eitaa logo
💫علمداری تاظهور✨🤲🏻🤲🏻
46 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
32 فایل
ارتباط با خانم رحمانی @yaallah45
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخبار تهران20:20
💎قیمت "ولی"💎 به "میثم" گفتند: به "علی" دشنام بده؛ نداد. به "طیب" گفتند: به "امام" دشنام بده؛ نداد. به "آرمان" گفتند: به "آقا" دشنام بده؛ نداد. 💎هر سه، به جرم "ارادت"به"ولی"شهید شدند. 💔 را یاد کنیم با ذکر 🌷 🎴 اخبار 👇 http://eitaa.com/joinchat/2853175299Cb2c5125cdc
‏در برنامه امشب جهان آرا، ابعاد مختلف ‎ بررسی می شود و درباره اتفاقات این روزها از زاویه ای دیگر بحث خواهد شد. با حضور حاج حسین سازور فعال اجتماعی و مداح اهل بیت و سید هادی حسینی دوست شهید آرمان علی وردی ساعت 22 شبکه افق تکرار؛ یکشنبه ساعت 14.30 ---------- 📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی https://eitaa.com/joinchat/188809216Cd6eff9e6f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💪کولاکِ یکی از دختران انقلاب در مترو با عکس شهید آرمان علی وردی 👌آفرین به این غیرت و حضور 🙏🌷لطفا انتشار دهید تا زن و مرد الگو بگیرند 📢برای دیدن فیلم های امر به معروف دختران انقلاب کانال دختران انقلاب را دنبال کنید ✅@sedaye_dokhtarane_enghelab
هدایت شده از دیار دلیران
🔰 وقتی نگاه «آرمان»ها به توست، لحظه‌ای چشم از «آرمان‌ها» برندار! 🌹 به یاد عزیز... ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در دیار دلیران⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran
📍اینجا مزار شهیدی است که تا آخرین لحظهٔ عمرش پای ولایت ماند...
هدایت شده از 『زینبیه ۰۱۲۰』
یکی از خانم های ساکن شهرک اکباتان که حجاب کاملی هم نداشت و درحال عبور از آن محل بود، با دیدن صحنه ی پرتاب کوکتل مولوتف و آتش گرفتن منطقه‌ی فرود آن و بارش حجم عظیمی از سنگ و همچنین دویدن نیروهای امنیتی، دچار وحشت شد و به گریه افتاد. آرمان که در بین نیروهای گردان حضور نداشت و کنار‌تر مشغول رصد میدان بود، این صحنه را دید. به طرف آن خانم رفت و سلام کرد. _خواهر چرا گریه میکنی؟ _ترسیده‌م. _چرا ترسیدی؟ما اینجا هستیم که شما آرامش داشته باشی‌. اومدیم تا شما نترسی. اینجاییم تا این همه سنگ و کوکتل مولوتف که پرتاب میشه، به شما نخوره و به ما بخوره. ترس نداره. من پسر شما هستم. کمک میکنم به جایی که میخواین، برین. در همین حال خود را بین آن خانم و آشوبگران قرار داد.🥲 پشت او به طرف اوباش بود و روی آن به طرف آن خانم. دو دستش را باز کرد و گفت "شما حرکت کنین و به سمت جایی که میخواین،برین.من شما رو همراهی میکنم. اگه چیزی به طرف شما پرتاب بشه، به من میخوره. خیالتون راحت باشه💔" _قسمتی از کتابِ "آرمان عزیز" ┏━━━━━━━━᭄✿ ✿ @Zeynabiyeh0120 ┗━᭄✿