eitaa logo
پاسخ های ناب | مرتضی احمدی | آرامش و لذت
16هزار دنبال‌کننده
222 عکس
617 ویدیو
11 فایل
مرتضی احمدی|سطح ۴ حوزه علمیه تخصصی ارشد تفسیرقرآن سابقه‌ی پاسخگویی درمرکز شبهات حوزه علمیه قم انتخاب همین کانال به عنوان برترین کانال حوزه قم😍 اینجا دین را شیرین یاد میگیریم واز آن لذت میبریم.❤ ارتباط بامدیر @mortaza31314 دوره‌های تخصصی ما @doorehhhh
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمه در قرآن آیات متعددی داریم که اشاره میکند خدا بر همه چیز قادر و تواناست : الله قادر علي كل شي،یا أَنَّهُ عَلی‏ کُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ قَدیر و ... ❓اما باید ببینیم که شیء چیست؟ آیا امور محال به عنوان شی هست ؟ آیا قادر بودن (قدرت داشتن)برای امور محال صدق میکند ؟ در کل ما شی (موجود،وجود) داریم و لا شی (موجود نبودن). لا شی همان محال هست. و محال خود به دو بخش تقسیم میشود ... ۱)محالی که به طور عادی محال است ۲)محالی که ذاتا" توضیح انواع محال به بیان روان👇👇  چیزی است که فرض آن متضمن تناقض باشد، یعنی لازم بیاید که یک چیز در آن واحد و از دیدگاه واحد، هم باشد و هم نباشد مثل قضیه 5=2+2 که مستلزم تناقض هستند زیرا مثلا دو کتاب را که به دو کتاب دیگر بیفزائیم اگر بجای چهار کتاب پنج کتاب شود بدین معنی است که 2+2 هم 2+2 است و هم نیست زیرا وقتی 2+2 مساوی 5 باشد بدین معناست که دیگر 4 نیست پس دو کتاب بعلاوه دو کتاب هم چهار کتاب است و هم چهار کتاب نیست.    به این معناست که فلان معلول بر حسب عادت از علّت خاصی بوجود می آید ولی بر حسب واقع ممکن است علّت دیگری هم داشته باشد که گاهی از آن طریق موجود می شود، مانند شفای بیماران از طریق اعجاز که در عرف و عادت متداول، علل معینی دارد(یعنی طرف باید دکتر برود تا خوب شود) ولی به هنگام ظهور معجزه ، به وسیله علل دیگری مانند نفوس پاک اولیاءِ خدا و تأثیر دعای آنان تحقق می یابد.   👈از این دو نوع محال، قسم اول (محال ذاتی) متعلق قدرت خداوند واقع نمی شود، زیرا محال ذاتی چیزی است که فرض آن متضمن تناقض است و چیزی که فرض آن متضمن تناقض باشد، تحقق و وقوعش هم مستلزم تناقض است. 👈اما محال عادی در حقیقت ناممکن نیست، بلکه جهل ما به علّت واقعی، سبب شده است که آن را محال تصوّر کنیم و بنابراین قدرت خداوند به آن تعلّق می گیرد. @pasokh999
اما جواب شبهه👇👇
♨️شبهه۱۰ آیا خداوند میتواند مثل خودش را خلق کندجواب شبهه۱۰👇👇 👌 باید بین نمیتواند و نمیشود فرقهایی را در نظر بگیریم. 👌👌وقتی از کلمه بیافریند استفاده میکنیم یعنی آن چیز مخلوق است، و مخلوق ممکن الوجود میباشد و وقتی میگوییم که مانند خدا باشد، یعنی واجب الوجود باشد. پس در اینجا موجودی داریم که هم ممکن الوجود است و هم واجب الوجود، هم آفریننده است و هم آفریده شده! هم محدود است (چون آفریده شده) و هم نا محدود (چون مثل خداست) ... حالا میبینیم که، به تناقض برمی خوردیم. @pasokh999
♨️شبهه۱۱ آیا خداوند میتواند سنگی را خلق کند که نتواند آنرا بلند کندجواب شبهه۱۱ 👈اولا محال است خداوند سنگی را خلق کند که عاجز از بلندکردن آن باشد زیرا خُلف در احاطه مطلق خداوند بوجود می آید. 👈 ثانیا معلول از علت، وجود یافته است و علت تمام مراتب معلول را به نحو اعلی و اشدّ داراست، پس نمی تواند از ناحیه معلول عاجز باشد. 👌✅ثالثا وقتی که شما گفتین چیزی را خلق کند، یعنی مخلوق است پس میتواند،. فقط کافیه کمی درباره ی کهکشان ها تحقیق کنید، متوجه میشید که خداوند چه سنگ بزرگی را برداشته که از اونی که توی ذهن شماست هم بزرگتره👌 @pasokh999
شبهه۱۲  ♨️آیا خداوند میتواند شتری را بیافریند که از سوراخ سوزنی عبور کند، بدون اینکه در اندازه ی شتر و سوراخ سوزن تغییری ایجاد نشودجواب شبهه۱۲ اگر به این تصویر نگاه کنید شتر داره از سوراخ رد میشه و هیچ مشکلی هم نداره😄(مزاح بود) ✅باید بدانیم این سوال از اساس اشتباه ست و نشدنی است . به عبارت دیگر قصور و نقص در آفریننده نیست بلکه در خود این امور هست. از امام علی (علیه السلام) هم از این دست سوالات شد که امام در پاسخ فرمودند : همانا خداوند متعال به عجز و ناتوانی نسبت داده نمیشود ولی آنچه تو میپرسی نشدنی ست. بیان روان👇👇 قدرت خداوند به محال ذاتی تعلق نمی گیرد به عنوان مثال؛ اگر به خیاط ماهری مقداری آجر بدهیم و از او بخواهیم که برایمان لباس بدوزد، خیاط قادر به برآوردن خواسته ما نیست، اما این عدم توانایی به حساب نقص خیاط گذاشته نمی شود بلکه آجر قابلیت لباس شدن را ندارد . 👌✅لذا  قدرت نامتناهی خداوند نمی تواند محال بالذات را به ممکن بالذات بدل نماید و یا کاری کند که شتر از سوراخ سوزن عبور کند، بدون این که سوراخ سوزن بزرگتر شود. و یا شتر کوچکتر شود و این نه بدان خاطر است که نقصی در قدرت بی پایان خداوند وجود دارد بلکه، بدان جهت است که چنین کاری شدنی نیست و اصلا این قابلیت وجود ندارد. @pasokh999
♨️شبهه ۱۳ اگر خداوند اینهمه قدرت دارد پس چرا ظالمان را از بین نمیبرد
جواب شبهه ۱۳ جواب اول👇👇 ☘خدای مهربان، برای زندگی ما آدم ها هم دو فصل در نظر گرفته است.که این دو فصل با هم فرق دارند. فصل اول زندگی ما،از تولد شروع می شود و تا زمان مرگ ادامه دارد. فصل دوم زندگی ما هم از مرگ شروع می شود و تا آخر قیامت ادامه می یابد. 👈فصل اول زندگی فصل امتحان است. خداوند دنیا را خلق کرده برای کاشتن اعمال تا در فصل دوم هرچه کاشته ایم برداشت کنیم. (هرچند در این فصل اول، بنده تلنگرها و گوش مالی هایی داده میشود تا شخص به ریل امتحان برگردد.) اما ؛ اگر قرار بود خداوند هر کسی هر ظلمی میکند را قلع و قمع کند، پس چرا دیگر ما را آورد داخل این دنیا همان بهشت می ماندیم خب🤷‍♂ جواب دوم👇👇 ☘نکته ی مهم اینست که اگر قرار باشد خداوند هر کسی ظلم یا گناهی کرده مجازات کند، خلاف حکمتش پیش می آید، چون؛ خودش آزادی داده که انتخاب کنیم، عقل داده که استفاده کنیم، اگر هر کجا که ما بخواهیم ظلم یا گناه کنیم جلوی مارا بگیرد یا مجازات کند، پس چرا دیگه اینها( عقل و اختیار ) را داده؟؟؟ جواب سوم👇👇 ☘نکته بعد، خداوند میفرماید إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (در حقيقت ‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏ دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.) یعنی اگر واقعا قومی خواستار ظلم نیستند، قیام کنند، یقینا خداوند یاری خواهد کرد همانطور که در انقلاب اسلامی ما و جنگ دفاع مقدس یاری کردند.👌 @pasokh999
دو نکته پیرامون قدرت خداوند👇👇 👈۱)دایره قدرت خداوند بیشتر از اراده اش است، مثلا خداوند میتواند انسانی بیافریند ک ۱۰ تا سر داشته باشد، ولی چنین اراده ای نکرده است. 👈۲)قدرت خداوند به هر فرض و امری که امکان وقوعی داشته باشد، تعلق میگیرد پس به امور ممتنع و محال، قدرت خداوند تعلق نمیگیرد و این هم بخاطر این نیست که خداوند نمیتواند، بلکه نمیشود و آن چیز ظرفیت ندارد. مثل لباس درست کردن با آجر... (فاعلیت فاعل هست ولی قابلیت قابل نیست.) @pasokh999
علم خدا را مي توان به سه صورت تصور كرد👇👇 1. علم به ذات(علم به وجود خودش) 👈ما به اجمال مي دانيم كه خداوند متعال به ذات خود آگاه است. حتي ما آدميان نيز به ذات خودآگاهيم، پس خدا كه خالق ما است، به طريق اولي به ذات خود علم و آگاهي دارد. 2. علم به اشياي ديگر قبل از ايجاد آن‌ها 👈اين حقيقت، روشن و بديهي است كه آدمي پيش از ساختن چيزي، به آن علم و آگاهي دارد. حال و قتي انسان چنين است به طريق اولي خداوند نيز به مخلوقات، پيش از آفرينش آنها علم دارد. 3. علم به اشياي ديگر پس از ايجاد آن‌ها 👈همه موجودات، معلول خدايند و وجود عيني هر معلولي نزد علتش حضور دارد و از غايب نيست، زيرا معلول چيزي جز وابستگي و تعلق به علت نيست.اگر معلول نزد علت حاضر نباشد، لازم مي آيد كه در وجود خود مستقل باشد و حال آنكه معلول در حقيقت چيزي جز وابستگي و تعلق به علت نيست. بنابراين، همه موجودات نزد خداوند حاضرند و حقيقت علم چيزي جز حضور معلوم نزد عالم نيست. از اين رو، خدا به همه موجودات علم دارد. @pasokh999
تفاوت علم خداوند با علم ما به خود ما و اشیاء👇👇 اولا گرچه ما بذات خود علم حضوري داريم، ولي علم عين ذات ما نيست بلكه ذات ما همان چيزي است كه در اصطلاح فلسفي از آن به ماهيت (حيوان ناطق) ياد مي شود. ثانياً علم ما مثل ذات ما متناهي است در حالي كه علم خدا مثل ذات او نامتناهي است. ثالثاً علم ما به اشياء حصولي است در حالي كه علم خداوند به اشياء حضوري است؛ رابعاً علم ما به اشياء قابل تغيير و كم و كاستي يا زياد و نقصان است. در حالی كه علم خداوند هرگز قابل تغيير نيست و او از هر گونه تغيير منزه است. خامسا علم ما به اشياء بعد از بوجود آمدن آنها حاصل مي شود، در حالي كه علم خداوند به اشياء قبل از بوجود آمدن اشياء نيز هست.(دقت کنید با پیام قبلی تناقض ندارد) @pasokh999
ما دو نوع علم داریم 1-علم حضوری: یعنی حضور معلوم نزد عالم (بدون هیچ واسطه ای):مثلا درد، گرسنگی، تشنگی، غم، شادی(که معلوم است)کلا حالتهای درونی خودمان(که عالم هستیم) حضور دارند. یعنی برای اینکه ما بفهمیم گرسنه ایم یا تشنه ایم لازم نیست کسی به ما بگوید آقا شما گرسنه اید.(واسطه نمیخواهد) 👌✅👌 علم خداوند به همه چیز، از این قسم است یعنی هیچ چیزی از خداوند غائب نیست. 2-علم حصولی: یعنی صورت شی نزد عالم (واسطه میخواهد): مثل علم ما به افراد و اشیائی که اطرافمان است، مثلا لازمه ی اینکه من بفهمم تلویزیون چی هست باید تحقیق کنم، ولی وقتی فهمیدم دقیقا تلویزیون چی هست، که درون من نمی آید بلکه تصویری از آن در ذهن من می آید و تلویزیون بیرون از من است. کلا علم حصولی محدودیت دارد، الان خیلی از چیزها در عالم است که من نه دیده ام ونه میدانم چی هستند برخلاف علم حضوری که من به تمام حالات درونی ام علم دارم. @pasokh999