بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
از كلام سبزهزاران گوشها سرشار،
كولهبار از انعكاس شهرهای دور.
منطق زبر زمين در زير پا جاری☘️
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود یا نشود
حرفی نیست
اما نفسم میگیرد
در هوایی که نفسهای تو نیست...
#عکس_نوشته
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
زندگی خالی نیست ؛ مهربانی هست ، ایمان هست ، آری تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
چه کسی می داند
که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن ، زیبایی...
چه کسی می گوید
پشت این ثانیه ها تاریک است؟
گام اگر برداریم
روشنی نزدیک است...
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود یا نشود
حرفی نیست
اما نفسم می گیرد
در هوایی که نفس های تو نیست!
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
پیرفرزانه من بانگ برآورد
که این حرف نکوست،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست...
دل که تنگ است برو خانه دوست...
خانه اش خانه توست...
باز گفتم:
خانه دوست کجاست؟
گفت پیدایش کن
بروآنجاکه پر از مهر و صفاست
گفتمش در پاسخ:
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان در دل من،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت، رفيق!
تو دلت سبز،
لبت سرخ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ،
تنت گرم،
دعايت با من!
روزهايت پى هم خوش باشد!
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
صبح یعنی وسطِ قصهے تردید شما
ڪسی از در برسد، نور تعارف بڪند...
#سهراب_سپهری
🦋|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود؛ گر نشود
حرفی نیست.
اما نفسم می گیرد
در هوایی که نفسهای تو نیست
#سهراب_سپهری
→𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹←
زندگی وزنِ نگاهی ست که در خاطره ها می ماند...🗒💚
#سهراب_سپهری
#نیم_بیتی