#آخرین_نماز_در_حلب
📚خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر به روایت پدر
✂برشی از کتاب
بعد از دو هفته از شهادتش ، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم. دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
🔹#آخرین_نماز_در_حلب
🔹#مومن_دانشگر
🔹️#انتشارات_شهید_کاظمی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
#ساره
📚روایت زندگی همسر شهید علی خداداد، ساره نیکخو
✂برشی از کتاب
فرو ریختن خانه را میدیدم، ولی چیزی نمیشنیدم. داخل اتاقهای خانه بیهوا و بیهدف میچرخیدم.
وسایل خانه را که تکهتکه با علیآقا جمع کرده بودیم نگاه میکردم.
آن لحظه حس کردم تنها روی زمین ایستادهام و کس دیگری روی کرۀ زمین نیست.
هیچکس نیست. به خدا گفتم: «خدا! الان من که را صدا بزنم؟ به کجا چنگ بزنم و خودم را نگهدارم؟»
🔹️#ساره
🔹️#حسن_شیردل
🔹️#انتشارات_شهید_کاظمی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
📚معرفے کتاب📚
عنوان: در کوچه پس کوچه های جهادی/ خاطرات تلخ و شیرین جهادگران سراسر کشور از اردوهای جهادی
خاطره نگار:مرکز مطالعات و هدایت حرکت های جهادی
انتشارات: شهید کاظمی
اسمش صادق بود، اهل بشاگرد. سنی هم نداشت. هر روز می اومد پیش ما و توی کارها بهمان کمک می کرد. یه روز وقت استراحت من و اون تنها شدیم. ازش پرسیدم: صادق فکر کن بهت می گن اگر الان سه تا آرزو کنی هر سه تاش همین حالا برآورده می شه. اون وقت تو چه آرزویی می کردی؟
به یه جا خیره شد انگار چشماش خوشگل تر از قبل شده بودند با یه صدای آروم و دوست داشتنی گفت: «اول از همه دوست دارم امام زمان ظهور کنه؛ دوم دوس دارم یکی از سربازاش باشم و آخرین آرزومم اینه که هیچ جای دنیا محروم نباشه.»
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
📚پاتوق کتاب نی ریز 📚
📚 معرفے کتاب 📚
بهم میاد....
رمان درمورد دختری به نام «اَمَل» با تابعیت فلسطینی_مسلمان و اهل استرالیا است و حول محور روابط «اَمَل» (یعنی خانواده و فامیلهای خودش، دوستانش و خانوادهی آنها، همسایهی پیرشان، که همهی آنها هم از کشورهای دیگر به استرالیا مهاجرت کردهاند)، میگردد.
خانم عبدالفتاح در شخصیت «اَمَل» سعی دارد تا مشکلات یک مهاجرِ مسلمان، که دست بر قضا تصمیم گرفته است تا هویت خودش را به عنوان یک مسلمان حفظ کند و از ۱۶سالگی در مدرسهای که حتی یک مسلمان هم در آن نیست، شروع به گذاشتن حجاب کند، را بازگو کند.
اَمَل دختر بسیار باهوشی است که از خواندن مکالماتش با دیگران، آدم را جذب خودش میکند و خواننده را در ماجرای داستان غرق میکند. طوری که آرزو میکردم کاش کتاب هرگز تمام نشود.
ماجرا از این قرار است که «اَمَل» تصمیم گرفته با شروع ترم جدید، با حجاب کامل در مدرسه حاضر شود. مدرسهای که هیچ دانشآموز مسلمانی در آن نیست و دغدغهی دخترانش آخرین مدل موی روز و... است، که اگر کسی مدل مویش طبق مُد روز نباشد، توسط بقیه به راحتی مسخره میشود! و در جامعهای که دولتش سعی دارد مسلمان بودن را مساوی تروریست بودن نشان دهد. مطمئناً در این جامعه و در این مدرسه، داشتن نمادی از اسلام، آن هم حجاب، کار راحتی نیست.
از طرفی اَمَل عاشق پسری از پسرهای کلاس به اسم «آدام» است. اَمَل با اینکه عاشق آدام است اما عشق را در روابط آزاد جنسی، که در استرالیا مرسوم است، نمیخواهد و آن را در حد چهارچوب اسلام حفظ میکند. (عقیده چیزی جز عمل نیست..)
یک موضوعی که رمان را جذاب کرده، این است که در کنار جریان داشتن زندگی اَمَل، داستانِ اطرافیانِ او هم به موازاتِ داستان اصلی، و از دید اَمَل دنبال میشود.
«لیلا» یکی از دوستان اَمَل است که در خانوادهای به شدت عقبمانده (از نظر فرهنگی) به دنیا آمده، خانوادهی لیلا طبق فرهنگِ روستایی (که از آنجا آمدند) میخواهند مانع درس خواندن لیلا شوند و در عوض او را وادار به ازدواج میکنند. آنها اسم خود را گذاشتنهاند مسلمان و کارهای افراطی و غلطشان را به اسلام نسبت میدهند در حالی که یک بار هم قرآن نخواندهاند! داستان لیلا و ماجراهای او هم در کنار داستانِ شخصیت اصلی مطرح است.
و همچنین شرح ماجرای پیر زن همسایه و مشکلات مهاجرتش از یونان تا استرالیا و... .
این داستانهای موازی که کاملا درون زندگی اَمَل پنهان شدهاند باعث هیجانیتر شدن رمان شده است.
در نهایت این رمان بسیار زیبا را به جوانان و نوجوان (به شرط درک و پذیرش مسائلی چون اختلاف فرهنگ استرالیا و ایران ) پیشنهاد میکنم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
▫️▪️معرفی کتاب▪️▫️
◾️◽️ توجیه المسائل کربلا◽️◾️
سید علی اصغر علوی، پژوهشگر دینی است.
دکتر علی رضائیان در ابتدای کتاب با عنوان «مقدمۀ استاد» آورده است:
«توجیه المسائل کربلا» کرانۀ ناگشودهای را گشوده است. هنگامی که عمل انسان با باورها و ارزشهای وی سازگاری نداشته باشد، آرامش ذهنی خود را از دست میدهد، برای آرامسازی خود دست به دلیل تراشی میزند و بهانههای فراوانی پیدا میکند. امید است مدیران بیشتر با این آثار آشنا شوند تا با راز ماندگاری یعنی تلفیق منطق و عاطفه آشنا شده و خستگی ناپذیری در دستیابی به هدف را تجربه کنند.»
در بخشی از مقدمه مولف در این کتاب میخوانیم:
«یکی از سنتهای الهی، سنت امتحان و ابتلاء است. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوصشان چه قدر است. به عبارت دیگر، چه قدر قول و فعل شان با هم یکی است.
در این کتاب، ابتدا معنا و مفهوم توجیه را بررسی میکنیم. در ادامه به انواع و اقسام توجیه میپردازیم. سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین را یاری نکردند، مد نظرتان قرار میگیرد. توجیهات را در سه دسته بررسی میکنیم:
• توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند.
• توجیهات کسانی که امام را ترک کردند.
• توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.»
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
▪️▫️معرفے کتاب▪️▫️
▪️دخترها باباییاند...▫️
به گمانم ربطی باشد بین عمهجانی که در خرابه مونس و همدم بی پدریهای سه ساله دختر شد، با سه ساله دختری که در دفاع از حرم عمهجان بی پدر شد!
دخترها باباییاند و پدرها دختری... رازی است عجیب در دلکندن پدر از دختر... سینهای میخواهد فراخ صبر دختر بر نبود پدر.
.
دخترها بابایی اند روایتی است از رمز و راز آماده شدن پدر برای دل کندن و ساختن دختر برای ماندن!
دخترها بابایی اند میچشاند طعم شیرین زیستن برای خدمت به خلق و مردن برای خدا را!
.
این کتاب نزدیک می کند دل عاشقان را به راه و رسم عاشقی...
.
روایت زندگی پر حس حال شهید مدافع حرم جواد محمدی از زبان خانوادش و نزدیکان
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn
آزمون جامع رایگان
موسسه رزمندگان
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
#نمایندگی_موسسه_رزمندگان
مقام معظم رهبری در بازدید سال 98 از نمایشگاه کتاب وقتی از سوی یکی از غرفه داران کتابی به ایشان معرفی شد فرمودند: بله؛ این کتاب را بچههای ما خوب است بخوانند.
#دنیای_صوفی
⬅️ کانال ما را در ایتا به دوستانتان معرفی کنید:
@patogheketabn
به مناسبت هفته دفاع مقدس
کلیه کتاب های ویژه دفاع مقدس
با ۲۰درصد تخفیف
میتوانید از پاتوق کتاب نی ریز تهیه بفرمایید
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
#حس_خوش_خواندن
#کتاب_خوب
#نی_ریز
#کتاب
@patogheketabn
روایت کریم مطهری از رزم عاشورایی کربلای ۴ همان شبی که او 71 غواص را از جمع گردان ۱۷۵ نفریاش، داخل آب برد و خودش جلوتر از بقیه سینه اروند را شکافت و به ساحل دشمن رسید. تا جایی که حنجرهاش با گلوله دشمن شکافته شد. آن گلوله داغ هنوز روی تکلم او تاثیر گذاشته بود اما دلنشین و عاشقانه حرف میزد. آن شب فقط یادی از علی چیتسازیان کرد و گفت: «وقتی میخواستیم داخل آب برویم، علی آقا لب نیزارها گفت:
کریم اگه به گرداب برخوردی، آب وحشی اروند رود را به فاطمه زهرا قسم بده...» همین جمله کافی بود که بغضش بشکند و اشک همه را درآورد...
هفتاد و دومین غواص
متقن ترین روایت از #عملیات_کربلای4
.
🔹️نام کتاب: #هفتاد_و_دومین_غواص
🔹️به کوشش: #حمید_حسام
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۶۴۰ صفحه
👈تهیه کتاب با ۲۰% تخفیف به مناسبت هفته دفاع مقدس 👉
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
@patogheketabn