⭕️راهبی که با تفسیر صدای ناقوس کلیسا مسلمان شذ
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
به سند معتبر از حارث اعور نقل شده است که روزی با حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به شهر حیره می رفتم که ناگاه به دیری رسیدیم که ترسایی در آنجا ناقوس می نواخت، پس حضرت فرمود: ای حارث؛ آیا می دانی این ناقوس چه می گوید؟!
عرض کردم: خدا و رسول خدا و پسر عمّ رسول خدا بهتر می دانند.
سپس حضرت علی (علیه السلام) بیان داشتند: مَثَل می زند برای دنیا و خرابی و بی وفایی آن و می گوید: لا اله الا الله حَقاً حَقاً صِدقاً صِدقاً اِنَّ الدُّنیا قَد غَرَّتنا وَ شَغَلَتنا وَ استَهوَتنا، یَابن الدُّنیا مَهلاً مَهلاً یَابن الدُّنیا دَقّاً دَقّاً یَابن الدُّنیا جَمعاً جَمعاً تُفَنی الدُّنیا قَرناً قَرناً، ما مِن یَومٍ یَمضی عَنا اِلا اَوهی مِنا رُکناً، قَد ضَیّعنا داراً تَبقی وَ اَستَوطَنا داراً تَفنی لَسنا نَدری ما قَرَّطنا فِیها اِلا لَو قَدمتنا؛ شهادت می دهم به یگانگی خداوند و حال آن که حق است، راست است راست است، بدرستی که دنیا ما را فریب داد و مشغول کرد و در رابطه با آخرت عقل ما را ضایع و نابود نمود و ما را گمراه ساخت. ای فرزند دنیا؛ پس انداز و به تأخیر انداز کارهای دنیوی را، ای فرزند دنیا؛ هر روز کوبیده می شوید و در فشارید از مصیبت ها و تا چند یکدیگر را در فشار می گذارید برای بدست آوردن دنیا؟ و به زودی در هم شکسته خواهید شد. ای فرزند دنیا؛ تا کی جمع می کنی اسباب و مال دنیا را؟ پس بدان دنیا از بین می برد مردم قرن را از پس قرنی دیگر، هیچ روز نمی گذرد از عمر ما مگر آن که یک رکن از ارکان بدن ما ضعیف تر گردد، به راستی که نابود کردیم خانه ی باقی را و وطن خود گردانیدیم خانه ی فانی را، نمی دانیم که برای آن دنیا کوتاهی کردیم، مگر پس از اینکه می میریم.
پس حارث عرض کرد: یا امیرالمومنین؛ آیا نصاری می دانند که صدا و نوای ناقوس این معنی را بیان می دارد؟
حضرت فرمودند: اگر می دانستند، مطمئن باش مسیح را شریک خداوند نمی گردانیدند.
حارث می گوید: من روزی دیگر به نزد آن نصاری که در آن دیر بود رفتم و گفتم: تو را به حق مسیح این ناقوس را مجدد بنواز به آن ترتیبی که پیشتر می نواختی؛ پس چون شروع کرد به زدن هر مرتبه من یک فقره از آنچه حضرت علی (علیه السلام) فرموده بود می خواندم و بر نوای آن منطبق می گردید تا به پایان رسید، پس آن راهب گفت: به حق پیغمبر شما سوگندت می دهم تو را که بگویی چه کسی این را به تو آموزش داده و بیان نموده است؟
حارث عرض کرد: آن شخصی که دیروز با من همراه بود، او این را به من تعلیم داد.
راهب پرسید: آیا میان آن بزرگوار و پیغمبر شما خویشاوندی وجود دارد؟
حارث پاسخ داد: پسر عمّ اوست.
راهب پرسید: آیا این را از پیغمبر شنیده است؟
گفت: بلی.
پس آن دیرنشین مسلمان گردید و گفت: والله که من در تورات خوانده ام در آخر پیغمبران پیغمبری خواهد آمد که صدای ناقوس را تفسیر خواهد کرد و پیغمبر شما خاتم الانبیا می باشد و دینتان بر حق.
منابع:
قدس انلاین
1- امالی شیخ صدوق: 187.
2- معانی الاخبار: 231.
* حیوه القلوب (تاریخ پیامبران)، ج 2: 1185، 1186.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
⭕️امام علی(ع) و پرداخت کیسه اشرفی به مرد تاجر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرّحیم
صاحب کتاب «شرایع» که از فقها و دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب «فضائل علی بن ابی طالب(علیه السلام)» می نویسد که: «ابراهیم بن مهران گفت: در شهر کوفه تاجری بود به نام ابو جعفر و در کسب [و کارش]، روش بسیار پسندیده ای داشت؛ تجارت او آمیخته به اغراض مادّی و ازدیاد ثروت نبود؛ بلکه بیشتر توجّه به خشنودی و رضایت خدا داشت. هر گاه یکی از سادات، چیزی از او به قرض می خواست، هیچ گونه عذر و بهانه ای نمی آورد و به او می داد و به غلامش می گفت: بنویس علی بن ابی طالب(علیه السلام) فلان مبلغ قرض کرده و آن نوشته را به همان حال می گذاشت. مدّت زیادی بر این روش گذرانید تا ورشکسته شد و سرمایه خود را از دست داد.
روزی غلام خود را گفت: دفتر حساب را بیاور و هر یک از مدیونین که فوت شده اند، نام آنها را از دفتر محو کن!؛ ولی از کسانی که زنده بودند، دستور داد مطالبه نماید. این کار هم جبران ورشکستگی او را نکرد. یک روز بر در منزل نشسته بود، مردی رد شد و از روی تمسخر گفت: چه کردی با کسی که همیشه به نام او قرض می دادی و دل خوش کرده بودی که نامش را در دفتر می نویسی [منظورش امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب(علیه السلام) بود]؟ تاجر از این سرزنش، اندوهگین شد و با همان اندوه، روز را شب کرد؛ شب در خواب حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را دید؛ حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) به امام حسن(علیه السلام) فرمود: پدرت کجاست؟ [حضرت] علی(علیه السلام) عرض کرد: من در خدمت شمایم! فرمود: چرا طلب این مرد را ادا نمی کنی؟ حضرت عرض کرد: اکنون آمده ام در خدمت شما بپردازم و کیسه سفیدی محتوی هزار اشرفی به او داد و فرمود: بگیر این حقّ تو است و از گرفتن خودداری مکن! بعد از این هر یک از فرزندان من قرض خواست به او بده، دیگر مستمند و فقیر نخواهی شد! ابو جعفر از خواب بیدار شد؛ دید کیسه ای که در دست دارد؛ آن را برداشت و به زوجه خود نشان داد؛ زنش ابتدا باور نکرد، گفت: اگر حیله ای به کار برده ای و با این وسیله می خواهی در حقوق مردم مسامحه کنی از خدا بترس و نیرنگ و تزویر را ترک کن! تاجر جریان خواب خود را شرح داد. زن گفت: اگر به راستی خواب دیده ای و حقیقت دارد، آن دفتر را نشان بده؛ چون دفتر را بررسی کردند، معلوم گردید هر جا قرض به نام علی بن ابی طالب(علیه السلام) بوده، مبلغ آن محو و ناپدید شده است![1]،[2]
پی نوشت
[1] الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(علیه السلام)، ابن شاذان قمی، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، محقق / مصحح: شکرچی، علی، مکتبة الأمین، قم، 1423 ق، چاپ اول، ص 27.
[2] اسلام و کمکهای مردمی، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم، فرازمند، جواهر السلطان، نسل جوان، قم، 1383 ش، چاپ اول، ص 185
⭕️ علی علیه السلام و ابن ملجم:
بسم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و از ایشان، اسبِ قرمزِ خوش رنگی خواست.
حضرت هم به او هدیه داد، بی چشم داشت و کریمانه.
وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان این شعر را خواند:
«أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ» یعنی «من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم، اما او قصد کشتن مرا دارد».
کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می کنم) بپذیرد.
سپس رو به دوستان خود فرمود به خدا قسم که این مرد قاتل من است!
مردم بارها دیده بودند درستی پیش بینی هایش را، با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمی کشی؟
پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟
او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است محبان امیدوارش را ناامید کند؟
📚 منبع: بحارالانوار، جلد ۴۲، صفحه ۱۸۶
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
⭕️امیرالمؤمنین و داستان چراغ خاموش
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول اکرم(ص) شبی نماز مغرب و عشا را به جای می آورد. مردی از میان صف برخاست و گفت: مردی غریبم، و این سؤال را در وقت نماز حضرت رسول(ص) می کنم. به من غذا دهید.
رسول(ص) گفت: ای دوست، ذکر غربت نکن که بسیار غمگین شدم. غریبان چهار نوع اند. گفتند: یا رسول الله کدام اند ایشان؟گفت: مسجدی در میان قوم که در او نماز نکنند و قرآنی در دست قومی که آن را نخوانند و عالِمی در میان قومی که از احوال او خبر نداشته باشند و از او دلجویی نکنند. سپس گفت: کسی هست که از عهدة معیشت این مرد برآید؟ خداوند او را در بهشت برین جا دهد!
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) برخاست و دست فقیر گرفت و بُرد به خانه فاطمه(س) و گفت: ای دختر رسول خدا، به این مهمان رسیدگی کن. فاطمه(س) گفت ای پسر عموی رسولِ خدا، در خانه به جز کمی گندم نداشتیم و از آن غذایی درست کرده ام. بچه ها گرسنه هستند و تو روزه داری و غذا کم است. برای یک نفر بیشتر نیست. گفت: حاضر کن. او رفت و غذا را آورد. امیر المؤمنین(ع) به غذا نگاه کرد. کم بود. با خود گفت: اگر من غذا نخورم شایسته نیست و اگر بخورم، برای مهمان کافی نیست. دست مبارک را دراز کرد. به خاطر همین، چراغ را خاموش می کنم و خاموش کرد. آنگاه به حضرت خیر النساء گفت: چراغ را دیرتر روشن کن تا مهمان غذایش را کامل بخورَد. بعد چراغ را بیار. و حضرت امیرالمؤمنین(ع) دهان مبارک را تکان می داد و وا نمود می کرد که غذا می خورَد. و در واقع نمی خورد. تا اینکه مهمان غذایش را کامل خورد و سیر شد.
حضرت خیر النساء(س)، چراغ را آورد و گذاشت. مقدار غذا به همان اندازه اول بود. پس امیرالمؤمنین به مهمان گفت: چرا غذا نخوردی؟ گفت: یا اباالحسن، من خوردم و سیر شدم. ولیکن خدای تعالی، برکت به غذا داده است. آنگاه از آن غذا امیرالمؤمنین خورد و حضرت خیر النساء و شاهزاده ها(ع) نیز خوردند و به همسایه ها نیز دادند از برکتی که خداوند به آنها داده بود.
صبح زود که حضرت امیرالمؤمنین به مسجد آمد، رسول(ص) گفت: یا علی، چه طور بودی با مهمان؟ گفت: بحمدالله، یا رسول الله، خوب بود. رسول(ص) گفت: خداوند تعجب کرد از آن کاری که تو با آن فقیر کردی، از خاموش کردن چراغ و غذا نخوردن به خاطر مهمان. گفت: یا رسول الله، به شما چه کسی خبر داد؟ گفت: جبرئیل به من خبر داد. و این آیه را آورد: (وَ یؤثرُونَ عَلی اَنفسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصةُ) [و دیگران را بر خویش ترجیح می دهند؛ هر چند خود نیازمند باشند» (حشر: 9)]
منبع حوزه نت
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
⭕️عدو شود سبب خير
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
عصر خلافت عمربن خطّاب بود، سعيدبن عاص يكي از مسلمين سر شناس نزد او آمد و نشست، گروهي از اصحاب نزد عمر بودند، امام علي (ع) نيز در آن مجلس حضور داشت.
در اين هنگام عمر با نگاههاي خاص خود به سعيد، گوئي مي خواست مطلبي به او بگويد، قيافه سعيد نيز نشان مي داد كه مي خواهد سخني بشنود و بگويد.
ناگهان عمر بدون مقدمه گفت: اي پسر عاص! گوئي در دل مطلبي داري كه مي خواهي به زبان آوري، آيا گمان مي كني من پدر تو را در جنگ بدر كشتم؟ سوگند به خدا دوست داشتم او را بكشم، اگر او را مي كشتم، به قتل كافر، معذرت خواهي نمي كردم، ولي بدان كه جريان كشته شدن پدرت چنين بود: در ميدان جنگ بدر از كنار پدرت عاص عبور كردم ديدم، براي جنگ با مسلمين سروكلّه اش را تكان مي دهد، مانند گاوي كه با حركت شاخهاي خود، مبارزه مي طلبد، از او گذشتم، فرياد زد: اي پسر خطّاب كجا مي روي؟ در اين لحظه علي (ع) سراسيمه به سوي او آمد، سوگند به خدا هنوز از جاي خود نگذشته بودم كه پدرت بدست علي (ع) كشته شد (عمر با اين بيان مي خواست احساسات سعيد را بر ضد علي (ع) به جوش آورد و خود را تبرئه كند.)
امام علي (ع) كه در مجلس حاضر بود گفت: خدايا بيامرز! اكنون بساط شرك بر چيده شده و اسلام حوادث گذشته را محو كرد، اي عمر چرا مردم را بر ضّد من مي شوراني؟
عمر سخني نگفت، ولي سعيد لب به سخن گشود و گفت: اتفاقا چيزي مرا شاد نكرد جز اينكه قاتل پدرم، پسر عمويش علي بن ابيطالب (ع) است، نه مرد بيگانه!!
به اين ترتيب بجاي آنكه احساسات سعيد بر ضّد علي (ع) تحريك گردد، به نفع او بر انگيخته شد، و در آن مجلس، نتيجه معكوس گرفته شد، و عدو سبب خير گشت.
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
May 11
هدایت شده از روشنگری
من به این آقا اعتماد کامل دارم.
حتی اگر تمام تحلیلگران دنیا و صاحب نظران دنیا نظرشون با این آقا متفاوت باشه، من بازم گوش به فرمان این آقام.
میدونم هممون خسته ایم،میدونم صبرمون داره تموم میشه،
اما گوشمون به این آقا باشه!
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
از علی ع بشنو ۲ - <unknown>.mp3
3.63M
🎙#قسمت_دوم
از علی (علیه السّلام) بشنو
لطفا با حال مناسب گوش کنید!
📚 کتاب الغارات صفحه ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴
#شب_قدر
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
جسد سلوان مومیکا در نروژ کشف شد
🔹براساس گزارشهای منابع خبری، جسد سلوان مومیکا، فردی که به علت سوزاندن قرآن توجههای بسیاری را به خود جلب کرده بود در نروژ کشف شده است./برنا
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
📉 خطر انقراض بشر! زنگ خطرِ سقوط نرخ باروری در جهان به صدا درآمد
🔻 براساس گزارش lancet، نمودار بالا نشاندهندهی سیر نزولی نرخ باروری در جهان طی ۷۰ سال گذشته و پیشبینی نرخ آن تا سال ۲۱۰۰ است.
🔻در حالی که نرخ باروری جایگزینی ۲.۱ فرزند به ازای هر زن است، میانگین جهانی در حال حاضر به زیر ۲ فرزند رسیده است.
🔹این نرخ در ایران به عدد ۱.۶۵ فرزند به ازای هر زن در سالهای گذشته رسیده است.
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
🔴 پیام رهبر انقلاب درخصوص حمله رژیمصهیونیستی به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق
رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند:
آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز.
شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هماکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهیاند.
سردار زاهدی از دهه شصت در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کردهاند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران بهویژه هرکه آنان را میشناخت سنگین است.
رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی.
والسلام علی عبادالله الصاحین
سیّدعلی خامنهای
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
▪️واکنش قابل توجه رهبرانقلاب به یک بیت شعر:
🔻ناصر فیض، شاعر:
همیشه راه رسیدن به حق سیاسی نیست
که گاه، چاره به جز حمله حماسی نیست
تصحیح معنادار رهبر انقلاب بر مصرع دوم بیت:
🔺گاه نه! غالباً همینجوریه...
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
دو عضو داعش در قم دستگیر شدند
🔹دو تن از اعضای داعش خراسان که احتمالا قصد انجام عملیات تروریستی داشتند، در هنگام ورود به حرم حضرت معصومه(س) توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
🔹تصاویر ورود به حرم این دو عضو داعش توسط خبرگزاری رسمی حوزه، حوزه نیوز منتشر شده است.
🇵🇸 @Roshangari_ir