هدایت شده از امین
💢 ما کسی را غیر از طلاب نداریم.
💠 سؤال کردم: آقا جان! شما از آنها راضی هستید؟ حضرت سکوت کردند و بعد از تأملی فرمودند: ...
💥 در تشرفی که آیتالله الهی طباطبائی (برادر علامه طباطبائی) به محضر حضرت بقیةالله (عج) داشتند، حضرت به ایشان فرمودند: اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به ریزهخواران سفره ما.
🔹آیتالله الهی طباطبائی فرمودند: با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما میخواستم از لسان شریف خودشان بشنوم!
سؤال کردم: آقا جان! ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند؟
✳️ حضرت فرمودند: همین طلبهها.
سؤال کردم: آقا جان! شما از آنها راضی هستید؟ حضرت سکوت کردند و بعد از تأملی فرمودند:
ما کسی را غیر از آنها نداریم!
📚 منبع: کتاب پای درس علما، محمد تقی صرفی پور، ص ۶۵۷
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقا هم خندوند و هم مسئله ای بسیار مهم و حکیمانه رو گوش زد کرد!
ماجرای قهر کردنچغوک،[گنجشک ] و همسرش و حضرت سلیمان
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تضرع مرحوم حضرت آیتالله آقا مجتبی تهرانی رضوان الله تعالی علیه در وداع با ماه مبارک رمضان
🔸 در این ساعات باقیمانده، مشاهده این کلیپ پیشنهاد میشود.
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
ما را به رمضانهای بعدی برسان
.
22.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اغلب این گونه به نظر میرسد که یمنیها به بدویت نزدیکترند اما یمن بدوی نیست، بکر است و دست تجددخواهیها کوتاه از مرتبتش.
در این مصاحبه با آقای احمد عبدالملک میبینید که مجری تلاش میکند از این شکلی بودن یمنیها سر در آورد و پاسخهای احمد عبدالملک مبهوت کننده است.
هر چه کردم نتوانستم بخشی از سخنانش را انتخاب کنم و چیزی به گزینش بیاورم پس ترجیح دادم همه را برایتان زیرنویس کنم.
هرچه بیشتر میگذرد بیشتر به حقیقت این سخنِ «غزة کاشفة» ایمان میآورم. هر آنکس که کنار غزه ایستاد گوهری در وجودش به ظهور در آمد که برقش چشمها را ربود و پرده از جمال سید حسن و سنوار و هنیه و ابراهیم عقیل و هزاران هزار زیباروی دیگر کشید و حالا هم جمالِ کم مثال یمنیها...
#یمن #غزه
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این تلاوت آیت الکرسی را
تو گوشی داشته باشین تا
وقتی بچه گوشی خواست
اینو براش بزارین!!😊
در آستانه مذاکره
ایران و آمریکا!
در شرایط کنونی کشور،منطقه و جهان
بازخوانی حقایق و فرازهایی از «صلح حدیبیه»
بسیار جالب و خواندنی است:
۱.معاهده حدیبیه با کفار قریش
در پنج سال پایانی عمر رسولخدا«ص»
منعقد میشود که دولت و نظام اسلامی
کاملاً مستقر شده و گسترش یافته است!
در حقیقت
حریف سرسخت
در میادین مختلف
پس از سالها جنگ و گریز و زورآزمایی
جبهه اسلام و مسلمانان و قدرت آنان را
شناخته و از حذف آنها
از طریق جنگ و درگیری ناامید شده و
به پایان مخاصمه،
از طریق صلح و اعطای امتیازات
رضایت داده بود.
۲.نمایندگان اعزامی قریش
در این مذاکرات، در چهار نوبت متوالی
با شکست مواجه میشوند اما سهیل بن عمر
در نوبت پنجم ،معاهده را نهایی میکند.
۳.امتیازات آشکاری که
رسولخدا«ص» در این معاهده
به کفار قریش میدهد موجب نارضایتی و حتی اعتراض گروهی از بزرگان صحابه گردید که
عجول و ظاهربین بودند و از عمق تدابیر حکیمانه پیامبر, بیخبر!
این گروه پرنفوذ
معاهده صلح پیامبر«ص» با قریش را
موجب ذلت و خواری و حقارت مسلمانان میدانستند!
۴.این معاهده صلح
به گفته مورخان مسلمان و غیرمسلمان
موجب کاهش شدید جنگ و درگیری و خونریزی
میان مسلمانان و قریش شد و زمینه لازم را جهت
امنیت و آرامش خاطر جامعه اسلامی و
تقویت و تجدید قوای نظام نوپای اسلامی
فراهم آورد!
۵. آیات وحی الهی
برخلاف غرور و سرمستی کفار قریش
و به رغم برداشت سطحی گروهی از صحابه،
معاهده صلح حدیبیه را
«فتح مبین» و سرآغاز شکستهای بزرگ دشمنان معرفی کرد.
.....و دیری نپایید که
مسلمانان دو سال بعد
بدون خونریزی، مقر اصلی دشمنان
و سنگر فرماندهی آنان را فتح کردند!
انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا
باذن الله تعالی شأنه
همین
✋
از «خود»
شروع کنیم!
از مسایل سادهتر و کوچکتر!
جالب است
ما، حوزویها
ادعا داریم برای دنیا
برنامه داریم اما
پس از پنجاه سال حکمرانی،هنوز
از تربیت و تامین امام جماعت«تراز»
برای چند هزار مسجد عاجزیم!
در نظام جمهوری اسلامی
بیش از پنجاه درصد از مساجد کشور
خانه اول و اصلی ما
خراب و متروک و خاموش است!!
مرکز پژوهشهای مجلس
در آذرماه سال ۱۴۰۳ در گزارشی با عنوان
«کارکرد اجتماعی نهاد دین در ایران امروز» اعلام کرد:
۵۳ درصد از مساجد کشور امام جماعت «ندارند»!!
و فقط ۳۰ درصد از مساجد
در هر سه نوبت امام جماعت دارند!!
این در حالی است که به ازای هر مسجد در کشور
حدود ۶ روحانی وجود دارد!
افکار عمومی میپرسند
وقتی
خانه خود را نمیتوانید رتق و فتق کنید
وقتی مسالهای عادی
به این کوچکی را هنوز نمیتوانید
مدیریت کرده و حل کنید،
چگونه از فهم و حل مسایل بزرگتر و پیچیدهتر
سخن میگویید!؟
مگر میتوان
به کسی که دوچرخه نمیتواند براند
فرمان کمپرسی و کمرشکن داد!؟
نه بار به منزل میرسد و نه ماشین و نه راننده!
و نه حتی سرنشینان بینوای ماشینهای دیگر!
نتیجه میشود همین:
اعتبار و آبرو و محبوبیت و مقبولیت از دست رفته!
هنجارها و ارزشهای برباد رفته!
نسل سوخته، دین گریز و دین ستیز!
و صدها کلاف سردرگم و اوضاع بغرنج کنونی!
حالا
شاید بهتر باشد
پس از سالها آزمون و خطا
پس از سالها به بیراهه رفتن،
به توصیه وحی عمل کرده و اصلاح را
اول،از خود شروع کنیم!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ
از امور به ظاهر ساده و کوچک
اما اساسی و لازم و ضروری آغاز کنیم!
با کنار گذاشتن افراد مغرور و مدعی و همه چیز بلد،
عالمان و صاحب نظران کاربلد و کارآزموده را فرابخوانیم!
مسایل خانه خود را
شناسایی و مرتب و اولویتبندی کرده
و در یک جدول زمانی، یک به یک پیش رفته
و تمرین کرده و حل و فصل کنیم تا
در رویارویی با مسایل بزرگتر و پیچیدهتر
درمانده نشویم!
همین
✋
فبایّ آلآء ربکما تکذبان!!؟
آن روز
که بزرگان و سرداران علمی و اخلاقی حوزه
مثل مرحوم طالقانی، شهید صدوقی، شهید مدنی، شهید دستغیب و.....
به تبعیت از وحی و سیره نبوی و علوی،
«مسجد»داری کرده و خانه خدا را
مقر اصلی فعالیتهای دینی و انقلابی
قرار داده بودند،
شبکه مویرگی الهی در سراسر ایران
شکل گرفت! نورافشانی کرد و بزرگترین
انقلاب قرن و جهان را رقم زد و سازماندهی و
راهبری کرد.
بعدها نیز
همین سنگر و شبکه الهی
دفاع مقدس را
پشتیبانی و حمایت و راهبری کرد و
هجوم یکپارچه دشمنان شرق و غرب و منطقه را
در هم کوبید!
آن وقتها
به یمن میدانداری و نورافشانی مساجد،
اخلاق و ارزشها
برادری و گذشت و ایثار
حجاب و وقار و تقوا
در اوج بود و به قلهها،سرمیسائید!
درست از زمانی که
نمک نشناسی و کفران نعمت کرده و مساجد
از اوتاد و بزرگان بلکه امام جماعت خالی شد
و روحانیت
نقشها و خانههای دیگر را
بر خانه خدا و نقش امامت ترجیح داد و
این کانونهای نور الهی
یکی پس از دیگری،
تعطیل و متروک و خاموش شد تا
جایی که امروز
بیش از پنجاه درصد از آنها
امام جماعت ندارد،
آنگاه
خدا هم از ما، قهر کرد و رو برگرداند!
لان کفرتم ان عذابی لشدید!
نور و برکت را
از رنج و تلاش و کار ما گرفت!
هر چه در جاهای دیگر
بیشتر دویدیم،
بیشتر از اخلاق و ارزشها دور شدیم!
حتی
حجاب اهدایی و خدادادی و حداکثری را هم
نتوانستیم حفظ کرده و از دست دادیم!
وقتی
روحانیت
« فی بیوت اذن الله ان ترفع» را
فراموش کرد و «لا اسئلکم علیه من اجر» را
پشت گوش انداخت و «ما آتانی الله خیر مما آتاکم» را
از یاد برد و برای معیشت و تبلیغ
دل به جاهای دیگر بست،نتیجه شد همین!
که به حال خود، واگذار شویم و مشت بر سندان بکوبیم: کإن لم یکن شیئا مذکورا!
از این جا، رانده و از آنجا، مانده!
ماندهام معطل
که اگر خدای بزرگ
روز قیامت از ما، روحانیت
این سوال را بپرسد، چه پاسخی داریم:
من
شما را قدرت و حکومت داده و
به اوج محبوبیت و مقبولیت رساندم
پس چرا در اولین گام
خانه مرا، خاموش و متروک و ویرانه کردید!؟
و جاهای دیگر را
آباد کرده و چشم و دل به آن دوختید!؟
همین
✋
کار را
به کاردان بسپاریم که دود، هنوز
از کُنده برمیخیزد!
پیشترها
تقریباً در هر استان و شهرهای ما
لااقل یک پیر و مرشد و مجتهدی حضور داشت که
بزرگ شهر و مقبول و محبوب دلها بود.
در زیر سایه علم و اخلاق و تدبیر آنها
امور حوزههای علمیه، به سادگی و بدون نیاز
به بروکراسی و بودجههای عمومی
میچرخید و نیازها و معیشت طلاب نیز
تامین میشد!
در این روش استاد شاگردی
افزون بر شهریه و امور آموزشی،
حتی ابعاد دیگر زندگی و نیازهای طلبگی مثل
امور معیشتی و عاطفی طلاب نیز توسط
پیر و استاد و راهنما، مدیریت و تمشیت میشد!
در تاریخ تشیع و حوزههای علمیه
چه اساتید و عالمان برجسته و بزرگی
تحت اشراف و زعامت این مجتهدان بی ادعا
استعدادیابی و تربیت شدند و شهرها، هر یک
به حضور و نورافشانی شمار زیادی
از فرهیختگان و فقیهان، مفتخر و متبرک بود.
پس از انقلاب
و سیطره کمیت بر حوزهها
گرچه در سالهای اول
بر شمار طلاب و مدارس نو
افزوده شد اما روز به روز
از جایگاه و نقش محوری و تاریخی این بزرگان
در اداره و راهبری مدارس و حوزهها کاسته شد و
مرکز و ستاد مدیریت
با مدیرانی جوان و اغلب، بینشان
جای آنان را گرفت!!
دقیقا
هر چه حوزهها از
آن سیره سلف و شیوه استاد شاگردی
فاصله گرفته و بروکراتیک و مدرن و واحدی میشوند، از شمار فقیهان و مجتهدان و عالمان بزرگ نیز
کاسته میشود تا امروز که.......بماند!
این در حالی است که
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی غرب
با نسخهبرداری از شیوه موفق استاد شاگردی ما
بویژه از دهه شصت به بعد،
به تدریج نظام پر هزینه واحدی را
ترمیم و اصلاح کردند و نقش استاد را
در نظام آموزش عالی و شناسایی و جذب و
تربیت دانشجویان مقاطع بالا
تقویت و حداکثری کردند و
گوی تولید دانش و مرجعیت علمی را
از دیگر کشورها ربودند!
امروز
حوزههای علمیه شهرها و استانها
برای رشد و شکوفایی و تربیت فقیهان و عالمان بزرگ
پیش و بیش از آن که
به اداره و ساختمان و بودجههای عاریتی
نیازمند باشند، به سایه سر، به آقا، به یک
پیر و مرشد فقیه و مجتهد مقبول و محبوب
نیازمندند تا تحت اشراف و ارشاد و راهبری او،
جوانه زده و بالنده شوند و سر به آسمان بسایند!
باید
به خویشتن،
به سنتهای موفق سلف صالح بازگردیم!
با توسعه ستاد و قوانین و مقررات دست و پا گیر
به پر و پای اساتید و بزرگان «نپیچیم»!
آنها
این مسیر فقاهت و اجتهاد را
پیش از ما رفته و مرشد و استاد راه هستند!
آنها را
شناسایی و در صدر بنشانیم!
اداره و ستاد، فقط، در خدمت آنها باشد!
و اجازه دهیم هر یک،
با تکیه به فهم و دانش و تجربه و روش اجتهادی خود
مکتب و مدرس و مدرسه خویش را
مستقل و آزادانه مدیریت و راهبری کنند!
همین
✋