استان سوره فیل یه روز دشمنان خدا نقشه کشیدن که خونه خدا را خراب کنند و با لشکری بزرگ، سوار بر فیل‌ها و اسب‌هاشون به طرف مکه حرکت کردند. وقتی لشکر اونها به نزدیکی های خانه خدا رسیدند فیل‌ها و اسب‌ها چون دوست نداشتند که خونه خدا خراب بشه، سر جای خود ایستادند و حرکت نکردند. سربازها هر چه اونها را با چوب و شلاق می‌زدن اونها اصلاً حرکت نمی‌کردند. سربازها وقتی دیدن فیل‌ها حرکت نمی‌کنند پیاده شدند و به سمت خانه خدا حمله کردند. لشکر فیلها یه دفعه دیدن یه عالمه پرنده داره به سمتشون میاد و آسمان پر از پرنده شده. پرنده‌های کوچولو در منقار و پاهای خود که سنگهای ریزی را نگه داشته بودند را روی سر دشمنان انداختند، وقتی سنگها به سر دشمنان می‌خورد آن‌ها فوراً بر زمین می‌افتادند و می‌مردند. #داستان #سوره_فیل