سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
#قسمت_پنجم فقط برای خدا
وقتی واحد گزینش افرادی را به خاطر گذشته آنها رد میکرد ناراحت میشد.
گفت؛ قبل از سال ۵۷ کدام یک از ما مسلمان بودیم؟ نفس امام باعث شد ما مسلمان شویم، ما باید ببینیم قبل از انقلاب چگونه افرادی بودیم تا حالا به بهانه گذشته افراد با آنها اینگونه برخورد نکنیم.
دخترانـــ🧕🏻ـــــ♡ آفتابـــــــ☀️
@Patogh112233
پاٺـــ♡ــــۅق دخٺڔآنــــــــــــ:)🇵🇸🇮🇷
❤️تا حالا عاشق شدی؟ ❤️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 #قسمت_چهارم یه روز با دوستام قرار داشتم👭 تااونموقع عکسمو ندیده ب
❤️تا حالا عاشق شدی؟ ❤️
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#قسمت_پنجم
دستم نه سمت بلاک میرفت🚫(چون وابسته شده بودم ) نه سمت جواب
که دیدم آنلاینه و برام نوشت:
عزیزم❤ کجابودی میدونی چقدر نگرانت شدم😰؟
تورو خدا منو ببخش☹
نمیخواستم ناراحتت کنم 😞
ولی حرف دلم بود😢
منو ببخش گلم😔
تا خود صبح حرف زد و منو راضی کرد که به پیشنهادش فکر کنم.
و ساعت ۷ صبح 🕖 ازش خداحافظی کردم، بعد ۷ ،۸ ساعت چت کردن.
هر دفعه باخودم فکر میکردم میگفتم من اینجوری نبودم .چرا اینطور شد. ولی هر دفعه نفسم👹 میگفت کاری نمیکنی که ، ملت بدترازایناشومیکنن.
مگه حضوری دارین حرف میزنین؟
مگه بهش دست زدی ؟ یا.....
دوباره رابطه خوب شد با زبون ریختن های سبحان
دیگه حالم بد نمیشد اگه منو خانمم👰🏻 و عشقم 💝 صدا میکرد
حتی دیگه ناراحت نمیشدم و باهاش دعوا نمیکردم اگه باهام حرفای مثبت۱۸ میگفت😞🔞
انگار واقعا شوهرم بود💑
کم کم منم اومدم توکار .
نه به اندازه اون ولی دیگه وقتی صدام میکرد میگفتم جانم🧡.عزیزم 💞و فدات شم😘 و بعضی استیکر💋و ایموجی ها😍رو میفرستادم.
شده بودم مثل همون بعضیایی که هیچوقت فکرشو هم نمیکردم که این کارا روبکنم.😟
.
یه شب بهم گفت قراره فردا بره مرکز تحصیلش تا کاراشو بکنه.
ولی قبلش باید میرفت یه جایی تایه کاری رو انجام بده.
ساعت۱۰شب 🕙 تصمیم گرفتم بدون اینکه بهش بگم برم همانجایی که قراره بره و غافلگیر کنم.
ادامه دارد...
#داستان_دنباله_دار
#من_و_رفیق_مجازی
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
پاٺـــ♡ــــۅق دخٺڔآنــــــــــــ:)🇵🇸🇮🇷
4️⃣👇👇👇👇👇👇 یه سالی از دوستی منو فاطمه میگذشت و منم یواش یواش شدم مثل اون. 😔😔😔😔 اولین برخوردی که با
5⃣👇👇👇👇👇👇👇
حقیقتش وقتی اون دو تا خانمو دیدمشون خیلی حسودیم شد 🤨🙄😏
👈چون دوتا خانم محجبه و چادری بودن 🧕 🧕 .......
🙁😟یادم به قبل خودم افتاد...
راستی واقعاً چی شد که من اینطوری شدم😩❓❓
چقدر سریع❓❓
اعتقاداتم چی بودن❓❓
یعنی منی که به بسیجی بودن و مذهبی بودن خودم همش به خودم مینازیدم،
اینقدر برای اعتقاداتم سست بودم❓❓
🙁کاش هنوز با بقیه بچه های بسیج یا دوستای مذهبی خودم بودم،،،
😔😏🙁من مغرورتر از اونا بودم اما در عوض اونها محکم تر از من بودن.....
خدایا 😔😔😭😭
😳☹️وقتی اونارو دیدم کلا انگار، نگاهم عوض شد، دیدم یه جورایی انگار دوباره خوشم از حجاب میاد🤔🙄
ولی کلا یه حس عجیبی بهم دست داد گفتم یاخدا چِم شده؟؟؟؟ 😕☹️🙁🙁
ولی بیخیالی گفتمو، داشتم به حرفاشون گوش میدادم،،،
پیشم خودم خیلی حرفاشون دلنشین بود😍❤️😍❤️
یه خانمی که از اول حسابی، بی بند و بار بوده 👩🎤و توی دانشگاه راحت با پسرا میگشت 👫و دائم چادری ها رو مسخره میکرد🤣🤣🤣،
خلاصه که با اجبار دوستش، که یه جورایی با خودش فرق🧕 داشت،
🚌 میرن مسافرت راهیان نور و اونجا اتفاقاتی میافته و دیگه عوض میشه...
🤔🤔🤔❓❓❓
من اون روز برنامه رو تا آخر دیدمو خیلی خوشم اومد از برنامش🤩
و الانم خیلی خیلی ازشون بابت اون برنامه تشکر میکنم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⬅️ چون میشه گفت یه جورایی از تو لجن 💩 و کثیفیا 🧟♀ نجاتم داد، هرچند باتلاقی که من توش رفته بودم بدتر از اون دختر بود😔😔😔
👱♀(باتلاق 🧟♀میدونین یعنی چی؟؟ لجن میدونین یعنی چیییی؟؟ 😭😭😭
یعنی همسر💑 داشته باشی،باهاش عهد و پیمان ببندی که تا آخر در هر صورت باهاش باشی ولی یواشکیِ اون با یه مرد دیگه یا یه پسر دیگه رابطه داشته باشی👫...
😱😱😱😈😈😈😈🙁🙁🙁😔😭😭
حتی اگه از مرد خودم راضی نبودم، اما دلیل نمیشد که با مرد دیگه ای رابطه بگیرم ،،،، ولی من، این کارو کرده بودم)
😔😔😔😔🙁🙁🙁🙁😭😭😭😭😭
خلاصه که،،،،،
من هر روز این برنامه رو نگاه میکردم ،
چه کسایی با چه داستانایی که عوض شده بودن،،
🤩خب چرا من عوض نشم؟؟؟؟؟
منم واقعا دیگه میخواستم عوض شم
🧕🤩
دوس داشتم برگردم عقب همون نازنین شم 😇،
حتی خیلی بهتراز اون 😎...
💫خدایااااا عاشقتم❤️
چقدر راه گذاشتی❓❓❓
چقدر جا گذاشتی❓❓❓
چقدر عاشق مایی❓❓❓
واقعا میشه گفت اون داستانا و اون برنامه از لاک جیغ تا خدا بود که منو یه پس کله ای زد😂
اوایل یکم برام سخت بود که اونی که میخوام باشم😮👾👾
اولین حرکتم این بود که چادرمو سر کنم🌸🌸🌸
من به حضرت فاطمه قول دادم که دیگه چادرمو از سرم در نیارم
🤩🤩🤩
دومین حرکتم نماز خوندن بود که بعدش قرآن شروع شد
😍😍😍
و این تحولات و عوض شدنم باعث شد، دیدم نسبت به همسرم هم عوض بشه و خوبیاشو بیشتر ببینم😍❤️
❇️ و جالب این جاست که خداروشکر تحولم اوایل ماه رمضون شروع شد.
ادامه دارد...
#داستان_دنباله_دار_2
#من_و_رفیق_مجازی
#قسمت_پنجم
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
خــــ♡ـــدایا فاصله بگذار(:)
میان |من| و آنچه نمیگذارد بندگی کنم•••
#ایام_روشنی✨
#قسمت_پنجم📸
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
┊ ┊ ┊ ┊
┊ ┊ ┊ 🌙
┊ ┊ 💫
┊ ☀️
💛
سفری به آسمانـــــ👩🏻🚀
گذر از لایهی اُزونــ🌫
پرواز در جــــــــــو🌎
قدم بر کهکشانــــــ✨
[ ویژه برنامه نجوم ]
#اعتکاف
#قسمت_پنجم
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran