💠 هیچ جایی نگفت «من» فرماندهام!
🔘 #گفتوگو | بخشی از گفتوگو با حجت الاسلام شیرازی، نویسنده کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» :
🔹حاج قاسم یک جا میگوید که وقتی بچهها میخواستند از اروند عبور کنند، من اروند را به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم دادم. حاج قاسم یقین داشت که فرمانده، حضرت زهرا(س) است. هیچجایی نگفت که من فرماندهام. در هور، در اروند، در مهران... گفته بود که من فرماندهی و یاری حضرت زهرا(س) را دیدم.
🔸اتاق کار حاجقاسمی که با خیلی از افراد توی دنیا ارتباط داشت، در نهایت سادگی بود. مبلهای اتاقش ساده بود. میزوصندلیها تشریفاتی نبود. مبلها 20 سال عمر کرده بود! یک بار با اصرار دیگران اجازه داد رویهی مبل را عوض کنند. دنبال تشریفات و تجملات نبود.
🔹برخورد حاج قاسم با خانواده شهدا یک برخورد صمیمانه بود. او میخواست جای پدر را برای آنها پر کند. خانواده شهدا با شهید سلیمانی مأنوس بودند و حاج قاسم را با عنوان «عمو» صدا میکردند. عشق بچههای شهدا هم به حاج قاسم مثل عشقی بود که حاج قاسم به آنها داشت. شهید سلیمانی با آنها زندگی میکرد. پیوسته به خانه شهدا میرفت، شهید ایرانی، سوری، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی برایش تفاوتی نداشت.
#معرفی_کتاب
#مکتب_حاج_قاسم
#سردار_دل_ها
@bazgoft_media