🤔#پرسش
❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
«امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى #شفاى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است»
📚منتهی الامال ج 3 ص 1463
❕محمد بن طلحه #شافعی در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛
« مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و #گوياى اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است».
📚مطالب السوول ص 83
❕احمد بن یوسف #دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛
« امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او #عرض نياز برده، نوميد بازنگشته است ...»
📚اخبار الدول ص 112
❕ابو علی #خلال که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛
« هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم #مشكل مرا برطرف مى كند»
📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120
👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است »
📚تحفه العالم ج 2 ص 20
❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند.
👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد.
زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد »
📚 المناقب ج 4 ص 305
📌#پرتوی_حق👇🏿
ا @partoye_hagh
مشروعیت دریافت مالیات در فقه اسلامی !!!!
🤔#پرسش :
❓ برخی مدعی هستن در زمان پیامبر مالیات داده نمیشد و فقط خمس داده میشده و الان هم باید خمس بدیم و هم روی اجناس ۹درصد مالیات کشیده شده لطفا پاسخ بدید ❕❕❕
💠#پاسخ💠
👌در زمان پیامبر گرامی و امام علی علیه السلام در کنار خمس از مردم خراج نیز گرفته می شد و مال خراجی به عنوان مال بیت المال به مصارف عمومی جامعه می رسید , چنانچه که در مورد خراج می نویسند :
" خراج مالياتى است كه از سوى دولت اسلامى بر زمينهاى خراجى مقرر مىگردد. منظور از زمينهاى خراجى زمينهايى است كه به عموم مسلمانان تعلّق دارد و آن دو قسم است:
1. زمينهاى آبادى كه با قهر و غلبه بر كفّار از آنان گرفته شده است ( و مسلمین از آنها استفاده می کنند که باید خراج آن را بدهند ) .
2. زمينهاى آباد گرفته شده از كفّار از طريق مصالحه بر آنها، بدين گونه كه زمينهاى مورد مصالحه از آنِ مسلمانان باشد و كفّار تنها حقّ سكونت در آنها را داشته باشند .
خراج از منابع بيت المال به شمار مىرود؛ از اين رو، مصرف آن نيازهاى عمومى مسلمانان، اعم از فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى است، مانند حراست از مرزها، حقوق كارگزاران دولت، ساختن مدرسه، بيمارستان، پل و مانند آنها "
📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 440
❕جهت آگاهی بیشتر در مورد خراج رجوع کنید :
📚نهج البلاغه , عهد نامه مالک اشتر ( نامه 53 ) _ وسائل الشیعه ج 15 ص 149 باب 68 _ ص 158 باب 72 _ جواهر الکلام ج 21 ص 157 به بعد
👌در زمان کنونی با توجه به آنکه مصارف عمومی جامعه بسیار زیاد و متنوع بوده و درآمدهای خراجیه برای حکومت اسلامی نیز عملا قابل تحقق نیست , لذا از باب ضرورت و احکام ثانویه و ولایتی که خداوند و ائمه علیهم السلام به حاکم اسلامی تفویض کرده اند ( ولایت مطلقه ) که در ذیل در مورد مستندات این ولایت توضیح داده ایم :
❗️ حاکم اسلامی می تواند با رعایت عدالت از افراد جامعه مالیات بگیرد و طبیعتا مالیات اخذ شده به مانند خراج اخذ شده در زمان پیامبر اسلام و امیر مومنان علیهما السلام , جایگزین پرداخت خمس یا زکات نمی گردد , چنانچه که فقیه بزرگ , آیت الله مکارم شیرازی به روشنی متذکر نکات مورد اشاره شده و در پاسخ سوالی که پرسیده بودند :
" آيا حاكم اسلامى مىتواند غير از خمس و زكات واجب، پرداخت وجوه ديگرى مانند ماليات را بر مردم مقرّر سازد؟
پاسخ دادند :
در صورتى كه ضرورتى براى جامعه اسلامى پيش آيد و هيچ راهى براى حلّ آن جز مالياتهاى جديد نباشد، حكومت اسلامى مىتواند به مقدار لازم ماليات وضع كند، و رعايت عدالت دينى در اين امر واجب است. "
📚استفتاءات جديد، ج 2، ص: 190
❕و ادامه دادند :
" ماليات جهت هزينه تأمين امنيّت و حفظ كشور از داخل و خارج است تا مردم، كشور، ناموس و اموالشان در امنيّت كامل باشند و همچنين براى كشيدن جادّهها، ساختن مدارس و بيمارستانها و ساير نيازهاى اجتماع مىباشد و همان گونه كه در سابق گفته شد، ماليات را نمىتوان به جاى خمس محسوب داشت، بلكه مانند سايز هزينههاى كسب و كار است. "
📚استفتاءات جديد، ج1، ص: 537
❕" مسأله مهمّ اين است كه ماليات نوعى هزينه كار اقتصادى است. يعنى كسى كه فعّاليّت اقتصادى دارد، از جادّهها استفاده مىكند، از امنيّت بهره مىگيرد، از رسانههاى جمعى كمك مىگيرد، و از ديگر امكانات بهرهمند مىگردد. اگر اين امكانات نبود، كار اقتصادى ممكن نمىشد، يا بهره كمى داشت. بنابراين وظيفه دارد سهمى از هزينههاى كارهاى عمومى دولت، كه در انجام امور اقتصادى او مؤثّر است را بپردازد، و اين يك امر طبيعى است. حال اگر بعد از پرداختن ماليات، چيز اضافهاى براى او باقى نماند، خمس به او تعلّق نمىگيرد، و اگر اضافه بماند 80 درصد آن مال خود اوست، و 20 درصد ديگر كه خمس است در حال حاضر عمدتاً صرف مسائل فرهنگ اسلامى، و حفظ عقايد و ارزشها مىگردد، كه سود آن عائد مردم مىشود. چون اگر حوزهها نباشد، نسل آينده از اسلام دور و جدا مىگردد. بنابراين، اساساً نبايد قلمرو مالياتها را با وجوه شرعيّه مخلوط كرد. "
📚استفتاءات جديد، ج 3، ص: 115
با#دنیای_پاسخ حاضرجوابباش 👇
┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓
🆔 @PasokhWorld
┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛