eitaa logo
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
2.9هزار دنبال‌کننده
807 عکس
97 ویدیو
22 فایل
﹝فُرصٺ‌پَـروانـگےمابینِ‌دَسٺانِ‌من‌اسٺ درفضایِ‌ٺنگِ‌آغـوشم‌بیاپروازڪن...!﹞ حــَرفــٰاتون↓ ↳﹝ @dell_tangii﹞ مدیــرمۅن↓ ↳﹝ @parvanegii﹞ شرایط↓ ↳﹝ @sharaet_parvanegi_2021﹞ تبلیغات↓ https://eitaa.com/joinchat/1487930112Cd5c310e460
مشاهده در ایتا
دانلود
آهسته می آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی برجگر بود زیر سر مهمانی اجباری اش بود وقتی که می آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه ها افتاد بر خاک روی لباسش ردپای هر گذر بود با آه می افتاد و بر می خواست اما آهش زمان راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود آری شبیه قصه آن کوچه تنگ فرسنگها انگار خانه دورتر بود بال پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهای جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود 🥀 ✨🦋@parvanegi_2021🦋✨