eitaa logo
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
11.9هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
654 ویدیو
4 فایل
مرجع رسمی پاسخگوئی به سؤالات و شبهات دینی ⭕️ارسال سؤال: 1️⃣اپلیکیشن پاسخگو 📱mmps.ir/app 2️⃣وب پاسخگو 🌐 mmps.ir/my.pasokhgoo 3️⃣پاسخگویی تلفنی: ☎️ 096400 🔵 ایتا🔻بله🔻سروش 🆔 @pasokhgoo 💠ارتباط با ادمین : @pasokhgoo8
مشاهده در ایتا
دانلود
✅پرسش: چرا در مدت زماني که حضرت زهرا سلام الله علیها زنده بودن حضرت علي علیه السلام همسر دومي نداشتند؟ منظورم خود حضرت زهراسلام الله علیهاست که اگر حضرت علي علیه السلام همسران ديگه اي میداشتند،آيا باز هم حضرت زهرا سسلام الله علیها از نظر ايماني و اخلاقی و معرفتی و رفتاری و ... ستايش شده بودند؟ 🌺پاسخ: به چند دليل حضرت علي عليه السّلام تا حضرت فاطمه عليها السّلام در قيد حيات بودند، همسر ديگري اختيار نکردند. ☘️شيخ طوسي در امالي از امام صادق عليه السّلام نقل کرده: «تا زماني که حضرت فاطمه عليها السّلام زنده بود خداوند متعال زنان ديگر را براي علي عليه السّلام حرام کرده بود.» ابو بصير اسدي که راوي اين حديث است، مي گويد: پرسيدم: چگونه؟ امام عليه السّلام فرمود: «چون فاطمه عليها السّلام هميشه طاهر بود و هرگز حائض نمي شد» 🍃علامه مجلسي در باره اين حديث دو احتمال داده است: اوّل: چون حائض نمي شد؛ لذا علي عليه السّلام عذري براي ازدواج با زنان ديگر نداشته است. دوم: جلالت و عظمت شأن فاطمه مانع از ازدواج مجدّد علي عليهما السّلام بوده است.[1] 🌺بنابر اين با توجه به روايت مي توان گفت: 1- حضرت زهرا عليها السّلام يک زن عادي نبود. بلکه به فرموده پيامبر صلّي الله عليه و آله ايشان حوريه انسيه، برترين زن جهان، برترين زن بهشتي، بودند از اين رو علي عليه السّلام جهت احترام به حضرت فاطمه عليها السّلام با زن ديگري ازدواج نکردند. 2- حضرت زهرا عادت زنانگي نداشتند؛ لذا حضرت علي با وجود ايشان، نياز به همسر ديگري نداشت. 3- احتمال داشت، همسر دوم، نتواند حرمت حضرت فاطمه عليها السّلام را نگهدارد. همه اين عوامل مي تواند با هم علل اختيار نکردن همسر ديگري توسط حضرت علي (علیه السلام) در زمان حضرت علي (علیه السلام) باشد. 🌹به عبارت ديگر نبايد قضيه را اين گونه ديد که هر زني که يگانه زن همسر خود بود فضيلت دارد بلکه بايد گفت زناني که در اوج فضيلت هستند مثل حضرت خديجه و حضرت زهرا شوهران آنها زن ديگري اختيار نمي کنند. 🌟بنا بر اين فضيلت حضرت زهرا به اين نبوده که در زمان حياتش حضرت علي زن ديگري نگرفت بلکه فضيلت هاي بي شماري داشته اند که موجب شده که حضرت علي (علیه السلام) زن ديگري اختيار نکنند. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈 علیها السلام علیه السلام
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: چرا امام علي زماني که مردم براي درخواست از ايشون براي زمامداري و بيعت با ايشون رفتند (بعد از کشته شدن عثمان)؛ تمايلي به پذيرش خلافت نداشتند و با اصرار زياد مردم مجبور به پذيرش شدند،ايشان مگر از جانب خدا، موظف به خلافت نبودند؟ 🌺پاسخ: امام علي(عليه السلام) از طرف خداوند براي امامت از طرف خدا انتخاب شده بودند و در اين راه لحظه اي هم کناره گيري نکرده بودند.اما خلافت نيازمند شرايطي بود که بايد آن شرايط فراهم ميشد. اين کار حضرت که ابتدا از قبول خلافت خودداري کردند دلايل مختلفي داشته است : 1️⃣اولا، براى رهبران الهى، حكومت هدف نيست بلكه وسيله ‏اى براى هدايت و احقاق حق مردم است. 2️⃣ثانياً ، عده اى از مردم كه در زمان عثمان به تصرف بى رويه بيت المال عادت كرده بودند، انتظار داشتند در زمان على عليه السلام نيز به همان منوال كار پيش برود، لذا روى اين جهات، على عليه السلام به مردم فرمود : اگر چنانچه منظور شما اين است كه حكومت من نيز به همان روش خلفاء گذشته باشد، و كتاب خدا وسنت پيامبر كنار گذاشته شود، من حاضر نيستم اين چنين حكومتى را بپذيرم. 3️⃣ثالثا، موضوع امامت با قضيه حكومت جداست، چون امامت يك منصب خداوندى است، ولى حكومت از شئونات إمامت است پس هر كسى را كه خداوند به اين مقام والا نصب كند، إمام است، چه مردم بخواهند و يا نخواهند . 🔹پس منظور حضرت اين است كه اگر من حكومت را بپذيرم، تمام معيارهاى غلط گذشته را كنار خواهم گذاشت و افراد نالايق را از مسئوليتها بركنار خواهم زد و افراد لايق را كه كنار گذاشته شده اند بر مسئوليتها منصوب خواهم نمود : ولتساطنّ سوط القدر حتّى يعود أسفلكم أعلاكم وأعلاكم أسفلكم( خطبه 16 نهج البلاغه)، و تمام اموال عمومى كه بناحق تصرف شده به بيت المال خواهم گرداند : واللّه لو وجدته قد تزوّج به النساء وملك به الإماء لررددته،(خطبه 15 نهج البلاغه ). 4️⃣رابعا، اگر امام (ع) در همان آغاز بيعت را مى‏پذيرفت، دشمنان و بويژه بنى اميه و طرفداران عثمان، او را متهم مى‏كردند كه در كشته شدن عثمان دست داشته است و مى‏گفتند كه على (ع) شورشيان را تحريك كرد تا عثمان كشته شود و خود مقام خلافت را تصاحب نمايد. امام على (ع) با مقاومتى كه از خود نشان داد، اين اتهام را از خود دور نمود. البته بنى اميه و برخى ديگر از دشمنان على (ع) كوشيدند تا به نحوى امام را متهم نمايند ليكن با اين مقاومت، تلاش آنان به نتيجه نرسيد. 5️⃣خامسا، حضرت خواست كه از اين طريق، تعهد مردم را در برابر بيعت افزايش دهد. چونكه در اين زمان بحرانى، خليفه تنها در صورتى مى‏تواند زمام امور را در دست گيرد و با موفقيت به پيش ببرد و بر مشكلات فايق آيد كه مردم به طور گسترده از حكومت اطاعت كنند. 🔹 به همين جهت حضرت در جريان بيعت فرمود: «و اعلموا إنى إن أجبتكم ركبت بكم ما أعلم و لم اصغ إلى قول القائل و عتب العاتب.» (نهج البلاغه، خطبه 92) آگاه باشيد كه اگر دعوت شما را بپذيرم، طبق آنچه كه خود مى‏دانم با شما رفتار مى‏كنم و به سخن اين و آن و سرزنش كنندگان گوش نخواهم داد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🔴ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: آیا امر خلافت، حق حضرت علی علبه السلام نبود؟ چرا حضرت در گرفتن حق خود سکوت اختیار کرد؟ قسمت اول: 🌺پاسخ: امام علي(عليه السلام) پس از پيامبر(صلي الله عليه و آله) شايسته ترين فرد براي ادارة‌ امور جامعة‌ اسلامي بوده و در حوزة اسلام به جز پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) هيچ كس از نظر فضيلت، تقوا، بينش فقهي،‌قضايي، جهاد و كوشش در راه خدا و ساير صفات عالي انساني به پاية علي(عليه السلام) نمي رسيد. 🍀به دليل همين شايستگي ها، آن حضرت بارها به دستور خدا،[1] توسط پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) به عنوان رهبر آينده مسلمانان معرفي شده بود كه از همه آن‌ها مهم تر جريان "غدير" است.[2] از اين نظر انتظار مي رفت كه پس از درگذشت پيامبر(صلي الله عليه و آله) بلافاصله علي(عليه السلام) زمام امور را در دست گيرد، و رهبري مسلمانان را ادامه دهد. ✍️اما عملاً چنين نشد و مسير رهبري اسلامي پس از پيامبر(صلي الله عليه و آله) منحرف گرديد، و علي (عليه السلام) از صحنه سياسي و مركز تصميم گيري در اداره امور جامعة اسلامي بدور ماند. ▪️البته امام (عليه السلام) اين انحراف را تحمل نكرد و سكوت در برابر آن را ناروا شمرد و بارها با استدلال ها و احتجاج هاي متين خود، خليفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار داد، ولي مرور ايام و سير حوادث نشان داد كه اين گونه اعتراض ها چندان ثمر بخش نبوده،‌ و خليفه و هوادارانش در حفظ و ادامه‌ قدرت خود مصرند. 🔸 در اين هنگام علي(عليه السلام) بر سر دو راهي حساس و سرنوشت سازي قرار گرفت؛ يا مي بايست به كمك رجال خاندان رسالت و علاقه مندان راستين خويش كه حكومت جديد را مشروع و قانوني نمي دانستند،‌ بپاخيزد و با توسل به قدرت، خلافت و حكومت را قبضه كند،‌و يا آن كه وضع موجود را تحمل كند و در حدود امكان به حل مشكلات مسلمانان و انجام وظايف ديني خود بپردازد. 🔹از آن جا كه در رهبري هاي الهي،‌قدرت و مقام، هدف نيست، بلكه هدف چيزي بالاتر از حفظ مقام و موقعيت است و وجود رهبري براي اين است كه به هدف تحقق ببخشد، لذا اگر روزي رهبر بر سر دوراهي قرار گرفت و ناگزير شد كه از ميان مقام و هدف، يكي را برگزيند،‌ بايد از مقام رهبري دست بردارد و هدف را مقدم تر از حفظ مقام و موقعيت رهبري خويش بشمارد. 🍀 علي(عليه السلام) كه با چنين وضعي روبرو شده بود، راه دوم را برگزيد. او با ارزيابي اوضاع و احوال جامعه اسلامي به اين نتيجه رسيد كه اگر اصرار به قبضه كردن حكومت و حفظ مقام و موقعيت رهبري خود نمايد،‌ وضعي پيش مي آيد كه زحمات پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله)و خون هاي پاكي كه در راه اين هدف و براي آبياري نهال اسلام ريخته شده است، به هدر مي رود. ادامه دارد ... پي نوشتها: [1]. مائده (5) آية 67. [2]. ر.ك: آيت الله جعفر سبحاني، فروغ ابديت، ص 473. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🔴ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: آیا امر خلافت، حق حضرت علی علبه السلام نبود؟ چرا حضرت در گرفتن حق خود سکوت اختیار کرد؟ قسمت دوم: 🌺پاسخ: امام علی علیه السلام در خطبه "شقشقيه" از اين دو راهي دشوار و حساس و نيز انتخاب راه دوم چنين ياد مي‌كند: ✨"من رداي خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن در پيچيدم (و كنار رفتم)، در حالي كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه آيا با دست تنها (بدون ياور) بپاخيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پرخفقان و ظلمتي كه پديد آورده اند،‌ صبر كنم؟ محيطي كه پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگي به رنج وا مي دارد. (عاقبت) ديدم بردباري و صبر، به عقل و خِرَد نزديك تر است، لذا شكيبايي ورزيدم،‌ ولي به كسي مي ماندم كه خار در چشم و استخوان در گلو دارد،‌با چشم خود مي ديدم ميراثم را به غارت مي برند".[1] ✍️امام به صبر خود در برابر انحراف خلافت اسلامي از مسير اصلي خود به منظور حفظ اساسي اسلام در موارد ديگر نيز اشاره نموده است از آن جمله در آغاز خلافت عثمان كه رأي شورا به نفع عثمان تمام شد و قدرت به دست وي افتاد، امام رو به ديگر اعضاي شورا كرد و فرمود: "خوب مي دانيد كه من از همه كس به خلافت شايسته ترم. به خدا سوگند تا هنگامي كه اوضاع مسلمين روبراه باشد و در هم نريزد،‌ و به غير از من به ديگري ستم نشود،‌ هم چنان مدارا خواهم كرد".[2] خطرهايي که حضرت علي (عليه السلام) به خاطر آنان سکوت کرد را مي توان بدين ترتيب دسته بندي كرد: 1ـ📌 اگر حضرت با توسل به قدرت و قيام مسلحانه در صدد قبضة حكومت و خلافت بر مي آمد، بسياري از عزيزان خود را كه از جان و دل به امامت و رهبري او معتقد بودند،‌ از دست مي داد،‌ علاوه بر اين ها گروه بسياري از صحابه پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه به خلافت امام راضي نبودند، كشته مي شدند. و اين امر سبب تضعيف مسلمانان و دو دستگي آنان مي شد. 🔹امام هنگامي كه براي سركوبي پيمان شكنان (طلحه و زبير) عازم بصره بود، خطبه اي ايراد كرد و در آن انگشت روي اين موضوع حساس گذاشت و فرمود: ✨"هنگامي كه خداوند پيامبر خود را قبض روح كرد،‌ قريش با خود كامگي، خود را بر ما مقدم شمرده ما را كه به رهبري امت از همه شايسته تر بوديم، از حق خود باز داشت،‌ ولي من ديدم كه صبر و بردباري بر اين كار، بهتر از ايجاد تفرقه ميان مسلمانان و ريخته شدن خون آنان است؛ زيرا مردم، به تازگي اسلام را پذيرفته بودند و دين مانند مشكي مملوّ از شير بود كه كف كرده باشد و كوچك ترين سستي و غفلت آن را فاسد مي سازد، و كوچك ترين فرد آن را وارونه مي‌كند".[3] ادامه دارد .... پي نوشتها: [1]. نهج البلاغه‌ (فيض الاسلام) ص 37،‌ خطبة 3. [2]. همان، ص 162، خطبة 73. [3]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 308. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🔴ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: آیا امر خلافت، حق حضرت علی علبه السلام نبود؟ چرا حضرت در گرفتن حق خود سکوت اختیار کرد
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: آیا امر خلافت، حق حضرت علی علبه السلام نبود؟ چرا حضرت در گرفتن حق خود سکوت اختیار کرد؟ قسمت سوم: 🌺پاسخ: در قسمت قبل، یکی از خطرهايي که حضرت علي (عليه السلام) به خاطر آنان سکوت کرد را بیان کردیم. در ادامه به دیگر خطرها اشاره می شود: 2ـ📌 از آن جاكه بسياري از گروه ها و قبايلي كه در سال هاي آخر عمر پيامبر(صلي الله عليه و آله) مسلمان شده بودند،‌هنوز آموزش هاي لازم اسلامي را نديده بودند و نور ايمان كاملاً در دل آنان نفوذ نكرده بود. 🔻هنگامي كه خبر در گذشت پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) در ميان آنان منتشر گرديده گروهي از آنان پرچم "ارتداد" و بازگشت به بت پرستي را برافراشتند و عملاً با حكومت اسلامي در مدينه مخالفت نمودند 🔻و گروهي نيز فرصت پيش آمده را مجالي براي عرض اندام خود مي دانستند تا ماليات هاي اسلامي به دست آن ها باشد. 🔻يا اينکه به دليل ماجراي غدير و ... حکومت مدينه را به رسميت نمي شناختند. بنابراين جريان هايي عليه حکومت مرکزي مدينه شکل مي گيرد. ✍️به همين جهت نخستين كاري كه حكومت جديد انجام داد اين بود كه گروهي از مسلمانان را براي نبرد با "مرتدان" و سركوبي شورش آنان بسيج كرد و سرانجام آتش شورش آنان با تلاش مسلمانان خاموش گرديد. در چنين موقعيتي كه دشمنان ارتجاعي اسلام، پرچم ارتداد را برافراشته و حكومت اسلامي را تهديد مي كردند، ‌هرگز صحيح نبود كه امام پرچم ديگري به دست بگيرد و قيام كند. 🔹حضرت در يكي از نامه هاي خود كه به مردم مصر نوشته است به اين نكته اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: ✨ "به خدا سوگند هرگز فكر نمي كردم و به خاطرم خطور نمي كرد كه عرب بعد از پيامبر(صلي الله عليه و آله) امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگيرند و (در جاي ديگر قرار دهند) خلافت را از من دور سازند!‌ تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد،‌ اجتماع مردم در اطراف فلاني (ابوبكر) بود كه با او بيعت كنند. (وقتي كه چنين وضعي پيش آمد) دست نگه داشتم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي خواهند دين محمد(صلي الله عليه و آله) را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم بايد شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از محروم شدن از خلافت و حكومت بر شما بزرگ تر بود،‌چرا كه اين بهره دوران چند روزه دنيا است كه زايل و تمام مي شود، همان طور كه "سراب" تمام مي‌شود و يا ابرها از هم مي پاشد. ".[1] اين مطلب در خطبه اي ديگر نيز بيان شده است.[2] 🍁حضور منافقان در ميان مسلمانان و كساني كه به ظاهر اظهار اسلام كردند،‌ ولي هميشه منتظر بودند كه در يك فرصت مناسب به اسلام ضربه بزنند، يكي از عوامل اصلي عدم اعتراض مسلحانه حضرت علي(عليه السلام) بود. آن حضرت در مقابل درخواست ابوسفيان براي قيام و مبارزه با ابوبكر -‌كه وعده ياري به او داده بودند - و به دست گرفت حكومت توسط آن حضرت، به ماهيت اين منافقان و علت اساسي چنين پيشنهاد كه ضربه زدن به اسلام نوپاي بود،‌ اشاره مي‌كند. 3ـ 📌علاوه بر خطر مرتدين،‌ مدعيان نبوت و پيامبران دروغين مانند "مسيلمه كذاب"، "طليحه" و "سجاح" نيز در صحنه ظاهر شده و هر كدام طرفداران و نيروهايي دور خود گرد آوردند و قصد حمله به مدينه را داشتند كه با همكاري و اتحاد مسلمانان پس از زحماتي نيروهاي آنان شكست خوردند. ادامه دارد... پي نوشتها: [1]. نهج البلاغه (فيض الاسلام) ، نامة ‌42. [2]. تاريخ طبري، ج 2، ص 449 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🔴ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🥀▪️🥀▪️🥀 ☑️پرسش: چرا امام علي در چاه ميگريست؟ 🔘پاسخ: ☘️در روايتي از ميثم تمار آمده است: شبي از شب ها حضرت علي(علیه السلام) مرا به صحرا برد. از کوفه خارج شديم. به مسجد جعفي رسيديم. آن حضرت چهار رکعت نماز خواند و پس از سلام و تسبيح دست هاي خود را بلند کرد و گفت: خدايا! تو را چگونه بخوانم در حالي که بنده گناهکار تو هستم و چگونه تو را نخوانم در حالي که عاشق تو هستم. خدايا! با دستان گناه آلود و چشمان اميدوار به سويت آمده ام. خدايا! تو مالک همه نعمت هايي و من اسير خطاها هستم. آن حضرت پس از دعا به سجده رفت و صورت به خاک گذاشت و يکصد مرتبه گفت: خدايا عفوم کن. 🔸پس از اين از مسجد خارج شديم و رفتيم تا به صحرا رسيديم. حضرت علي(علیه السلام) خطي به دور من کشيد و فرمود: از اين خط بيرون نيا. مرا تنها گذاشت و رفت و در دل تاريکي گم شد. آن شب، شب تاريکي بود. پيش خودم گفتم: اي ميثم! آيا مولا و سرورت را در اين بيابان تاريک و با آن همه دشمن تنها رها کردي؟! پس در نزد خدا و پيامبر چه عذري خواهي داشت؟! 🔸پس از آن سوگند خوردم که مولايم را پيدا خواهم کرد. به دنبال آن حضرت رفتم و او را جستجو کردم. وقتي آن حضرت را از دور ديدم، به طرفش راه افتادم، وقتي که رسيدم ديدم آن حضرت تا نصف بدن به چاه خم شده است و با چاه سخن مي گويد و چاه هم با او سخن مي گويد.وقتي که آن حضرت آمدن مرا احساس کرد پرسيد: کيستي؟ گفتم: ميثم هستم. فرمود: مگر نگفتم از آن دايره پايت را بيرون مگذار؟! گفتم: نتوانستم تحمل کنم و ترسيدم که دشمنان، بر تو آسيب برسانند. پرسيدند: آيا چيزي از آنچه گفتم شنيدي؟ گفتم: نه سرورم، چيزي نشنيدم. فرمود: اي ميثم! وقتي که سينه ام از آنچه در آن دارم احساس تنگي کند، زمين را با دست مي کنم و راز خودم را به آن مي گويم و هر وقت که زمين گياه مي روياند، آن گياه از تخمي است که من کاشته ام.[ 1] ✍️توجه به چند نکته در اين رابطه ما را در درک علت و چرايي اين کار کمک خواهد کرد: 1.📌 همان‌طور که در اين روايت آمده، امام علي(ع) پيش از سخن گفتن و درد دل با چاه، مناجات و درد دلي را با خداي متعال داشته است. و اين چنين نبوده است که با درد دل کردن در چاه از خداوند غفلت نمايد. 2. 📌حرف زدن امام(ع) و درد دل کردن با چاه منافات با مخاطب قرار دادن خداوند متعال ندارد. ممکن است در عين درد دل گفتن و راز و نياز با خداوند متعال، سر در چاه فرو مي‌برده است؛ چرا که مکان و زمان راز و نياز، به خصوص هنگام مصائب بزرگ و جانکاه، در آرامش بخشيدن به انسان تأثير دارد. و ممکن است اين عمل امام موجب آرامش بيشتر او مي‌شده و اين خود نيز در مسير خداوندي است. در روايتي از امام باقر(علیه السلام) خطاب به يکي از پيروانشان نيز توصيه شده که هرگاه دلت به تنگ آمد، چاله‌اي کنده و راز خود را درون آن بازگو کن.[2] 3.📌 چنانچه در روايت آمده؛ خود ميثم تمّار از اين راز علي(علیه السلام) سر در نياورد و امام علي(علیه السلام) هم براي ميثم آشکار نکرد؛ آن‌حضرت در دل شب تاريک و به دور از ميثم با عالم ملکوت ارتباط داشت و اين ارتباط خاص آن‌حضرت است. بر اين اساس نمي‌توان گفت حضرت علي(علیه السلام) از دست غم و اندوه و مصيبت‌هايي که به او رسيده بود، به چاه پناه آورده و درد دل با چاه مي‌کرد. اين يک سرّي بود که حضرت علي(علیه السلام) نخواست براي کسي آشکار شود. ⚪️ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot ⚫️ ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ▪️ @pasokhgoo1 👈
🌐📝🌐📝🌐 ✅پرسش: آیا امر خلافت، حق حضرت علی علبه السلام نبود؟ چرا حضرت در گرفتن حق خود سکوت اختیار کرد؟ قسمت آخر: 🌺پاسخ: در قسمتهای قبل، سه مورد از خطرهايي که حضرت علي (عليه السلام) به خاطر آنان سکوت کرد را بیان کردیم. در ادامه به دیگر خطرها اشاره می شود: 4ـ📌 خطر حمله احتمالي روميان نيز مي توانست ماية نگراني ديگري براي جبهة مسلمانان باشد؛ زيرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با روميان رو در رو، يا درگير شده بودند، و روميان مسلمانان را خطري جدي تلقي مي كردند و در پي فرصتي بودند كه به مركز اسلام حمله كنند. اگر علي(عليه السلام) دست به قيام مسلحانه مي زد،‌ با تضعيف جبهة داخلي مسلمانان، بهترين فرصت به دست رومي ها مي افتاد كه از اين ضعف استفاده كنند. ✍️با در نظر گرفتن نكات مذكور، به خوبي روشن مي‌شود كه چرا امام(عليه السلام) بعد از آن كه مكرر حق خود را مطالبه نمود و شديداً بر غاصبان حقش اعتراض كرد،‌ صبر را بر قيام ترجيح داد و چگونه با صبر و تحمّل و تدبير و دور انديشي، جامعة اسلامي را از خطرهاي بزرگ نجات داد،‌و اگر علاقه به اتحاد مسلمانان نداشت و از عواقب وخيم اختلاف و دودستگي نمي ترسيد،‌ هرگز اجازه نمي داد رهبري مسلمانان از دست اوصيا و خلفاي راستين پيامبر خارج شود و به دست ديگران افتد.[1] 🔹بنابراين،‌امام به صورت هاي مختلف در مقابل موضوع سقيفه اعتراض كرد و چنين نبود كه هيچ اعتراضي نكرده باشد و حتي بعضي از ياران خاص او نيز اعتراض كردند و اجتماع چند نفر در خانة حضرت علي و عدم بيعت اوليه با ابوبكر نشانة همين اعتراض بود كه در تاريخ آمده كه حضرت علي(عليه السلام) تا شهادت حضرت فاطمه(سلام الله عليها) و يا هيچگاه، بيعت نكرد.[2] پي نوشتها: [1]. آيت الله جعفر سبحاني،‌ فروغ ولايت،‌ ص 151 - 173 و مهدي پيشوايي، سيرة پيشوايان، ‌ص 63 - 71. [2]. تاريخ طبري، ج 2، ص 448. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🔴ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان گپ: https://gap.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈