eitaa logo
پس‌نوشت
358 دنبال‌کننده
45 عکس
4 ویدیو
0 فایل
اسمش رو هم گذاشتیم "پس‌نوشت" تا بگیم این‌ها مطالب مرجع و خامی هستن که شما می‌تونی با سلیقه و ادبیات خوت پیام این مطالب رو بازنویسی و منتشر کنی! اگر شما هم مطلب مرتبطی دارید برای ما بفرستید. ارتباط با ادمین: @amir_hoseyn
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکرِ توسّل بر تو مرهم داده بر دردم گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني این "دو عبارت" رویِ دربِ خانه ام حک شد "ألجّار ثُمّ الدّار"، "یازهرا(س) أغیثیني" لعنت به شورایی که در آن حق به غارت رفت آماده شد آزار... یازهرا(س) أغیثیني آشوبم و ای وای... با خشم و تشر آمد ابلیس پایِ کار؛ یازهرا(س) أغیثیني زل میزنم با گریه بر تابوت...میگویم- با حیدرِ کرّار: یازهرا(س) أغیثیني
اسرائیل برای اولین بار مستقیم و علنی به خاک ایران حمله کرد و بعد از اون نیروهای مسلح بارها از امادگی خود برای شروع عملیات وعده صادق ۳ خبر دادند. اما چه میشه که بعد از ۴۰ روز این اتفاق نیافتاده؟ شاید یک دلیلش ترس از عدم تاب‌آوری مردم باشه. شاید مسئولین می‌ترسند مردم حاضر نباشند هزینه دفاع از کشور رو بپردازند. البته من این‌طور فکر نمی‌کنم. اما اگر ما مردم همراه نباشیم...
وقتى که رسول خدا دستور جهاد با دولت روم را صادر فرمود، هنگام فصل رسیدن میوه‌ها بود و مردم مایل نبودند در جنگ شرکت کنند. جنگ در این فصل و موقعیت براشون گرون میومد. مخصوصاً جنگ با روم که هم قوى بود و هم راه بسیار دور. تبلیغات منافقان نسبت به عظمت و قدرت سپاه روم هم اثر خودش رو گذاشته بود. اون‌وقت بود که این آیه را نازل شد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ...» ای مومنین! چتون شده شما؟ « إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ...» چرا وقت جهاد به زمین چسبیدید؟ «أرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ...» به این زندگی دنیا بدون آخرت راضی شدید؟ «إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا...» اگر جهاد رو کنار بگذارید قطعا به عذاب دردناکی دچار می‌شید. «وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ...» و شما رو برمی‌داریم و قوم دیگری رو جای شما خواهیم گذاشت. خدا با ما تعارف نداره. هیچ تضمینی نیست که ایران تا ابد محور مقاومت و حرم اهل بیت باقی بمونه. «وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا» خدا نیازمند ما نیست، تصمیم ما هیچ ضرری به دینش نمیزنه. بندگان مخلص زیادی سراسر عالم داره. «وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
سوریه سقوط کرد. حالا حال اونایی که بعد جنگ احد گفتن پس کو نصرت خدا، چرا شکست خوردیم؟ قابل درکه!
هدایت شده از پس‌نوشت
وقتی مسلمانان در جنگ بدر پيروز شدند، خداوند وعده داد كه در جنگ بعدی نيز پيروز مى‌شوند. اما در سال بعد كه جنگ احد واقع شد، بعد از پیروزی اولیه شکست سختی خوردند. بعد از پايان جنگ، مسلمانان از پيامبر ﷺ انتقاد مى‌كردند كه مگر خدا به ما وعده‌ى پيروزى نداده بود، پس چرا شكست خورديم؟ سپس آیه ۱۵۲ سوره آل عمران نازل شد که می‌فرماید: خداوند، وعده خود را (درباره پیروزی شما بر دشمن در احد) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید. تا اینکه سه خصلت در شما پدید آمد: ۱. «فَشِلْتُمْ» سست شدید، آن آمادگی و پا در رکابی اول کار را از دست دادید. ۲.«وَتَنَازَعْتُمْ» با همدیگه اختلاف کردید، وحدت را بهم زدید. ۳. «وَعَصَيْتُمْ» از پیامبر و ولی خود نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند...
صحبت‌های امروز رهبری یادآواری خوبی بود برای ما و کسانی که ابتدای دهه ۸۰ رو یا به خاطر سن و سال کم به یاد ندارند و یا ذهن‌شون قابلیت تحلیل چند بعدی رو نداره. تو اون سال حتی اسم جبهه مقاومت هم وجود نداشت. یمن تمام و کمال در اختیار عربستان بود؛ عراق تحت سلطه صدام و در حال آماده باش برای جنگ با آمریکا. حماس قدرت امروز رو نداشت و عملا فلسطین تحت سیطره سازمان سازشگرای فتح بود؛ فتحی که سال‌ها بود از ایران راه جدایی رو پیش گرفته بود و توی کمپ دیویدها دنبال صلح با اسرائیل بود. آمریکا، افغانستان رو اشغال کرده بود و بعد هم عراق رو اشغال کرد. ما هم توی همین محور بودیم؛ محوری که بوش پسر اسمش رو گذاشته بود شرارت. کشور بعدی که باید آزاد می‌شد؛ ایران بود. آزادی این کشورها از طالبان و صدام اون روز به معنای اشغال توسط بیگانه، نابودی زیرساخت‌های نظامی و رفاهی، ترور دانشمندان، جنگ‌های داخلی و ضعف هر چه بیشتر این کشورها بود. سناریویی که برای ایران هم داشتند و برخی هم در داخل از روی حماقت منتظر لشکر آمریکا برای آزادی بودند. سناریویی که بعدها در لیبی اجرا شد و در سوریه هم به طور زنده داریم اجرا شدنش رو می‌بینیم. برگردیم به ابتدای دهه ۸۰. وضعیت در ایران جنگی است اصلاح‌طلب‌ها پیشنهاد داده‌اند به طرفداری از صدام با آمریکا بجنگیم و با دست خودمان، خودمان را در باتلاقی که آمریکا برای خود داشت درست می‌کرد؛ گرفتار کنیم. البته گرفتاری ما یعنی تحقق اهداف آمریکا و دیگر باتلاقی نبود که آمریکا در اون گیر کنه. درایت رهبری مانع از دخالت ما شد. آمریکا عراق رو گرفت و صدام رو سرنگون کرد. عراق از بیخ و بن نابود شد؛ حتی به اساتید دانشگاه و دانشمندان عراقی هم رحم نکردند تا این کشور نتونه به این زودی‌ها سرپا وایسه. اما این شروع ماجرا بود؛ دقیقا مثل امروز سوریه. ظاهرا همه چی بر وفق مراد آمریکا بود‌. حلقه‌های شیعی مخالف صدام کم کم مقاومت علیه اشعالگرها رو شروع کردند. گروهک‌های مختلف نظامی شيعيان در نیمه جنوبی عراق تشکیل شده بود و شروع کردند به ضربه زدن به نیروهای آمریکایی. بدریون (لشکر بدر ایران که متشکل از عراقی‌ها بود و علیه صدام جنگید) هم سازماندهی این گروه‌ها رو بر عهده داشتند (امثال ابومهدی المهندس). در شمال هم گروهک‌های سنی مشغول همین کار بودند؛ با این تفاوت که رهبران این گروه‌ها تحت تاثیر ایدیولوژی القاعده و سلفی‌گری بودند و بعدها توی ابوغریب با آمریکایی‌های جفت شدند و آمریکا هم تخم داعش رو در ذهن این‌ها کاشت برای بعدها. برگردیم به وضعیت خودمان. ما اون سال‌ها تنها سوریه و حزب‌الله رو همراه خودمون داشتیم. حماس هنوز ارتباطش با ما به قوت امروز نبود. یعنی از امروز به مراتب در تنگنا‌تر بودیم؛ در دو طرف‌ مرزهایمان هم آمریکا لشکر آماده جنگ داشت. سالها گذشت اما برخلاف هدف اولیه آمریکا، شیعیان تو عراق قدرت گرفتند و عراق بعثی دشمن ایران به عراق با حاکمیت همه گروها و شیعیان قدرتمند به دوست ایران تبدیل شد. دست‌های مقاومت کم کم داشت شکل می‌گرفت اما هنوز نامی از محور مقاومت نبود. ابتدای دهه ۹۰، تخم حرام آمریکایی در ذهن سلفی‌‌ها بالغ شده بود و حالا وقت بهره‌برداری بود. داعش اعلام حضور کرد و سرعت پیش‌روی‌اش مانند آمریکای ابتدای دهه ۸۰ سریع بود؛ شهرها پشت سر هم اشغال می‌شدند و سربریدن‌ها و جنایت‌ها هم رخ می‌داد. دستان کوچک مقاومت سمت درخت تنومند جمهوری اسلامی دست یاری دراز کردند و با درایت رهبری به گرمی فشرده شد. داعش با تمام قدرت عاریه‌ایش از آمریکا و با آنکه یک پشتوانه ایدئولوژی خطرناک اونها رو قوی‌تر می‌کرد جلوی مقاومت شکسته شد و همین باعث سر برآوردن نامی در زبان تحلیل‌گرها شد که امروز به نام محور مقاومت شناخته می‌شود. محور شرارت آمریکایی‌ها به محور مقاومت تبدیل شد. سعودی‌ها هم همیشه حوثی‌ها رو موی دماغ خودشون می‌دیدن برای سلطه کامل بر یمن شروع به یک جنگ ویرانگر علیه این کشور کرده بودند اما نتیجه‌اش انصاراللهی بود که امروز شاخه‌ای از مقاومت شده که بدون ترس بدترین ضربه‌ها رو به پیکر بت آمریکایی‌ها، اسرائیل وارد کرده است. امروز محور مقاومت دستانش پر قدرت‌تر از همه زمان‌های گذشته است هر چند یکی از محورهای مهم خودش رو از دست داده باشه؛ اما مرور این سال‌ها به ما ثابت می‌کنه که هر چقدر دشمن در حال حمله هست ما هم در ضد حملات نه تنها حمله دشمن رو خنثی کردیم که با صبر کردن و استقامت به خرج دادن گل‌هایمان را هم زده‌ایم. سوریه اسد با همه خدماتش به جبهه مقاومت، در همراهی مردم خود ناموفق عمل کرد؛ دیر نیست زمانی که سوریه ملی و مردمی در تیم مقاومت قرار گیرد و از یک تدارکات‌چی به یک مهاجم نوک تبدیل شود. باید منتظر لشکر وطنی‌هایی که تربیت‌شدگان حاج قاسم هستند بمانیم. باید رنج‌های امروز رو تحمل کنیم و امیدمان به وعده الهی رو از دست ندیم تا نصرت خدا را ببينيم.
بعد از احد نبردی بین کفار مکه و مسلمین مدینه شکل می‌گرفت‌ و منطقه بدر قرار این نبرد بود. ابوسفیان بنا نداشت به این نبرد تن بدهد لذا در جنگ نرمی شروع به ترساندن مسلمانان کرد. در یکی از اقداماتش باتحریک وتطمیع مالی نعیم بن مسعود، او را به میان مسلمانان فرستاد تا با تئوریزه کردن ترس و بزرگنمایی قدرت مکه، آنان را از این جنگ پشیمان کند. نعیم بن مسعود به مدینه رفت و می‌گفت: «من تازه از مکه آمده‌ام، قریش سپاهی بزرگ برای نبرد با شما آمده کرده که شما به هیچ وجه نمی‌توانید مقابل آن‌ها مقاومت کنید.» و می‌گفت: «به نظرم اگر شما همين جا بمانيد و از خانه‌هاى خود بيرون نرويد، به سودتان است. دفعه‌ی قبل به سرزمين شما آمدند ولى فقط تعداد كمى از شما سالم مانديد و ديديد كه فرماندهان شما (مانند حضرت حمزه علیه‌السلام) هم كشته شدند و خود محمد (ﷺ) هم به سختى زخمى شد! حالا مى‌خواهيد از شهرتان بيرون رفته و با آنها نبرد كنيد؟ این تصمیم بسیار عجیب و خطرناک است. به خدا قسم، گمان نمى‌كنم حتى يک نفر از شما به سلامت بازگردد. سخنان نعیم، بسيارى از اصحاب پيامبر ﷺ را ترساند و حس اکراه و ناخوشی آن‌ها در گفتارشان نیز هویدا شد و عملا نگاه نعیم را تصدیق کرده و یا هرکه چنین حرفی میزد، او را تایید می‌کردند. منافقان و يهوديان از این اتفاق بسیار خوشحال بودند. وقتی اين اخبار به اطلاع پیامبر ﷺ رسيد، حضرت شدیدا تحت فشار اجتماعی بودند لذا خطاب به مردم فرمودند که حتی اگر یک نفر هم همراهش نباشد، به این جنگ خواهد رفت. در نهایت، وقتی مسلمانان به محل قرار آمدند، خبری از دشمن نبود لذا این جنگ، بدون درگیری به سود مسلمانان پایان یافت.
پس‌نوشت
بعد از احد نبردی بین کفار مکه و مسلمین مدینه شکل می‌گرفت‌ و منطقه بدر قرار این نبرد بود. ابوسفیان بن
آیه بالا اشاره به اون واقعه داره و البته امروز هم جاریه. افرادی که مردم را می‌ترسانند امثال نعیم بن مسعود بودند؛ اما «نعیم بن مسعود»های امروز رو می‌شناسیم؟ کسانی که با استفاده از همین حربه، به دنبال گفتمان‌سازی و تئوریزه کردن اندیشه ترس و ناامیدی و رخوت و سستی در بین مسلمانان‌ هستن. کسانی که با شعار «عقلانیت»، ترس خود را توجیه کرده و طرح ولی را بهم می‌ریزند.
پس‌نوشت
بعد از احد نبردی بین کفار مکه و مسلمین مدینه شکل می‌گرفت‌ و منطقه بدر قرار این نبرد بود. ابوسفیان بن
می‌دونید آیه بالا قول چه کسی رو نقل می‌کنه؟ «...وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ» (خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما است) این قول مولای ما امیرالمومنین علیه‌السلامه در پاسخ به تبلیغات امثال نعیم بن مسعود برای ترساندن مسلمانان.