب عشق، به معنای هجر نیست رودی ز رود دیگر اگر می شود جدا خون می خوریم در غم و حرفی نمی زنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا خوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفت گاهی به قدر صبر بلا میدهد خدا حق با تو بود هرچه بکوشد نمی رسد شیر نفس بریده به آهوی تیزپا ای عشق! ای حقیقت باورنکردنی؛ افسانه ای بساز خود از داستان ما کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را ملائک با نگاه یأس بر ما سجده می کردند ملائک راست میگفتند، اما ساختی ما را که باور می کند با اینکه از آغاز می دیدی که منکر می شویم آخر خودت را ساختی ما را کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را ملائک با نگاه یأس بر ما س
به ظاهر ماهیانی ناگزیر از تنگ تقدیریم تو خود بازیچه «اهل تماشا» ساختی ما را! به جای شکر، گاهی صخره ها در گریه می گویند چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را؟ دل آزردگانت را به دام آتش افکندی به خاکستر نشاندی، سوختی تا ساختی ما را! کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
با آنکه بی دلیل رها میکنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا؟ در پیچ و تاب عشق، به معنای هجر نیست رودی ز رود دیگر اگر می شود جدا خون می خوریم در غم و حرفی نمی زنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
با آنکه بی دلیل رها میکنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا؟ در پیچ و تاب عشق، به معنای هجر نیست رود
خوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفت گاهی به قدر صبر بلا میدهد خدا حق با تو بود هرچه بکوشد نمی رسد شیر نفس بریده به آهوی تیزپا ای عشق! ای حقیقت باورنکردنی؛ افسانه ای بساز خود از داستان ما کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
دیگر بهار در سبد روزگار نیست دیگر «قرار» نیست نه! دیگر قرار نیست شادم که زود میگذرد شادی ام، ولی غم می خورم که هیچ غمی ماندگار نیست از یاد رفت غرش شیران بی قرار آهوی چشم های تو در بیشه زار نیست بگذار در غبار فراموشمان کنند! این سینه را تحمل سنگ مزار نیست اقرار عشق راه به انکار می برد این کفر جز عبادت پروردگار نیست کتاب ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده‌ست چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد کتاب 🦋|@parvanegi_2021
بعد از این بگذار قلب بی قراری بشکند گل نمی روید، چه غم گر شاخساری بشکند باید این آیینه را برق نگاهی میشکست پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند شانه هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لب‌های سرخت روزگاری بشکند کتاب 🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
☕️🌿 عقل بیهوده سر طرح معما دارد بازی عشق مگر شاید و اما دارد؟ با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت سر سربسته چرا این همه رسوا دارد در خیال آمدی و آینه قلب شکست آینه تازه از امروز تماشا دارد بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند: قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده‌ست چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد عشق رازی‌ست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد کتاب 🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
☕️🌿 خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیست هنر عشق فراموشی عمر است، ولی خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟ در پری خانه ما حوصله غوغا نیست ما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست مشکل از آینه توست! خطا از ما نیست خلق در چشم تو دل سنگ، ولی ما دل تنگ «لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیست موج شوریده دل آشفته ماه است ولی ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم مرگ هم چاره دلتنگی ماهی‌ها نیست کتاب 𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
زندگی - این تاجر طماع ناخن خشک پیر – مرگ را همچون شراب ناب کم‌کم می‌فروخت | پروانگے... کتاب
☕️🌿 هرجا بهاری در کفن شد، شد! مبارک باد هرجا نسیمی بی وطن شد، شد! مبارک باد مستی اگر پیمانه ای را بشکند خیر است ساقی اگر پیمان شکن شد شد! مبارک باد فرمود صید آهوان مست شیرین است وقت دویدن های من شد! شد مبارک باد جایی که دل آتش بگیرد جای ماندن نیست وقت فرار از خویشتن شد! شد مبارک باد آتشفشانی تازه در راه است؛ آیا کوه آماده عاشق شدن شد؟ شد! مبارک باد کتاب ☄ •< 𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹ >•