eitaa logo
پاتوق گفتگو
788 دنبال‌کننده
573 عکس
372 ویدیو
23 فایل
🌹 ارتباط با مشاورین محترم کانال👇 عبدالهی (ارتباط با مدیر) @yamahdy120 خانم نریمانی (مشاور) @BehjatNarimani احمد رضا امینی (ادمین و مشاور) @aramin440 👈 لینک https://eitaa.com/joinchat/125894708C8ed5a08974 @patoghejavan
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 🌸ميرداماد و آتش شهوت🔥 🍃در كتابی كه بزرگ، عارف عامل، علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان مقدمه‌ای بر آن نگاشته بود خواندم: عباس صفوی در شهر اصفهان از خود سخت عصبانی شده و خشمگین می‌شود، در پی غضب او، از خانه خارج شده و شب برنمی‌گردد، خبر بازنگشتن دختر که به شاه می‌رسد، بر ناموس خود كه از خیره كننده‌ای بهره داشت سخت به وحشت می‌افتد، تجسّس در تمام شهر به تكاپو افتاده ولی او را نمى‌یابند. ☄دختر به وقت خواب وارد طلاّب می‌شود و از اتفاق به در حجره استرآبادی كه طلبه‌ای جوان و فاضل بود می‌رود، در را می‌زند، محمدباقر در را باز می‌كند، دختر مقدمه وارد حجره شده و به او می‌گوید از بزرگ زادگان شهرم و صاحب قدرت، اگر در برابر بودنم مقاومت كنی ترا به سیاست سختی دچار می‌كنم . طلبه جوان از او را جا می‌دهد، دختر غذا می‌طلبد، طلبه می‌گوید جز نان خشك و ماست چیزی ندارم، می‌گوید بیاور . غذا می‌خورد و می‌خوابد. 😈 به طلبه جوان حمله می‌كند، ولی او با بردن به حق تعالی، دفع وسوسه می‌كند، آتش شعله می‌كشد، او آتش غریزه را با گرفتن تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش می‌كند، مأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه می‌افتد، بودن دختر را در آنجا نمی‌دادند، ولى دختر از حجره بیرون آمد، چون او را یافتند با صاحب حجره به عالی قاپو منتقل كردند . ☀️عباس صفوی از محمدباقر سئوال می‌كند دیشب، در برخورد با این چهره زیبا چه كردی؟ وی سوخته را نشان می‌دهد، از طرفى خبر سلامت دختر را از حرم می‌گیرد، چون از سلامت فرزندش مطلع می‌شود، بسیار خوشحال می‌شود، 👈 به دختر ازدواج با آن طلبه را می‌دهد، دختر نیز که از شدت پاكی آن بهت زده بود، قبول می‌كند. بزرگان را می‌خوانند و دختر را براى طلبه فقیر مازندرانی می‌بندند و از آن به بعد است كه او مشهور به می‌شود و چیزی نمی‌گذرد كه اعلم علمای عصر گشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون صدرای شیرازی صاحب اسفار و كتب علمی دیگر تربیت می‌كند . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💫💫💫💥💥💥💥 @patoghejavanan پاتوق جوانان