eitaa logo
پاتوق کتاب اهواز🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
171 ویدیو
0 فایل
☎️ 06132238000 💠سفارشات: @patogh061 📲 09168000353 📌خيابان نادري خ شهيد سراج-خ پشت كليسا 💻كارت ويزيت آنلاين 👇 zil.ink/patoghketabahvaz 🌐نشانی ما درنقشه " نشان" https://nshn.ir/8b_bkuOkYBbPLT
مشاهده در ایتا
دانلود
دوره ۱۵ جلدی قیمت دوره: 875هزار تومان 📚 کتاب « سرگذشت استعمار» ✍ 📜 📭 سفارش کتاب : 💬 @patogh061 📲 09168000353 📚پاتوق کتاب اهواز @patoghketab
پاتوق کتاب اهواز🇵🇸
#شارژ_مجدد دوره ۱۵ جلدی #سرگذشت_استعمار قیمت دوره: 875هزار تومان 📚 کتاب « سرگذشت استعمار» ✍ #مهدی
🔺 درباره مجموعه بیشتر بدانیم 👇 1⃣ 🔸 کتاب اول: 🗺 در کتاب سفر به آن سوی دریاها داستان روانه شدن دریانوردان پرتغالی به شرق آسیا برای دست یابی به طلا، ابریشم و ادویه روایت می شود. لشگرکشی که برای کشف قاره ی آمریکا و سرزمین های جدید در آفریقا انجام شد و نتیجه اش آن به استعمار درآمدن کشور با استفاده از قدرت نظامی پرتغالی ها شد. 🔹 کتاب دوم: 🏮 کتاب گرگ ها با چشم باز می خوابند تصویرگر رقابت کشورهای اروپایی برای دستیابی به ثروت قاره های جدید کشف شده توسط آن ها است. 🔸 کتاب سوم: 🤐 شکار انسان روایتی تلخ و تامل برانگیز درباره تجارت رایج در قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی و ظلم و ستمی که در پی آن به سرخ پوستان و سیاه پوستان وارد شد. تاجران پرتغالی و دیگر کشورهای اروپایی با پیوستن به این بازار ننگین و پرسود، به شکار انسان در آفریقا می پرداختند و آن ها را برای کار در معادن و مزارع با سودی چند برابر بیشتر از هزینه ی خریدشان به فروش می رساندند. 🔹 کتاب چهارم: ! ✝ در کتاب صلیب خونین داستان ورود کشتی های اروپایی به سرزمین های جدید به بهانه ی گسترش دین مسیحیت، ممنوعیت تبلیغ اسلام در ممالک فتح شده، تبدیل کردن بومی ها به کالاهای اروپایی و سرازیر شدن ثروت به کشورهای استعمارگر روایت می شود. 🔸 کتاب پنجم: 🗿 در کتاب راهپیمایی اشک ها داستان کشف قاره ی آمریکا توسط کریستف کلمب و زندانی و شکار شدن بسیاری از سرخ پوستان ساکن در آن به عنوان برده روایت می شود. انگلیسی ها، هلندی ها، اسپانیایی ها و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی پس از رسیدن به آمریکا، برای دست یابی به منافعی همچون طلا و نقره، سرخ پوستان را به اجبار از سرزمین هایشان پراکنده کردند. 🔹 کتاب ششم: 🌊 صدها سال پیش، هرساله جشن عجیبی در ایتالیا در شهر ونیز برگزار می شد. حاکم شهر در روز مشخصی با قایق به وسط دریا می رفت. حلقه ازدواجی را از جیبش بیرون می آورد، لحظه ای آن را به طرف دریا می گرفت و بعد آن را با احترام به درون آب می انداخت. حاکم به این صورت با دریا ازدواج می کرد و صاحب آن می شد. این مراسم نشانه فرانروایی ونیز بر دریا بود؛ شهری که دریا نوردان مشهوری داشت و از تجارت دریایی به ثروت فراوانی رسیده بود. 🔸 کتاب هفتم: 🚢 در ششم آوریل ۱۸۵۰ میلادی، رزم ناو انگلیسی "مدیا" برای انجام دادن ماموریتی بسیار محرمانه از بمبئی، بندری در غرب هندوستان، به مقصد انگلستان به راه افتاد. ماموریت مدیا آن قدر سری بود که حتی ناخدا "لاکر"، فرمانده رزم ناو، از آن اطلاعی نداشت. فقط سه نفر از مسافران از راز این سفر آگاه بودند: "لرددالهوزی"، فرماندار انگلیسی کل هندوستان، همسرش و سروان مرزی، یک افسر انگلیسی که همیشه در کنار فرمانده کل حضور داشت. 🔹 کتاب هشتم: 💉 ساحل نشینان رود سند به مردی انگلیسی، که با کت و شلوار و کلاه سفید در اطراف خانه هایشان پرسه می زد، مشکوک بودند. انگلیسی ها بیشتر مناطق هند را تصرف کرده بودند؛ اما سند هنور خارج از قلمرو آن ها بود. خبر ستمگری انگلیسی ها در مناطقی که اشغال کرده بودند، مخصوصا مالیات هایی که از کشاورزان می گرفتند، به گوش ساکنان اطراف رود سند هم رسیده بود. آن ها اکنون می دیدند که سر و کله ی یک مرد انگلیسی در سرزمین سند هم پیدا شده؛ مردی که تلاش می کند سر حرف را با مردم باز کند و گاهی با داروهای اندکی که همراه دارد به درمان بیماران آن ها مشغول بود. دوره ۱۵ جلدی فروش به صورت تک جلد امکان پذیر است. قیمت دوره: 875هزار تومان 📚 کتاب « سرگذشت استعمار» ✍ 📜 📭 سفارش کتاب : 💬 @patogh061 📲 09168000353 📚پاتوق کتاب اهواز @patoghketab
پاتوق کتاب اهواز🇵🇸
🔺 درباره مجموعه #سرگذشت_استعمار بیشتر بدانیم 👇 1⃣ 🔸 کتاب اول: #سفر_به_آن_سوی_دریاها 🗺 در کتاب سفر ب
🔺 درباره مجموعه بیشتر بدانیم 👇 2⃣ 🔸 کتاب نهم: 💢 سربازان "رستم"، آخرین پادشاه سلسله ی "آق قویونلو"، به دنبال پسر هفت ساله ای به نام "اسماعیل" به لاهیجان آمده بودند. جاسوسان رستم به او خبر داده بودند اسماعیل که ماه ها بود به دنبال او می گشت، در لاهیجان پنهان شده است. اما "کارکیا میرزا علی"، حکمران لاهیجان، قسم می خورد که پای اسماعیل روی زمین گیلان نیست. سربازان با شک و تردید زیاد از خانه ی حکمران بیرون رفتند. سومین بار بود که به دنبال اسماعیل به آن جا می رفتند و هر بار کارکیا میرزا علی همین طور برای آن ها سوگند خورده بود. در حقیقت حکمران اسماعیل کوچک را در سبدی گذاشته و از سقف یکی از اتاق های خانه اش آویخته بود تا پایش روی زمین گیلان نباشد و او قسم دروغ نخورده باشد! 🔹 کتاب دهم: 🤫 "تهماسب"، پس از هشت سال، دوباره به قصری که پدرانش از آن جا بر سراسر ایران فرمانروایی کرده بودند وارد شد. هنگامی که به سراسری قصر پا گذاشت، پیرزنی که لباس خدمتکارها را به تن داشت به سوی او دوید. او را در آغوش گرفت و در حالی که اشک می ریخت سر و رویش را غرق در بوسه کرد. تهماسب با تعجب ، به این پیرزن نگاه می کرد؛ نمی دانست این پیرزن چطور جرئت کرده او را در آغوش بگیرد. اما خدمتکار پیر او را رها نمی کرد و دائم این کلمات را تکرار می کرد: "آه فرزند عزیزم، یگانه فرزندم، فرزند دلبندم." تهماسب تلاش کرد که در چشم های خیس پیر زن خیره شود و سرانجام در چشم های بی رمق او نگاه مادرش را شناخت. مادر تهماسب، همسر "شاه سلطان حسین"، ملکه ی ایران، هنگامی که افغان ها به قصر هجوم آورده بودند لباس خدمتکارها را پوشیده بود تا جان خود را نجات دهد. 🔸 کتاب یازدهم: 💰 "آقا محمد خان" که برای ادامه نبردهایش به پول نیاز داشت هیچ فرصتی را برای جمع کردن ثروت از دست نمی داد. در یکی از سفرهایش از روستایی فقیری خشمگین شد و به یکی از جلادانش دستور داد گوش او را ببرد. مرد روستایی به جلاد التماس می کرد که فقط نصف گوش را ببرد؛ در مقابل او هم حاضر بود چند ریال به جلاد بدهد. آقا محمدخان که صحبت های او را شنیده بود به طرف آن ها رفت و به مرد روستایی گفت: اگر چند ریال دیگر روی آن ها بگذاری و به خود من بدهی، تو را خواهم بخشید اما... 🔹 کتاب دوازدهم: 🇬🇧 مردی که خودش را تاجری انگلیسی معرفی می کرد همراه فردی هندی، که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می کرد نامش"سید کرامت علی" است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می کردند. دو غریبه عجله ای برای ادامه سفر نداشتند. آن ها پس از دیدار با گروهی از ترکمن ها به ملاقات دسته ای دیگر می رفتند و در هر جمعی که می نشستند اصرار داشتند تا آن چه را از شکست سنگین ایران از روسیه دیده بودند تعریف کنند. در حقیقت مردی که خود را تاجر معرفی می کرد "سروان آرتور کانالی"، افسر ارتش انگلستان بود که سفیر انگلستان در ایران او را مامور کرده بود تا اخبار شکست ایران و ضعف ارتش آن را میان ترکمن ها و افغان ها بپراکند و آن ها را به جدایی از ایران تشویق کند. 📚 کتاب « سرگذشت استعمار» ✍ 📜 📭 سفارش کتاب : 💬 @patogh061 📲 09168000353 📚پاتوق کتاب اهواز @patoghketab