#معرفی_کتاب
ڪـ📖ــــتاب: مــــ🌟ــادر
✍️نویسنده: نرجس شڪوریاݧ فرد
📌انتشارات: عهـد مانــــا
🔹ڪتابِ "مادر" زندگے حضرت فاطمہ الزهرا را از ابتدا تا انتها روایت مےڪند.
🔸این ڪتاب شامل نڪات و داستان هاے تربیتے است ڪہ نویسنده در آخر هر فصل برداشتهایی اجتماعے را بہ نگارش درآورده است.
🔹مطالعه این کتاب که دارای نکتههای تربیتی است به تمام مادران توصیه میشود...🎖
📖 این ڪتاب در ۴۵ فصل و ۹۶ صفحہ نگارش یافته.
چاپ اول : زمستان 97
@patoghe_mahale
🐥آسیبهای دوران کودکی
زندگی بزرگسالی را خراب میکند !!!
تصور کنید که به پای ما
چهار، شش تا میخ بزرگ بکوبند
و بعد بگویند راه برو ...
معلوم است تمام زندگی من،
راه رفتن من،
ورزش کردن من،
میهمانی رفتن من،
با مشکل مواجه خواهد بود ...
بسیاری از حوادث
و اتفاقات کودکی
دقیقاً همین میخهایی است
که در پای ما فرو میرود
#تربیت_فرزند
@patoghe_mahale
تیشرت طراحی شده در آمریکا برای شرکت در راهپیمایی.کی فکرش رو میکرد؟!ا
اینطور خون مظلوم میجوشد.
این تیشرت که مزین به تمثال سردار دلها و عکس جرج فلوید مظلوم می باشد
این جمله را در خود دارد:
حکومت آمریکا بزرگترین سازمان تروریستی جهان است.
#مکتب_سردار_سلیمانی
#افول_آمریکا
#اعتراضات_سراسری_آمریکا
@patoghe_mahale
حکم اعدام سید محمود موسوی مجد جاسوسی که محل ترددهای سپهبد شهید سلیمانی را در اختیار دشمن قرار داده بود، صادر شد
او برای موساد و سیا جاسوسی میکرد
سید محمود موسوی مجد در حوزههای مختلف امنیتی بهخصوص در حوزه نیروهای مسلح و نیروی قدس #سپاه جاسوسی کرده است
او، اطلاعات مربوط به "استقرار" و "ترددهای سردار سلیمانی" را در اختیار سرویسهای جاسوسی بیگانه قرار داده بود
|#انتقام_سخت|
@patoghe_mahale
✅آیت الله بهجت ره
🔵هرکس عادت به تاخیر در نمازها کرده است،خود را برای تاخیر در همه ی زندگی آماده کند...
تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال، تاخیر در تولد اولاد، تاخیر در سلامتی و عافیت و...
🔰هر قدر که امور نمازت منظم باشد
امور زندگیت منظم خواهد شد...
#سخن_بزرگان
#نماز_اول_وقت
@patoghe_mahale
به دنبال امام خمینی
در گلزار شهدا بگردید
لا به لای همان مزارهایی که
بروی سنگ هایشان نوشته شده :
#شهید_گمنام
#فرزند_روحﷲ
#پنچشنبه_های_شهدایی
#یادشهدا_باذکرصلوات🌷
@patoghe_mahale
#اطلاعیه
با سلام
✳️ از بین خواهران بسیجی که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند،
اگر کسی تمایل به همکاریِ بسیجی،با معاونت علمی ناحیه،بعنوان مسئول خانه نخبگان بسیجی ناحیه سلمان فارسی دارد؛ به آیدی @jahady_shahidkarimi مراجعه نماید.
#patoghe_mahale
🌹🌹خاطره ای خواندنی از حضور مقام معظم رهبری در منزل یک خلبان شهید ارمنی در تهران از زبان محافظین ایشان:
صبح روز کریسمس (عید پاک ارامنه) آقا فرمودند: اگر خانه چند ارمنی و آشوری برویم، خوب است.
ما آدرسی از ارامنه نداشتیم؛ سری به کلیساهایشان زدیم که آنها هم از ما بیخبرتر بودند!
رفتیم بنیاد شهید؛ دیدیم خیلی اطلاعات ندارند! کمی اطلاعات خانواده شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه، رفتیم.
صبح رفتیم در محله مجیدیه شمالی گشتیم و دو سه خانواده شهید ارمنی پیدا کردیم. در خانهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها که ما میرویم، سلام میکنیم و میگوییم: از هیئت آمدیم؛ از بسیج؛ پایگاه ابوذر و بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم... اما به ارمنیها بگوییم: از بسیج آمدیم که... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید در بروند؛ بالاخره کارت صدا و سیما نشان دادیم و گفتیم: از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب که شب کریسمس شماست، میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغرب و عشا، با یک تیم حفاظتی، وارد مجیدیه شدیم. گفتیم: اسکورت که حرکت کرد، به ما ابلاغ میکنند. اسکورت هم به هوای این که ما در منطقه هستیم، زیاد با بیسیم صحبت نکنند که مسیر لو نرود. یکی از افراد آن مرکز با بیسیم مرا صدا کرد و گفت: شخصیت، سر پل سیدخندان است! سر پل سیدخندان تا مجیدیه، کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم و درِ خانه شهید ارمنی را زدم. خانمی در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد؛ بالاخره وارد شدیم؛ چون باید کاری میکردیم، گفتیم: نودال و اَمپِکس (و چیزهایی که شنیده بودیم کارگردانها میگویند)، بروند تو! یک ذره که نزدیک شد، دوباره بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصله کمی که بود، به این خانم میخواستم بفهمانم که اینجوری جلوی آقا نیاید؛ گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما!
گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد و بعد گفت: گفتید کی؟
من اسم حضرت آقا را گفتم؛
نمیدانم داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید؟
تا اسم آقا را گفتم، افتاد وسط زمین و غش کرد!
داد بیداد کردیم که دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً بلند کنید و ببرید.
مادر را بردند توی آشپزخانه.
دخترها گفتند: چه شد؟
گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم؛ ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان و وقتی به مادرتان گفتیم، غش کرد.
اینها شروع کردند مادر خودشان را هشیار کنند که بیسیم اعلام کرد: آقا پشت در است!
من دویدم در خانه را باز کردم. آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود و بعد آمد توی سردر خانه نگاه کردند و گفتند: سلام علیکم.
گفتم: بفرمایید!
گفتند شما؟
نه اینکه آقا ما را نمیشناختند، بلکه یعنی: تو چه کارهای؟ گفتیم: صاحبخانه غش کرده!
گفت: کس دیگری نیست؟
گفتیم: آقا شما بفرمایید داخل.
گفتند: من بدون اذن صاحبخانه داخل نمیآیم!
ضد حفاظتترین شکل ممکن، اینست که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهار راه، با لباس روحانیت، با آن عظمت رهبری خودشان بایستند و همه مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن، وارد خانه کسی نشود!
من دویدم رفتم توی آشپزخانه و به یکی از این دخترها گفتم: آقا دم در است؛ بیایید تعارف کنید بیایند داخل! لباس مناسبی تنشان نبود.
گفتند: پس ما لباسمان را عوض کنیم.
به آقا گفتیم: رفتهاند لباس مناسب بپوشند؛ شما بفرمایید داخل. گفتند: نه، میایستم تا بیایند!
چند دقیقهای دم در ایستاد و ما هم سعی کردیم بچههایی را که قد بلندی دارند، بیاوریم و مثل نردبان، دور وی قرار دهیم تا پیدا نباشند. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. آنها چون دانشجو بودند، لباس دانشجویی مناسب داشتند و بعد یکی از دخترها دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفت داخل اتاق.
آقا مرا صدا کرد و گفت: اینها پدر ندارند؟
گفتم: نمیدانم.
گفت بزرگتر ندارند؟
رفتیم آن اتاق پشتی و گفتم: ببخشید! پدرتان؟
گفتند: مرده.
گفتیم، برادر؟
گفتند: یکی داشتیم که شهید شده.
گفتیم: بزرگتری، کسی ندارید؟
گفتند: عموی ما در خانه بغلی مینشیند.
در خانه بغلی را زدیم. یک آقایی آمد دم در.
سلام کردم و گفتم: ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم.
این بنده خدا نگاه کرد و دید یک مسلمان بسیجی، خانه یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟ خودش تعجب کرد؛ رفت لباس پوشید و آمد دم در و با او آمدیم توی خانه برادرش و بعد از بازرسی،
گفتیم: رهبر نظام آمده اینجا و اینها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل که بردیم و آقا را که دید، مات و مبهوت شد و نمی دانست چه کار کند.
او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا!
اینها به خودی خود، زبانشان با ما فرق میکند؛ سلام علیک هم که میخواهند بکنند، کلی مکافات دارند! با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و سرانجام، یک همدمی را برای آقا مهیا کردیم.
رفتیم توی اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا، مادر را هم راه انداختیم؛ بعد رفت و لباس مناسب پوشید و آمد.
وقتی وارد اتاق شد، آقا به او تعارف کرد و در کنار آقا، کنار همان عمو، نشست.
آقا گفت: مادر! ما آمدهایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید.
دخترها هم آمدند نشستند.
آقا اولین سؤالش این بود که شغل دخترها چیست؟
گفتند: دانشجو هستند. آقا خیلی تحسین شان کرد و با آنها کلی صحبت کرد.
توی این حالت، این دختر سؤال کرد که آب، شربت، چیزی برای خوردن بیاورم؟
من خودم نمیدانستم که بگویم بیاورد یا نیاورد و آیا آقا میخورد یا نمیخورد؟
رفتم کنار آقا و از آقا سؤال کردم: آقا اینها میگویند که خوردنی، چیزی بیاوریم؟
آقا گفت: ما مهمانشان هستیم؛ از مهمان میپرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟ خُب، اگر چیزی بیاورند، ما میخوریم.
بعد خود آقا گفت: بله، دخترم! اگر زحمت بکشید و چایی یا آبمیوه بیاورید، من هم چایی و هم آبمیوه شما را میخورم. اینها رفتند چایی آوردند: آقا خورد؛ آبمیوه آوردند، آقا خورد؛ شیرینی آوردند؛ آقا خورد!
آقا حدود چهل دقیقه توی خانه این ارمنیها بود و با آنها صحبت کرد و بعد مثل بقیه جاها آقا فرمود: عکس شهیدتان را من نمیبینم؛ عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم!
آنها رفتند آلبوم عکسشان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهید بود و... !
آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. آقا همین جوری که نگاه میکرد، شروع کرد به صحبت کردن و صفحهها را ورق میزد تا تمام شود و وقتی تمام شد گفت: خُب! عکس تکی شهید را ندارید؟
یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و آوردند گذاشتند جلوی آقا. آقا شروع کرد از مقام شهید تعریف کردن. ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» است و به اندازه شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران»، پرواز عملیاتی جنگی داشته است. خلبان هواپیمایش اف ۱۴، بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُورتی پرواز موفق در بغداد داشته است.
بعد هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند و شهید، هواپیما را تا آنجا که ممکن است، اوج میدهد و هواپیما در اوج تا نقطه صفر خودش که اتمسفر است، بالا میآید و بقیهاش را به سمت ایران سرازیر میکند. چهار موتور هواپیما منهدم میشوند و هواپیما لاشهاش توی خاک ایران میافتد؛ ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده، نتوانسته ایجکت کند و نشد که چتر برای شهید کار کند. سرانجام، هواپیما به زمین خورد و وی به شهادت رسید.
او ارمنیای بود که حتی حاضر نشد لاشه هواپیمای جمهوری اسلامی بهدست عراقیها بیفتد.
این بزرگوار در نیروی هوایی، مشهور است.
مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من میتوانم جملهای به شما عرض کنم؟
آقا گفت: بفرمایید، من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم.
گفت: ما هر چند با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، اما در روضههایتان شرکت میکنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم. روز شهادت امام حسین علیهالسلام، روز عاشورا و تاسوعا، به دستههای سینهزنی امام حسین علیهالسلام، شربت میدهیم و میآییم توی دستههایتان مینشینیم؛ ظرف یکبار مصرف میگیریم که شما مشکل خوردن نداشته باشید. توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم. من تا الآن بعضی چیزها را نمیفهمیدم. میگفتند: مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی علیهالسلام که دستش را بستند و ۲۵ سال حکومتش را غصب کردند؛ نمیفهیمدم یعنی چی! میگفتند: آخر شب، نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانه یتیمان که این را هم نمیفهمیدم؛ ولی امروز فهمیدم که علی علیهالسلام کیست؛ امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاریای که دارید، وقت گذاشتید و به خانه منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محله ما هم به خانه ما نیامده است! شما رهبر مسلمین هستید. من فهمیدم علی علیه السلام که خانه یتیمهایش میرفت، چهقدر بزرگ است.
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
#شهدا
#شهید_ارمنی
@patoghe_mahale
🔹مولای من
نمیدانستم که فهم من در غیبت وظهور شما موثر است🌱
🔷 وگرنه تمام عمرم را برای فهم وشناخت و پیروی از شما صرف می کردم ‼️
🔹نافهمی و نشناختن وجود نازنینتان باعث محرومیت ما و غیبت شما شد.😭
🔹خداوند حجت آخرش را نگاه داشته تا گستره جهانیِ دعوت به دین حقّه اتفاق بیفتد..
🌐درواقع نگاه درست و جامع این است که مسأله #ظهور را #جهانی دانسته و او را امامی بر حق در همه عالم بدانیم.
🔹 باید اضطرار را با تمام وجود حس کنیم، مردم باید بفهمند بدون حجت خدا واقعاً نمی شود عالم گلستان بشود*
*حجت الاسلام علی قهرمانی
#جمعه_های_انتظار
@patoghe_mahale
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
گل نرگس نظری کن
که جهان بیتاب است
روز و شب چشم همه
منتظر ارباب است...
مهدی فاطمه پس کی
به جهان می تابی؟
نور زیبای تو یک
جلوهای از محراب است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@patoghe_mahale
راهكارهای لازم برای ڪنترل پرخاشگری در محیط خانواده؛
🌕 صمیمیت؛
صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در ڪاهش خشونت در خانواده دارد. بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است ڪه صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می یابد ڪه افراد خانواده در امور زندگی با یڪدیگر مشارڪت داشته باشند، همچنین اعتماد و اطمینان در مشارڪت بین اعضای خانواده باعث صمیمیت می شود.
🌕 تأمل و سڪوت؛
یڪی از بهترین راه های ڪنترل خشونت در خانواده، ڪنترل رفتار خویشتن در مواقعی است ڪه یڪی از اعضای خانواده به تحریڪ دیگری بپردازد. بهترین شگرد در این هنگام آن است ڪه دیگران سڪوت اختیار ڪنند تا آن فرد هم آرامش پیدا ڪند. سپس در یڪ فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی برسند.
🌕 تخلیه؛
یعنی اینڪه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان داده ڪه پرخاشگری ڪلامی و حتی فیزیڪی علاوه بر اینڪه خشم را ڪاهش نمی دهد باعث افزایش آن نیز می شود.
🌕 پرخاشگری غير پرخاشگرانه؛
مثل قدم زدن و .... تحقیقات نشان داده ڪه افراد عادی ڪه پرخاشگری خود را بدون رفتار پرخاشگرانه بروز داده ند بعد از این ڪار سطح ڪمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور ڪل این روش هم زیاد مؤثر نیست.
🌕 تنبیه؛
در طول تاریخ یڪی از وسایل اجتماعی برای ڪم ڪردن میزان خشونت تنبیه بوده است ڪه توسط آن جلوی تجاوز، خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می گرفتند. ولی در حال حاضر علما معتقدند ڪه تنبیه به طور موقت جلوی خشونت را میگیرد و برعڪس در طولانی دت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود.
🌕 صحبت ڪردن در مورد مشڪل؛
بهترین روش برای ڪاهش پرخاشگری صحبت ڪردن در مورد آن است. این تڪنیڪ به طور عملی است، یعنی هنگامیڪه پرخاشگری به حد اعلای خود می رسد، یڪی از طرفین سڪوت اختیار می ڪند و سعی می ڪند قایله را ختم ڪند. ولی بعد از اینڪه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یڪدیگر در میان می گذارند و آن را حل و فصل می نمایند.
#خانواده
@payoghe_mahale
اگر شوهرتان برای خانه خرید کرد حتی یک نان خرید از او تشکر کنید.
از او توقعی بجز محبت نداشته باشید.
درباره خانواده همسرتان در مقابل او بد گویی نکنید و حتی گلایه کوچکی نیز از او نکنید.
با همسرتان با خوش رویی و مهربانی رفتار کنید.
سعی کنید در طول زندگی، برای شوهرتان همسری کنید، هیچ لزومی ندارد برایش مادری کنید.
همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
@patoghe_mahale
#درمان_فوری_معده_درد
به جای خوردن شربت معده یا قرص رانیتیدین میتونید چند قاشق عرق پونه کوهی یا دمکرده آنرا میل کنید.
👈کمتر از ۵ دقیقه رفلاکس معده "ترش کردن معده" خوب میشه
@patoghe_mahale
کوکوی قارچ
250-300 گرم قارچ
1 پیاز
1 فلفل قرمز یا فلفل دلمه ای
2 تخم مرغ
2 قاشق غذاخوری پر آرد سوخاری
2 قاشق غذاخوری پر آرد
100 گرم پنیر کاشار رنده شده(یا پنیر پیتزا)
1 قاشق چایخوری بکینگ پودر
نمک و فلفل و ادویه جات دلخواه
(اگه دوس داشتین سیب زمینی آبپز شده هم اضافه کنین)
-
قارچهارو کوچک کوچک خرد کنین(بدون ساقه هاش)، پیاز رو رنده کنین توش، فلفل رو کوچک خرد کنین، ادویه جات رو اضافه کنین و بعد آرد ها، تخم مرغ، پنیر و بکینگ پودر روهم اضافه کنین و مخلوط کنین.
توی سینی فر 23 سانتیمتری، کاغذ روغنی بزارین و کمی روغن مایع بمالین و کوکو رو روش بریزین و در فر گرم 180 درجه بپزین تا سرخ شه.
@patoghe_mahale
#معرفی_کتاب 📚
📖 نام کتاب : ترگل «بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب»
✍ مولف : عماد داوری دولت آبادی
مقدمه : آیت الله سید ابوالحسن مهدوی
ناشر : اعتلای وطن
چاپ جاری : 9
🌷 موضوع کلی : زن و مرد در بُعد انسانی با هم برابرند اما هرکدام با توجه به ویژگیهای آفرینشی خود ابعاد دیگری دارند ؛ کتاب ترگل درباره ابعاد آفرینشی زنها صحبت میکند.
🌷 برخی از عناوین فهرست :
تفاوت اصلی دختر و پسر ، خیانت و ارتباط آن با پوشش ، پیشرفت علمی ، آماری از بحران جنسی در آمریکا و اروپا ، پوشش عامل کنترل طبیعت چندهمسری
و...
🌷 ویژگی های مهم اثر : صفحات تمام رنگی و ادبیات روان و امروزی.
🌷 در ابتدای کتاب میخوانیم که:
من یک دخترم! زیبا و جذاب! احساسی در من نهفته است به نام دلربایی، انگار باید اوقاتی از روزم را دلربایی کنم.
من زیبا هستم، میخواهم عالم و آدم زیباییم را ببینند، میخواهم با دیدنم انگشتبهدهان شوند! من اصلاً کاری به دین ندارم، من عقل دارم، چرا باید خودم را با یک چادر مشکی بپوشانم؟
🌷 ترگل سعی کرده است به این پرسش، بیست پاسخ عقلی و روانشناسانه بدهد.
@patoghe_mahale
با کودکان خود بازی کنید و در
حین بازی مسائلی همچون؛
عدالت،
رعایت نوبت،
پذیرشِ حق،
با جنبه بودن و...
را به او یاد دهید.
#تربیت_فرزند
@patoghe_mahale
تحقيقات نشان می دهند بزرگسالانی که از نظر عاطفی از همه نیازمندترند
همان کسانی هستند که در کودکی از والدین خود محبت کافی ندیده اند و
سالم ترین بزرگسالان کسانی هستند که قادرند محبتشان را به دیگران ابراز کنند
زیرا درکودکی، والدینشان به آن ها به صورت بی قید و شرط ابراز محبت کرده اند.
#تربیت_فرزند
@patoghe_mahale
امام صادق(علیهالسلام):
اى فضل! از هر قبیلهاى، جز برگزیدۀ آن، و از هر خاندانى، جز اصیل آن، رهسپار مسجد نمیشود.
اى فضل! مسجدرو،
دست كم یكى از این سه چیز نصیبش مىشود:
۱. یا دعایى مىکند كه خداوند با آن او را به بهشت مىبرد،
۲. یا دعایى كه به سبب آن، خداوند بلای دنیا را از او دور مىسازد و
۳. یا برادرى كه در راه خداوند بهرهاش مىگردد.
📚بحار الانوار، ج٧٨، ص١۶۵، ح١۶
🕌 نماز خود را با خانواده در مسجد بخوانیم!
@patoghe_mahale