شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
شادی روح پاک شهدا #صلوات
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَج
شهید #عباسعلی_فتاحی🕊🌹
@patoghedokhtarane 🌱
33.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍 ۲۱ روز تا عید غدیر
از آنانی نباش که ؛
وقتی مصیبتی به او میرسد ،
با گریه و زاری خدا را می خواند
و وقتی به آسایشی میرسد ،
مغرورانه از خدا رو بر می گرداند!
"مولا علی فرموده ❤️🩹"
📚 نهج البلاغه حکمت ۱۵۰
🌱 @patoghedokhtarane 💚
دعایعهدپاتوق.mp3
8.26M
حافظ وصال میطلبد از ره دعا💔
یارب؛ دعای خسته دلان مستجاب کن❤️🩹
🖇قرارروزانهیدخترایپاتوق؛قرائتدعایعهد✨
💚🍃ای مقصد تمام دعاهای ما بیا🍃💚
#قرار_عاشقی
#دعای_عهد
#روز_سی_و_چهارم
💚 @patoghedokhtarane 💚
💜 ۲۰ روز تا عید غدیر
جز علی را نبُوَد هیچکس این قدر و بها
که بُوَد مولد او خانه مخصوص خدا...✨
🖇 #پاتوق_دخترانه
🖇#فرمایشات_مولا_علیع
🤍 @patoghedokhtarane 🤍
دعایعهدپاتوق.mp3
8.26M
حال ما در هجر مهدی(عج)💔
کمتر از یعقوب نیست...❤️🩹
🖇قرارروزانهیدخترایپاتوق؛قرائتدعایعهد✨
💚🍃ای مقصد تمام دعاهای ما بیا🍃💚
#قرار_عاشقی
#دعای_عهد
#روز_سی_و_پنجم
💚 @patoghedokhtarane 💚
🖤 ۱۹ روز تا عید غدیر
خواهی که مقام عشق را بشناسی
برخیز و علی مرتضی را بشناس✨
🖇 #پاتوق_دخترانه
🖇#فرمایشات_مولا_علیع
🏴 @patoghedokhtarane 🏴
به فدای کبوترانی که ؛
دست در دست آسمان دادند
بال در بال ، گریه در گریه
به تنی خسته سایه بان دادند...!
🖇پ.ن: اثر تازه منتشر شده از حسن روح الامین
بمناسبت شهادت دردانه حضرت رئوف ،
امام جواد علیه السلام 🏴
•┈┈••✾🖤✾••┈┈•
🆔@patoghedokhtarane
Hosein Taheri - ey eshghe shirin - 128 - musicsweb.ir.mp3
9.04M
🏴امشب دخیل ِبابالمُرادم...!🖤
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻