حالا احتمالا برای بعضی این سوال پیش خواهد اومد که مگه مسئله الان یه قواره روسری و چهار تا تار موی زنها هست؟! که باید بگم متاسفانه وقتی بعد از اون جریانات اغتشاش پاییز ۱۴۰۱،مدتی توی موضوع پوشش،آسون‌گیری کردن، برخی با سوءاستفاده اول روسری رو برداشتن و حالا شاهد این موارد هستیم😢👇🏻 https://eitaa.com/sedrat_almontaha/285

پس الان سخت‌گیری حتی جدی‌تر از کاری که الان نیروی انتظامی داره انجام میده؛واجب و لازمه...

امیدوارم بین همه حرفام،پاسختونو توی یکی از جملاتم پیدا کرده باشید و مسئله‌ای که درگیرتون کرده بود،حل شده باشه. اگه جوابتونو گرفتین بهم بگین و اگرم هنوز جای سوالی هست بپرسین تا پاسخ بدم. ممنون که قابل دونستین که سوالتونو از ما بپرسید.امیدوارم نتیجه داده باشه.

#نظرات_پیشنهادات_انتقادات دوست عزیز،سلام؛ نمی‌دونم منظورتون کدوم سواله اما به هرحال خواهش می‌کنم.انجام وظیفه‌س. 📌پ.ن:اگه نظری (مثبت یا منفی) درباره پاسخگویی‌ها دارید،لطفا موضوع سوالی که پاسخ داده شده و شما درموردش نظر می‌دین؛هم ذکر کنین.

#نظرات_پیشنهادات_انتقادات دوست عزیز،سلام؛ خواهش می‌کنم؛نظر لطفتونه.

#مسئله_اجتماعی دوست عزیز،سلام؛ راستش من خودم اطلاعاتم خیلی کامل نبود در این زمینه.کم و بیش چیزایی شنیده بودم.پیشنهاد می‌کنم برای اینکه به پاسخ سوالتون برسید؛وارد لینک‌های زیر بشید و از سایت‌های معتبر "مشرق‌نیوز" و "ایرنا" اصل ماجرا رو بخونید. https://www.mashreghnews.ir/news/1190131/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9-%D9%85%D9%86%D8%AD%D9%84-%D8%B4%D8%AF https://www.irna.ir/news/84255793/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87 البته هر دو سایت به یک شکل ماجرا رو از زبان خانم "زهرا عابدینی" معاون سازمان امور اجتماعی کشور،بیان کردن.

دوست عزیز،سلام؛ خب باید بگم که این دو اتفاق باهم منافات و تناقضی ندارند که دلایلشو خدمتتون عرض می‌کنم: ۱-حالات عرفانی پیامبران و امامان ما همیشه به یک اندازه و شدت نیست. بعضی مواقع اونقدر غرق در عالم معنا و محو عرفان الهی و ذات پاک کبیریایی الله می‌شن که از هر تعلق دنیایی آزادن و هر اونچه که اطرافشون رخ می‌ده رو متوجه نمی‌شن و حتی از بدنشون هم فارغ شده و هرانچه که مربوط به بدنشون هست رو متوجه نمی‌شن هم و گاهی هم با حفظ حضور قلب و توجه به عالم معنا،متوجه اتفاقات عالم ماده و اتفاقات اطراف هم هستن.برای مثال: الف)حضرت یعقوب وقتی حضرت یوسف گم می‌شه می‌ره تو صحرا و دنبالش می‌گرده اما با اینکه از کنار چاه هم می‌گذره متوجه نمی‌شه که یوسف توی چاهه اما وقتی برادران یوسف داشتن پیراهن یوسف رو برای یعقوب می‌آوردن،قبل از اینکه پیراهن یوسف به یعقوب برسه،یعقوب بوی یوسف رو از طرف مصر،استشمام می‌کنه."ز مصرش بوی پیراهن شنیدی/ولی در چاه کنعانش ندیدی؟" ب)روایت شده است که پیامبر(ص) مردم را به نماز فراخواند. حسن(ع)کودک خردسالی بود و با آن حضرت بود. پیامبر(ص) وی را پهلوی خود نشاند و به نماز ایستاد. حضرت یکی از سجده های نماز را طولانی کرد. راوی می گوید: من سر از سجده برداشتم و دیدم حسن(ع)از جای خود برخاسته و روی کتف پیامبر(ص) نشسته است. وقتی نماز تمام شد، نمازگزاران گفتند: «ای رسول خدا! چنین سجده ای از شما ندیده بودیم. گمان کردیم وحی بر شما رسیده است.»فرمود: وحی نرسیده بود. فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد. نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم. آن قدر صبر کردم تا طفل، خود از کتفم پایین آمد» ج)در روایت دیگری آمده است: روزی پیامبر(ص) نماز صبح را با کوتاهترین سوره خواند. اصحاب پرسیدند، ای پیامبر(ص)! چه اتّفاقی افتاده که نماز را سریع تمام کردید. حضرت(ص) در پاسخ فرمود: «من صدای گریه طفلی را در صف زنان شنیدم»

۲-شهید مطهری در کتاب "امامت‌و رهبری" نوشته‌ای با این مضمون دارن: 《از دیدگاه عرفا،وقتی حالت "انجذاب" کامل شد،( یعنی وقتی‌که فرد کاملا غرق در عالم معنا و عبادت و زیارت ذات کبیریایی الله متعال می‌شه)؛در اون حالت،"برگشت" اتفاق میفته یعنی شخص در عین حال که با خدا هست؛با ماوراء هم هست.یعنی در اون حال به قدری توجهش به خدا کامله که در عین حال،تمام عالم رو می‌بینه و از اتفاقات آگاه می‌شه.》 پس می‌تونیم نتیجه بگیریم که حضور قلب حضرت علی با انفاق انگشتر در حین رکوع،زیر سوال نمیره. ۳-از طرفی حضور قلب محض موقع عبادت و نماز یعنی فرد از خودش و دنیای اطرافش فارغ بشه و تنها به خدا توجه داشته باشه.به عبارتی از خود بیگانه بشه.حضرت علی موقع نماز از خودش بیگانه بود ولی از خدا که بیگانه نبود.لازمه توجه به خدا هم توجه به خلق خداست و بیگانگی از خلق خدا یعنی بیگانگی از خدا. همونطور که نماز عبادت خداست، انفاق هم عبادته و بی‌توجهی به خلق سائل و نیازمند خدا،یعنی بی‌توجهی به خود خدا.این موضوع مصداق بارز این مثاله: برای رسول خدا (ص) دو شتر بزرگ هدیه آوردند. حضرت به یاران خود نگریست و فرمود: «آیا در میان شما کسی هست که دو رکعت نماز به جای آورد و در آن هیچ فکر دنیایی به خود راه ندهد تا یکی از دو شتر را به او بدهم. » حضرت علی (ع) به پا خاست و مشغول نماز شد. هنگامی که سلام نماز را داد، جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرض کرد یکی از دو شتر را به حضرت علی (ع) بدهید. رسول خدا (ص) پرسید: علی (ع) در تشهد که نشسته بود، اندیشید کدام یکی از دو شتر را بردارد؟ جبرئیل پاسخ داد: اندیشید که شتر چاق تر را بگیرد و آن را بکشد و در راه خدا به فقرا بدهد، پس اندیشه اش برای خدا بود، نه برای خود و برای دنیا. حضرت رسول خدا (ص) نیز هر دو شتر را به او داد و فرمود: بنده ای نیست که دو رکعت نماز گزارد و در آن اندیشه چیزی از دنیا نکند، مگر آن که خداوند از او خشنود شود و گناهانش را بیامرزد. »

۴-از طرفی برای کسی مثل حضرت علی(ع)،بیرون کشیدن تیر از پا در سجده نماز و عدم توجه حضرت به درد پا در این حین،چیز عجیبی نیست.حضرت چنان عاشقانه نماز می‌خوندن که درباره ایشون این چنین نقل شده: الف)ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه می نویسد: حضرت علی (ع)در عبادت، عابدترین مردم بود؛ نماز و روزه اش از همگان بیشتر بود و مردم نماز شب و ملازمت بر اذکار و مستحبات را از او آموختند. ب)در روایتی دیگر از ابو درداء آمده: «شبی امیرالمؤمنین (ع) را دیدم که از مردمان کنار گرفته و در مکان خلوتی مشغول مناجات با پروردگار و گریه و زاری است و می فرمود:« بارالها چه بسیار گناهانی که با بردباری از عقوبتش درگذشتی و چه بسیار جرایمی که به کرم و بزرگواری ات آن را آشکار نساختی! بارالها... ناگاه دیدم صدا خاموش شد. گفتم: حتما حضرت را خواب برده است. رفتم تا آن حضرت را بیدار کنم، چون ایشان را حرکت دادم، دیدم همچون چوب خشک شده‌ای است. گفتم: «انا لله و انا الیه راجعون » با خود گفتم که امیرالمؤمنین از دنیا رفت و به خانه آن حضرت رفتم و فاطمه (س) را از این امر آگاه ساختم. فرمود: این حالتی است که از ترس خدا هر شب بر او عارض می شود. پس اندکی آب بر چهره او پاشیدم تا به هوش آمد. » کسی که از ترس خدا هر شب بی‌هوش بشه؛قطعا درد کشیدن تیر رو موقع سجده متوجه نمیشه‌.

امیدوارم بین همه حرفام،پاسختونو توی یکی از جملاتم پیدا کرده باشید و مسئله‌ای که درگیرتون کرده بود،حل شده باشه. اگه جوابتونو گرفتین بهم بگین و اگرم هنوز جای سوالی هست بپرسین تا پاسخ بدم. ممنون که قابل دونستین که سوالتونو از ما بپرسید.امیدوارم نتیجه داده باشه.